ز. ر: آقای دکتر افشار عزیز، تشکر از اینکه دعوت به مصاحبه را پذیرفتید، لطفاً خودتان را معرفی بفرمایید.
حمید افشار زنجانی: متولد ١٣۴۶ اصفهان مدرسه ابتدایی انوشیروان و عصر انقلاب راهنمایی کسری دبیرستان هراتی / پزشکی دانشکاه اصفهان ١٣۶۴ تا ١٣٧٠/ تخصص روانپزشکی ١٣٧٧ تا ١٣٨٠/ از ١٣٨٠ تا زمان حال مشغول کار آموزش و درمان و پژوهش در دانشکاه علوم پزشکی اصفهان هستم٠
نوشتههای مرتبط
ز. ر: لطفا بفرمایید، «روانپزشک» یعنی چه و دامنه کار او تا کجاست؟ و چه شد که این شغل را انتخاب کردید؟
دکتر افشار: روانپزشکی یک تخصص پزشکی است که به مطالعه، شناخت و درمان بیماریهای روانی میپردازد. بیماریهای روانی شامل انواع اختلالات عاطفی (خلقی)، رفتاری، شناختی و ادراکی است. اصطلاح روانپزشکی اولین بار در سال ۱۸۰۸ توسط (Reil) دانشمند آلمانی پایه گذاری شد. دامنه کار روانپزشکی بسیار وسیع و تا حد زیادی ناشناخته است. حوزه کار روانپزشکی در زمینه بیماریهای روانی مختلف از جمله اختلالات نوروتیک- عاطفی (خلقی)، شامل انواع گروه بیماریهای افسردگی و دو قطبی و اضطرابی میشود. اختلالات رفتاری وشخصیتی شامل مشکلات رفتاری انسان در زمینه های فردی، بین فردی و اجتماعی است. بیماریهای شناختی منظور گروهی از بیماریهاست که به مشکلات انسان در زمینه مشکلات حافظه وشناخت توجه دارد. نمونه بارز وشناخته این گروه بیماریها مشکلات حافظه مانند بیماری آلزایمر است. اختلالات ادراکی و تفکری بخش دیگری از بیماریهای روانی است که عمدتاً روی انواعی از بیماریهای روانی که در حوزه تفکر و ادراک است تمرکز دارد.این گروه که بیشتر از همه توجه مردم را جلب میکنند فقط بخشی از بیماریهای تحت حوزه روانپزشکی است. اسکیزوفرنی(جنون جوانی)، اختلال هذیانی … در این گروه قرار دارند.
در ضمن بایستی به پدیده (گروه اختلالات وابستگی به مواد) اعتیاد نیز توجه کرد. که در سالهای اخیر یکی از معضلات و مشکلات مهم جامعه بشری است. این گروه را [میباید] به عنوان زیر مجموعهای از اختلالات رفتاری، عاطفی و ادراکی مشاهده کرد.
ز. ر: بیمارانی که در اصفهان به شما مراجعه میکنند، بیشتر از چه مشکلی رنج میبرند؟
دکتر افشار: شیوع بیمارانی که در اصفهان یا ایران به روانپزشکان مراجعه میکنند، به نظر نمیرسد با الگوی همهگیرشناسی(Epidemiology) جهانی تفاوت چشمگیری داشته باشد. مطالعات همهگیر شناسی در سرتاسر جهان شیوع بیماریهای روانی را حدوداً نزدیک به هم گزارش میکنند. مثلاً اختلال اسکیزوفرنی در سرتاسر جهان بین ۰.۸ تا۱.۲ درصد شیوع دارد و به طورمتوسط حدود ۱درصد است.
مسلماً شرایط محیطی و اجتماعی بر شیوع و شاید بهتر است بگوییم الگوی بیماریهای روانپزشکی در مناطق مختلف تأثیر میگذارد. مثلا در کشورهای شمال اروپا افسردگی فصلی بیماری مهمی است. در کشور ژاپن با شرایط پر استرس و فشردهی کاری، افسردگی و خودکشی شایع است. در کشور ما در سالهای اخیر به دلیل افزایش قابل توجه جمعیت جوان و در دسترس بودن مواد مخدر، شیوع اختلالات وابسته مواد و عوارض آن شایعتر شده است. من به طور دقیق نمی توانم در باره شیوع بیماریهای روانپزشکی در اصفهان نظر دقیقی بدهم ولی بنظرم بیماریهای خلقی و مشکلات مرتبط با استرس خیلی زیاد هستند. پاسخ دقیق به این سوال نیاز به تحقیقات اپیدمیولوژی دارد.
اینکه هر روانپزشکی یا روانشناسی بیشتر چه گروهی از بیماران را ملاقات و مشاوره و درمان میکند به گرایش ویژه و علاقهمندی شخصی نیز مرتبط است. بهرحال اگر بطور خلاصه بخواهم جواب بدهم بیشتر بیماران دچار اختلالات افسردگی و اضطرابی، اختلال دو قطبی و بیماران روان تنی را ویزیت میکنم.
ز. ر: لطفاً بفرمائید چه میزان از «پرخاشگری»ها و یا مشکلات دیگر روانی، مربوط به عوامل اجتماعی میشوند و آیا نشانههای خاصی دارند؟
دکتر افشار: نه تنها پرخاشگری (aggression) به عنوان یک علامت بیماری یا یک پدیده اجتماعی و رفتاری به مسائل محیطی و اجتماعی ارتباط دارد، بلکه تقریباً تمام بیماریهای روانپزشکی یا روانشناختی و حتا بیماریهای طبی (medical) با مسائل اجتماعی ارتباط دارند. اصولاً امروزه بیماریها را دارای جنبههای زیستی (Bio) ـ روانی (psycho) ـ اجتماعی ( social) میدانند و توجه به پدیده فوق را در مدیریت بهتر مشکلات روانی و بیماریها ضروری میدانند.
جوامع دچار آشفتگی و بینظمی و فشارهای شدید اقتصادی، اجتماعی، سیاسی که دچار ناامنی و تنش می شوند و توجه کمتری به نقش و اهمیت انسان و حقوق انسانی دارند، بیشتر در معرض ابتلاء به افسردگی ـ استرس و پرخاشگری هستند.از اینها گذشته یکی از عوامل مهم ایجاد احساس خشم در انسانها وجود احساس تبعیض است. در هر سطح و با هر محتوایی احساس تبعیض جانکاه است.
مطالعه دقیقی درباره تفاوت جوامع مختلف بشری از نظر شیوع و فراوانی و نوع پرخاشگری و خشونت وجود ندیده ام. اما به طور کلی این پدیده به نظر میرسد همهگیری جهانی دارد. چرا که بخشی از رفتارهای غریزی انسان است و در صورتیکه سیستم کنترل دقیق فردی ـ اجتماعی برای آن وجود نداشته باشد، قابل کنترل نیست. به نظر میرسد، پرخاشگریها در جامعه ما رو به افزایش بوده که عوامل خیلی متنوع و متفاوتی در آن نقش دارند.
ز. ر: چه اقشاری بیشتر به شما مراجعه میکنند؟
دکتر افشار: برآورد دقیقی ندارم اما به نظر میرسد طبقه متوسط شهری بیشترین مراجعین را شامل می شوند. شاید به این دلیل که اکثریت جمعیت کشور را جمعیت فوق تشکیل میدهند. البته از طبقات بالای اجتماعی ـ اقتصادی تا گروههای ضعیف اجتماعی به مراکز درمانی روانپزشکی مراجعه میکنند. از نظر جنسیتی، خانمها مراجعین غالب به اینجانب و به نظرم اکثر مراکز درمانیاند. چرا که اصولاً خانمها جزء گروههای آسیبپذیرتر (شاید به دلیل ظرافت و حساسیت بیشتر و تفاوتهای هورمونی) و حساسیتهای ویژه روانی که ناشی از ذهنیتهای خاص تربیتی و خانوادگی است و همچنین نقشهای متعدد اجتماعی ( social roles) (مثلاً داشتن نقش مادر ـ همسر ـ کارمند یا مربی، ….) معمولاً در معرض خطر بیشتری هستند. البته گروههای دیگر نیز به مراکز درمانی مراجعه میکنند، مردان در سنین مختلف، جوانان و گاه حتی کودکان به اینجانب ارجاع میشوند.
ترس از انگِ بیماریِ روانی (stigmatization) ـ پدیده مهمی است که نه تنها در کشور ما بلکه در کشورهای صنتعی هنوز یکی از مشکلات مهم کار در عرصه روان درمانی و روانپزشکی است. به نظرم طبقه اجتماعی خاصی را نمیتوان نام برد که ترس بیشتری از این «انگ» داشته باشد و به همین دلیل برای درمان مراجعه نکنند. ولی میتوان حدس زد شایدافرادی که در سطوح بالاتر اجتماعی ـ اقتصادی و فرهنگی هستند، بیشتر قربانی این نگرانی هستند و سعی میکنند کمتر به مسائل روانی توجه کنند و کمتر برای درمانِ این مشکلات مراجعه میکنند.
ز. ر: دشوارترین بیماریای که تا به حال در شهر اصفهان با آن مواجه شدهاید چه بوده است؟ و لطفاً اگر امکان دارد، کمی دربارهاش توضیح بدهید.
دکتر افشار: جواب به این سئوال برای اینجانب دشوار است. اینکه دشوارترین بیماری در اصفهان چیست؟ پاسخ بستگی دارد به عوامل متعدد اولاً هر روانپزشکی ممکن است نوعی از بیماری را مشکلتر بداند چرا که هر کس در زمینه خاصی مهارت بیشتر دارد و در زمینهای تجربه یا مهارت یا علاقه کمتر. به علاوه هر بیماری ممکن است به اشکال خفیف، متوسط یا شدید تظاهر کند که در آن صورت درجه سختی یا دشواری بیماری بستگی دارد که بیمار در چه مرحلهای مراجعه کرده است. اما به طور کلی به نظر میرسد از مشکلترین بیماریهای روانپزشکی یا روانشناختی در همه جوامع، مشکلات شخصیتی است. چرا که این نوع بیماران رفتارهای آزرنده یا آسیبزای فردی خانوادگی و اجتماعی دارند و حتی متخصصان روانپزشکی و رواندرمانی و سلامت روان قادر به تعامل فردی یادرمانی و مراقبتی با این گروه بیماران نمیباشند. از جمله مشکلزاترین این گروهها افراد دچار اختلال شخصیت مرزی، خودشیفته یا ضد اجتماعی هستند که معمولاً آسیبهای شدید در روابط بین فردی ـ انسانی و اجتماعی ایجاد میکنند.
ز. ر: آقای دکتر، به نظر جنابعالی آیا به طور نسبی، در فرهنگ و روحیه به اصطلاح «اصفهانی»، چیزی وجود دارد که بتواند فرد «اصفهانی» را تا حدی در برابر تنشهای اجتماعی، و آسیبهای ناشی از آن محفوظ بدارد؟
دکتر افشار: در حال حاضر در جوامع شهری، گروههای ناهمگن جمعیتی را مشاهده میکنیم. به عبارتی جمعیتی که به مراکز درمان ـ بهداشتی مراجعه میکنند معمولاً ناهمگن هستند. بنابراین اظهار نظر و قضاوت درباره خصایص مثبت یا منفی افراد یک شهر ـ چندان آسان نیست. اما آنچه از گذشته و خصوصیتهای رفتاری اصیل اصفهان میتوان نام برد، خصوصیت حاضرجوابی و بذله گویی و مزاح است که اتفاقاً یکی از مکانیسمهای دفاعی پخته و کارکردی انسان است و میتواند به انسان در مواجهه با استرس و شرایط سخت یاری کند.
ز. ر: به عنوان آخرین پرسش لطفا بفرمائید، آیا هیچوقت احساس کردهاید که به دلیل شغلی که دارید، دوستان غیرِ همکارتان، با شما دچار مشکل هستند، اینکه فیالمثل نگران این مسئله باشند که مبادا شما به طور پنهانی در حال بررسی رفتار و یا احوالات روانی آنها باشید؟
دکتر افشار: این موضوع نکته مهمی است که اشاره شد. اصولاً دیدگاههایی که افراد نسبت به روانشناسها یا روانپزشک ها دارند تا حدی اغراقآمیز و گاه آلوده به خطاست. بعضی مردم فکر میکنند روانشناس یا روانپزشک، قدرت تشخیص همه مشکلات و معضلات روانی دیگران را دارد و گاه حتا از روبرو شدن یا گفتوگو با این گروه احساس نگرانی میکنند. این نگاه ناشی از این موضوع است که روانشناسی و روانپزشکی را با روانکاوی، ذهنخوانی، جادوگری … مشابه میبینند. که این خلط بیشتر به دلیل رسانههای غیر علمی و غیر حرفهای است که معمولاً بیشتر از آنکه برای مردم آموزنده، مفید و کارکردی باشد، بیشتر با بد آموزی و بد اخلاقی همراه است. بعضی مردم فکر میکنند روانشناسها یا روانپزشکها بایستی افرادی بدون خطا یا اشتباه رفتاری باشند. نسبت به همه مسائل روانی ـ اجتماعی تسلط و کنترل داشته باشند به همین دلیل در مقابل این افراد انتظارات اغراقآمیز دارند یا حس میکنند نمیتوانند به راحتی رفتار کنند و خود را مورد مداقه میدانند و به همین لحاظ در برخورد اولیه یا برقراری ارتباط گاه دچار نگرانی هستند. این موضوعی است که نیاز به واکاوی بیشتر دارد.
ز. ر: آقای دکتر خسته نباشید. بار دیگر از شما تشکر میکنم. اگر مطلب خاصی دارید که گفتن آنرا لازم میدانید، لطفاً بفرمایید.
دکتر افشار: من امیدوارم توجه به سلامت روان و بهداشت روانی جایگاه اصلی خود را در گروههای مختلف اجتماع پیدا کند و همه افراد بتوانند از حداقل خدمات علوم مرتبط با سلامت روان برخوردار شوند. روزی که در مدارس ما اولویت اول تربیت و پرورش انسان های سالم و نسبتاً متعادل باشد.خانوادهها آرامش و سلامت روان فرزندان خود را در اولویت بدانند تا شاید جامعهای معقول تر داشته باشیم.