مقدمه: آنتونیو گرامشی(۱۹۳۷-۱۸۹۱ م.) از جمله متفکرانی است که تاثیر عمیقی در نظریات اجتماعی بر جای گذاشته است. وجود مفاهیمی نظیر بنیان، روبنا، جنگ قدرت، جامعه مدنی و از همه مهمتر هژمونی در متون اجتماعی که به صورت جدّی و تخصصی از زبان گرامشی طرح و یا بسط داده شده اند برای علاقه مندانِ به حوزه نظریات و فلسفه اجتماعی آشنا است و دلالت بر میزان تاثیرگذاری وی دارد. لذا بررسی آثار گرامشی در حوزه تئوری سیاسی و اجتماعی جهت واکاوی مشغلۀ فکری وی در این زمینه در خور توجه فراوان است. در این نوشتار بر آن شدم تا در ادامۀ مقالات مجموعه تاثیر گذارترین آثار سیاسی به معرفی یادداشت های زندان بپردازم. اثری که بواسطه زندگی پرفراز و نشیب و درگیری نویسنده آن در مسائل سیاسیِ زمان خود، سرشار از مضامین و رهنمود های سیاسی است.
فضای فکری: از گرامشی به عنوان یک نئو مارکسیست یاد می کنند. دلیل این امر آن است که وی در اصول اساسی مارکسیسم ارتدکسی من جمله این عقیده که می گوید فعل و انفعالات صرف اقتصادی و روابط تولیدی موتور محرکه جوامع و راه قطعی پرولتاریا برای دستیابی به قدرت و وقوع یک انقلاب جهانی است را به چالش می طلبد. به اعتقاد او اگر چنین می بود انقلاب پرولتاریا می بایست در جوامعی اتفاق می افتاد که از لحاظ تولیدی پیشرفته تر بوده و وارد مرحله سرمایه داری صنعتی شده بودند و نه جامعه روسیه که در آن زمان اقتصاد دهقانی و ارباب-رعیتی داشت. این عقیده “مارکسیست های جبر گرا، تقدیر گرا و مکانیکی” عامل اقتصادی به عنوان تنها عامل تحول جوامع عمل می کند از نظر گرامشی همانند “قضا و قدری فکر کردن” و سپردن “سرنوشت انسان ها به دست تقدیر” است. لذا در حالی که واقعیت از نظر او چیز دیگر است و در برابر این طرز تلقی از نوعی اراده گرایی صحبت می کند (در اینجا تاثیر هگل را بر گرامشی به وضوح می بینیم) که اسباب حقیقی وقوع انقلاب است. توده ها، ایده ها و افکار را از نخبگان دریافت می کنند و زمینه های تحقق آن را در عمل فراهم می آورند. به زعم گرامشی، اراده و آگاهی توده ها در جامعه از طریق رسانه ها و سیستم های آموزشی و مذهبی یا آنچه وی از آن با عنوان هژمونی یاد می کند، به انحراف کشیده می شود. در این معنا سرمایه داری روشنفکران و نخبگانی در اختیار دارد که از کانال های مشخص بر توده ها حاکمیت می کنند. به نظر او وظیفه روشنفکران و مردم این است که جدای از یک تحول اقتصادی و سیاسی آن را به یک انقلاب فرهنگی هم بسط دهند و به همین دلیل است که وی برای روشنفکران کمونیست و حزب کمونیست اهمیت ویژه ای قائل است و بر رهبری و پیشتازی فکری و فرهنگی آن ها تاکید می ورزد. به عبارت دیگر، این روشنفکر کمونیست است که می تواند هژمونی غالب را به چالش بکشد.
نوشتههای مرتبط
بستر اجتماعی و سیاسی پیدایی اثر: پرداختن به زمینه ای یادداشت های زندان در آن نوشته شد از آن رو مهم است که نویسنده آن در کنار دغدغه های فکری و فلسفی و نویسندگی یک فعال سیاسی تمام عیار نیز بود. به همین دلیل نیز این اثر سرشار از مضامین سیاسی و راهبردی ایتالیای آن زمان است.
نوشتن یادداشت های زندان مصادف است با اوج گیری قدرت فاشیسم و رهبران آن در ایتالیا منجمله دوچه که جهت تبدیل کشور به یک امپراتوری قدرت مند و مطرح در جهان هر گونه مخالفتی را سرکوب می کردند. از جمله این مخالفان، گرامشی بود که تا قبل شروع دوران حبس در ۱۹۲۶م. یکی از اعضای کادر رهبری حزب کمونیزم(PCI) ایتالیا محسوب می شد. حزب کمونیزم ایتالیا در واقع شاخۀ جدا شدۀ حزب سوسیالیت(PSI) بود که هدف خود را ایجاد یک انقلاب سوسیالیستی به سبک آنچه در سال ۱۹۱۷م. در روسیه اتفاق افتاده بود، می دانست و به همین جهت رهبران آن دائم به روسیه رفت و آمد می کردند. خودِ گرامشی هم در بین الملل سوم که در مسکو برگزار شد، شرکت کرد.
در آن زمان قدرت در ایتالیا در دست حزب لیبرال و محافظه کار حاکم بود. اعضای آن حزب از وقوع انقلاب سوسیالیستی در ایتالیا که در نتیجۀ شیوع افکار سوسیالیستی امکان قریب الوقوع آن پیش بینی می شد به شدت، وحشت داشتند. لذا بر آن شدند تا از فاشیست (ناسیونال سویالیست) ها که مخالف سرسخت چپی ها بودند، ولی نسبت به آن ها از قدرت اندکی برخوردار بودند، حمایت کنند. موسولینی(رهبر و بنیان گذار فاشیسم در ایتالیا) به پشتوانه ایمانوئل سوم پادشاه وقت ایتالیا- که در آن زمان برقراری امنیت در ایتالیا را که در نتیجه جنگ جهانی اول و انقلاب روسیه بر هم ریخته بود از همه چیز واجب تر می دانست- با یک کودتا نخست وزیر شد و با آنارشیست ها و چپ های تندرو به مخالفت برخاست. با این وجود، اقدام پادشاه در روی کار آوردن موسولینی که از روی مصلحت انجام گرفت به تدریج به معضلی بدل شد که عاقبت دامن خودش را نیز گرفت و پس از مدتی مجبور به ترک قدرت شد.
موسولینی و سران حزب فاشیست پس از در اختیار گرفتن کامل قدرت آزادی های سیاسی را خفه کردند، پارلمان را در هم کوبیدند و به دستگیری و مجازات سرانی پرداختند که اصولاً مخالف ورود ایتالیا به جنگ جهانی دوم و توسعه طلبی طلبانه موسولینی بودند( که از نظر خود دوچه پیش شرط اقتدار ایتالیای آن زمان بود). از جملۀ این افراد گرامشی بود که در سال ۱۹۲۹م. بازداشت و روانه زندان می شود. در آن زمان فاشیست ها وی را “مغز متفکرِ” کمونیست ها می نامیدند و از این روی از وی واهمه داشتند و با محبوس کردن وی به قول خود می خواستند “کاری کنند که این مغز برای مدت بیست سال خاموش گردد و از حرکت باز ایستد “.
اما گرامشی در جدارهای زندان نیز دست از تفکر و مطالعه بر نداشت؛ به ویژه آنکه دوستان و آشنایان اش- منجمله دوست صمیمی اش پیرو سافرا که اقتصاد دان بود- مواد و کتاب های درخواستی وی را در اختیارش می گذاشتند. لذا گرامشی که از این پس تا آخر عمر خود را محبوس یافت در خلوتِ تنهایی فرصت یافت تا افکار خود را در زمینه های گوناگون به رشته تحریر در آورد. تحت چنین شرایطی بود که دفتر هایی جداگانه فراهم آمد که پس از مرگ او و در نیمه قرن بیستم در کتابی با عنوان یاداشت های زندان منتشر شد.
معرفی کتاب: گرامشی در یادداشت های زندان طیف گسترده ای از موضوعات را در حوزه های فلسفه، تاریخ، ادبیات، تئاتر، مکانیزم فرهنگ و آموزش و پرورش تحت پوشش قرار داده و از متفکرانی نظیر کروچه، سورل، پارتو و… الهام گرفته است. با وجود این، وحدت مفهومی و نظری اثر به شیوه مثال زدنی حفظ می شود: ریشه یابی و ردیابی پایه های مستحکم قدرت اقتصادی و سیاسی از خلال واکاوی فرهنگی که در خدمت آن قرار گرفته است.
تاکید گرامشی در سرتاسر نوشته بر آموزش و پرورش و نقش آن در بازتولید “هژمونی” قدرت غالب است. تحولات جامعه به خصوص در زمینه روابط تولیدی یا آنچه خود وی از آن با عنوان “تیلوریسم” یاد می کند و از آن تقسیم وظایف را در محیط های بشدت تخصصیِ زمانه خود در نظر دارد، زمینه را برای تربیت نیروی کار ماهر فراهم می کند. بدین ترتیب، نیاز به تربیت نیروی کار ماهر حتی در سطوح پایین دانش بیش از هر زمان دیگری با عمل پیوند داده است. از این رو تمایز قطعی بین آن نوع دانش که در جهت پرورش روح آدمی است با آن نوع که در خدمت فنون و صنعت قرار دارد رفته رفته شکل گرفته و به نفع دانش صنعتی تقویت می شود.
به نظر گرامشی این وظیفه روشنفکران است که توده ها را آن طور که اقتصاد می طلبد آموزش دهند و به همین دلیل است که طبقه روشنفکر ابزار و مجرایی می شود برای عبور از آنچه که قدرت مسلط جامعه در راستای منافع خود می بیند. این دسته روشنفکران به عقیده گرامشی کسانی هستند که “هم یک تکنیسین ماهر اند، هم در اقتصاد سیاسی دست دارند و هم فرهنگ و نظام قضایی جدید را می سازند”. بدین ترتیب روشنفکری به طور کاملاً آشکار و به صورت توامان کارکرد سیاسی و فنی پیدا کی می کند. به همین دلیل هم هست که از نظر او روشنفکران در جامعه ای که تماماً به لحاظ فرهنگی یک دست است، نیز تافته ای جدا بافته نبوده و فعالیت های آنها نیز در چهارچوب روابط اجتماعی سلطه گرایانه معنی پیدا می کند.
گرامشی در رابطه با سیاست نیز در دفتر نوزدهم بیشتر از هر جای دیگری به طور اختصاصی قلم فرسایی می کند. در این رابطه وی از دو مفهوم متمایز جهت دهی و تسلط صحبت می کند. بنا به نظر وی دیگر به جای آنکه محافظه کاران جامعه را از طریق ابزارهای سنتی سلطه و زور کنترل کنند طبقه اجتماعی نو ظهور(روشنفکر) توده ها را “جهت می دهد”. کارکرد روشنفکران در واقع رهبری و هدایت اخلاقی و معنوی جامعه از خلال آموزش و پرورش و انضباط فرهنگی است.
در دفاتر دهم و یازدهم و زمانی که گرامشی از دریچۀ کاملاً فلسفی به تحلیلِ جامعه می پردازد باز هم رگه های غلبه هژمونیک را شناسایی می کند. وی فضای فلسفه را سرشار از استیلای ایدئولوژیک حاکمان می داند و از این روی حرمت خاصی برای آن قائل نیست. و لذا با ارائه مختصات و ویژگی های خاصی از فلسفه زمانۀ خود معتقد است همه ما انسان ها به یک معنا فیلسوف هستیم. چرا که همه ما از بدو تولد خود را در درون گروه هایی می یابیم که به آن ها احساس تعلق می کنیم و در طرز تفکر و شیوه های رفتاری شان سهیم می شویم. در این معنا آموزش به مثابه پلی عمل می کند که انسان ها برای غلبه بر طبیعت و فاصله گرفتن از عملکرد های زیستی خود و تبدیل شدن به یک “انسان واقعی” از روی آن عبور می کنند. به زعم وی حضور در بستر اجتماعی و فراگیری فرهنگی ما را هر چه بیشتر در برداشت مکانیکی از جهان اجتماعی درگیر کرده و با آن “سازگار” می کند و امکان برخورد نقّادانه ما را با سوژه ها از دست مان خارج می کند.
هر گونه بررسی یادداشت های زندان بدون در نظر گرفتن مفهوم پراکسیس ناقص است. گرامشی نه تنها به بیان واقعیت ها در رابطه با آنچه بر سر دانش و آموزش در زمان وی آمده است، می پردازد بلکه در کنار آن با اتخاد رویکرد تجویزی نوع عالی و آرمانی دانش و فراگیری را نیز عرضه کند. در همین رابطه می گوید تنها زمانی موفق خواهیم شد بر هژمونی موجود فائق آییم که خودِ دانش را موضوع مورد مطالعه قرار داده و به ارزیابیِ میزان خلوص آن این ماموریت از نظر او بر عهده روشنفکرانی است که می بایست دانش موجود را به بوته نقد بکشند و توده ها را از فضای اقتدارآمیز و غیر انسانیِ موجود ولی پنهان با خبر سازند. با برجسته سازی نقش انسان ها در تعیین سرنوشت خودشان وی از این رویکرد که می گفت ماتریالیسم تاریخی و ساختارهای اجتماعی اند که در وقوع حوادث اجتماعی نقش مهمی ایفا می کنند، فاصله گرفت. یعنی ایده ای که برای مدت های دراز درون مایۀ مارکسیسم ارتدکسی و سنتی بود. با این کار انگار گرامشی روحِ زمانه را در مارکسیسم دمید و آن را به فضای اجتماعی عصرش نزدیک کرد.
سر آخر این نکته را هم باید اضافه کنم که هر چند یاداشت های زندان به صورت بسیار غیر منظم به رشته تحریر در آمده است و شاید گرامشی نیز به دلیل رویکرد ویژه اش به زبان در پراکنده نویسی قصدی داشت اما مطالب مطرح شده در آن به اندازه ای اهمیت دارد که تئوریسین های سیاسی و اجتماعی بعدی از آن استفاده فراوانی بردند و به همین دلیل نیز می بایست ریشه های اندیشه سیاسی قرن بیستم و بعد از آن را-که در اندیشۀ کسانی چون فوکو(مفهوم دیسکورس) و دیگر پساساختار گرایان بازتاب پیدا کرده و به همین جهت رویکردی انتقادی را برای فهم روابط قدرت در درون جامعه توصیه می کردند- در اندیشه های گرامشی سراغ گرفت.
فهرست مطالب کتاب:
سپاس گذاری
پیشگفتار
مقدمه
مراحل اولیه زندگی
شگل گیری شخصیت روشنفکری
گروش به سیاست چپ سوسیالیستی در دانشگاه تورین
نشریه اردینه نُوو یا «سالهای سرخ» و تاسیس حزب PCI
حزب PCI زیر نظر بوردیگا، سال های ۱۹۲۳-۱۹۲۱
فترت در حزب ایتالیا، سال های ۱۹۲۴-۱۹۲۳
PCI زیر نظر گرامشی، سال های ۱۹۲۶-۱۹۲۴
زندان
بخش اول: مسئله تاریخ و فرهنگ
۱) روشنفکران
شکل گیری روشنفکری
وضعیت های متفاوت روشنفکران شهری و روستایی
۲) در باب آموزش
مقدمه
نظم آموزش و فرهنگ
در جستجوی مبانی دانشی
یادداشت هایی در باب تاریخ ایتالیا
مقدمه
گاهشمار کلی تاریخ ایتالیا
تاریخ طبقات زیر دست: ضابطه های اسطوره شناختی
مشکلات رهبری سیاسی در روند شکل گیری و توسعه دولت مدرن در ایتالیا
رابطه روستا و شهر در دروه ؟؟؟؟ و در درون ساختار ملی
روشنفکران و میانه روها
کارکرد پیدمونت
مفهوم انقلاب منفعل
موخره اول
نوشته هایی برای م نقد مقاله کورسه در رابطه با تاریخ اورپا و ایتالیا
تاریخ اروپا به مثابه انقلاب منفعالی
بخش دوم: یادداشت هایی در باب سیاست
۱) شهریاری نو
مقدمه
حاشیه ای بر سیاست مکیاولی
مارکس و مکیاولی
سیاست به مثابه علمی خودکفا
مولفه های سیاست
حزب سیاسی
مفاهیم وضع دنیا و وضع عملی: جهانی و جزئی
برخی ملاحظات نظری و عملی در باب “اقتصاد محوری”
آینده و چشم انداز ها
مرحله اقتصاد مشاعی دولت
تحلیل موقعیت ها: روابط زور
در باب بوروکراسی و دیوان سالاری
تئورم(قضیه) نسبت های پایدار
کمیت و کیفیت در سیستم حکومتی نمایندگی
پیوستگی و سنت
خودانگیختگی و رهبری هوشمندانه
در برابر بیزانتیسم
کارگر جمعی گر
اراده محوری و توده های اجتماعی
۲) دولت و جامعه مدنی
مقدمه
مشاهداتی در باب برخی جنبه های ساختار احزاب سیاسی در دوران بحران ارگانیک
سزاریسم
فابل(افسانه) بیوِر
تبلیغات و تهییج
فلسفه اپوخ
کشمکش سیاسی و جنگ
دگردیسی از جنگ مانور(جبهه) به جنگ موقعیت
۳) فوردیسم و آمریکا گرایی(ص۵۵۸)
مقدمه
فوردیسم و آنارشیسم
عقلانی شدن ترکیب جمعیتی اروپا
ابر شهر و ابر کشور
وضع مالی صنعت
برخی جنبه های چالش جنسی
زنانگی و مردانگی
صنعت و حیوان صفتی
عقلانی شدن کار و تولید
تیلر و امریکاگرایی
کمیت و کیفیت
تیلوریسم و ماشینی شدن کارگران
دستمزدهای سرسام اور
سهام ها، اوراق های حکومتی
تمدن اروپایی و امریکایی
بخش سوم: فلسفه پراکسیس(عمل)
۱) مطالعه فلسفه
مقدمه
برخی ملاحظات مقدماتی
پیوستگی بین عقل سلیم، مذهب و فلسفه(ص۶۳۰)
روابط بین علم، مذهب و عقل سلیم؟؟/
مشکلات فلسفه و تاریخ
بحث علمی
تاریخ و فلسفه
فلسفه خلاق
اهمیت تاریخی فلسفه
فیلسوف
“زبان”، زبان ها و عقل سلیم
بشر چیست؟
پیشرفت و شدن
فرد گرایی
ازمون مفهوم سرشت انسانی
فلسفه و مردم سالاری
کمیت و کیفیت
تئوری و عمل
ساختار و فرا ساختار
پیرامون واژه ناب(کاتارسیس)
مفهوم کانتی نومنون
تاریخ و برابر تاریخ
فلسفه ذهنی
“عینیت” دانش
سیاست و پراگماتیزم
اخلاق
شکاکیت
مفهوم ایدئولوژی
۲) مشکلات مارکسیسم
مقدمه
مشکلات موجود در فلسفه پراکسیس
بیان مشکل
مسائل روشی
انتونیو لابرولا
فلسفه پراکسیس و فرهنگ جدید
درون بودی ذهنی و دورن بودی واقعی و تاریخی(ص۷۳۹)
وحدت در عناصر متشکله مارکسیسم
فلسفه-اقتصاد-سیاست
تاریخ فلسفه پراکسیس
اقتصاد و ایدئولوژی
ماتریالیسم تاریخی و علم اخلاق
ضرورت و نظم(قائده مندی)
گزارشی در باب فلسفه عمل
بنیان گذاران فلسفه پراکسیس در ایتالیا
هژمونی فرهنگ غرب بر فرهنگ جهان(ص۷۶۵)
متونی در ارتباط با عزیمت از دانستن به احساس و به فهم و برعکس از فهم به احساس و به دانستن(ص۷۶۷)
یاداشت های انتقادی در جامعه شناسی عامه پسند
پرسش های عمومی
ماتریالیسم تاریخی و جامعه شناسی
بخش های تشکیل دهنده فلسفه پراکسیس
ساختار و حرکت تاریخی
روشنفکران
علم و سیستم
دیالکتیک
در باب متافیزیک
مفهوم “دانش”
واقعیت معروف جهان خارج
قضاوت هایی در باب فلاسفه پیشین
درون بودی و فلسفه پراکسیس
پرسش هایی در باب اسم و محتوا
علم و ابزار علم
ابزار فنی
شکواییه علیه تجربه گرایی
مفهوم راست ایینی(ارتدکسی)
ماده
کمیت و کیفیت
خداشناسی
در باب هنر
….
نامه های زندان گرامشی هم اکنون با مشخصات کتاب شناختی زیر در دو مجلد به چاپ رسیده و منتشر است:
Gramsci, Antonio (1994), Letters from Prison, USA, Colombia University Press.
عناوین دیگر آثار آنتونیو گرامشی: گرامشی در دوران حیات خود کتابی منتشر نکرده است و آثار او به صورت مقاله نوشته شده اند. با این وجود اصلی ترین اثر او نوشته های وی در دوران حبس است که پس از مرگ وی تحت عناوین مختلف به چاپ رسیده اند. در این جا برای آشنایی خوانندگان با اندیشه های این متفکر برخی از عناوین مهمترین آثاری را که به قلم خودِ گرامشی به بازار عرضه شده اند و نیز آن دسته از آثاری را که توسط دیگر اساتید در رابطه با وی و آثار او چاپ شده است، ارائه می کنیم:
لاتین:
• Crehan, Kate(2002), Gramschi, Culture and Anthropology, USA, University of California Press.
• Gramschi,Anthoni (1994)Gramsci: Pre-Prison Writings, USA, Cambridge University Press.
• Gramschi,Anthoni (1993), Historical Materialism and International Relation, USA, Cambridge University Press.
• Entwistle, Harold(1979)Gramschi, Anthoni: Consrevatism Schooling for Radical Politics,USA, Canada, Routledge.
• Joseph, Francese(2009), Perspective on gramschi: Politics culture and social theory, USA, Routledge publication.
• Gramsci, Antonio, Selection from Political Writing(1921-1929), USA, international publishers.
• Green E. Marcus, (2011), Rethinking Gramschi, USA, Routledge publication.
فارسی:
• جول، جیمز(۱۳۸۸)، گرامشی، ترجمه محمد رضا زمردی، تهران، نشر ثالث.
• گرامشی، آنتونیو(۱۳۸۶)، شهریار جدید، ترجمه عطا الله نوریان، تهران، انتشارات اختران.
• گرامشی، آنتونیو(۱۳۸۸)، دولت و جامعه مدنی، ترجمه عباس میلانی، تهران، انتشارات اختران.
• هالوب، رنانه(۱۳۹۰)، آنتونیو گرامشی، فراسوی مارکسیسم و پسا مدرنیسم، ترجمه محسن حکیمی، تهران، نشر چشمه.
منابع و ماخذ بهره گرفته شده در این نوشتار:
• ریتزر، جورج(۱۳۸۴)، نظریه جامعه شناسی در دوران معاصر، تهران، انتشارات علمی.
• Monasta, Attilio, Antonio Gramsci, vol. XXIII, No. 3/4, 1993, PP. 597-612.
• Andrew Edgar And Peter Sedgwick (2002), Cultural Theory : The Key Thinkers, USA Routledge
• http://www.internationalgramscisociety.org/about_gramsci/biograpy.html
• http://www.britannica.com/EBchecked/topic/240991/Antonio-Gramsci
آدرس میل نگارنده:
Mohammadrasouli8@gmail.com