انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

ارمنستان-ترکیه، پایان برقراری دوباره روابط

ویکن کتریان ترجمه نوژن اعتضادالسلطنه

روند دیپلماتیک عادی سازی روابط بین ارمنستان و ترکیه منجر به امضای دو پروتکل در سال ۲۰۰۹ شد. شکست این روند ریشه در محاسبات غلط طرفین دارد.
موزه نسل کشی ارمنستان، در شمال شهر ایروان بر بالای تپه ای بنام تسیتسرناکاپرت (Tsitsernakapert) قرار دارد. دشواری پیاده روی تا رسیدن به بالای تپه خود انگیزه ی خاصی برای بازتاب مشقت ده ها هزار شهروند ارمنی ساکن قلمروی عثمانی در سالهای پیشین می باشد. ارامنه ای که در سال ۱۹۱۵ و سالهای پس از آن به اجبار به بیابان سوریه رانده شدند و در طول مسیر در اثر گرسنگی و یا بوسیله قاتلان کشته شدند. امروز نقطه نهایی هشیارانه دیده می شود، دیوار یادبود قربانیان بطول چهل و چهار متر که سر به آسمان می زند، دیواری که نماد دادخواهی است و در کنار آن یک بنای یادگاری مدور از دوازده قطعه سنگ مرمری که حافظ شعله های عشق جاویدان هستند.

هر ساله در روز ۲۴ آوریل، روز یادبود کشته شدگان نسل کشی جمعیت ارامنه، هزاران نفر به این مکان می آیند تا شاخه گلی تقدیم یاد از دست رفتگانشان نمایند و پس از آن بسوی پایین تپه حرکت می کنند جایی که منظره کوه باشکوه آرارات نمایان است گویی قندیل های یخ بر روی آن کوه از آسمان آویزان شده اند.
قطعا این منظره تلخی برای آرارات است، که هنوز ارمنیان دو طرف مرز از زمان تقسیم مرزی ارمنستان از ترکیه به آن دسترسی ندارند. مرز بین دو کشور ۳۰۰ کیلومتر است که تنها ۴۰ کیلومتر تا ایروان فاصله دارد مرزی که بسته شده است: آخرین مرز بسته شده دوران جنگ سرد.

من به منظور ملاقات با هایک دمویان مدیر موزه نسل کشی ارامنه به تسیتسرناکاپرت رفتم. دمویان به من گفت:” این موزه نه تنها بیانگر تاریخ ارامنه که بازگو کننده تاریخ مردم ترکیه است.” او به روابط دیپلماتیک میان ارمنستان-ترکیه از سال ۲۰۰۸ اشاره نمود که به منظور عادی سازی روابط انجام شده بود، روابطی که وی گمان می کرد باعث بازدید موج عظیمی از ترک ها از این موزه شود. امااین پندار، امیدی بیهوده بود. وی در ادامه گفت:” جامعه جهانی، بطور خاص آمریکایی ها، بر دولت ترکیه فشار کافی به منظور گشودن مرزهای بین دو کشور وارد نمی کنند.” دمویان روند مذاکرات را شکست خورده می داند.

از انسداد مرزی تا دیپلماسی

پیچیدگی روابط میان ارمنستان و ترکیه به رویدادهای جنگ بزرگ سال های ۱۸-۱۹۱۴ باز می گردد. در آن زمان حکومت عثمانی شهروندان ارمنی قلمروی خود را از شهرها و دهکده هایشان در ناحیه آناتولی به اجبار بیرون راند، این اقدام مقدمه ای بر نابودسازی کل جمعیت ارامنه ساکن امپراتوری عثمانی شد.
با وجود چنین تاریخ تلخی، تنها در اوایل دهه ۹۰ میلادی پس از سقوط شوروی و تلاش ارامنه برای حفظ استقلال شان، فرصت ایجاد رابطه ای طبیعی میان دو کشور متخاصم (ارمنستان-ترکیه) فراهم شد.
در آن زمان رهبری سیاسی جدید ارمنستان، تلاش کرد تا ارمنستان را از نفوذ مسکو رها سازد و شرایط برقراری روابط دیپلماتیک با ترکیه بدون هیچ گونه پیش شرطی را فراهم سازد. اما افزایش تدریجی دامنه و شدت جنگ در منطقه ناگورنو-قره باغ، ناحیه ای با اکثریت جمعیت ارامنه که دولت آذربایجان آن را در اختیار دارد، مانع عمده بر سر راه روند دیپلماتیک میان دو کشور ارمنستان-ترکیه ایجاد نمود.
در این میان دولت ترکیه از آذربایجان حمایت کرد و از گشایش باب دیپلماتیک با ارمنستان خودداری ورزید. در سال ۱۹۹۳ دولت آذربایجان به تشویق ترکیه بر مناطق مورد مناقشه تحریم اقتصادی اعمال نمود تا ارامنه ساکن قره باغ را از خواست خود برای حق تعیین سرنوشت منصرف سازد.
روابط سرد و پر تنش ادامه یافت، تا آنکه جنگ میان روسیه و گرجستان در سال ۲۰۰۸ باعث ایجاد تغییر در جغرافیای سیاسی آن منطقه شد. آنکارا متوجه شد در شرایط غیر عادی بوجود آمده فرصت خوبی برای اعمال نفوذ در سیاست قفقاز بوجود آمده است. در ۸ سپتامبر سال ۲۰۰۸، عبدالله گل رئیس جمهور ترکیه در جریان بازی فوتبال تیم ملی ارمنستان-ترکیه از ایروان بازدید نمود که بدنیال آن گام های عملی بیشتری برای مراودات دیپلماتیک میان طرفین برداشته شد.
در واقع رایزنی های مخفی دیپلماتیک میان دو کشور با میانجی گری وزیر امور خارجه سوئیس از سال۲۰۷ در شهر برن آغاز شده بود. روند ارتباطات دیپلماتیک طرفین با امضای دو پروتکل در ۱۰ اکتبر سال ۲۰۱۰ در شهر زوریخ آلمان با بالاترین سطح خود رسید. گسترش روابط دیپلماتیک میان دو کشور و باز شدن مرزها مفاد اصلی پروتکل های امضا شده را تشکیل می دادند.
مراسم امضا به میزبانی میشلن کالمی ری وزیر امور خارجه سوئیس و با حضور مقامات بلندپایه بین المللی هم چون هیلاری کلینتون به نمایندگی از دولت ایالات متحده آمریکا و سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه انجام شد.
واقعیت آنست که مرزهای میان دو کشور در دوران جنگ سرد با وضعیت انسداد امروزین مواجه نبود. تاتول هاکوپیان، محقق ساکن ایروان که بتازگی کتاب خود در مورد روابط میان ارمنستان-ترکیه را به پایان رسانده است به من گفت:” در آن دوران حرکت قطارها میان شهرهای کارس و لنیناکان ( که امروز گومری نامیده شده است) جریان داشت”. وی در ادامه علت شکست مذاکرات میان دو طرف را این گونه توصیف کرد:” انتظارات دو طرف بر پایه محاسبات اشتباه شکل گرفته بود. طرف ارمنی گمان می کرد که تغییر وضعیت موجود میان ارمنستان-ترکیه بدون حل مشکل قره باغ امکان پذیر است. طرف ترک نیز بر این باور بود که مذاکره با ارمنستان به عقب نشینی از مسئله قره باغ خواهد انجامید.در این میان جامعه جهانی نیز توجه کافی به جزئیات مناقشه نداشتند.”
روند امضای پروتکل در زوریخ آمیخته با مسائل گوناگون بود: طرف ترک خواهان اعلام عمومی ارتباط پروتکل ها با روند مذاکرات در مورد مسئله قره باغ بود تا بطور رسمی خواست ارمنستان در مورد قره باغ پایان یابد. در نهایت دو طرف در زوریخ نشان دادند که آمادگی مصالحه را ندارند. هاکوپیان در این مورد بر این نظر بود که ترکیه نه تنها در مورد مسئله نسل کشی ارامنه و تثبیت مرزهای بین دو کشور بلکه در مورد قره باغ نیز خواهان تسلیم ارمنستان بود.

نتایج شکست
زمانی که روند مذاکرات آغاز شد، روسای جمهور دو کشور از بیم و امیدهای صلح و ثبات در کشورهایشان آگاه بودند. برای طرف ارمنی، سرژه سرکیسیان، ورود به روند مذاکرات با ترکیه برداشتن گامی بسیار جسورانه بود، زیرا در آن زمان وی با چالش مخالفان داخلی خود مواجه بود که مشروعیت انتخاب وی در انتخابات ریاست جمهوری ارمنستان را به چالش کشیده بودند و با آغاز روند مذاکرات حزب تاشناکسوتیون (Tashnaktsutyun) به نشانه اعتراض از ائتلاف دولت خارج شد.
امضای پروتکل ها باعث ایجاد اختلاف میان ایروان و مهاجران ارمنی در سایر نقاط جهان شد. سرکسیان در سفر خود به کشورهای مختلف جهان با تظاهرات مخالفان ارمنی در شهرهای پاریس، لس آنجلس و بیرون مواجه شد.
برای دیپلماسی ترکیه، سیاست برقراری دوباره روابط با ارمنستان تعقیب بخشی از سیاست کاهش تنش ها در مناطق عمده منطقه قفقاز، بطور ویژه در مورد مسئله قره باغ بود. آنان بر این باور بودند که بهبود روابط میان آنکارا و ارمنستان باعث تسهیل روند مذاکرات میان ارمنستان و آذربایجان خواهد شد. در مقابل، ترکیه با واکنش شدید دولت آذربایجان مواجه شد که آن کشور را خائن به منافع ملی آذربایجان دانست. باکو تهدید نمود که با ادامه روند مذاکرات میان ارمنستان-ترکیه روابط خود با ترکیه را به حالت تعلیق در خواهد آورد و آینده استخراج منابع زیر زمینی آذربایجان و همکاری های گسترده با آنکارا در این مسیر لغو خواهد شد. در نتیجه، ترکیه اعلام نمود که ارمنستان بایستی از خواست خود در مورد قره باغ چشم پوشی نماید تا امکان تصویب پروتکل ها در مجلس ترکیه فراهم شود. بنابراین ترکیه به وضعیت قبلی خود بازگشت که در آن بهبود روابط میان ارمنستان-ترکیه را تنها با شرط پذیرش حاکمیت آذربایجان بر قره باغ از سوی ارمنستان امکان پذیر می ساخت.
در نتیجه، ارمنستان و ترکیه در حالی روند مذاکرات را آغاز نمودند که هیچ یک به خواسته های خود نرسیده بودند. دیپلمات های ایروان در حالی پروتکل ها را امضا می کردند که دولت ارمنستان با اعتراض بی سابقه ارامنه مهاجر از زمان استقلال آن کشور مواجه شده بود. در مقابل آنکارا نیز به اشتباه گمان می کرد که ظرفیت مقابله با مخالفت باکو را دارد، به گونه ای که حتی پس از بازگشت به سیاست اولیه خود نیز نتوانست از بدگمانی باکو نسبت به ترکیه بکاهد.
شکست روند امضای پروتکل ها در طولانی مدت نتایج خود را نشان خواهد. در این باره آرا تادووسیان مدیر آژانس خبری مدیا مکس در ایروان به من گفت:” شکست مذاکرات ارمنستان-ترکیه کار ارمنستان در مذاکرات بر سر مسئله قره باغ را دشوارتر خواهد ساخت.” بدتر از آن اینکه روند اعتماد سازی طرفین به بی اعتمادی متقابل خواهد انجامید. امروز، هیئت حاکمه ارمنستان احساس می کند که از سوی ترکیه فریب خورده است زیرا آنان بر این باورند که با امضای دو پروتکل هزینه سیاسی سنگینی را پرداخته است که منجر به امتیاز دهی بیشتر در مورد مسئله ناگورنو-قره باغ خواهد شد.
احساس فریب خوردن ارمنستان از ترکیه موقعیت ایروان در روابط با ترکیه تنها سه سال پیش از برگزاری مراسم صدمین سال نسل کشی ارامنه در سال ۲۰۱۵ را دشوارتر خواهد ساخت. طرح موضوع غیر قانونی بودن انکار کشتار ارامنه از سوی فرانسه و اعلام مخالفت رسمی دولت ترکیه نسبت به آن، بیانگر فاصله گیری بیشتر ارمنستان و ترکیه از یکدیگر خواهد بود. امید بهبود روابط طرفین که از سال ۲۰۰۹ آغاز شده است دور از انتظار می نماید.
Vicken Chetarian روزنامه نگار و تحلیلگر سیاسی است. وی برای سازمان غیر دولتی (NGO) ای تحت عنوان CIMERA در ژنو مشغول بکار است. از وی کتابی تحت عنوان ” جنگ و صلح در قفقاز جبهه دشوار روسیه ” توسط انتشارات دانشگاه کلمبیا در سال ۲۰۰۹ به چاپ رسیده است. جدیدترین کتاب وی تحت عنوان از پروستروئیکا تا انقلابات رنگی: اصلاح و انقلاب پس از سوسیالیسم (۲۰۱۱) می باشد. مقاله دیگری از این نویسنده تحت عنوان “بحران عربی: غذا، انرژی، آب، عدالت” با ترجمه نوژن اعتضادالسلطنه در تارنمای انسان شناسی و فرهنگ منتشر شده است.
منبع: http://www.opendemocracy.net/vicken-cheterian/armenia-turkey-end-of-rapprochement
Nozhan_etezad@yahoo.com