جیمز کلمن، ۱۳۸۶، بنیادهای نظریه اجتماعی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران: نشر نی
جیمز ساموئل کلمن یکی از جامعه شناسان، نظریه پردازان و محققین تجربی آمریکا بوده است. می توان گستره آثار او را در زمینه های جامعه شناسی آموزش و پرورش، مسائل جوانان، جامعه شناسی پزشکی، سیاسی، نظریه و روش های علوم اجتماعی و کاربرد مدلهای ریاضی دانست. او توانست از دانش وسیع خود در اقتصاد، علوم، ریاضیات و جامعه شناسی بهره فراوانی برده و آثار برجسته و مهمی را در زمینه های گوناگون مثل رفتار جمعی، سازمان اجتماعی مدرسه، نظریه مبادله اجتماعی و … پدید آورد. که یکی از شاخص ترین آثار وی همان کتاب بنیادهای نظریه اجتماعی بوده است. این کتاب همان طور که گری بکر استاد گروه اقتصاد و جامعه شناسی دانشگاه شیکاگو می گوید؛ مهمترین کتاب در نظریه اجتماعی است. و تاثیر شگرفی را در مدت کوتاهی که از انتشارش می گذشت بر جامعه شناسان جوان و کسانی که علاقه مند به نظریه انتخاب عقلانی هستند، داشت. زیرا کلمن در این کتاب توانسته پیوند جالبی میان نظریه و شواهد تجربی برقرار کند و از جمله برای تبیین پدیده هایی همچون هراس، هوس و مد، جنون تملک جویی، اعتماد در کسب و کار و روابط اجتماعی به شیوه جالبی از نظریه سود جوید.
من هم به منظور تاکیدی که وی بر سرمایه اجتماعی، نظام ها و روابط اعتماد و در نهایت نظام های مبادله اجتماعی مانند پول، داشته بیشتر به این کتاب متمایل شدم. با وجود اینکه کتاب در دسترس ترجمه ناقصی از بخش های اول و دوم کتاب اصلی در اختیار من گذارده باز هم می توان آن را سودمند و راهگشا برای دانشجویان، پژوهشگران اجتماعی و اقتصادی دانست. با این وجود نمی توان انتظار داشت که از آن برای تدریس به عنوان کتاب درسی دانشگاهی استفاده گردد.
کتاب مورد نظر شامل یک پیشگفتار مترجم، پیشگفتار نویسنده و دوازده فصل بوده که در زیر به تفصیل به هر یک اشاره می شود.
نوشتههای مرتبط
۱. فرانظریه: تبیین در علوم اجتماعی
۲. کنشگران و منابع، منفعت و کنترل
۳. حقوق کنش
۴. روابط اقتدار
۵. روابط اعتماد
۶. نظام های مبادله اجتماعی
۷. روابط اقتدار تا نظام های اقتدار
۸. نظام های اعتماد و ویژگی های پویای آنها
۹. رفتار جمعی
۱۰. تقاضا برای هنجارهای موثر
۱۱. ایجاد هنجارهای موثر
۱۲. سرمایه اجتماعی
متن اصلی:
۱. فرانظریه: تبیین در علوم اجتماعی
مسئله بغرنجی که نظریه پردازان علوم اجتماعی را در تمامی تبیین ها درگیر خود کرده است و همیشه ساری و جاری بوده ، چگونگی حرکت از سطوح خرد به کلان و بالعکس است. این قضیه همان طور که در علومی مانند اقتصاد امری رایج به شمار می رفته، بسیاری از عالمان علوم اجتماعی را در برقراری ارتباط ناکام گذاشته است. چیزی که کلمن در این فصل در پی بررسی آن بوده همان مفهوم «انبوهش» یا اصطلاحی به نام «همه جا حاضر» است. اینکه ما چطور می توانیم از سطح فرد به سطح جمع و عکس آن حرکت کنیم. برای پاسخ به چنین مسئله ای وی ترجیحا از مدل هایی استفاده کرد و جواب را در وابستگی متقابل کنش ها یافت. در واقع وی تلاش کرد که نوعی جهت گیری کلی نسبت به نظریه اجتماعی ارائه دهد. که شامل تبیین رفتار نظام اجتماعی به وسیله سه جز بود: اثرات ویژگی های نظام بر محدودیت ها یا جهت گیری های کنشگران؛ کنش های کنشگرانی که در درون سیستم هستند؛ و ترکیب یا کنش متقابل آن کنش ها، که رفتار سیستمی را به وجود می آورد. در پایان باید گفت که همین ساختار کلی فرانظریه ای را می توان چارچوب مفهومی نظریه اجتماعی توصیف کرد.
۲. کنشگران و منابع، منفعت و کنترل
کلیت فصل دوم را می توان در یک جمله خلاصه نمود؛ توصیف کمیت هایی با عنوان منابع و رویدادها و گاهی با نام حقوق و منابع. در سیستم های کوچک کنشگران بر چیزهایی کنترل دارند و تا اندازه ای در آنها ذینفع هستند. کلمن به این چیزهای بسته به ماهیتشان منابع یا رویداد می گوید. و رابطه میان کنشگران و منابع را هم کنترل و منفعت می نامد. در ادامه وی تلاش می کند که مفهوم منفعت که تاریخی طولانی در اندیشه اجتماعی داشته را توضیح دهد. چیزی که کلمن را وارد بحث معامله می نماید واقعیت ساختاری ساده ای ست که به وجود آورنده نظام اجتماعی محسوب می شود؛ اینکه کنشگران بر فعالیت هایی که منافعشان را تامین می کند، کاملا کنترل ندارند، بلکه برخی از آن فعالیت ها را جزئا یا کلا تحت کنترل کنشگران دیگر می یابند. بنابراین تعقیب منافع شخصی در چنین ساختاری لزوما ایجاب می کند که فرد به نوعی معامله یا کنشگران دیگر بپردازد. و در آخر هم، مانند فصل قبل تلاش می کند برای توضیح این مطالب و آشکارتر شدن آن، از مدل و الگو استفاده نماید.
۳. حقوق کنش
کلمن بر این نظر بوده که پیش از پرداختن به شکل های دیگر مبادله اجتماعی و کنش اجتماعی ابتدا مفهوم حقوق را بررسی نماید. در ابتدا مثالی راجع به سربازی که به خانه اش برمی گردد بیان می دارد و بحث آن را به مفهوم مالکیت می کشاند. در مجموع پی این است که نشان دهد؛ تخصیص حقوق، نقش اساسی در عملکرد نظام اجتماعی ایفا می کند و منبع عمده دگرگونی در عملکرد نظام های اجتماعی نوآور در تخصیص حقوق است. وی یکی از تعاریف معتبر در مورد حقوق را طبقه بندی وسلی هوفلد دانسته و راجع به آن چنین می گوید؛ هوفلد بی حق ادعا و حق آزادی تمایز برقرار می کند. حق کنش هم همان حق آزادی و برعکس، حق کنترل کنش دیگری، حق ادعا بوده است. ایشان در ادامه به هر یک از جنبه های این حقوق می پردازد، هر یک را به تفضیل توضیح می دهد و سعی می کند تا حدودی انتقال از فرد به جمع را در این مباحث باز کند.
۴. روابط اقتدار
کنش اجتماعی صرفا شامل معاملات میان افراد مستقل در زمینه ای رقابت آمیز، یا بازار، نیست. افراد اغلب تحت اقتدار فرد دیگری عمل می کنند. کلمن نیز در تلاش است که این مفهوم نه چندان واضح را به صورت ضمنی توضیح دهد. او با این سوالات آغاز می کند؛
– ساختارهای اقتدار چگونه می توانند وجود داشته باشند؟
– اگر بنیاد نظری از مجموعه ای از افراد مستقل تشکیل شده باشد که هر یک رویدادها یا منابع معینی را که مورد علاقه دیگران است کنترل کنند، چگونه ممکن است ساختاری اجتماعی به وجود آیدکه در آن کنش های افراد معینی تحت کنترل آنها نباشد بلکه تحت اقتدار کنشگر دیگری باشد؟
برای پاسخ به این سوال کلمن به ویژگی های رویدادها یا منابعی که در فصول قبلی توضیح داده، برمی گردد. او می گوید که اگر قبول کنیم که یکی از منابعی که افراد بر آنها کنترل دارند کنش های خود آنان است می توانیم آسان تر به این سوالات جواب دهیم. بدین معنا که افراد ممکن است در صورت تهدید یا دادن قول یا به علت دیگری که این کار را به سود خود می دانند از حق کنترل بعضی از کنش هایشان صرف نظر کنند. در واقع این حق کنترل کنش های دیگری ست که تعریف معمول اقتدار را تشکیل می دهد.
۵. روابط اعتماد
یکی از وجوه تفاوت معاملاتی که کنش اجتماعی را به وجود می آورد با معاملات کلاسیک بازار کامل در نقشی است که زمان بازی می کند. ناقرینگی زمانی در تحویل کالاها و خدمات برای طرف یا طرف هایی که باید پیش از دریافت منفعت، منابعی را سرمایه گذاری کنند عامل خطر را در معامله یا کنش یک جانبه وارد می کند. گاهی استفاده از قرارداد نمی تواند احتمال خطر را رفع کند پس برای این منظور می بایست برنامه های اجتماعی دیگری را تعبیه نمود. برنامه معمول، صرفا گنجاندن احتمال خطر در تصمیم گیری برای دست زدن یا دست نزدن به کنش است. چیزی که در اینجا با عنوان اعتماد مطرح می شود در واقع وارد کردن احتمال خطر در تصمیم است. کلمن برای توضیح بیشتر مفهوم اعتماد از سه مثال استفاده می کند؛ نخستین مثال از کتابی با عنوان بازرگانان بانکدار است، دومین درباره کشاورزان بوده و مثال سوم دختری دبیرستانی را به ورطه توصیف می کشاند.
چالش مطرح شده در حوزه مفهوم اعتماد، این بوده که بسیاری از الگوهای کلاسیک و شناخته شده از کنش متقابل را زیر سوال می برد. او اینگونه توضیح می دهد؛ در رابطه با اعتماد،حداقل دو طرف وجود دارند یکی اعتمادکننده و دیگری امین. هر دو هدفمندند و هدف آنها تامین منافعشان است، صرف نظر از اینکه این منافع چه باشند. تصمیم اعتمادکننده بالقوه، تقریبا همیشه، مسئله برانگیز است. برای توضیح بیشتر این مفهوم مسئله ساز کلمن ترجیح داد ابتدا چگونگی درنظر گرفتن کنشی که رخ می دهد را مطالعه نماید سپس برقراری اعتماد توسط اعتمادکننده بالقوه بپردازد. بدین منظور لازم است که درباره اعتمادکننده اطلاعاتی داشته باشیم، و محیط هایی که در آن پدیده اعتماد رخ می دهد را بشناسیم، و بدانیم که ما انسان ها نیاز داریم که اعتماد کنیم. در انتهای مباحث هم، ایشان به کنشهای امین، تعدد اعتمادکنندگان و مسائل منافع عمومی پرداخت.
۶. نظام های مبادله اجتماعی
مبادله اجتماعی اغلب نه در معاملات جداگانه دونفره بلکه در زمینه نظام های مبادله که رقابت برای منابع کمیاب وجود دارد، رخ می دهد. این بازارهای اجتماعی گاهی شبیه بازارهای اقتصادی است، اگرچه اغلب تفاوت های عمده ای را نشان می دهد. با مطالعه نقش پول در نظام های اقتصادی می توان مفهومی از این همانندی ها و تفاوت ها به دست آورد- زیرا بیش از هر تفاوت دیگری، نبود پول به تنهایی مبادلات غیراقتصادی را از مبادلات اقتصادی متمایز می کند. چیزی که کلمن در این بخش درباره اش توضیح می دهد چیستی پول، وسایل مبادله در نظام های اجتماعی و سیاسی، جانشین های پول، مبادلات درون نظامی است.
۷. روابط اقتدار تا نظام های اقتدار
این فصل را می توان ادامه فصل ۴ دانست. با این تمایز که او در بررسی این سوال است که چگونه ساختار حاصل، به منزله نظام رفتار متمایز از کنش های کنشگران منفرد عمل می کند؟ در پاسخ باید گفت، ما می بایست نظام هایی را که شامل روابط اقتدار ناپیوسته هستند را در نظر گرفته و بررسی اش را به موردی محدود کنیم که در آن سرپرستی که اقتدار به او تفویض شده اعمال اقتدار می کند. در این فصل بیشتر به حقوق کارگزاری، به مسئله کارفرما و کارگزار در اقتصاد و به کار در سیستم های انگیزه در جامعه شناسی پرداخته می شود.
۸. نظام های اعتماد و ویژگی های پویای آنها
دستیابی به دریافتی از پدیده های سطح کلان که متضمن اعتماد هستند، سودمند است. زیرا در این پدیده ها، ه سه جز متشکله نظام کنش با هم یافت می شوند: یعنی کنش های هدفمند کنشگران منفرد، که تصمیم می گیرند اعتمادکنند یا اعتماد را بازستانند یا اعتماد را نقض کنند: انتقال خرد به کلان که از طریق آن، این کنشها با هم ترکیب می شوند و رفتار سیستم را پدید می آورند، و انتقال کلان به خرد که از طریق آن حالتی از سیستم تصمیم های کنشگران منفرد را برای اعتماد کردن و درخور اعتماد بودن تعدیل می کند. کلمن برای توضیح این مطالب هشت مثال می آورد. و پس از آن؛ در پی ادامه بررسی نظام های کنش متضمن اعتماد فصل ۵ بوده است. در آن فصل روابط اعتماد دارای دو نوع کنشگر بررسی شد. اما سه نوع سیستم اعتماد پیچیده تری نیز وجود دارد. نخست؛ دو کنشگر ممکن است دو نوع رابطه داشته باشند: کنشگر اول به دومی اعتماد کند و امینی برای دومی است. این اعتماد متقابل است. دوم، کنشگر ممکن است امینی برای یک کنشگر و اعتمادکننده ای برای کنشگر دیگر باشد. در واقع، این کنشگر، واسطه ای در رابطه اعتماد است. سوم، وضعیت هایی وجود دارد که در آن کنشگر، قول کنشگر دیگر را نمی پذیرد اما قول کنشگر سوم را می پذیرد. این اعتماد شخص ثالث است. در این فصل کلمن درباره نظام های این سه نوع بحث می کند و بحث را از نظام های اعتماد متقابل آغاز می نماید که کمتر از همه به مثال های سطح کلان ربط دارد اما دارای ویژگی های سیستمی مهمی ست.
۹. رفتار جمعی
در این فصل کلمن نوعی کارکرد نظام مند را درنظر می گیرد که آشتی دادن آن به ویژه با بنیاد خردی که نظریه این کتاب بر آن استوار است دشوار به نظر می رسد. بیشتر نظریه پردازان رفتار جمعی ، فرد را کانون هیجان، بدون ذره ای عقلانیت نشان داده اند. بدیهی ست دلیل مفهوم اخیر را بتوان در التقاط گرایی موجود در بنیاد خرد نظریه جامعه شناختی دانست. نوع آرمانی دیوان سالاری به گونه ای تصور شده است که تنها دارای کنشگری هدفمند در راس ساختار سلسله مراتبی است، و بقیه ساختار توسط موجوداتی اشغال شده است که چندان تفاوتی با اجزا یک ماشین ندارند. این فصل ، توضیح سیستمی را با این ویژگی که سیستم صرفا انبوهی از افراد با ویژگی های یکسان است در نظر می گیرد.
۱۰. تقاضا برای هنجارهای موثر
نکته ای که فصل ده به آن می پردازد هنجارهای اجتماعی ست. مفهومی که در جامعه شناسی مسلم فرض می شود. کلمن به دنبال توضیح چیستی، چرایی و چگونگی هنجارهای اجتماعی بوده که آن را در ذیل دو شرط بیان می کند. یکی وضعیتی ست که در آن تقاضا برای هنجارهای موثر به وجود می آید. دیگری وضعیتی ست که در آن تقاضا برآورده می شود.
۱۱. ایجاد هنجارهای موثر
این فصل در ادامه فصل پیشین بوده است. و به دنبال پاسخ گویی به این پرسش است که از علاقه به پیدایش هنجار تا وجود واقعی هنجاری که با ضمانتهای اجرایی حمایت می شود انتظار داریم که چه چیزی را به دست آوریم؟ در فصل قبل، کلمن شرایطی را که به تقاضا برای هنجار منجر می شود، بررسی کرد. یعنی شرایطی که موجب پیدایش علاقه برای ایجاد هنجار و تحمیل ضمانتهای اجرایی برای فراهم آوردن موجبات رعایت آن می شود. اما درباره شرایطی که اجازه می دهد این تقاضا با به وجود آوردن یک هنجار و ضمانت های اجرایی تحقق یابد چیزی نگفته است.
۱۲. سرمایه اجتماعی
چیزی که در این فصل با عنوان سرمایه اجتماعی از آن یاد می شود در واقع همان منابعی ست که افراد در دسترس خود دارند. مجموع منابعی که در ذات روابط خانوادگی و سازمان اجتماعی جامعه وجود دارد و برای رشد شناختی یا اجتماعی کودک یا جوان سودمند است.
جمع بندی:
کتاب مورد نظر توسط خود نویسنده به مرتن هدیه داده شد و می توان در تمامی طول مسیر نوشتاری تاثیراتی که این عالم اجتماعی بر نویسنده داشته را مشاهده کرد. تاثیری که درباره نظریه کنش داشته است. در این کتاب می توان جملاتی که در آن کنشگر فاعل یا موضوع کنش است، یا مالک چیزی به نظر می رسد، در سراسر متن مشاهده نمود. در آخر هم باید گفت که این کتاب به دلیل ترجمه ناقص منبع اصلی، منابع پایانی ندارد.