جایگاه برده و برده داری ، در نظام اجتماعی و اقتصادی ایران باستان (از مادها تا سرنگونی ساسانیان)
بنابراین ، با تفسیر دیاکونوف از جنگ بین مادها و دولت آشور ، به نظر می رسد ، با فرهنگی مواجه ایم که نه قصد نیست و نابود کردن سرزمین آشور را داشته ، و نه تمایلی به وحشیگری نسبت به مردم شهر . و آن گروهی را هم که به اسارت و بردگی بُرده بودند ، به دلیل کافی بودن امور مربوط به کشاورزی ، در منازل و امور خانه داری به کار گرفتند. انتقال به جامعه ای که کماکان می شد، بقایای الگوهای جماعت روستایی و عشیرتی را در آن دید (۲۴ ) .
و این در حالی است که حسن پیرنیا منابعی را در اختیار داشته که خبر از چهره خشونت آمیزِ مادها در این جنگ میدهد ؛ «غارت و به آتش کشیدن قلعه محکم و پایتخت قدیم آن » ( ۲۵ ) . البته ناگفته نماند که پیرنیا، در کتابش، منابع موافق و مطابق با گزارشات دیاکونوف را هم آورده است. چنانچه نقل قولی از پادشاه بابل ، نبوپالاس سار را آورده؛ مبنی بر اینکه نبوپالاس سار «به خود بالیده می گوید ، آسور را تسخیر و مملکت دشمنان خود را به تلی از خاکروبه و خرابه کرد» ( ۲۶ ) . باری ، دیاکونوف ، با توجه به تحلیل های تاریخی لنین در خصوص جنگها ، مادها را در جنگ با آشوریان ، به عنوان «نیروی مترقی» شناسایی می کند . هر چند که اما و اگرهایی ، باز هم وام گرفته از نگرش لنین دارد . چنانچه می گوید : … گرچه این گونه جنگها ، بر علیه اساس بَرده داری نبوده است » ( ۲۷)؛ او حتی نقل قول مستقیمی هم از لنین می آورد، که به نوعی می تواند در جهت نفی مترقی بودنِ جنگ مادها باشد : «فرض کنید کسی که صد برده دارد با شخص دیگری که ۲۰۰ برده دارد به خاطر تقسیم «عادلانه» ترِ بردگان جنگ کند. بدیهی است که در چنین موردی استعمال مفهوم جنگ «دفاعی» و یا «دفاع از وطن» ، یک دروغ تاریخی خواهد بود » (۲۸ ) ؛ اما دیاکونوف ، در نهایت انتخاب خود را به صورت نگرشی جدا و مستقل از لنین ارائه می دهد و جنگ مادها را به عنوان جنگی مترقی معرفی می کند. دلیلِ این انتخاب ، احتمالاً میتواند ناشی از «دقت» لازمه ی تخصصش باشد (پژوهشگر تاریخ ماد)؛ این یعنی دیاکونوف ، در مقام دانشمند تاریخ ماد ، می داند محور جنگ مادها بر علیه آشوریان را ، می باید بر اساس واقعیت تاریخی و هستیِ اجتماعیِ همان برهه زمانی و مکانی دنبال کرد ؛ منظور توجه به تلاشی است از سوی مادها، که دست کم به مدت یکصد سال در حال آزاد سازیِ خود از یوغ آشوریان بودند . در توضیح بیشتر باید گفت ، دیاکونوف ، به عنوان مرحله ای از فرایند آزاد سازی ، آگاه به این مسئله بود که مادها در قرن هشتم قبل از میلاد ، یعنی دویست سال قبل تر از زمان جنگ با آشور و پیروزی شان بر آنها، متشکل از تعداد زیادی واحدهای ماقبل دولت بودند: مجموعه ای از واحدهای بدوی ؛ حال آنکه در قرن هفتم میلادی ، با دولت تازه تأسیس و جوان مادی مواجه میشویم که با وجودی که در اواسط آن متحمل دشواری های زیادی میشود ، اما در اواخر قرن «کشور متحد و مقتدری میبینیم که فقط در بخشهای مرزی آن (که بعدها مسخر شد) ، پادشاهی های خود مختار» داشته است (۲۹ ) ؛ و کار مهم دیگری که دیاکونوف انجام می دهد، این است که در مرحله «پادشاهی های خود مختار» متوقف نمی شود ، و تفسیر خود را در شکل گیری دولت پادشاهی ماد ، یعنی مرحله ی گذر از «پادشاهی های خود مختار» ادامه می دهد و می نویسد : «بدیهی است که این مقصود بدون مقاومت سخت فرمانروایان کوچک و محلیِ مزبور و کسان ایشان و به دیگر سخن ، بدون پایداری اشراف عشیرتی حاصل نگشت و این خود به ما اجازه می دهد با اعتماد بگوییم که شاهان ماد به توده های وسیع مردمِ «آزاد» متکی بودند ، یعنی نه تنها به طبقه بزرگِ بنده دارانِ [برده دارانِ] ، تازه پدیدار آمده [متکی بودند ] ، بلکه به «تولید کنندگان کوچک و آزادِ » نعمات مادی مستظهر بودند ؛ و حتی اتکای ایشان به آزادگانِ اخیرالذکر بیش از استظهارشان به آن قشر بنده داران بود؛ که گروهی از اشراف عشیرتی و اصیل را تشکیل می دادند . » (۳۰ ).
بدین ترتیب چنانچه ملاحظه می شود ، دیاکونوف علاوه بر آنکه در جنگ بین آشوریان و مادها ، مادهای خواهان دفع یوغ آشور را مترقی میداند ، و «جنگ مترقی» را صرفاً به جنگهای خاص «آزاد سازی بردگان» محدود نمیکند ، بلکه تحولات اجتماعی و تاریخیِ خودِ جامعه در آن ایام را ، فرایندی میبیند ، منضم به شرایط پویای حامل مطالبات طبقه نو ظهورِ «آزادان» ؛ جامعه ای که تا پیش از این به دلیل سلطه اشرافیت عشیره ای و پدر شاهی در اجتماعات روستایی ، جایی برای ظهور «آزادان » نداشته است ؛ پس در پروسه تاریخ برده داری آن ایام ، بدیهی است که مبارزه ای برای «الغای برده داری» حداقل در هستی اجتماعی محدوده هایی که قلمرو ماد را بر می ساختند و طی یک صد سال ، متمرکز بر دفع یوغ آشوریان بود ، نمی توانست جایی داشته باشد ؛ وانگهی به لحاظ شرایط تاریخی و اجتماعیِ مبتنی بر اشرافیت عشیره ای ، توجه «مبارزات مترقی» در «لایه درونیِ ساختار اجتماعی» مادها ، تنها می توانسته از سوی طبقه نوظهور آزادگان (آزادان) بر علیه اشرافیتِ عشیره ای و پدر شاهی صورت گیرد . چیزی که باعث قدرت گرفتن طبقه نوظهوری گردید که برای گذر از «پدر شاهی» ها و نیز گذر از «ساختارهای عشیره ای» ، و به جای آن تأسیس «دولتِ مقتدر» ، شدیداً بدان نیاز بود . به بیانی ، می بایست به نیرو و یا حتی نیروهایی متکی می شدند که به لحاظ ساختاری، آمادگی دست یابی به قدرتی را داشتند که زمانی متمادی در اختیار جماعتهای روستایی و اشراف عشایری و پدر شاهی بود . پس مسئله مادها در این ایام ، به لحاظ بیرونی ، متمرکز بر جنگ با آشوریان متجاوز بود و از سوی دیگر در لایه درونی با تنش قدرت بین ساختار عشیره ای و ساختار جدید مواجه بودند ؛ خصوصا اینکه تولید کنندگان کوچکِ «آزاد» در این ستیز طبقاتی ، خود را نزدیک به طبقه نو ظهور آزادان می دیدند و برای حمایت از آنها آمادگی ورود به ستیزهای میدان قدرت را داشتند . و این آن چیزی است که ظاهرا لنین ، ـ حداقل در نقل قولی که دیاکونوف از وی آورده ـ ، توجهی بدان نداشته است . بدین معنی که ساختار «برده داری» تنها پس از اضمحلال ساختار عشیره ای و پدر شاهی ، می توانسته به وجود آید ؛ که این خود مستلزم شکل گیری طبقات اجتماعی و صنفی است. تا جایی که بررسی شده است ، چنانچه پیش از این هم گفته شد ، در زمان مادها ، علارغم نشانه های انتقال به نظام برده داری ، تقسیمات مبتنی بر نظام عشیرتی و قبیله ای همچنان وجود داشته است .
منابع :
۲۴. پیرنیا ، حسن ، ایران باستان یا تاریخ مفصل ایران قدیم ؛ مقدمه و شرح حال به قلم باستانی پاریزی ، ۱۳۷۰ ، ج اول ، ص ۲۱۹
۲۵. پیرنیا ، حسن ، ایران باستان یا تاریخ مفصل ایران قدیم ؛ مقدمه و شرح حال به قلم باستانی پاریزی ، ۱۳۷۰ ، ج اول ، ص ۱۸۸، ۱۸۹
۲۶. دیاکونوف ، ا. م. ؛ تاریخ ماد ، زیر نظر احسان یارشاطر ؛ ترجمه کریم کشاورز ، تهران انتشارت بنگاه ترجمه و نشر کتاب ، ۱۳۴۵ ، ص ۳۸۴
۲۷. دیاکونوف ، ا. م. ؛ تاریخ ماد ، زیر نظر احسان یارشاطر ؛ ترجمه کریم کشاورز ، تهران انتشارت بنگاه ترجمه و نشر کتاب ، ۱۳۴۵ ، ص ۳۸۴
۲۸. دیاکونوف ، ا. م. ؛ تاریخ ماد ، زیر نظر احسان یارشاطر ؛ ترجمه کریم کشاورز ، تهران انتشارت بنگاه ترجمه و نشر کتاب ، ۱۳۴۵ ، ص ۳۴۴
۲۹. دیاکونوف ، ا. م. ؛ تاریخ ماد ، زیر نظر احسان یارشاطر ؛ ترجمه کریم کشاورز ، تهران انتشارت بنگاه ترجمه و نشر کتاب ، ۱۳۴۵ ، ص ۳۴۴ ، تأکید از من است
۳۰. دیاکونوف ، ا. م. ؛ تاریخ ماد ، زیر نظر احسان یارشاطر ؛ ترجمه کریم کشاورز ، تهران انتشارت بنگاه ترجمه و نشر کتاب ، ۱۳۴۵ ، ص ۳۹۸