عاطفه اولیایی
کوشش ترامپ در ایفای نقش بزرگ دریابد چندان موفق نبوده و ایالات متحده چون کشتی بی لنگر «کژ می شود و مژ می شود».
نوشتههای مرتبط
سخن از عدم تعادل روحی ترامپ، به زودی پس از انتخاب وی همه گیر شد. در ابتدا، روان شناسان، با توسل به بهانه ی پیروی از سنجیده روی حرفه ای، از ابراز عقیده به طور علنی و در رسانه ها خودداری می کردند ِ اما حالا دیگر، اعلام عدم ثبات و تعادل روحی وی از اقصا نقاط کشورمی رسد، زیرا که گروهی از روان پزشکان وارد عرصه کنشگری شده اند. مشاوران و کارمندان نزدیکان وی، از کاخ سفیدی واچیده و آشفته صحبت و گله دارند.. سیاست ها و سخنان ترامپ، به بهترین وجهی بر جنون وی شهادت می دهند:
چند روز گذشته طی جلسه ای با سران ارتش، در خواست افزایشی ده برابر برای تسلیحات اتمی کرد، در حالی که هم اکنون ۴۰۰۰ کلاهک هسته ای آماده آتش اند. پس از این جلسه بود که تیلرسن وی را کودن خواند. این خبر ار رسانه ها پخش شد و ترامپ هم تهدید به لغو اجازه رسانه ای را کرد که خبر فحاشی تیلرسن به ترامپ را پخش کرده بود. ترامپ امروز اعلام کرد که اگر چه از قرارداد هسته ای با ایران خارج نخواهد شد ، در نظر دارد به نقائص آن بپردازد. هفته پیش تهدید جنگ با کره را باز تکرار کرد و توجیه آن چنین بود که طی ۲۵ سال گذشته، هیج رسیس جمهوری نتوانسته است گره مشکل کره را بگشاید و« فقط یک راه حل وجود دارد.» چند روز قبل از آن هم ایراز کرده بود که « اوضاع فعلی، آرامش قبل از طوفان» است. تو گویی امسال به اندازه کافی طوفان ( ده بار) به جان مردم چنگ نینداخته است! وقتی خبرنگاران پرسیدند که منظورش آیا جنگ با کره است، طبق معمول و از آن جا که خود نیز نمی داند، آن ها را به آینده حواله داد: « خودتان خواهید دید» و البته شاهکار های سیاسی ترامپ ، منحصر به این موارد نیست.
سخن نه تنها از خطر برای ایلات متحده که برای دنیاست. چامسکی حزب جمهوری خواه را خطری برای ادامه حیات بشریت می داند. ترامپ که از عدم آگاهیش از سیاست به خود می بالید، تحت فشار «واقعیت کاخ سفید» ( طبق پیش بینی اوباما) ، خود نیز مانند اوضاع کاخ سفید، در شرف از هم گسستن است. وی چنان در خود چنبر زده که رابطه اش را با واقعیت بیش از پیش از دست داده است. خود را محور عالم دیده و نیاز های جامعه را از زاویه تنگ نیاز ها و احساست خود بر می آورد. و خطر نیر در همین امر نهفته است.
خطر مورد کره شملی نباید نا دیده گرفته شود زیرا که دو رهیر، که همجو نیمه دیگر هم اند، در واقع برای نابودی میلیون ها خط و نشان می کشند. آیا سنگی است بزرگ و علامت نزدن؟ مطمئنا نیروی اتمی، مشکل بزرگی سنگ را حل کرده است … ترامپ که در طول زندگی خود غرق فرهنگ سلبریتی بوده است ، امروزه نیز به عنوان «رئیس جمهور» بسیار دغدغه محبوبیت خود را دارد. عدم کارایی در جلب حمایت توده ها و از دست دادن پایه ها، وی را متوسل به تسلیحات اتمی کرده است تا ضعف خود را پس تهیدید به استفاده از آن پنهان کند. ترامپ، این ایر مشاور املاک، که ثروت خود را به علت ثبات جامعه انباشه است ، اکنون هسته ای شده است، و به افراط هم! و البته در تله دور باطل مسابقه تسلیحات سرگردان است. و این خطری جهانی است.
رابطه ترامپ را با واقعیت ، همان طور که ذکر شد، از زایه در خود چنبره زدنش رقم خورده است. شاید به همین دلیل است که توانایی همدردی ندارد. و به گفته ی هانری ژیرو، «شیفته سنگدلی» است. به جای دلجویی از مردم بلازده پورتوریکو، که اکنون بری از آب و برق هستند، به شماتت آن ها پرداخت که « زیاده طلبی نکتید» و « نیرو های کمکی دیر یا زود باید از جزیره خارج شوند.» و این در حالی است به علت نوشیدن آب آلوده، بزرگ و کوچک جان می دهند. چنین رفتاری ویژه روان پریشان است. اما خطر در این است که ترامپ آن قدر روان پریش نیست ( یا به نظر نمی آید) که از کار برکنار شود. یا لااقل تا وقتی زمان برکناریش نرسیده، همچنان انگشت بر دکمه تسلیحات اتمی دارد. و این خطری جهانی است.
نشانه دیگر روان پریشی ترامپ را در نحوه برخوردش به بحران دانسته اند. با آن که، جز با سرگرم کردن و اجبار مردم به تعامل با بحران ، نمی تواند در مقام خود دوام آورد، خود از مدیریت بحرانی که بر او وارد می شود عاجز است.این مواقع، راهکرد وی در حمله به دیگری و از ست دادن اختیار بر خود است. تسلط بر خود، لازمه مقام ریاست جمهوری است که با دنیا در تعامل است و ترامپ بری از آن است. و این خطری جهانی است.
رؤسای جمهور اخذ تصمیم می کنند. تصمیمات آن ها به تدریج عادی و تبدیل به هنجار می شود یعنی واقعیتی قابل قبول و مثالی قابل پیروی، پس واقعیت سازاند. اما ترامپ چه رفتار هایی را هنجار می کند؟ چه نوع واقعیتی می سازد؟ واقعیتت سنگدلی، انواع خشونت، انواع تجاوز، قلدری، به حاشیه راندن بی قدرتان، پیشنهاد به ژاپن و کره جنوبی در ساخت بمب اتمی برای دفاع از خود ( به جای نکیه بر ایالات متحده)، صحبت از« آرامش قبل از طوفان » ، «خشم و آتش» و … و این خطری جهانی است.
این روز ها در اخبار می شنویم که کنگره و پارلمانی در دست دمکرات ها، عامل ثبات جامعه است. آیا این زمزمه کوبیدن راهی سیاسی برای برکناری ترامپ است؟ و نیر صحیت از الحاقیه ۲۵ قانون اساسی است که طبق آن رئیس جمهور را نه از طریق استیضاح، بلکه با رآی کابینه و شهادت معاون رئیس جهمور به عدم لیاقت وی می توان برکنار کرد. در عین حال ترامپ با تصمیمات غیر قانونی ، تمایلش به برکناری مولر،و با اثبات نداخل روسیه در انتخابات و همکاری ترامپ و دار و دسته اش با روسیه ، می تواند به بحرانی دامن زند که رشته از دست خود وی به در رود. زمزمه ای دیگر توانایی ترامپ را درک قدرت تخریب و مدیریت این ویرانگر ترین اسلحه تاریخ بشریت را به سؤال می کشد. و این خطری جهانی است.
کنگره در صدد گذراندن قانونی است که مانع رئیس جمهور از شروع جنگ اتمی بدون اعلام موافقت کنگره می شود. برای محکم کاری، موافت وزیر دفاع و وزیر خارجه را نیزبر شرط اول اضافه خواهند کرد. قانون فعلی در ۱۹۴۶ ، یعنی زمانی که از جنگ طلبی ژنرال ها واهمه داشتند تصویب شد، اما امروز، این ژنرال ها هستند که از یک غیر نظامی وحشت دارند. اما معلوم نیست اگر پای ژنرال ها به جنگ کشیده شده و منفعی از آن عایدشان شودِ با آن همراه نشوند. مانند آنچه در ویتنام اتفاق افتاد. ویتنام را کندی، با هوش ترین» رئیس جمهور آمریکا با مخالفت ارتش شروع کرد و به زودی، دیگر نیازی به نگرانی از عدم همکاری ارتش نبود. این روند ی است ممکن. و این خطری جهانی است. و این خطری جهانی است.
و بالاخره، اشغال مقام ریاست جمهوری توسط شخصی مانند ترامپ، معیار ها را در عرصه سیاسی پائین می آورد نه تنها در ایالات متحده بلکه در سراسر جهان.
أخرین کاهی که کمر این شتر را می شکند چه زمانی و چه عاملی اضافه می کند؟ آیا گروه روان پزشکان متعهد، با مشروعیت حرفه ای خود، قادر خواهند شد کنگره را قانع به برکناری ترامپ از راه انتخابات کرده و از جنگ جهانی سوم جلوکیری کنند؟ در غیر این صورت، این خطری جهانی است.
***************************************
انتشار هر بخشی از این نوشته بدون تماس با مترجم ممنوع و موجب پیگرد قانونی است. بخش هایی از متن بدون خدشه به محتوی آن حذف شده اند. متن کامل به صورت کتاب منتشر خواهد شد.