انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

رویکرد انسان شناسی در دایره المعارف نویسی ایران

از من خواسته اید که در پاسخ به پرسش های شما دربارۀ دایره المعارف نویسی، دایره المعارف بزرگ اسلامی، ورود و شروع کار خود در مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، تشکیل بخش مردم شناسی درمرکز، و ظایف و فعالیت های بخش، و خاطرات خود مطالبی بگویم. اکنون سعی می کنم تا آنجا که ذهنم یاری می کند آنچه به یاد دارم و از خاطرم می گذرد، بیان کنم.

دایرهالمعارف نویسی. به اختصار و فشرده بگویم که دایره المعارف یا دانشنامه نویسی در ایران به روش و اسلوب سنتی پیشینۀ دراز دارد که به سدۀ سوم هجری قمری می رسد. نخستین و کهن ترین اثر دراین مجموعه، آن چنان که می دانیم دینکرت، دایره المعارف گونه ای دینی زرتشتی است که در سدۀ سوم هجری قمری فراهم آمده است. از سدۀ چهارم هجری قمری به این سو دانشنامه گونه هایی به زبان فارسی و عربی به کوشش دانشمندان ایرانی تدوین یافته اند که در آن میان برای نمونه به چند تا از کهن ترین و بنام ترین آنها اشاره می کنم:

احصاء العلوم از ابو نصر فارابی به زبان عربی، در نیمۀ نخست سدۀ چهارم، در علوم و معارف عصرفارابی. مفاتیح العلوم به زبان عربی، درنیمۀ دوم سدۀ چهارم، در علوم گوناگون و اصطلاحت خاص هریک از علوم متداول در آن زمان. دانشنامۀ علایی یا حکمت علائیه از ابن سینا به زبان فارسی در اوایل سدۀ پنجم. این دانشنامه گونه در فلسفۀ اسلامی است و موضوعات مربوط به منطق و الهیات و طبیعیات را دربرمی گیرد .

نخستین و قدیم ترین دانشنامه گونه ای هم که در خارج از ایران و دربارۀ تاریخ و فرهنگ ایران باستان، فراهم آمده، فرهنگ ایران باستان است. این دانشنامه را فردریک اشپیگل در سال های میان ۱۸۷۱-۱۸۷۸تهیه کرده است و موضوعات مربوط به تاریخ و فرهنگ وتمدن ایران از کهن ترین زمان تا پایان دورۀ ساسانی را شامل می شود .
دایره المعارف نویسی به سبک و شیوۀ نوین در ایران با نوشتن دایره المعارف فارسی، زیر نظر غلامحسین مصاحب در ۱۳۳۳شمسی شروع شد. مقالات این دایرهالمعارف ترجمه و تألیف است. ترجمه ها مقالاتی هستند که از دایره المعارف یک جلدی وایکینگ، از نشریات دانشگاه کلمبیا، ترجمه شده اند. مقالات تألیفی نیز همه به قلم گروهی از دانشمندان سرشناس ایرانی نوشته شده اند. نخستین جلد این اثر در ۱۳۴۵ شمسی و جلد دوم آن که بیشتر مقالات آن، به ویژه مقالات مربوط به ایران تألیفی هستند در دو بخش، بخش نخست در ۱۳۵۶ و بخش دوم در ۱۳۷۴ چاپ شدند.

دکتر احسان یارشاطر در ۱۳۴۸ شمسی طرحی برای ترجمۀ دایره المعارف اسلامی به زبان عربی ریختند، ولیکن چون افزون بر کم و کاستیهای محتوای مقالات آن، جامعه و فرهنگ ایران کمتر مورد نظرنویسندگان مقالات قرارگرفته بود، آن را کنار نهادند و طرحی دیگر برای نوشتن دایره المعارفی به نام دانشنامۀ ایران و اسلام تهیه کردند که دربرگیرندۀ مقالاتی جامع دربارۀ ایران بود. از این دانشنامه ۱۱ مجلد تا پایان مدخل های حرف الف به زبان فارسی و زیر نظر دکتر احسان یارشاطر منتشرشد. نخستین مجلد این دانشنامه شامل مدخل های حرف آ در ۱۳۵۴ شمسی و مجلد یازدهم آن در ۱۳۷۰ درآمد. با عزیمت دکتریارشاطر به امریکا، نشر دانشنامه متوقف شد. درامریکا، یار شاطر تألیف دانشنامه را با طرحی تازه و به زبان انگلیسی با عنوان ایرانیکا آغاز کردند. در ایران نیز اثرنیمه کارۀ دانشنامۀ ایران و اسلام در بنیاد دایره المعارف اسلامی با عنوان دانشنامۀ جهان اسلام پی گرفته شد. دراین دانشنامه تألیف مقالات را با مدخل های حرف ب آغاز کردند و تا کنون ۱۵ مجلد آن چاپ و منتشر شده است.
دایره المعارف بزرگ اسلامی. در سال ۱۳۶۲ به همت و عزم و ارادۀ استوارجناب آقای کاظم موسوی بجنوردی، نهادی غیردولتی و غیرانتفاعی به نام مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی برای اهدافی بزرگ وعالی و به قصد دایره المعارف نویسی عمومی و تخصصی در حوزه های گوناگون علمی- فرهنگی بنیانگذاری شد. پس از بنیانگیری مرکز، آقای بجنوردی، سرپرست علمی و سرویراستار مرکز، با روشن بینی جبّلی و قدرت اجرایی فوق العادۀ خود در جذب نیروهای علمی، توانستند گروهی بزرگ از زبده ترین اندیش ورزان و اصحاب قلم در رشته های علمی- فرهنگی ایران و جهان اسلام را با هر نوع گرایش و ذوق و سلیقه برای تحقق بخشیدن به این کار سترگ ایرانی جذب کنند و در مرکز گرد هم بنشانند و با بهره گیری از توان علمی و قلمی آنان در عرصه ای دور از سیطرۀ اندیشه و عملِ تنگنا ساز نظام دولت، و در فضایی آرام وعلمی و خرد ورزانه موتور محرک دایره المعارف نویسی ایرانی- اسلامی را به گردش درآورند.
این اثر که تا کنون ۱۸ مجلد آن تا پایان حرف ج در آمده است با هزاران صفحه مطلب مرجعی است که می تواند در رشد بنیادی دانش ها و معارف انسانی و شناساندن و ترویج دانش های بومی در ایران نقشی مؤثر ایفا کند. دایره المعارف بزرگ اسلامی همۀ انباشته های علمی در تاریخ، جغرافیا، دین، جامعه، زبان، ادبیات، فرهنگ، هنر، فلسفه و تمدن سرزمین ایران و جامعه های اسلامی جهان را در فرایند تاریخی با ملاک ها و معیارهای دایره المعارف نویسی رایج در جهان امروز به صورتی مدون در دسترس همۀ کسانی که بخواهند دربارۀ موضوعاتی خاص با صرف کمترین وقت، اطلاعاتی درست و جامع به دست آورند، می گذارد. دانشجویان و پژوهشگرانی هم که بخواهند دربارۀ موضوعی خاص رسالۀ تحصیلی بنویسند یا پژوهش بکنند و کتاب تألیف کنند، یا بخواهند دانش و آگاهی های خود را دربارۀ حوزه ای از حوزه های علمی اعتلا و غنا بخشند، می توانند با مراجعه به این دایره المعارف موضوع مورد نظر را در ذیل عنوان مدخل مربوط به آن موضوع بیابند. همچنین می توانند همراه آشنا شدن با ماهیت و دامنه و قلمرو و پیشینۀ تاریخی موضوع تحقیقی خود، به کمک منابع ارجاعی درکتاب شناسی آن، با تحقیقات پیشین محققان و نویسنگان ایرانی و خارجی در بارۀ آن موضوع آشنا شوند.

ورود به مرکز. با نوشتن مقالۀ بلند مدخل « آسیا» همکاریم را با مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی شروع کردم. مقاله را زمانی نوشتم که با دو نهاد غیردولتی، یکی شورای کتاب کودک و دیگری دفترپژوهشهای فرهنگی همکاری می کردم. شورا درآن زمان دست اندرکارفراهم کردن کتابی مرجع به نام فرهنگنامۀ کودکان برای کودکان ایران بود که مقالات مربوط به مردم شناسی آن زیرنظر من تألیف و تدوین می شد. در دفتر پژوهشهای فرهنگی نیز مدیریت بخش مردم شناسی را برعهده داشتم که گروهی درآن به تحقیق و تألیف اشتغال داشتند.
اگر اشتباه نکنم در سال ۱۳۶۶ بود که از مرکزدایره المعارف با من تماس گرفتند و نگارش مقالۀ آسیا را به من پیشنهاد کردند. این مقاله که بر چند بخش اشتمال داشت، در نخستین مجلد دائره المعارف در ۱۳۶۷ چاپ و منتشر شد. پس از این تألیف، برای همکاری با مرکز و نوشتن مقالات برای دایره المعارف دعوت شدم. چون درآن زمان هنوز بخشی با عنوان مردم شناسی در مرکز وجود نداشت، در بخش هنر نزد دوستان و همکاران دیرینم آقای محمد حسن سمسار و شادروان یحیی ذکاء مشغول تحقیق و تألیف شدم. چندی بعد، پیشنهاد تأسیس بخش مردم شناسی را به جناب آقای بجنوردی، سرپرست و سرویراستار مرکز دادم. آقای بجنوردی، بنابرعلاقۀ خاصشان به مردم شناسی و حوزۀ مطالعات اجتماعی و فرهنگی این دانش نوین، از این پیشنهاد به گرمی استقبال کردند و این بخش را در مرکز بنیاد نهادند. تشکیل بخش مردم شناسی درمرکزدایره المعارف بزرگ اسلامی نخستین رویداد مهم در ورود دانش انسان شناختی (مردم شناسی) در دایره المعارف نویسی در تاریخ ایران بوده است.
بخش مردم شناسی. تا چند دهه پیش، پژوهش های مردم شناسی در جامعۀ دانشگاهی و برخی سازمان ها و نهادهای علمی- پژوهشی دولتی، و به صورت پراکنده درمیان جمعی ازایرانیان علاقه مند به جامعه و مردم و فرهنگ ایران جریان داشت. درپی تشکیل دپارتمان مردم شناسی در مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، برای نخستین بار نگرش انسان شناختی درعرصۀ دایره المعارف نویسی در ایران راه یافت وموضوعات مربوط به حوزۀ تحقیقات مردم شناسی درمعرفی جامعه و فرهنگ وهنر و مذهب ایران و جوامع اسلامی صورت دایرهالمعارفی گرفت. تنوع عناوین مدخل ها و نگاه فراگیر و جامع نگر انسان شناسی در بخش مردم شناسی، و تألیف و چاپ حدود دویست مقاله در۱۸ مجلد دایره المعارف که تاکنون چاپ شده است، گسترۀ بررسی و پژوهش در دانش مردم شناسی را در زمینه های اجتماعی، دینی- مذهبی، قومی- ایلی، علوم و فنون، و هنرها مانند اقوام، ایلات و عشایر، دانش و فنون، پزشکی، علوم غریبه، اقتصاد، جمعیت، خانواده، خویشاوندی، شهرشناسی، روستاشناسی، هنرآئینی، نمایشی و تجسمی، آئین ها و مناسک جشن و سوگ، ورزش، بازی و سرگرمی و مانند آنها توسعه داده است. هریک از این مقالات به یقین می تواند کم و بیش چشم اندازی تازه به پژوهشهای انسان شناسی بگشاید و مرجعی معتبر و سودمند برای مردم شناسان و پژوهشگران باشد.
نویسندگانی که در تألیف مقالات با بخش مردم شناسی همکاری می کنند، بنابر سنت نهادینه شده دایره المعارف نویسی در مرکز، موظف اند در نوشتن مقالات از روش علمی نظام مند جاری در مرکز و ضوابط علمی بخش مردم شناسی پیروی کنند. رویکرد تاریخی و اجتماعی به موضوع وملاحظه و بررسی تمامی منابع مکتوب معتبر تاریخی و معاصر موجود به زبان های فارسی، عربی، انگلیسی، فرانسه و دیگر زبان ها، و بهره گیری از کلیدی ترین اطلاعات بنیادی آنها درتألیف و تدوین مقالات مردم شناسی به همۀ نویسندگان مقالات توصیه می شود. شمار بزرگی از مقاله هایی که در بخش مردم شناسی نوشته و در دایرهالمعارف بزرگ اسلامی چاپ شده اند، صورت و محتوایی نو و بدیع دارند و برخی از آنها نیز در دایره المعارف های دیگر نیامده اند. پاره ای از مقالات هم جدا از بهره گیری از تحقیقات اسنادی و کتابخانه ای، از حاصل پژوهش های میدانی مؤلفان نیز بهره مند گردیده اند. این مقالات به سبب نزدیکی حوزۀ تحقیقی انسان شناسی یا مردم شناسی با فرهنگ شناسی بیش از هررشتۀ دیگر علوم اجتماعی و انسانی ، بازتابندۀ دقیق و ژرف الگوهای رفتاری ذهنی و عملی مردم در جامعه است.
بخش مردم شناسی در کارنامۀ فعالیت های علمی- فرهنگی خود کارهای جنبی دیگری هم داشته است که به یکی از آنها، برپایی همایش بین المللی « خویشاوندی درایران و کشورهای همسایه» اشاره می کنم. این همایش در خرداد ۱۳۸۷/ ژوئن ۲۰۰۸ با همکاری انجمن ایران شناسی فرانسه در مرکز تشکیل شد. دراین همایش بنابر دعوت بخش مردم شناسی مرکز دایره المعارف و انجمن ایران شناسی فرانسه، ده ها تن از استادان و پژوهشگران انسان شناس و مردم شناس ایرانی و خارجی از کشورها اروپایی و امریکا و آسیا برای ارائۀ مقالات خود شرکت کردند.
وظایف بخش. ازمجموعۀ مسئولیت ها و وظایف مدیریت بخش مردم شناسی چند مورد اساسی و مهم زیر را برخواهم شمرد:
۱. گزینش عناوین مدخل های مربوط به بخش و مشخص کردن مدخل هایی که موضوعات آنها با حوزه های دیگر علمی در بخش های مختلف دایره المعارف مشترک هستند. عناوین مدخل های گزینش شده، پس از تعیین حجم هریک و تائید آنها توسط سرویراستار(مدیر مرکز) برای تألیف به نویسندگانی که در نظر گرفته شده اند سفارش داده خواهند شد.
۲. طبقه بندی موضوعی مدخل ها و تهیۀ طرح یا الگوی ساختارموضوعی یکسان برای تألیف عنوان هایی که در یک مجموعه از مدخل های طبقه بندی شده قرار می گیرند.
۳. منبع شناسی و فراهم آوردن فهرستی از منابع معتبر و دست اول فارسی و عربی وخارجی برای هریک از موضوع های طبقه بندی شده در فهرست مدخل های مردم شناسی.
۴. بررسی پرونده های علمی مدخل ها و راهنمایی پژوهشگران بخش پرونده های علمی در یافتن و تکمیل منابع و مدارک و اسناد مربوط به موضوعات مدخل ها ی مورد استفادۀ نویسندگان مقالات.
۵. همکاری با نویسندگان و راهنمایی آنها برپایۀ ضوابط علمی و اسلوب و شیوۀ خاص دایره المعارف نویسی و ارائۀ برخی منابع تخصصی شناسایی شده برای تألیف مقالات. همچنین گفتگو با نویسندگان دربارۀ طرح یا الگوی ساختاری مقالاتی که تألیف آنها را برعهده گرفته اند.
۶. جستجو دریافتن نویسندۀ متخصص در علوم اجتماعی، یا نویسندۀ آگاه و آشنا به موضوع مدخل برای نوشتن مقاله. دراین جستجو کوشش می شود که نویسندگانی انتخاب شوند که اگر مردم شناس یا جامعه شناس نیستند، دست کم با مباحث و مقولات علوم اجتماعی و فرهنگی آشنایی داشته و از توانایی علمی و تحقیقی- تألیفی بالا برخوردار باشند تا سطح علمی مقالات پائین تر از سطح جهانی مقالات دانشنامه ای نباشد. ناگفته نماند که یکی از دشواریهای بزرگ بخش مردم شناسی یافتن نویسنده برای مقالات مدخل های خود است. چون بجز شمار اندکی از نویسندگان که از اعضای پیوسته یا وابسته به مرکز هستند، بیشتر نویسندگان را باید در بیرون از مرکز و یا درخارج از کشور بیابیم که این کار دشواری های فراوانی را پیش می آورد. مقالات دشوار و پیچیده و مقالاتی را هم که نمی توانیم نویسنده برای آنها بیابیم، معمولاً خود من می نویسم.
۷. مطالعه و بررسی مقدماتی مقاله های تألیفی نویسندگان و پیشنهادهای احتمالی برای اصلاح برخی موارد یا تکمیل نقائص مقاله ها.
۸. ویرایش علمی و فنی و زبان و بیان مقالاتی که برای بخش تألیف شده اند.
۹. بازخوانی و تیید مقالات آمادۀ چاپ، پس از ویرایش فنی.
۱۰. آموزش دانش آموختگان جوان با دانش و بینش و اندیشۀ انسان شناسی و تربیت آنان برای تألیف مقالات در زمینۀ مردم شناسی و فرهنگ عامه.
یک خاطره. خاطرات بسیاری از سالها حضور در مرکز دایره المعارف و نشست و برخاست با اعضای مرکز در کارنامۀ زندگی خود دارم که در اینجا فقط به یکی از آنها اشاره می کنم. مرکز تألیف و چاپ مقالات مربوط به عنوان هایی که حروف آغازینشان الف و ب، و الف و پ و الف و ت بودند، به پایان رسانده بود و به سرعنوان هایی با حروف آغازین الف و ث رسیده بود. یک روز به نشستی که در دفتر ریاست مرکز ترتیب داده شده بود، دعوت شدم. مرکز دایره المعارف هنوز در ساختمان قدیمی خود در خیابان شهید آقایی بود. در آن جلسه بجز ریاست مرکز، چند تن دیگر ازجمله آقای دکتر آذرنوش آذرتاش(مدیر بخش ادبیات عرب)، آقای محمد خاکی(مدیربخش ویرایش و چاپ)، و آقای عنایت الله مجیدی(مدیر کتابخانه و مرکز اسناد) هم شرکت داشتند. روی میز در برابر آقای بجنوردی چند مجلد پروندۀ علمی روی هم چیده شده بود. گفتگوها آغاز شد و پس از قدری سخن در زمینه های مختلف و دربارۀ مطلب جمع و جوری که آقای دکتر آذرنوش در پیش از انقلاب اسلامی در زمینۀ فرهنگ عامه با عنوان آداب و رسوم ملی ایرانی، نوشته و چاپ کرده بودند، آقای بجنوردی رو به من کردند و با نگرانی و تشویشی که در چهرۀ آرام ایشان پدیدار بود، قصد از تشکیل جلسه را روشن کردن تکلیف نوشتن مقالۀ مربوط به مدخل « اثاث البیت » که روی دستشان مانده بود، بیان داشتند و گفتند مدتی است که همۀ مدخل های الف و ث نوشته شده واین مدخل در جلد ششم دایره المعارف که آمادۀ چاپ است، همچون حفره باقی مانده است و برای آن نویسنده ای نیافته ایم. سپس افزودند که پیشنهاد این است که تألیف این مقاله به شما واگذار شود و با نوشتن آن، که پروندۀ اسناد و منابع علمی آن هم در ۷ مجلد در اینجا روی میز من آماده است، مشکل به تأخیر افتادن جلد ششم دایره المعارف را هرچه زود تر از پیش پا بردارید. در پاسخ عرض کردم مقاله را خواهم نوشت، اما نه در زیرعنوان « اثاث البیت». همه با نگاهی تعجب آمیزنگاهی به من کردند و منتظر شنیدن استدلال من در رد عنوان بودند. گفتم انتخاب عنوان اثاث البیت، این اصطلاح عربی انتخاب مناسبی برای مدخل شدن در دایره المعارف فارسی ما نیست. ما اصطلاح زیبا و جا افتاده و پرکاربرد « اسباب خانه» را در فرهنگ خودمان داریم که همۀ ایرانیان با آن آشنا هستند و آن را در زندگی روزانۀ خود به کارمی برند و هیچگاه هم نمی گویند اثاث البیت. عنوان «اسباب خانه» را به جای «اثاث البیت» پیشنهاد کردم. همه به اتفاق پذیرفتند. جناب بجنوردی که سخت نگرانِ به تأخیرافتادن جلد ششم دایره المعارف بودند، با این گزینش که فرصت کافی برای نوشتن مقالۀ اسباب خانه به دست می داد، نفسی آرام کشیدند و رفع نگرانی خود را ابراز کردند.

• دکتر علی بلوکباشی، مشاور ارشد علمی «انسان شناسی و فرهنگ»، عضو شورای عالی علمی، مدیر بخش مردم شناسی مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی و ویراستارعلمی است.
• این مطلب چارچوب همکاری انسان شاسی و فرهنگ و روزنامه شرق منتشر می شود. « پرونده ای برای مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، بزرگ ترین نهاد پژوهشی ایران، صفحات ۱۶۵-۱۷۴» نخست درسالنامۀ شرق ۱۳۹۱ در صفحۀ۱۷۱ چاپ و منتشر شده است.
۲۸/بهمن/۱۳۹۰