انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

ورزش در نگاره های ایرانی

کتاب شاهکارهای نگارگری ایران به همت موزه هنرهای معاصر تهران در سال ۱۳۸۴ به چاپ رسید. این کتاب به مناسبت نمایشگاهی تهیه گردید که در همان سال در موزه هنرهای معاصر برگزار شد.

در این نمایشگاه مجموعه ای بسیار نفیس از آثار نگارگری ایران در وسعت بسیار و به صورت یک جا در معرض دید عموم قرار گرفت که این نخستین بار در تاریخ نمایش آثار نقاشی بود.

این کتاب در دو بخش، شامل تصاویر نسخه های خطی و نسخه های مصور مرقعات است که نسخه های خطی در دوره های مختلف اجرا شده اند و نسخه های مصور مرقعات برگ های منفرد هستند. از برجسته ترین آنها می توان به شاهنامه بایسنقری، کلیه و دمنه، پنج گنج، ظفرنامه تیموری، خاوران-نامه، حبیب السیر، شاهنامه تهماسبی و مرقع گلشن اشاره کرد.

چاپ کتاب حاضر این امکان را فراهم آورد که این آثار در اختیار علاقه مندان به هنر نگارگری در ایران و سراسر جهان قرار گیرند و زمینه مناسبی برای مطالعه و تحقیق و آشنایی هر چه بیشتر با این هنر را فراهم سازند.

آنچه را که نگاره های ایرانی به نمایش می گذارند دنیایی است پراز زیبایی سحرگونه، با اجرا و پرداختی فوق العاده که هم چون جواهر درخشنده از رنگ های الوان و زرین فام بر پیشانی تاریخ هنر ایران و جهان می درخشد.

نقاشی ایرانی از جهان بینی سخن می گوید که تلاقی طبیعت و مافوق طبیعت است در پرداختی رمزگونه از معرفت و عرفان هنرمندانی برجسته و بی-نظیر و چیره دست که مجموعه آثارشان زیبایی شناسی متفاوت دنیای هنرهای تجسمی را از یک حقیقت هستی مجسم می سازد و به جهان ارزانی می کند.

در این کتاب علاوه بر این که افراد علاقه مند به هنر با نحوه به کارگیری عناصر تصویری در نقاشی ایرانی به شیوه ای که متن را نیز دربر گیرد ( که از این طریق داستان مربوط به تصویر نیز آورده شده است )، انواع تکنیک های کادربندی، عناطر تزئینی مانند تذهیب، شعیر( نقاشی تزئینی و گرافیکی از فرم و پیکره هایی از موجودات و جانوران واقعی چون شیر و ببر و درندگان در حال شکار حیوانات یا جانوران تخیلی مانند اژدها، سیمرغ یا درندگان بال دار که اصطلاحا آن را گرفت و گیر یا تشعیر می نامند) ، زرافشان( طلااندازی تصویر با پوششی از بافت زرین) و … آشنا می شوند، می توانند با جلوه هایی از زندگی، پوشاک، مراسم و آیین ها، معماری، تفریحات و… مردم در آن زمان آشنا شوند از جمله در صحنه های بسیاری رزم میان سپاهیان، تفریحات و سرگرمی های مردم،… به تصویر درآمده اند که به شیوه ای زیبا ورزش های رایج را نیز به نمایش می گذارد. به عنوان مثال صحنه های شکار، کمندافکنی، تیراندازی، سوارکاری، کشتی رزم آوران، نیزه افکنی، چوگان، شنا و… را به کرات در این نگاره ها ترسیم شده اند که به نوعی به ورزش های زمان پرداخته است . گاهی نیز به طور غیرمستقیم به توانایی های رزمی یا جسمانی افراد اشاره دارد که جز به ممارست در ورزش میسر نمی شود. به عنوان مثال صحنه ای از بلند کردن در خیبر به دست امیرالمومنین که نشان از زور بازوی عظیم آن حضرت دارد. در زورخانه ها یکی از انواع ورزش هایی که اجرا می شود، سنگ گرفتن است . امروزه جنس سنگ از چوب و به شکل مستطیل است که قسمت تحتانی آن هلالی به صورت نیمه دایره و سمت دیگر آن صاف و مستطیلی است. سنگ شباهت بسیاری به در دارد. در یکی از این نگاره ها که بر دوش گرفتن شیرین به همراه اسبش به وسیله فرهاد را به تصویر کشیده است و برگی از کتاب خمسه نظامی است، به نوعی به توانایی وزنه برداری و هنر فرهاد در این کار پرداخته است که جز به ممارست او در این زمینه که باعث زورآوری او گشته به دست نمی آید .
نگاره هایی که در کتاب شاهکارهای نگارگری ایران به نوعی به ورزش پرداخته شده از منابع چندی انتخاب شده اند که عبارتند از:
شاهنامه فردوسی ( بایسنقری )، خاوران نامه، سلامان و ابسال از داستان های هفت اورنگ عبدالرحمان جامی، ظفرنامه تیموری، خمسه نظامی، حبیب السیر (جلد اول)، شاهنامه طهماسبی، شاهنامه قوام، شاهنامه قاسمی، شاهنامه شاه اسماعیل دوم.
در این مقاله به معرفی نگاره هایی از شاهنامه فردوسی و خاوران نامه می پردازیم
۱- شاهنامه فردوسی ( بایسنقری )
کتابخانه موزه کاخ گلستان، نسخه شماره ۷۱۶
شاهنامه بایسنقری در میان شاهنامه های مصور و آراسته موجود در کتابخانه و موزه های جهان یکی از نامورترین و شناخته شده ترین آن ها است.چند ویژگی، این کتاب را از نسخ های مشهور چون ” شاهنامه دموت ” و ” شاهنامه شاه طهماسبی” که قبل و بعد از آن پدید آمده اند، برتری می بخشد. نخستین این امتیاز که برخلاف دو نسخه یاد شده قربانی آزمندی به دست آورندگان آن ها نشده است تا شیرازه آن را از هم بگسلند و برگ های آن را در گوشه و کنار جهان بپراکنند. بنابراین اگر از چند افتادگی در متن درگذریم، شاهنامه بایسنقری، نسخه ای کامل و دست-نخورده در میان شاهنامه های مشهور به شمار می آید. این نسخه از دیدگاه نفاست و زیبائی و آراستگی نیز در نوع خود کم مانند است. نگارگری، تذهیب و تجلید و دیگر آرایه های کتاب با استادی تمام انجام گرفته و اگر از ضعف در خط نسخ، آن هم به سبب هم زمانی کتابت آن با آغاز تکامل قلم نستعلیق درگذریم، این شاهنامه همه امتیازات لازمه یک نسخه خطی را در خود دارد. سومین امتیاز، وجود مقدمه ای است که برای نخستین بار بر این شاهنامه افزوده اند . ظاهرا با دستور بایسنقر میرزا که باید او را هنردوست ترین شاهزاده تیموری به حساب آورد، دستنویس های متعددی از شاهنامه گردآوری شد و مقدمه ای مقصل با تلفیق مقدمه های پیشین این شاهنامه و نسخه های دیگر هم زمان آن نوشته شد.
شاهنامه فردوسی ( بایسنقری ) به قطع رحلی ۲۶ در ۳۶ سانتی متر شامل ۷۰۰ صفحه، هر صفحه ۳۱ سطر، هر سطر ۳ بیت و به قلم نستعلیق جعفر تبریزی ( بایسنقری ) است. مطابق خاتمه الکتاب، جعفر تبریزی، این نسخه در سال ۸۳۳ ه.ق تکمیل و تذهیب شده است. این شاهنامه با یک شمسه و مذهب عالی، حاوی کتیبه ای به قلم رقاع بر زمینه زرین، شامل نام و القاب بایسنقر میرزا، آغاز می شود. صفحه های دوم و سوم نسخه شامل تصویر شکارگاه است و بر دو صفحه مذهب به نقش دو ترنج، نام و القاب آن شاهزاده دیده می شود. جلد این نسخه چرمی ضربی طلاپوش با دو حاشیه روغن در بیرون و سوخت معرق طلایی بر زمینه لاجوردی در اندرون است. نقاشان و خطاطان و تذهیب کاران بسیاری در پدید آوردن این نسخه مشارکت داشته اند. ازجمله امیرخلیل، مولانا علی، مولانا شمس الدین، مولانا قوام الدین و خواجه غیاث الدین. این شاهنامه شکوهمند مشتمل بر ۲۲ نگاره است که از حیث ترکیب بندی و آرایش اجزا اوج مکتب نگارگری تیموری در قرن نهم ه.ق است و الهام بخش نقاشان بسیاری در دوره تیموریان و پس از آن بوده است.
در مورد ورزش در شاهنامه که در کتاب شاهکارهای نگارگری ایران تصاویری زبیا از آن آورده شده است. ابتدا به سراغ این موضوع می رویم که در شاهنامه به واژه ای که معنای ورزش کردن بدهد برنمی خوریم و حتی به طور مستقیم اشاره نمی شود که مثلاً درآن روزگار فلان پهلوان در اوقات فراغت ورزش می کرد و تن قوی می ساخت با این همه می دانیم یکی از طبقات اجتماعی و گروههای جامعه که در شاهنامه و در دوره های مختلف آن وجود دارد و نقش حساسی را در داستانها و تعیین سرنوشت بسیاری از حادثه ها ایفا می کند، طبقه پهلوانان است این طبقه ای است که به طور مشخص از دوران کشف آتش به وسیله جمشید پدید می آید. در این دوره همه طبقات اجتماعی مشخص می شود و نقش و کارکرد هر کدام تعیین می شود. طبقه پهلوانان پس از طبقه روحانیون قرار می گیرد و اهمیت آن به خوبی مشخص می شود .
این طبقه کارکردهای مهمی را به عهده دارد . اما به طور خلاصه باید بگوئیم: حفظ تمامیت ارضی مملکت و کیان سلطنت و دفاع از خاک و ناموس مردم سرزمین خودی بر عهده این طبقه بوده ست. به همین خاطر اینان طبقه بزرگ و فراگیری را تشکیل می دادند. رهبری ارتش و سازمان نظامی و انتظامی آن را هم بر عهده داشته اند. پهلوانان برای انجام وظیفه خود و ایفای کارکردهای تعیین شده، بیش از هر چیز- جدا از مسائل معنوی و روحی- لازم داشتند که هنر رزم را بدانند هنری که به وسیله آن ضمن کسب توانایی های جسمانی و بدنی، قادر باشند از ابزار و ادوات جنگی آن روزگار مثل نیزه و زوبین و شمشیر و تیر و کمان و مهارتهای لازم رزمی مثل سواری و کشتی و شنا و کوهنوردی و مشت زدن و… استفاده کنند. ” هنر رزم” چیزی ذاتی و مادرزادی نبود که هر پهلوان و رزمنده ای مادرزاد این هنر را بداند و بدون طی هیچ مرحله آموزشی خاص قادر به انجام آن و استفاده از ابزار آن و صاحب همه مهارتهای مربوط به آن باشد. دلیل این امر هم آن است که پهلوانی موضعی ذاتی و نژادی نبود هر چند که بعضی خانواده ها پهلوان پرور بودند.
پس پهلوانان پیش از پهلوان شدن و برای پهلوان شدن ناگزیر از طی مراحل خاصی، مراحلی که با آموزشهایی همراه و تمرین تکرار و تداوم این آموزش ها خود مرحله دیگری بود، این آموزشها و تمرین این آموزشها در واقع همان چیزی است که امروز به آن ” ورزش” گفته می شود. البته همانطور که در فصل ” کارکردهای ورزش” خواهد آمد، از این مهارتها و هنرهای کسب شده، علاوه بر میدان نبرد در موارد دیگری مثل جشن ها و مهمانی ها به عنوان یک وسیله تفریح استفاده می شده است، همچنین شهریاران و پهلوانان از آنها برای پرکردن اوقات فراغت خود بهره مندی می شدند و مثلا از هنر سواری و تیراندازی برای شکار استفاده می کردند.
برای اثبات وجود ورزش در شاهنامه ابتدا نشان دادیم که به خاطر وجود طبقه پهلوانان و نقشها و وظایف اجتماعی که اصولا فلسفه وجودی این طبقه را توصیف می کند آموزشها و مهارتهایی لازم بوده است که پهلوانان با برخورداری از آن”پهلوان” می شدند. و با کسب آنها قادر به انجام نقش و وظیفه اجتماعی خود می گشتند پس اگر به طبقه ای به نام پهلوانان در شاهنامه قائل باشیم لاجرم و بدون تردید باید به وجوه و ضرورت این آموزشها و مهارتها هم در آن روزگار معتقد باشیم آموزشها و مهارتهایی که امروز به نام ورزش مشهور و نامیده می شود.
برای تحکیم استدلال خود و بهتر نشان دادن وجود واقعیتی به نام ورزش و همچنین اهمیت آن در شاهنامه می توان به مسئله تعلیم و تربیت اشاره کرد وقتی که در موارد مختلف در این کتاب می بینیم که شهزادگان و شهریاران نیز همپای پهلوانان و در نزد پهلوانان نامی و کهنه کار همان آموزشها را می بینند و ملزم به کسب آن مهارتها هستند تا با طی این مراحل و کسب آن مهارتها و طی آن آموزشها برای ورود به مرحله ولایتعهدی و سپس شهریاری آبدیده و آماده شوند در واقع پی می بریم که ورزش و فعالیتهای وابسته به آن فراتر از مهارتی برای پهلوانان، یک امر تعلیم و تربیتی بوده که ضمن عمومیت آن در جامعه به ویژه درنزد دو طبقه عمده و مهم جوامع آن روز کسب مهارتها و انجام صحیح آنها یک وظیفه ضروری و حتمی بوده و شهریاران هم مثل پهلوانان و شاید مثل طبقات دیگر جامعه ملزم بودند که در دوران کودکی و نوباوگی در نزد اساتید و مربیان مخصوص آنها را طی و کسب کنند. در واقع می توان گفت اگر نه همه اما بخش عمده ای از موارد تعلیم و تربیت آن روزگار به آموزش و مهارتهایی اختصاص داشته که امروزه آن را ورزش می نامیم. یا به دیگر سخن یکی از نقشهای مهم ورزش در روزگار گذشته نقش تعلیم و تربیتی آن بوده است.
ورزش بازداری
از جمله تصاویری که از کتاب شاهنامه بایسنقری انتخاب شدند، نگاره ای است که عنوان آن ” پادشاهی جمشید هفتصد سال بود “و در آن تصویری از جمشید آورده شده در حالی که قوشی ( یا باز ) بر دست دارد. قوش به خاطر قدرت و زیبایی اش، شاهزاده ی پرندگان به شمار می آمد و نماد اصل آسمانی بود. در کتاب دانشنامه اساطیر آمده است: ” باز شکاری مانند عقاب و شاهین همیشه در نمادگرایی با خورشید پیوند داشته است، چون این پرنده ها چشمان زردرنگ داشته، درنده خو و بلندپرواز بوده اند.باز شکاری در مصر به هوروس تعلق داشت و در یونان و روم پرنده خورشیدی به شمار می آمد؛ بادبادک وقف آپولن، خداوندگار پرستش دلفی بود. چون با چرخش در آسمان می توانست همه چیز را زیر نظر داشته باشد. در ژاپن، بادبادک زرین و ایزدی به نام نیهونگی را محترم می شمردند.”
در ایران باستان هم باز و شاهین مقدس و دارای فر و شکوه ایزدی شمرده می شدند.
در بندهش از مار بالداری سخن گفته می شود که هرگاه جلوی تابش خورشید را بگیرد و سایه بر سر مردمان افکند، جمله آن مردم هلاک شوند و اهورامزدا باز سفید را برای کشتن آن مار آفرید.
شکار با باز یکی از سرگرمی ها یا ورزش های حکمرانان و بزرگان ایران قبل از اسلام و بعد از آن بود. بازداری سابقه ای بسیار قدیمی دارد تا جایی که به ایران، به معنای گسترده تر باستانی آن، برمی گردد. اشارات افسانه ای و برخی شواهد تاریخی حکایت از این می کنند که شکار با باز ( و سگ ) ورزش مورد علاقه خاص حکمرانان در ایران پیش از اسلام بوده است. در ایران دوره اسلامی نیز ورزش پرهزینه شکار با باز و یوز کماکان محبوب امیران و بزرگان مملکت بود. اعتبار و رونق چنین ورزشی به این سبب بود که خلفای عرب در بغداد و والیان ایشان، پس از اینکه با ایرانی ها و اقوام دیگر تماس یافتند، اشتیاق و ولع شدیدی به بازداری پیدا کردند. تاثیر شمار نسبتا زیادی از اصطلاحات معرب راجع به بازداری از تاثیر ایرانیان بر بیرزه عرب حکایت می کند. بازداری، به عربی بیرزه، فن شکار با پرندگان شکاری به معنای اعم و نه لزوما با باز ( آن چنان که از معنای لفظی بازداری برمی آید) است. عرب ها بی-گمان پیش از ظهور اسلام نیز با کاربرد پرندگان شکاری ( به عربی ” کاسر “، جمع آن ” کواسر “) به عنوان جانوران شکارگیر ( به عربی ” جارح “، جمع آن ” جوارح “) آشنا بودند. با اینهمه، بازداری فقط پس از فتوحات بزرگ مسلمانان که موجب حشر و نشر عرب ها با ایرانیان و رومیان شد، نزد ایشان اهمیت یافت و دیری نگذشت که امیران عرب به آن علاقمند شدند و آن را مایه سرگرمی و سبب ارضای عشق مفرط خود به اسب-سواری یافتند. در مغرب و اندلس و نیز در سرزمین های شرقی جهان اسلام، در افریقیه، و بعدها در نزد حفصیان بازداری مشتاقان فراوان داشت. از جمله ابو عبدالله محمد اول ملقب به المستنصر( حک ۶۴۷-۶۷۵ )، دوست داشت مانند شاهزادگان ساسانی باز شکاری بر دستش نشسته باشد و در شکارگاهی ( مصید ) بزرگ تفرج کند.
سهم بزرگی که موضوع پرندگان شکاری در آثار هنری کشورهای اسلامی داشته شایسته تحقیق گسترده است. در وسایل بیان هنری – مانند نقاشی (مینیاتور )، کنده کاری روی سنگ و گچ، چوب و عاج، حکاکی روی بلور، شیشه و مس، ریخته گری با برنز و شیشه و فلزات گرانبها، کاشیکاری وسفالگری، حریربافی و سوزن دوزی و گل دوزی- بخش بزرگی از آثار گرانقدر به مضمون پرندگان شکاری پرداخته شده است. این مضمون با تعبیرات بی شمارش یکی از مضامینی است که هنر اسلامی در سرزمین های شرقی و غربی جهان اسلام، بسیاری از خصوصیات خود را از آن حاصل کرده است. در طرح نشان های رسمی ممالیک نیز از همین مضمون استفاده بسیار کرده اند.
کمند اندازی : از تصاویری که در آن به کمنداندازی در شاهنامه بایسنقری اشاره شده است، نگاره ” نبرد رستم با خاقان چین ” است که هنرمند آن نامعلوم می باشد. در این صحنه رستم در حالی که سوار بر اسب است کمندی به دور خاقان چین که او هم سوار بر اسب است انداخته تا او را به زیر آورد. در این صحنه سپاهیان در دو سو نظاره گر این نبرد هستند. هنر کمنداندازی نیازمند چالاکی، زورمندی و قدرت بالایی است.
در مورد کمند، کمنداندازی در منابع و کتب گوناگون صحبت شده است.در شاهنامه فردوسی صحنه های فراوانی به کمند کشیدن یا در کمند افکندن دشمنان و یا پهلوانانی که به رزم با یکدیگر پرداخته اند برمی خوریم که به زبان شعر ترسیم شده است. در لغت نامه دهخدا در این مورد آمده است:
کمند: (اِ) ریسمانی باشد که در وقت جنگ در گردن خصم انداخته به خود کشند و گاهی شخصی یا چیزی را از جای بلند نیز بر آن انداخته به خود می کشند. (آنندراج.(دام و طنابی که در جنگ بر گردن دشمن انداخته به جانب خود کشند(ناظم الاطباء). پهلوی : کَمَند، کردی : کَمَن (طناب با گره متحرک ). دام و طنابی که در جنگ بر گردن دشمن یا در شکار بر گردن حیوان می انداختند و او را به جانب خود می کشیدند. (حاشیه ٔ برهان چ معین ). ریسمانی محکم که هنگام جنگ آن را بر گردن وکمردشمن اندازند و وی را به بند آورند و یا جانوران رابدان مقید کنند. (فرهنگ فارسی معین ). وَهَق . بالاهنگ . پالاهنگ .
یادداشت به خط مرحوم دهخدا)وسنی کردم ندانستم همی کز کشیدن سخت تر گردد کمند.)
کمندافشاندن؛کمندانداختن :
گرکمندی وقتی اندرحلق سگساران روم
سرکشان لشکر الب ارسلان افشانده اند.خاقانی
کمند پیچان یا پیچان کمند ؛ کمندی که دارای پیچ و تاب باشد. کمند پر پیچ و تاب . ورجوع به پیچان شود.
کمند جان ستان ؛ کمندی که جان خصم را بگیرد. کمندی که با آن دشمن را مغلوب و گرفتار توان کرد
خصم شد درهم شکسته چون کمند
کان کمندجان ستان آمد به رزم .خاقانی.
به کمند افتادن ؛ گرفتار کمند شدن . دربند افتادن (فرهنگ فارسی معین)
به کمند کشیدن ؛ گرفتار کمند کردن . (فرهنگ فارسی معین.)
(به اطاعت درآوردن . وادار به تسلیم کردن . (فرهنگ فارسی معین
خم کمند؛حلقه و پیچ وتاب کمند

کنایه از خم زلف و گیسو که دور رخسار حلقه می زند. (فرهنگ فارسی معین)

در کمند آمدن ؛ گرفتار کمند شدن. به حلقه ٔکمند افتادن . به کمند آمدن . رام و مسخرشدن :

چوگرگ خبیث آمدت در کمند

بکش ورنه دل برکن از گوسفند.

تو در کمند من آیی کدام دولت و بخت

من از تو روی بپیچم کدام صبر و قرار.سعدی .

درکمندآوردن؛باکمند اسیروگرفتارکردن.منقادساختن

سر آنگه به بالین نهد هوشمند

که خوابش به قهر آورد در کمند. سعدی (بوستان )
تیراندازی، شمشیربازی، نیزه افکنی
نگاره ” شکارگاه ” از شاهنامه بایسنقری که هنرمند نگارگر آن نامعلوم است به صحنه شکار به شیوه استفاده از تیر و کمان و شمشیر پرداخته است. در نگاره دیگری از این شاهنامه با عنوان ” رزم کیخسرو و افراسیاب “که نگارگر آن نامعلوم است، صحنه نبرد با شمشیر، نیزه، تیر و کمان میان این دو سپاه ترسیم شده است. استفاده از شمشیر، تیر وکمان، نیزه ، و صحنه های نیزه افکنی، تیراندازی در نگاره های ” خوان اول اسفندیار و کشتن گرگ ها “، ” قتل سیاوش ” از شاهنامه بایسنقری که هنرمندان آن نامعلوم هستند، ترسیم شده است.
در ایران باستان به سلامت بدن و فعالیت های ورزشی توجه بسیار می شد و سواران ماهر و تیراندازان چیره دست در ایران کهن از منزلت اجتماعی والایی برخوردار بودند، از طرف دیگر استادان سواری و تیراندازی کودکان و نوجوانان را سواری و تیراندازی می آموختند و بدین وسیله سعی می کردند تجارب خود را که ضامن استقلال کشورشان بود، به نسل آینده انتقال دهند. ایرانیان باستان، هدفشان از آموزش نیرومندی و بهداشت، علاوه بر تامین سلامت جسم و روح، مهیا کردن سپاهیان ورزیده و آزموده برای حراست و دفاع از مرزوبوم میهن بوده است… اسب سواری و تیراندازی و شکار در این دوره به صورت یک نیاز اجتماعی درآمده بود و به همین مناسبت، ورزش، به خصوص فنون تیراندازی و سواری بسیار مورد توجه بود.
کودکان را از سن پنج سالگی به تمرین وامی داشتند و نخست به آنها تیراندازی به حالت پیاده و اسب سواری را جداگانه می آموختند، بعد از این که نوجوانان در سواری و تیراندازی مهارت می یافتند، تیراندازی سواره را نیز تمرین می کردند و آنقدر در تمرین به آنها سخت گیری می شد تا به صورت سوارکاران و تیراندازان ورزیده و کارآزموده وارد اجتماع می شدند… در سواری، پارس ها مانند یونان ها زین و رکاب به کار نمی-بردند. بلکه در موقع سوار شدن ماهرانه بر روی اسب می پریدند… روی اسب، راست می نشستند به طوری که دهانه اسب را که در دست داشتند با نیمه تنه ایشان زاویه قائمه ای درست می کرد. در نتیجه تمرین، نوجوانان در فنون تیراندازی، شکار و اسب سواری ماهر می شدند. منظور کلی و نهایی از این تعلیمات، تربیت جنگی بود در نتیجه این روش تربیتی، سواران ایرانی چابک و استاد می شدند و کارهای سخت بر روی اسب، چه در جنگ و چه در شکار انجام می دادند.
شاهنشاهان ساسانی، آموزش گاه های خاصی برای اطفال بزرگان و درباریان دایر می کردند و شخصا به امور این آموزشگاه ها رسیدگی و نظارت می-کردند. شاگردان آموزشگاه درباری، وقتی تیراندازی را یاد می گرفتند، در ملازمت شاه به شکار می رفتند تا ضمن تفریح، نیرومند و فداکار و دلیر و با انضباط شوند و جنگ آزمایی و سلحشوری بیاموزند. در جنگ های هفتصد ساله بین ایران و روم ( در عهد اشکانیان و ساسانیان ) نخبه سپاه ایران، سواره نظام بود که شجاعت و مهارت و تیراندازی انان رعب و هراسی که در دل دشمن می افکندند، زبانزد جهانیان بود.
به طوری که از تاریخ کریستین سن پژوهنده دانمارکی بر می آید، طبقات ممتاز در ایران عهد ساسانیان، به امور تفننی و ذوقی توجه داشتند و در منابع مربوط به ان دوران درباره بهترین بازیها به تیراندازی، طاس بازی، شمشیربازی… سخن به میان رفته است.
نیزه یا نیزَک یک جنگ افزار کهن بود که درگذشته در جنگها کاربرد داشته است. امروزه نیز از آن در ورزشهایی مانند پرتاب نیزه استفاده می‌شود.
در آغاز نیزه‌ها را از نی می‌ساختند و نوکش را تیز می‌کردند یا فلز نوک‌تیزی را به سرش می‌بستند.
نیزه را در پارسی میانه فرَشfraš می‌گفتند.
در تصاویر زیادی می توان به استفاده از نیزه اشاره کرد.
کشتی
یکی از نگاره هایی که شاهنامه بایسنقری به کشتی اشاره کرده است،” نبرد رستم با دیو سپید ” است. در این نقاشی رستم در حال کشتی گرفتن با دیو سپید است. در گذشته بهضی از قهرمانان نه تنها با پهلوانان زورمند بلکه با حیوانات قوی ، دست وپنجه نرم می کردند. این تصویر نمونه ای از کشتی پهلوان با موجودی غیر انسان است . از طرق دیگر شاید بیانگر مبارزه رستم با بدی ها و موجودات خبیث است. در هر حال این مبازره به شکل کشتی گرفتن ترسیم شده است. هنرمند این اثر نامعلوم است و در مجموعه شاهنامه بایسنقری قرار دارد.لازم به توضیح است که کشتی پهلوانی و کشتی از قدیمی ترین ورزش ها در ایران بوده است که در طی قرن ها در فرهنگ ایران تنیده شده است.در ایران باستان از کشتی و حرفه پهلوانی و جنگاوری به عنوان نظام وظیفه عمومی نام برده اند که استادانی در سپاه وجود داشته و جوانان را تعلیم می داده اند.جنگ تن به تن و آشنایی با فن کشتی که در میدان جنگ کاربرد داشته است از خصوصیات و مشخصه های جنگاوران محسوب می شده است.گاه سرنوشت جنگی را نیز نبرد تن به تن و کشتی دو پهلوان و یا فرماندهان سپاه تعیین می کرده است.
در دین زرتشت هر یک از انسان ها باید در مبارزه ای سهیم گردند که نتیجه آن پیروزی نیکی در جهان است، وجود هر انسانی پرمعنی و بی-نهایت ارجمند است. هرکس در طریق در طریق اهورامزدا قدم بردارد، نیکوکار است، و هر کس موانعی در این راه ایجاد کند یا کامیابی راه حق را به تاخیر اندازد، بدکار است. ابن سینا چند نمونه از ورزش ها را شرح داده است که یکی از آنها کشتی است. در این باره می گوید:
کشتی که چند نوع و شدیدترین آنها ” مباطشه ” نامیده می شد و شبیه کشتی کج امروزی بود. نوع دیگر که هر یک از دو طرف دست خود را در کمر دیگری حلقه می کرد و کسی برنده بود که بتواند خود را رها سازد یا حریف را به زانو درآورد- دیگر آنکه طرفین با سینه زورآزمایی می-کردند. نوع دیگر آنکه یکی گردن دیگری را می گرفت و به پایین می کشید- یا آنکه یکی از دو حریف پای خود را در پای دیگری می پیچید.
۲- خاوران نامه{ ابن حسام }
کتابخانه وموزه کاخ گلستان
خاوران نامه یکی از آثار ارزشمند تصویری تاریخ نگارگری ایران است که در کتاب شاهکارهای نگارگری ایران از تصاویر آن استفاده شده است.
متن این اثر توسط ابن حسام خوسفی بیرجندی به شیوه شاهنامه فردوسی، در قرن نهم ه.ق سروده شده است. ابن حسام این کتاب را در مقام و منزلت امیر المومنین، علی علیه السلام سروده و گرچه مضامین آن اغلب از اساطیر و حتی خرافات است اما وی معتقد است که تمامی این مضامین، مبین مقام و منزلت حضرت علی ( ع ) است. ابن حسام می گوید، موضوع این منظومه حماسی را از کتابی به زبان عربی گرفته است:
چو بر سال سی، هشتصد بیفزودمی شد این نامه تازیان پارسی
مر این نامه را خاوران نامه نام نرادم بدان گه که کردم تمام
برخی از مضامین خاوران نامه از اساطیر ایران باستان ساخته شده است، از جمله جنگ امیرالمومنین با اژدها که با جنگ رستم و اژدها مشابهت دارد. نگارگر این مجموعه به احتمال زیاد ” فرهاد شیرازی ” است. فرهاد نقاش گمنام و شیرین قلم اواخر قرن نهم، گویا از اهالی شیراز بوده که در شیوه ای خاص هنرآفرینی کرده است. به استناد برخی تصاویر تاریخ دار این نسخه در سال های ۸۸۱،۸۸۲ و ۸۹۲ ه. ق، می توان گفت که این نسخهارزنده در حوالی سال ۸۹۲ ه.ق پایان یافته و حدود ۱۰ سال نیز صرف کتابت و آفریدن نقوش آن شده است. هر چند در انتساب محل تصویرسازی این کتاب اختلافاتی وجود دارد، اما به نظر می رسد مصورسازی این کتاب در شیراز انجام شده باشد. ویژگی های مکتب شیراز و سنت استادانی چون جنید که بیشترین نقش را در طراحی اندام های انسانی و میان حالات آنها و هم چنین در رنگ آمیزی غنی و متنوع داشته اند، سابقه-ای است که مکتب شیراز را در مجموعه اتفاقات هنری ایران خصوصا در عصر تیموری شاخص می کند. شیرازه این کتاب متاسفانه ازهم گسسته شده و اوراق آن از یک دیگر جدا شده اند. پیش از متلاشی شدن این نسخه، صفحات آن ۶۸۵ ورق آن با کاغذ ختایی به قطع ۵/۲۷ در ۵/۳۸ سانتی متر، در اواخر قرن نهم ه.ق صحافی گردیده است. از ۱۵۵ قطعه مصور این نسخه هم اکنون ۱۱۵ قطعه باقی مانده است. اوراق خاوران نامه مرمت شده و صفحه اول آن دارای شمسه ای مذهبی است که در متن طلایی وسط آن به قلم ثلث ب سفیداب عبارت ” کتاب خاوران ” قیر شده که نمونه عالی از سبک ترکمانان فارسی است و تمامی ویژگی های ان را در خود حای داده است. ویژگی های سبک ترکمانان عبارتند از رنگ های غنی و مهیج، طراحی سنجیده که کل عناصر موجود در نقاشی را به صورت اجزایی از یک طرح کمابیش تزیینی درآورده است. پیکره هایی با ابهت اما لاغر، سرهای بزرگ و حالات و چهره های پرهیجان و پس زمینه ای از گیاهان و نباتات انبوه و پرپشت با سایه های متنوعی از زرد و سبز. شیوه مجلس آرایی و کشیدن درختان سرو و گیاهان نواحی گرمسیری و ترسیم حیوانات دریایی از قبیل نهنگ ها و ماهی های گوناگون و مناظر کشتی ها و کناره ها، این حدس را تایید می-کند که نقاشی به ساحل دریا و امکانات آن دسترسی داشته و در شهر شیراز که تا حدودی به آن نواحی نزدیک بوده، نقاشی می کرده و شیوه شیرازی و ترکمان را در تصاویر خود اجرا می کرده است.
در نگاره هایی که از خاوران نامه انتخاب شده اند و در آنها به نوعی به مهارت هایی چون نیزه افکنی، سوارکاری، شمشیربازی اشاره شده است می-توان از این تصاویر نام ببریم: نگاره ” درآمدن جبرئیل به میدان گاه نبرد ” به قلم فرهاد شیرازی است که صحنه نبرد با شمشیر را به تصویر درآورده است این اثر در کاخ گلستان نگهداری می شود و متعلق به سال-های ۸۹۲- ۸۸۲ ه.ق است .نگاره دیگر”حضرت امیر (ع ) در نبرد با اژدها ” به قلم فرهاد شیرازی و متعلق به همان دوره است که در این تصویر علاوه بر شمشیردودم که توسط حضرت مورد استفاده قرار می گرفته، به حمل گرز توسط سربازان نیز اشاره شده است. همان طور که قبلا اشاره شد، طبقات ممتاز ایران در دوره ساسانی به امور مختلفی توجه داشتند که یکی از این موارد ” گرزبازی ” بود. در تصویر دیگر حضرت امیر (ع ) به نبرد با موجودات افسانه ای پرداخته و این نگاره نیز به قلم فرهاد شیرازی است.
این نوشته پیش از این درماهنامه کتاب ماه هنر شماره ۱۲۳ ،آذر ۸۷ به چاپ رسیده است.
منابع
۱- شاهکارهای نگارگری ایران، موزه هنرهای معاصر، تهران، ۱۳۸۴
۲- ندرلو، مصطفی، شاهکارهای نگارگری ایران، کتاب ماه هنر، بهمن و اسفند ۱۳۸۵، شماره ۱۰۱
۳- قجقی نژاد، شاپور و دیگران، پژوهشی بر مردم شناسی ورزش های زورخانه ای در کرمان، اداره کل میراث فرهنگی کرمان، سازمان میراث فرهنگی کشور، کرمان، پاییز ۱۳۸۲
۴- دهخدا، علی اکبر، لغت نامه، دانشگاه تهران، ۱۳۳۹
۵- وارنر، رکس، دانشنامه اساطیر ایران، اسماعیل پور، ابوالقاسم، تهران، ۱۳۸۶
۶- بندهش ، فصل ۲۲ ، بند ۲۸
۷- دانشنامه جهان اسلام، زیر نظر مصطفی میرسلیم، بنیاد دایرۀالمعارف اسلامی، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۵
۸- راوندی، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران، ج هفتم، انتشارات نگاه، چاپ سوم، تهران، ۱۳۶۹
۹- نیل مکنزی، دیوید، فرهنگ کوچک زبان پهلوی، مهشید میرفخرایی، انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹
۱۰- شاهکارهای نگارگری ایران، موزه هنرهای معاصر، تهران، ۱۳۸۴
۱۱- ندرلو، مصطفی، شاهکارهای نگارگری ایران، کتاب ماه هنر، بهمن و اسفند ۱۳۸۵، شماره ۱۰۱

فریده مجیدی خامنه عضو هیات علمی پژوهشکده مردم شناسی میراث فرهنگی و گردشگری است