پوگام، س.، ۱۳۹۳، ۱۰۰ واژهی کلیدی جامعهشناسی، ترجمهی عبدالحسین نیکگهر، تهران: نشر فرهنگ معاصر
این کتاب، دربرگیرندهی شرحی بر صد واژهی پرکاربرد درجامعهشناسی است که خواندنش برای دانشجویان و علاقهمندان به علم اجتماعی و مفاهیم آن میتواند راهگشا باشد. این کتاب صرفاً یک واژهنامه نیست که لغات را معنا کرده باشد، بلکه بیشتر چیزی مانند یک درآمد بر جامعهشناسی یا یک کتاب مبانی است. اگرچه حجم کمی دارد ولی به سبب توجهی که در انتخاب واژگان شدهاست، راهنمای خوبی است.
نوشتههای مرتبط
«برای گزینش و نگارش مدخلهای این کتاب راهنما، بیست و یک تن جامعهشناس عضو هیئت تحریریه مجلهی جامعهشناسی، چند بار دور هم جمع شدند. آنان ضمن تعیین خطی مشی این مجله با مخاطبان عمومی، این کتاب را نیز نوشتند. بدینسان این صد واژه از همفکری پویای هیئت تحریریهی مجلهی جامعهشناسی برخوردار شدهاند که بیشتر آنان از جامعهشناسان جوانی تشکیل شدهاست که دغدغهی عبور از اختلاف مکتبها و روشهایی را دارند که در جریان دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ پدیدار شدهاند و طرفدار رویکردی کثرتگرا و پاسخگو در رشتهی جامعهشناسیاند.»
واژگان کتاب در بخشهای گوناگون طبقهبندی شدهاست. بخش نخست، با عنوان نگرش، واژههایی را معرفی میکند که دیدگاه و شیوهی تفکر پژوهشگر را توضیح میدهند. این بخش به دستگاه فکری جامعهشناس بازمیگردد و کند و کاوهای نظری را توضیح میدهد. واژگانی مثل بازتابندگی، بررسی پیمایشی، پارادایم، تفسیر، تفهم، عینیسازی، فرضیه و… در این بخش جای دارد.
بخش دوم، روشها، چنانکه از نامش برمیآید به شرح انواع روشهایی میپردازد که در پژوهشها به کار گرفته میشوند و نام آنها پر کاربرد است. هم روشهای کمی مانند: تحلیل طولی، تحلیل کمی، متغیر، مدلسازی و… و هم روشهای کیفی مانند: مشاهده، مصاحبه، مردمنگاری و… در ذیل این بخش گنجانده شدهاند.
شرح واژگان کتاب موجزند و اغلب از دو صفحه فراتر نمیروند، اما در آن، اشارات به نظریهپردازان در آن زمینهی خاص وجود دارد، سعی شده نگاهی تاریخی به واژهها وجود داشته باشد و در کلماتی که مربوط به حوزهی علوم آماری است، رابطهی کاربرد واژه در آمار و جامعهشناسی مورد توجه قرار گرفته است.
در ذیل واژهی «نمونهی مثالی» آمده است:
«استفاده از نمونهی مثالی برای ماکس وبر یک «رهیافت اساسی جامعهشناختی» است. نمونهی مثالی (تیپ ایدهآل) برای وی وسیلهای برای فهم معنایی است که افراد به تجربههای واقعیشان میدهند؛ آنچه افراد را با سازمان جامعه در مرحلهای تاریخی از تحولش در ارتباط میگذارد. معنای تعریف نمونهی مثالی این نیست که شکل اکثریتیاش را از دیدگاهی آماری شناسایی کرد، بلکه هدف این است که برمبنای شکلهای تاریخی جامعههای معاصر ویژگیهای عمده و عمداً ساده شدهای را که به آن معنا میدهد، تشخیص داد.»
بخش سوم، با عنوان مفاهیم، دربرگیرندهی چهل و نه واژه است و بیشترین صفحات کتاب را به خود اختصاص داده است. شرح مفاهیم جامعهشناختی، به مثابهی زبان اهالی علوم اجتماعی، واژگانی که طی تاریخ رشته، به مرور تولید یا گردآوری شده، به صورت گسترده کاربردی شده است و برای توضیح و معرفی پدیدهها و روابط گوناگون بهکار میرود؛ روابط میان انسانها با سایر افراد جامعه، سازمانها، قدرت، نهادها، فضاها و… . میتوان گفت واژگان با معانی و تاریخی که دربر دارند، شیوهی نگرش و زبان ذهن جامعهشناسان را میسازند و با این واژگان است که آنها میاندیشند.
از جمله این واژگان: اجتماع و جامعه، اجتماعیشدن، بازنماییها، بیگانگی، تحرک اجتماعی، تقسیم کار، جنسیت، دوسویگی، رابطهی اجتماعی، سلطه، شبکه، عادتواره، کجروی، کنترل اجتماعی، کنشگر، نقش، همبستگی، هویت و… هستند.
در بخش چهارم، وابستگیهای اجتماعی، به توضیح واژگانی پرداختهاست که پیوندهای اجتماعی را به شیوههای گوناگون موجب میشوند؛ به نحوی که موجودیت فرد در جامعه را با ویژگیها، مسؤلیتها و مقتضیات خود، معنا میبخشند و همچنین موجودیت جامعه را به مثابهی پدیدهای متشکل از افراد نشان میدهد. مانند: پایگاه، خانواده، دین، سرزمین، طبقات اجتماعی، ملت، ملیت، نژاد و قومیت و… . در ذیل واژهی «جنس» میخوانیم:
« تمایز جنسی یک فرقگذاری اجتماعی است که عموماً به رسمیت شناخته شدهاست. سنخسازی دوگانهی جنس، بدون آنکه طبیعی باشد، پاسخ به یک نیاز تاریخی و نهادی است که پیچیدگی زیستشناختی را بر حسب دورهها و محیطهای جغرافیایی کاهش میدهد. تحول معالجات پزشکی و رویهی قضایی دربارهی «نرمادهها» و دربارهی «تغییر جنس یافتهها» برآن گواهی میدهد. تقسیم به دو جنس که از لحاظ نظری میتوانسته است خنثی باشد ( هرجنس ارزش برابر با جنس دیگر داشته باشد)، با اصل رتبهبندی همراه است ( ارزشها و منابع متفاوتی به هر جنس واگذار شدهاست).»
بخش پایانی کتاب که نتیجهگیری است، به نوعی از تخصص جامعهشناسی صحبت میکند و سعی در توضیح مهارتهای مختص جامعهشناسان دارد که آنها را بهعنوان مثال، از «سیاستپیشه» متمایز میکند. این بخش شامل پنج واژه است: تعهد، جامعهشناس، دانشمند و سیاستپیشه، کارشناسی و «یک ساعت زحمت…».
از دیگر ویژگیهای کتاب، آشنا کردن خواننده با نظریهپردازان بزرگ در حوزههای مختلف علوم اجتماعی و تا حدی فهم مفاهیم اساسی دیدگاه آنهاست. این ویژگی برای تازه واردان در این حوزه میتواند کمکرسان باشد تا در مطالعات بعدی بتوانند، با توجه به رویکرد یا موضوعی که مد نظر دارند به نظریهپردازان مربوط رجوع کنند.