لیتون دو رویکرد را نسبت به تعریف هنر طرح می کند که قابل کاربرد در مرزهای بین فرهنگی هستند و از سوی اندیشمندان رواج یافته است.
رویکرد اول هنر را بر حسب زیبایی شناسی تعریف می کند و رویکرد دوم هنر را به مثابه ارتباط در نظر می گیرد که توسط کاربرد خاص و عملکرد (کارکرد) ویژه ای شناسایی می شود. لیتون این اندیشه را به افلاطون و حتی به اندیشمندان پیش از او نسبت می دهد.
نوشتههای مرتبط
رویکرد زیبایی شناختی، تنها احساسی لذت بخش را در تجربه هنری قرار می دهد و همین امر زیبایی شناختی را باعث تعریف مختصات هنر در میان دیگر فعالیت های انسانی می بیند. این رویکرد مبتنی بر این ایده است که “ویژگی های ذاتی هنر در سازمان صوری آن قرار دارد.