راجیشواری کریشنامورتی برگردان افشین اشکور کیایی
در حین اینکه فعالیتهای جهادی خشن در سوریه و عراق شدت میگیرد، شماری از اتباع خارجی ثبتنام میکنند که برای داعش بجنگند، گواهی برافزایش توانای آن دارد. وضعیت جهادیهای آسیای مرکزی-جنگجویان اتباع تاجیکستان، ازبکستان، قزاقستان، قرقیزستان و ترکمنستان- که به داعش میپیوندند با توجه به تاریخ سیاسی منطقه جالبتوجه است. باوجود همکاری ریشهی مردم آسیا مرکزی در شورش افغانستان طی چند سال گذشته، چندین اسلامگرایان تندرو آسیای مرکزی ترجیح دادند بهجای پیشین (افغانستان)، به سوریه و عراق سفر کنند. ضروری است تا چرایی پیوستن اتباع کشورهای آسیای مرکزی به حکومت اسلامی فهمیده شود.
نوشتههای مرتبط
جهادیهای آسیای مرکزی در سوریه و عراق
این روزها حدود ۳۱۵۰۰ جهادی در زیر لوایِ داعش در سوریه و عراق میجنگند. حدود ۱۵۰۰۰ نفر از آنها برآورد میشود جنگجویان خارجی هستند و ۲۰۰۰ از آنها از کشورهای غربی هستند. اگرچه شماری از اتباع کشورهای غربی که به داعش میپیوندند، تشخیص دادنشان آسان است، اما شماری از همتایان آسیای مرکزیشان پیدا و یا تعیین کردنشان کمابیش دشوار است. برخی برآوردهای تازه تعداد میان ۳۰۰۰-۴۰۰۰ (جهادی آسیای مرکزی) میجنگند که تاجیکها بزرگترین بخش را تشکیل میدهند. بر پایه این گزارش، در حدود «۲۵۰ شهروند قزاقستانی، ۱۰۰ قرقیزستانی، ۱۹۰ تاجیکی، ۵۰۰ ازبکی و حدود ۳۶۰ ترکمن دوشادوشِ افراطگرایان داعش میجنگند» که شناساییشدهاند؛ ترکمنستان، قرقیزستان در برابر نفوذ داعش، بهویژه از راه دره فرغانه آسیبپذیرتر هستند. بااینحال، تأیید این اعداد بیشازحد دشوار است.
انگیزه پیوستن به داعش
برخی از انگیزههای پیوستن به داعش میان جهادیهای غربی و جهادیهای آسیای مرکزی مشترک هستند. از جمله این (انگیزهها) عبارتاند از قابلیتهای سازمانی و اجرایی داعش؛ کیفیت زندگی برای مبارزان داعش تضمین میکنند (که کمابیش بالاتر ازآنچه طالبان افغانستان و یا القاعده تاکنون فراهم کردهاند)؛ احتمال پیروزی بر طرف مقابل دارند؛ توانایی مستقر کردن بهجای کار کردن پنهانی (بر خلافِ تجربه طالبان در افغانستان). یکی دیگر از انگیزهها، شکست نسبی القاعده نسبت به داعش در تصاحب قلمرو است.
از آن مهمتر اینکه یک پیشگویی در ۱۳۰۰ سال پیش در حدیث درباره «الملاحم» (روز جزا) که درباره برخورد اسلام و «کفار» در دابق (Dabiq) سوریه صحبت میکند، در حلقه رسانههای اجتماعی جهادی نمایش داده میشود. در واقع داعش از این حدیث برای مشروعیت بخشیدن به کارها خود در عراق و سوریه استفاده میکند و با مفهوم تاریخی مذهبی پیشگویی (پیامبر اسلام) موفق به جذب اسلامگرایان رادیکالتر به این شورش شده است. آنقدر نفوذ این پیشگویی در این گروه قوی است که مجله رسمیشان به نامِ دابق (Dabiq) است.
به این منظور جنگ در افغانستان، جهاد به نفعِ خطوط ملیگرایانه است، اما جنگ در سوریه و عراق ماهیتاً فراملی است و هدفش به مرزهای ملی ختم نمیشود. آن (هدف) درباره چیزی در مقیاس بسیار بزرگ- احیا جهان بهعنوان یک نظم جهانی واحد- است. که از سرزمین امروزی خراسان تاریخی میآید- که موردتوجه خاص دولتی اسلامی است. اینها احساس جنگجویان آسیای مرکزی افراطی شده را پایبند به پیوستن میکند.
روندی قابل توجه
همچنین این احساسات از راه ماهیت گزارشهای خبری که در این کشورها آماده میشود افزایش مییابد. ستیز بیشازاندازه در بحران انسانی سوریه، حملات اسرائیل در غزه، بیثباتی در فضای سیاسی مصر و بدرفتاری با مسلمانان در مناسبتهای گوناگون در سراسر جهان، فضای زیادی در رسانههایشان تأمین کرده است. همچنان که کریستین بلور (Christian Bleuer) در گزارش تازه در شبکه تحلیلگران افغانستان (Afghanistan Analysts Network) بیان میکند: «این نویسندهها بهندرت در رسانه دیده میشود وگرنه در بحثهای محلی حضور دارند و بهطورکلی به اویغورها، روهینگیاها، چچن ها، داغستانها و افغانها توجه دارند.» بحث درباره انگیزهها متکی به پیام جهاد همگانی برای حفاظت مسلمانان در همهجا، است به همین دلیل در اینجا (انگیزهها) پیچیده میشود. به نظر میرسد گرایشی عمومی وجود دارد به اینکه در غرب آسیا-به ویژه مناطق عربی- غیر از مناطق ههمجوار با جمعیت مسلمانان زیاد، چه چیزی دارد رخ میدهد. به این معنی است که در بسیاری جهات هنوز محرک اصلی، کششی است که وضعیت جهان عرب دارد که دقیقترین علت نیرو بخشیدن به امت اسلامی است.
علاوه بر این، مهم است که توجه داشته باشید که سیاستهای ضد شیعه داعش که غیرازاین اهمیت زیادی در جامعه آسیای مرکزی پیدا نمیکند، آغاز به جذب نسل جوان قزاقها، تاجیکها، ازبکها و قرقیزها میکند. این ترفند، روند عضوگیری (جهادیهای) آسیای مرکزی بود که به القاعده در افغانستان میپیوستند. سیاست القاعده از بین بردن یکسره شیعیان نیست، در حالی که سیاست داعش درباره از بین بردن شیعیان برابر باهدف گسترش مرزهای «خلافت اسلامی» است.
این روند اسلامی شدن تدریجی جوامع در جمهوریهای آسیای مرکزی را نشان میدهد. از قضا، پیدایش القاعده بیش از دو دهه گذشته زمینه را برای مشروعیت بخشیدن به دستور کار داعش گذاشته است (اگرچه داعش انکار میکند).
نویسنده: Rajeshwari Krishnamurthy
منبع: http://www.ipcs.org/article/terrorism/islamic-state-and-foreign-fighters-jihadists-from-central-asia-4715.html
پرونده ی «تحولات خاور میانه» در انسان شناسی و فرهنگ
http://www.anthropology.ir/node/10253