((چیزها از هم پراکنده می گردند؛ سررشته
امور را از هم می گسلد
نوشتههای مرتبط
محور و مرکز را دیگر یارای ایستادن و
تاب آوردن نیست؛
گویی تنها بی نظمی ، آشفتگی و هرج و مرج
بر عالم سایه افکنده است.))
ویلیام باتلر ییتس
این یک تبلیغ نیست و نگارنده هم یک مبلغ نیست.
((تبلیغات در کل معنی ندارد و تنها واجد دلالت هاست. دلالت های آن ( و رفتارهایی که تبلیغات به آن متوسل می شود) هرگز شخصی نیستند ، آن ها همگی تمایز آمیز ، فرعی و ترکیبی اند. بدین معنی که آنها به تولید صنعتی تمایزات مربوط می شوند- که به نظر من از این طریق نظام مصرف با قدرت تمام خود را تعریف می کند.))۱ (ص ۱۲۴)
ما به سوی جهانی شدن در حرکت هستیم و ناگزیر خواهیم شد که این وضعیت پست مدرن را بپذیریم . جهان شدن به تعبیر هاروی عبارت است از :
(( جهانی شدن همچنین اصطلاحی است برای توصیف آنچه « انقباض زمان و مکان» نام گرفته شده است. به سخن دیگر ، منظور از جهانی شدن این است که دنیا ظاهراً در حال کوچک شدن است .شواهد امر حکایت از این دارند که دنیا به دو شکل دارد« آب می رود» . نخست این که افزایش سرعت و طیف سفرهایی که برای انسان ها امکان پذیر شده، همراه با این حقیقت که امروزه تعداد بیشتری از انسان ها به سفر می روند، باعث گردیده است که دنیا کوچک تر به نظر آید. دو این که رسانه های الکترنیکی جدید تاثیر بسزایی در ارتباطات انسان گذاشته اند. برای مثال ، ارتباط های ما با سایر اشخاص ، دیگر بر مبنای نزدیک بودن یا دور بودن فاصله ی ما با آن ها تنظیم نمی شود، زیرا وسایل ارتباط گیری الکترونیکی ( از قبیل دورنگار [فکس]، تلفن، پست الکترونیک[ ایمیل] ، شبکه جهانی [اینترنت]) دنیای به مراتب دور تر از جرگه ی ((محلی)) خودمان برای مان دسترس پذیر ساخته اند.)) ۲ (ص ۳۱۳)
هر شخصی که اندیشه جهانی شدن را در سر می پروارند ، باید تمامی مرزها از ذهن خودش بگسلد. اندیشه میهن پرستی حتی به معنای واحد کوچک آن «ملی گرایی» ، هرگونه نژاد پرستی، هرگونه برتری جنسیت[ زن ومرد] را باید به فراموشی بسپارد تا پیش زمینه اندیشه جهانی شدن در روحیه وذهن خود پرورش بدهد.
بعضی از اندیشمندان و متفکران معتقدند که جهانی شدن حاصل و دستآورد مکتب پسامدرن می باشد. شاهد این موضوع و گواهی که جهانی شدن محصول عصر پسامدرن است، می تواند اختراع کابل های فیبری باشد که باعث تحول شگرف در این عصر شد و ارتباطات از راه دور را باخود رقم زد.
((نظریه پردازان پست مدرن با اشاره به این پدیده [ کابل های فیبر نوری] اظهار می دارند که جایگزینی سیم های مسی تلفن (دستاورد عصر مدرن) با کابل های فیبر نوری پست مدرن میزان ذخیره بار اطلاعاتی را ۲۵۰۰۰۰ برابر افزایش می دهد وسرعت انتقال اطلاعات نیز به گونه ی سرسام آور افزایش می یابد (کل مطالب و محتویات موجود در کتابخانه اکسفورد بادلین تنها ظرف ۴۲ ثانیه انتقال پیدا می کند)).۳(ص۱۲۱)
این دانش است که ما را رهنمود کرده به سوی ارتباطات و علم ارتباطات را پدید آورده است. از طریق ارتباطات با فرهنگ های متنوع و مختلف آشنا می شویم. به عنوان مثال : آشنایی با رسم و رسوم و سنتهای مردمان اولیه آمریکایی ( سرخ پوستان)، آشنایی با سنن چینی ها و ژاپنی ها، آشنایی با عقاید متفاوت که در سرزمین های دور و کهن درباره اسطوره ها، افسانه ها ، تفکر متفاوت درباره پیدایش زمین . مثال دیگری که می توان آورد ((افسانه ژاپن باستان در خصوص پیدایش زمین و آسمان که از یک تخم مرغ اولیه بوجود آمده است)).
این اطلاعات و داده ها که هر روز در دست میلیون ها انسان دست به دست در فضای مجازی می چرخد، به صورت پست های گوناگون، تصاویر و فیلم های کوتاه را ما مشاهده می کنیم.
بعضی از اندیشمندان و شارحان پست مدرن دو اصطلاح مدرنیسم و پست مدرنیسم در تقابل یکدیگر قرار می دهند و با تقابل قرار دادن یکدیگر پایان عمر عصر مدرن را تلقی می کنند و معتقدند که دوران مدرنیسم و عصر مدرنیته به پایان رسیده است. و بعضی از اندیشمندان معتقدند که پروژه پست مدرن یا پسا مدرنیسم ادامه دهنده پروژه عصر مدرن می باشد.
شاید اولین بنیاگذار و فیلسوف این عصر[پسامدرن] را بتوان فردریش نیچه تلقی کرد. می توان نیچه را با دیدگاه های خود درباره سرشت بشر، شکاکیت نسبت به جهان هستی و تردید درباره حقیقت، آغازگر این پروسه اندیشه مدار دانست. اگرچه نیچه را یک فیلسوف پوچ گرا هم تلقی می کنند. با اعلان کردن جمله معروف”خدا مرده است” از سوی نیچه، جهان اندیشه و تفکر دچار تلاطم و خروشان شد. خیل عظیمی از متفکران، اندیشمندان و فیلسوفان پس از نیچه از وی تاثیر گرفته اند. اندیشمندان پست مدرنیته هم جزی از این اعضا می باشند. با اعلان مرگ خدا ، جهان را با خلا بزرگی روبه رو شد. این خلاء اعظیم با سرگشتگی، پوچی و گمگشتگی بشر را روبه رو ساخت. نیچه که منتقد عصر روشنگری، عقلانیت، تکنولوژی مدرن و اخلاقیات جدید که همه این ها فکتورها و معیارهای هستند برای عصر مدرنیته، نتیجه می توان گرفت که نیچه فیلسوف و زبان شناس آلمانی جز اولین پایه گذاران مکتب پست مدرنیته می باشد.تاثیر گرفتن اندیشمندان و شاراحان سرشناس پست مدرنیسم همچون میشل فوکو و ژاک دریدا از نیچه گواه این موضوع فوق اشاره شده می باشد.
تمایزات مدرنیته و پست مدرنیته را بیشتر می توان در هنر و ادبیات یافت. هر چقدر در متون ادبی و هنر مدرنیسم « صورت،هدف، طرح، سلسه مراتب، حضور، تمرکز ، ژانر و ریشه » مطرح است و منقدان ساختارگرا به آن در تجزیه و تحلیل خود تاکید می ورزند و دقت و تامل دارند، ولی در متون ادبی و هنر پست مدرنیسم بالعکس آن می باشد یعنی : [ ضد صورت، بازی، شانس ، بی نظمی، غیاب براکندگی، متن و ریشه کاذب] برای منتقدان پست مدرنیست مد نظر می باشد و در هنگام نقد یک اثر و یا متن به این فاکتور توجه نشان می دهند.
عدم قطعیت، مرکزیت گریزی و نسبیت گرایی از دیگر فاکتورهای شاخص و مهم اندیشه پسامدرن می باشد.
در اینجا لازم شد که کمی درباره اصطلاح «پست مدرن» نقل و قول و با هم بازخوانی بکنیم:
((پسامدرنیسم اصطلاحی است نیست که بتوان تعریفی ساده یا سرراست از آن ارائه کرد. بزرگترین دشواری در تعریف پسامدرنیسم این است که مصداق های این اصطلاح گوناگون و متفاوت هستنذ. برای مثال پسامدرنیسم در حوزه علوم اجتماعی به دو معنا به کار می رود: یا برای توصیف یک وضع اجتماعی ( و بنابراین می توانیم بگوییم فلان جامعه با این مختصات پسامدرن است) و یا برای اشاره به طیف گسترده ای از نظریه های اجتماعی که در تحلیل این وضعیت اجتماعی پرورانده شده اند. گاه اصطلاح پسامدرنیسم نه توصیفی از یک وضعیت اجتماعی است ونه اشاره ای به یک نظر اجتماعی ، بلکه برای توصیف سبکی از هنر متاخر به کار می رود.))۴(ص۶۰)
((دیدگاه دیگر درباره پسامدرنیسم، که بویژه در حوزه ی رسانه ها طرفداران فراوانی دارد، دیدگاه بودریار است. بودریار پسامدرنیسم را وضعیتی می داند که در آن ، ایماژ یا تماثل یا فراواقعیت جای واقعیت را گرفته است. ( در بحث حاضر، غالباً اصطلاح «ایماژ» به معادل های فارسی پیشنهاد شده برای آن مرجح دانسته شده است. این معادل از قبیل «تصویر»، «نگاره» ، «انگاره»، «نقش»، « نما» ، «عکس» ، «تماثل» – همه عناصر معنای ایماژ را افاده نمی کنند. منظور از ایماژصرفاً یک عکس نیست . یک قطعه عکس در آلبوم یا تصویری که روی نمایشگر رایانه می بینیم، در ذهن بیننده یا خواننده همچنین با خوشه ای از احساسات یا پنداشت ها درباره ی یک ابژه ی خاص تداعی می شودکه مجموعاً «ایماژ» می نامیم.)
به زعم بودریار، رسانه های جمعی واقعیت را بی اثر کرده اند.ما راه تصاویری که در اینترنت می بینیم یا تصاویری که بر صفحه ی تلویزیون ظاهر می شوند، با دنیا در تماس قرار می گیریم. نقش رسانه های جمعی این است که غیاب جهان را و جایگزین شدن واقعیت با تصویر را از دیده های ما پنهان می کنند.)) ۵(ص۶۵و۶۶)
((بنابر نظریه لیوتار طی دهه های گذشته علم بخش اعظم تلاش خود را مصروف تحقیق درباره زبان، نظریات، زبان شناسی، ارتباطات، سیبرنتیک، انفورماتیک ، کامپیوتر و زبان های کامپیوتری، انباره اطلاعات، بانک داده ها (data bank) و مشکلات ترجمه از یک زبان کامپیوتر به زبان دیگر ساخته بود. لیوتار در آینده ی نه چندان دور تاثیر و تبعات بسیار مهمی دربرخواهند دانست. از این در سال ۱۹۷۴ وی اعلان می کند که هر دانش که نتوان آن را به زبان کامپیوتری در_ قالب اطلاعات کمی_ برگرداند، به هیچ وجه دوام نخواهد آورد.))۶ (ص۲۱۰)
شبکه های اجتماعی مجازی امکان شکل گیری اجتماعات جدید را از کاربران در کنار هم را فراهم کرده است و بشدت در زندگی بشر تاثیر گذار می باشد. تبادل فکر و اندیشه ، آشنایی با فرهنگ های مختلف، جابجایی اطلاعات، دسترسی آسان به اطلاعات علمی و تکنولوژی های جدیدی که فقط برای آسایش و رفاه بشر ساخته شده است که البته خود این موضوع جنبه های مثبت و نقاط منفی را با خود می تواند به همراه داشته باشد که در مطالب فعلی جای بحث و پرداختن به آن نیست و خارج از مطلب می باشد.
وبسایت ها، وبگاه ، وبلاگها همه دستآورد این عصر پسامدرنیسم و جهانی شدن هستند. دانش را در قالب داده ها و ذخایر در زبان کامپیوتر فراهم آمده است. برای مثال سایت « انسان شناسی و فرهنگ» حاصل نتیجه ارتباطات و جهانی شدن است ، که خود سایت می تواند سخن از جهانی شدن را به میان بیاورد. اندیشه های متفاوت، عقاید مختلف در حوزه علوم انسانی، فرهنگ، مسایل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و علوم اجتماعی را که به صورت صفحات مجزا نمایان هستند.در این سایت از تمامی جهان اساتید، نویسندگان، روشنفکران، منتقدان و… گرد هم جمع شده اند که بنویسند و با نوشتن خود پیام اینکه می توان در یک « دهکده جهانی » زندگی کرد به گوش همگی برسانند.
۱- بودریار، ژان ، جامعه مصرفی، ترجمه پیروز ایزدی، تهران : نشرثالث، چاپ دوم (۱۳۸۹)
۲- استوری جان، مطالعات فرهنگی درباره فرهنگ عامه، ترجمه حسین پاینده، تهران: نشر آگه، ۱۳۸۶
۳- نوذری حسینعلی، صورتبندی مدرنیته و پست مدرنیته، تهران: انتشارات نقش جهان، چاپ سوم ۱۳۸۸
۴- پاینده، حسین، نقد ادبی و دموکراسی، تهران : انتشارات نیلوفر، چاپ دوم ۱۳۸۸
۵- همان، ص ۶۵
۶- نوذری حسینعلی، صورتبندی مدرنیته و پست مدرنیته، تهران: انتشارات نقش جهان، چاپ سوم ۱۳۸۸
محسن نوزعیم
کارشناسی ارشد علوم سیاسی