نوشته ی لورا بکس برگردان ادریس داریوشی
در دانشگاههای درتموند، اسن و برلین نمازخانههای مورد استفادهی مسلمانها بسته شدهاند. آیا این تبعیض است؟ یا دفاعی قانونی؟
شایعههای مبهمی در آغاز سال در مورد دانشگاه دویسبورگ-اسن در جریان بود. ماجرا به تصمیم اسلامیهایی برمیگردد که استفاده از آسانسور ساختمان سالن سخنرانی را پیش از برپایی نماز جمعه، برای زنان و غیرمسلمانها ممنوع کرده بودند؛ و اینکه تندروهای خطرناک، غیرمسلمانها را تحت فشار قرار داده بودند؛ تا مردانی که دستشوییها را اشغال کرده بودند، پاهایشان را پیش از نماز بشویند. نشریهی وست دویچه آلگماینه زایتونگ تیتر زد که در دانشگاه، در محل روشنگری، “تبعیض به اسم الله” اتفاق افتاد.
در همان زمان، مدیریت دانشگاه تصمیم جنجال برانگیزی گرفت: نمازخانهی مسلمانان، که تمام بحث در مورد آن است و بیش از سی سال است که افتتاح شده است، بسته خواهد شد. در نزدیکی دانشگاه به اندازهی کافی مکانهای مذهبی برای مسلمانان وجود دارد که در آنجا بتوانند نماز بخوانند.
این اقدام به دنبال آنچه در راهروها در مورد فعالیتهای مخفیانهی به ظاهر سلفی شایع شده بود، صورت گرفت. به ویژه پس از حملههای تروریستی متعدد اسلامگرایانه قابل درک است، که مدیریت دانشگاه نیز بخواهد تمام فعالیتهای افراطی را در نطفه خفه کند. واقعا موضوع چه بود؟ آیا به راستی محافظهکاران افراطی در دانشگاه پخش شدهاند؟ یا اینکه شایعهها ساختهی شهروندان اسلامهراس است؟ یا اینکه ماجرا فعالیتی کورکورانه بود، که به بستن نمازخانه انجامید؟
آنچه در دانشگاه دویسبورگ-اسن رخ داد، مورد منحصر به فردی نیست. در دانشگاههای دیگر نیز، فضاهایی که در درجهی نخست مورد استفادهی مسلمانان بود، بسته شدند.
اتهامها همیشه سخت بودهاند، اما استدلالهای بستن نمازخانهها اغلب بهانه بوده است. زمانی اقدامات بازسازی برنامهریزی شده در درازمدت به عنوان علت بیان میشد و زمانی خاطر نشان میشد که در آلمان بین کلیسا و دولت جدایی وجود دارد. در ضمن، بحثی جدی هم در مورد پرسشی سخت، که به راستی چه کسی دیگری را مورد تبعیض قرار داده است، به راه افتاده بود.
در دانشگاه صنعتی برلین نیز که نمازخانهاش بیش از پنجاه سال قبل برای مسلمانان افتتاح شدهاست، وضعیت چنین است. در طول چند دهه هیچ مشکلی وجود نداشت، گاهی نمازخانه آنقدر پر می شد، که کسی نمیتوانست در آنجا جایی پیدا کند. در میانهی فوریه مدیریت دانشگاه در اطلاعیهای، اعلام کرد که نمازخانه تنها تا چهار هفتهی آینده قابل استفاده خواهد بود. اطلاعیهای روشن و شفاف درحالی که استدلال آن چندان روشن نیست.
درست همچون دانشگاه دویسبورگ-اسن، ابتدا بیان شد که به اندازهی کافی مسجد در این نزدیکی هست. سپس اشاره شد که آلمان دولتی سکولار و در خصوص دینها، بیطرف است. بعدتر رئیس دانشگاه کریستین تمسن دلایل مرتبط با ایمنی ساختمان را ارائه کرد، که تعداد زیاد آدمها در آن فضای کوچک، بسیار خطرناک است.
عمر انصاری ، ۲۴ ساله از دانشجویان مسلمان انجمن دانشجویی ASES همهی این موارد را “غیرقابل باور” میپندارد و گمان میکند که در حقیقت موضوع آن است که “اسلام عینی از دانشگاه بیرون رانده شود.”
یکی از دانشجویان اهل اسن اتحادیه دانشجویان مسلمان هم، که خودش را به خاطر ترس از مورد حمله قرار گرفتن معرفی نمیکند، موضوع را به صورت مشابهی ارزیابی میکند. این فرد ۲۹ ساله میگوید: “اگر شایعههایی که در مورد دانشگاه ما وجود دارد، درست بود، ما هم آنها را متوجه میشدیم.” این دانشجوی مدیریت سیاسی، حتی به دلایل عملی فکر میکند که برای مثال، بسیار “نامحتمل” است که دستشوییها برای پا شستن مرسوم اشغال شوند. در نهایت اینکه، در نمازخانه دو سکو- برای شستن پا به بلندی زانو- وجود دارد که در مقایسه با دستشوییهای بلند “بسیار راحتتر” است. برای ثابت کردن اتهامها، ISB پرس و جو از گروههای فیسبوک را شروع کرد. اعضا میخواستند بدانند، آیا کسی دیده است، که چگونه غیرمسلمانها و زنان مورد تبعیض واقع شدهاند؟ بر اساس اعلام ISB هیچ دانشجویی خبری نداده است.
آنچه روشن است این است که موضوع نمازخانه در حدود ده سال قبل هم بینتیجه ماند، زیرا اعتراضهایی وجود داشت. ماکس اشترکر کشیش کلیسای پروتستان در دانشگاه، به یاد میآورد که آن زمان بسیاری از روحانیان مسلمان از خارج برای نماز جمعه میآمدند. آدم در تمام سالن خطبههای عربی نماز را میشنید. و تعدادی از بنیادگرایان دینی، بعد از آنکه او از آنها به عنوان متقاعد شدگان در مقابل تئوریهای تکامل یادکرد، دیگر با او حرف نزدند. “اما امروز وضع فرق میکند و همکاری بسیار خوب است.” این تغییر برای اشترکر مهم است. او باور دارد، که در دانشگاهها “تشویش مبهمی ” در قبال مسلمانان وجود دارد، که گاهی به واکنشهای افراطی نسنجیده میانجامد.
یکی از پروفسورهای یکی از دانشگاههای بزرگ آلمان هم به این تشویش اعتراف میکند. به شرط این که ناشناس بماند، از دانشجویان زن مسلمانی گزارش میدهد، که دستاوردهای عالی کسب کرده بودند و برای دورهی دکترا در نظر گرفته شده بودند. او میگوید: “آنها توانش را داشتند”. اما بعد هر کدام از این “زنان واقعا باهوش” دیگر در دانشگاه ظاهر نشدند. چرا؟ زیرا تحت فرمان مردانی بودند که این مردان آشکارا چیزی از مفهوم برابری جنسی نمیدانستند؟ این پروفسور میگوید که یکی از دانشجویانش که زن و مسلمان بود، آنچنان تحت فشار بود، که نمیخواست با او به تنهایی در مورد کارش صحبت کند و شوهرش را، که از کار علمی سردرنمیآورد، میفرستاد.
خدیجه دورماز رئیس شورای دانشجویان و دانشگاهیان مسلمان ، سازمانی مرکزی برای گروههای دانشگاهی و دانشگاهیان مسلمان، فکر میکند موضوع موردی است. او میگوید: “در عمل مشکلی وجود ندارد، اما برخی واکنشهای هیستریک تعداد کمی از دانشگاهها همهی نمونههای خوب را به حاشیه میراند. اقدامات افراد، که طبیعتا قابل نقد هستند، در حال حاضر دستور کار را مشخص میکنند، این روند مخرب است و در درازمدت در روابط دانشجویان مسلمانان با دیگر دانشجویان اختلال ایجاد میکند.”
مسلم است که اغلب تعداد کمی افراطگرا، که کارهایشان بدنامی مسلمانان در دانشگاهشان را به دنبال میآورد، وجود دارند. مشهورترین نمونه محمد عطا است، که در نمازخانهی دانشگاه صنعتی هامبورگ-هاربورگ جلسهی توطئه آمیز تشکیل داد و در تاریخ یازدهم سپتامبر سال ۲۰۰۱ یک هواپیما را به سمت برج شمالی مرکز تجارت جهانی هدایت کرد. به تازگی، یکی از دانشجویان دکترا در دانشگاه صنعتی دارمشتات بعد از آنکه در ویدئوهای یوتیوب برای “دولت اسلامی” تبلیغ میکرد، دستگیر شده است. یا سامی. آ. که گویا محافظ اسامه بن لادن بود و در نمازخانه دانشگاه بخوم فعالیت میکرد، که در پی آن فعالیتها نمازخانه در سال ۲۰۱۲ تعطیل شد.
سرنوشتی که دو ماه قبل “اتاق استراحت ” در درتموند نیز به آن دچار شد، اما بر خلاف برلین و اسن در آنجا مدارکی وجود داشت که به نام اسلام قوانین نقض شدهاند.
این اتاق به عنوان محلی برای استراحت همه در نظر گرفته شده و نه فقط برای مسلمانانها. اما حداقل دو مراجعه کننده زن شکایت کردهاند. به آنها امر کرده بودند، فقط در یک طرف اتاق مستقر شوند، که طرف دیگر برای مردان است.
زمانی که مدیریت دانشگاه به بررسی شرایط میپرداخت، دیواری که نمازخانه را به دو بخش تقسیم میکرد، در مقابل خود یافت. بر روی صندلیها و در قفسه، جانمازهای مختلف و قرآن قرار داده شده بود و کفپوش خاکستری بزرگی هم نیمی از زمین را پوشانده بود. آشکارا تعدادی از مسلمانان فضای درونی اتاق را به یک نمازخانهی تک مذهبی همراه با جدایی جنسی تغییر داده بودند، که این موضوع نقض آشکار قاعدهی استفاده از اتاق بود. دانشگاه یادداشتی بر در اتاق چسباند، که حداقل در آن واقعیت کتمان شده است: “این اتاق به دلایل امنیتی بسته است.”
این اقدام موجب عصبانیت و امضای طوماری با ۴۰۸ امضا شد. مدیریت دانشگاه به دنبال گفتوگو با دادخواهان بود و حتی بر تفاهم تاکید کرد. برای اینکه حادثه مشابهی در حدود دو سال قبل رخ داده بود و توجه را به خود معطوف کرده بود. روزی بروشوری در “اتاق استراحت” قرار داده شده بود که در آن به زبان عربی و آلمانی به زنان امر شده بود، روسری سر کنند و عطر نزنند. در همان زمان هم نویسندگان شناسایی نشدند، موضوعی که احتمالا میتواند به این دلیل باشد، که دانشگاه انگیزهای برای روشن کردن موضوع نداشت.
اوا پرست ، سخنگوی مطبوعاتی میگوید: “برای ما اهمیتی نداشت که او چه کسی بود. ما همچون یک مورد جنایی به تحقیقات بعدی نپرداختیم.” رویکردی که مریتز کردیش رئیس انجمن دانشجویی عمومی آن را بخردانه میداند: قشقرق راه انداختن بیخودی، اشتباه است. به مسلمانان اغلب انگ زده میشود، “نود درصد” هم مدتهاست از کنش دوری میکنند. اما ده درصد باقی مانده؟ کردیش، که دانشجوی الهیات پروتستان است، میگوید: “در درتموند ۳۱۰۰۰ نفر درس میخوانند. مایهی تعحب است، اگر در بین آنها افرادی با مواضع بسیار محافظهکارانه وجود نداشته باشند.”
متن بالا در صفحههای ۱۲ و ۱۴ دومین شمارهی سال ۲۰۱۶ نشریه اشپیگل دانشگاه منتشر شده است. متن اصلی در نشانی زیر در دسترس است:
http://www.spiegel.de/spiegel/unispiegel/d-143889881.html
برای دیدن عکسهایی از نمازخانههای یاد شده در متن بالا، نسخهی پی دی اف این نشریه (صفحههای ۱۰، ۱۱، ۱۲ و ۱۴)، در نشانی زیر در دسترس است:
http://magazin.spiegel.de/EpubDelivery/pdf/USP/2016/2