سمیعی، سیروس، معرفی ستون ها و سرستون های بناهای تهران،۱۳۷۴، تهران: دفتر پژوهش های فرهنگی، ۱۱۴ صفحه
در این کتاب ،تلاش می شود تا با فراهم آوردن و انتشار متن های پژوهشی و اسناد مصور و مستند در زمینه معماری، بخش مهمی از فرهنگ بشری تا جایی که امکان دارد از فراموشی مصون بماند و نکات مهم و سیر تحولات آنها مورد توجه ، تجزیه و تحلیل قرار بگیرد. این کتاب بیشتر با معرفی آثار معماری و شهری ، قصد دارد تا کاربرد مفیدی در جهت احداث مراکز فرهنگی در سطح شهر داشته باشد.
نوشتههای مرتبط
در کتاب حاضر ، نقش ستون در تاریخ معماری تهران، و یا به عبارت دیگر تاریخ معماری تهران بر اساس ویژگی ستونها بررسی شده است.در واقع مجموعه مصوری از سرستون های تهران در نماهای تهران فراهم آمده است و نویسنده تلاش کرده است تا در تنظیم تا غنای بنای معمارانه را در دروه های گوناگون به نمایش بگذارد.
نویسنده بیان می کند که این کتاب حاصل پیاده روی ها ی صبح جمعه در سه فصل پاییز و زمستان ۷۲ و ۷۳ در خیابان های تهران است . هدف از این پیاده روی ها ثیت و مستند کردن ستون های شهر بوده است . حاصل این سیاهه برداری مصور از اغلب نمونه های موجود، مجموعه ای است کم و بیش کامل از گونه های مختلف معماری و انواع ستون در نماها که اکنون در پیش چشم همه حضور دارد.
این کتاب ارزش نمادین ستون ها و ارتباط آنها را با تحولاتی در زمینه هنر، ادبیات و در واقع فرهنگ تهران ، در بستر رخدادهای تاریخی و فرهنگی نشان داده است. اگر از این دید ، نگاه کنیم ،تحولات ستون ها و سبک های مختلف معماری آنها ،درباره تحولات فرهنگی تهران ، سندی است که از دوره قاجار تا زمان کنونی در شهر حضور دارد.
کتاب با مقدمه نویسنده شروع می شود و در این قسمت تاریخچه حضور ستون در معماری ایران بازگو می شود .« در اواسط قرن سیزدهم هجری شمسی (سال های پایانی قرن نوزدم میلادی) از هر گوشه شهر تهران ستونی سر بر آورد… ویلای به سبک اروپایی معیر الممالک ، اقامتگاه ثروتنمدترین فرد کشور، اگر نگوییم پیشگام کاربرد ستون های بی شمار در ساختمان بوده، به یقین در رواج این گونه معماری و استفاده از ستون به دلیل ارزش نمادین آن مؤثر بوده است. در غرب و نیز در شرق، ستون و سرستون همواره سرشار از تداعیها و معانی نمادین بوده است . ستون های نخل و کُنار مصری در مناسک مذهبی آن فرهنگ ریشه دارد. سرچشمه نمادین ستون های یونانی با سلسله مراتبی از سبک های خاص خود – دوریک ، ایونیایی، قرنتی و مختلط – را باید در طبیعت جست .«( سمیعی،۱۳۷۴)
در ایران بعد از دو هزار سال معماری بدون ستون، کاربرد ستون در بناهای ایرانی صورت می گیرد. به کارگیری ستون در این زمان ، در معماری ایران از یک جهت جنبه تزیینی و نمادین داشته و از طرف دیگر برگرفته از الگوی غربی است.
بعد از مقدمه ، کتاب با عنوان «نگاهی به تنوع ستون در قسمتی از تهران» پیش می رود. در اینجا منطقه جنوب تجریش که به لحاظ دارا بودن انواع ستونها غنی است مورد بررسی قرار می گیرد . در اینجا نویسنده عکس های بسیاری را از ستون که در تجریش وجود دارد ، جمع آوری کرده است .این ستون ها متعلق به عصر قاجار بوده و برداشتی از سبک های مختلف ستون های یونانی اند .
در بخش دیگر کتاب تحت عنوان« دوره قاجار – باروک ایرانی» به سال های پایانی سلطنت ناصرالدین شاه اشاره می شود . در دوران قاجار ، به سبب سفرهای زیادی که شاهان انجام می دادند ، تقلید از معماری اروپایی رواج گرفته بود و خانه ثروتمندان و شاهان به تقلید از بناهای اروپایی ساخته می شد. در این دوره بود که ستون ، در نمای بنا ظهور یافت و ستون ها تزیین شده و بسیار پر نقش و نگار بودند .« نقش های پیچیده کنده شده بر سنگ و گچبری های تزیینی گل و بوته دار بر ستون های مختلط مجلل و نیز تنوع و گوناگونی طرح ها که هر یک به تنهایی منحصر به فرد بودند ، از ویژگی های برجستهی اقامتگاه ثروتمندان در این دوره بود . این رفتار با ستون نشان می دهد که ارزش نمادین این عنصر معماری درک شده بود و در عین حال در تزیینات روی آنها تقارن، هنر و مهارت به کار رفته بود. آیینه کاری ، نقش زدن ، شیرها، پریهای دریایی و تاجهای گچی ، همه و همه رنگ و بوی هنر ایرانی داشتند.»(سمیعی، ۱۳۷۴)
کاربرد ستون در بناها و معماری ، در ابتدا خاص اغنیا بود اما رفته رفته در کوچه و بازار نیز دیده می شد . از اواخر قاجار به بعد ستون در نمای بیرونی شهر جلوه گر شد. منبع معماری در این دوره بی شک الهام گرفته از غرب بود و معماران با استفاده از کارت پستال هایی که شاهزادگان و فرنگ رفته ها برایشان می آوردند ، از طریق اتکا به حافظه و عکس ، به ساخت بنا اقدام می نمودند .
« تهران در این دوره تا حد زیادی همچنان در حصاراهای سبک رنسانس زمان ناصرالدین شاه محصور مانده بود.اگر محلات جدید شهر را بررسی کنیم ، به خصوص محله دروازه دولت و حتی نادری ، بهارستان و امیریه که پس از تخریب حصارها و پر کردن خندق ها به فرمان رضا شاه ساخته شد ، باز هم نمونه های فراوانی از ستون های قرنتی ، مختلط، ایونیایی و دوریک به سبک باروک ایرانی را می یابیم که معماران و بناهای هنرمند ایرانی آنها را در خور ذوق خود بنا کرده اند. »( سمیعی ، ۱۳۷۴)
«نظم جدید – باستان گرایی و مدرنیسم» عنوان بخش سوم کتاب است . نویسنده بیان می کند که معماری های جدید که شکل می گرفت ، اغلب با وجود به کار بردن فنون و تکنولویی جدید ، همچنان تحت تأثیر گذشته بودند و برای ساخت موزه ایران باستان از تیسفون، و برای شهربانی ، مجلس ، پستخانه و بانک ملی از تخت جمشید الهام گرفته می شد. البته باید یادآور شد که بسیاری از بناها توسط معماران اروپایی همچون گدار، سیرو و هانریش ساخته شدند .
نویسنده در این بخش از کتاب اذعان می دارد که نمادگرایی نهفته در ساخت بناها به سبک هخامنشی همانقدر چشمگیر بود که اشارات به عصر طلایی یونان ، که ویژگی اصلی معماری اروپایی سالهای ۱۹۳۰ تا ۱۹۴۰ بود، و می رفت تا جای اشارات به گذشتهی تاریخی و معماری ایران را بگیرد. بنابراین ، دوره باستان گرایی و مدرنیسم، و سبک های متنوع معماری تا جنگ جهانی دوم ادامه می یابد. پس از آن موجی از نوگرایی به راه می افتد و روند شتابندهی ساخت بناهای آپارتمانی ، ادارات و خانه هایی که در آنها ابداً ستون دیده نمی شود ، آغاز می گردد.
در بخش بعدی کتاب با عنوان« مدرنیسم و سبک بین المللی» اشاره به دهه ۱۳۰۰ دارد و به تغییرات و تحول معماری در تهران در این سال ها پرداخته شده است . در سال های ۱۳۲۰ با ساخت بناهای آجری و سنگی ، به سبک اوایل مدرنیسم، توسط معماران تحصیلکرده اروپا همچون مهندس وارطان و همندس آبکار شروع شد. ساختمان های عمومی اغلب به سبکی بنا می شدن که ستون در آنها نقش بارزی نداشت. ویژگی چشمگیر این دوره عدم حضور ستون در بناها می باشد و در عوض تأکید بر سطوح افقی است . ستون ها به صورت میله های آهنی باریکی در می آیند و ستون ها اغلب ساده اند و سرستون یا تزیینات ندارند و مقطعشان مربع ، چهارگوش یا دایره است.
دربخش بعدی کتاب که « التقاط گرایی و معابد یونانی » است ؛ سبک معماری باروک با بی اعتنایی رو به رو می شود و ساختمان های مجلل که از غرب الهام گرفته بودند ف رواج می یابند . در گذشته تا حدود صد سال قبل از این دوره ، ستون رکن شاخص معماری باروک ایرانی شمرده می شد ، ولی این بار به یکباره از ویژگی های معماری دوران قاجار روی برگردانده می شود و التقاط گرایی در معماری دیده می شود . تقلید از معابد یونانی و ترکیب آن با ستون های هخامنشی رواج می یابد . گچبری های پر نقش و نگار که عنصری از معماری داخلی ایرانی است، به نمای بیرونی کشیده شده ، و بر ستون های مقرنس و کلاسیک در کنار آیینه کاری ها و طرح های رنگی ، جلوه گر می شود .
« در این موقع بر اثر ازدیاد و تراکم جمعیت در شهر، ارزش زمین بالا می رود ؛ پس ساختمان های به سبک یونانی در باغهای وسیع جای خود را به حیاط های کوچکتر و معابد چند طبقه می دهد . سپس به تدریج به دوره ای می رسیم که این ساختمان ها نیز به صورت چندین طبقه در می آیند و در پی آن بر ارتفاع ستون ها نیز افزوده می شود.»( سمیعی، ۱۳۷۴)
« پس از انقلاب ، پس از جنگ، پس از مدنیسم» عنوان بخش بعدی کتاب است و در این قسمت نویسنده بیان می کند که ستون های این دوره هم بی شک از کلاسیسیسم و گچبری الهام گرفته اند ، به گونه ای که گویی برای برآوردن نیاز به بناهای آپارتمانی در بازار مستغلات بعد از جنگ ، ویالهای دهه پنجاه را عریض و طویل تر کرده باشند . این بناها زمانی طراحی می شوند که در غرب پست مدرنیسم به احیای کلاسیم کمر همت بسته است . در تهران وضع چنان است که گویی در هر فضای موجود بر روی نمای ساختمانها ، ستون « کلاسیک» به سنت عالی گچبری بر پا می شود . برای همین می توان در این دوره ستون هایی با نقش گل و گیاه همراه با عناصر کلاسیک را دید که تا پنج طبقه بالا می رود و نیز ستون هایی فرمالیستی ایونیایی که چهار طبقه ارتفاع دارند . ستون های تخت جمشید دوبُعدی ایونیایی بر نمای آپارتمانهای سفید گچبری می شود .
قسمت آخر کتاب سخن پایانی نویسنده است ، و اشاره می کند که تجمل معماری باروک دوره قاجار ، رویکرد به عظمت گذشته در نظم جدید ، قدرت جنبش مدرن ، التقاط گرایی سالهای رونق درآمد نفتی و پست مدرنیسم در کنار هم به چشم می خورد . اینها دست به دست هم می دهند و معماری شهری را می سازند که گذشته اش را به دست فراموشس سپرده و بارها و بارها برای الهام گرفتن و یافتن نمادها به غرب رو کرده و البته هر بار ذوق ایرانی را نیز به کار گرفته و در عمل از خود ابداعاتی نشان داده است.