انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

باشگاه های ورزشی زنانه: از دود عود تا پزشکی سنتی

باشگاه های ورزشی زنانه از جمله معدود فضاهایی در ایران است که زنان در آن آزادی و اختیار عمل بالایی دارند. به دلیل جنسیتی بودن این فضاها و محدودیت­ های موجود در بیشتر باشگاه ها در به همراه آوردن کودکان، زنان زمان سپری شده در باشگاه را تنها برای خود و به شکل دلخواه خود صرف می کنند. اما این که آیا این زمان صرف ارتقای سلامت می شود جای بحث دارد…به نظر می رسد به دلیل نبودن سازوکارهای تفریحی و سرگرمی مناسب در شهر که صرفا به زنان اختصاص یافته باشد (منظور فضاهایی نیست که مخصوص خانواده ها ساخته می شود و هدف اش عموما سرگرم کردن بچه ها در فضایی امن است و برچسب زنانه را نیز به دلیل ارتباط با خانواده به همراه دارد)، باشگاه های ورزشی تغییر ماهیت داده و به فضاهایی برای سرگرمی و وقت گذرانی بدل شده باشد.

مشاهده ی من از باشگاه هایی که تجربه کرده ام، نشان می دهد که بسیاری از زنان، باشگاه ورزشی را نه جایی برای بهبود وضعیت سلامتی بلکه مکانی برای کمک به لاغری (نه حتا لزوما تناسب اندام) و یا وقت گذرانی با دوستان می پندارند.

گروهی از مراجعه کنندگان معمولا از مربی ها انتظار دارند که رژیم های غذایی و مکمل هایی را هم در کنار برنامه های فعالیت ورزشی پیشنهاد بدهند آنان را به بدن ایده ال نزدیک کند. در بسیاری از باشگاه های ورزشی زنانه صحبت کردن از قرص های لاغری (گیاهی یا شیمیایی) دور از ذهن نیست. اگرچه بسیاری از مربیان فعال در باشگاه ها از رژیم های مخصوص بدنسازی اطلاع دارند، اما ارائه ی رژیم غذایی برای لاغری نیازمند دستور مستقیم پزشک متخصص تغذیه است. به علاوه بسیاری از موادی که تحت عنوان گیاهی به مصرف کنندگان داده می شود، حاوی مواد شیمیایی است.

در این میان برخی دستور تهیه ی غذاهای مختلف را هم با هم رد و بدل می کنند. این شاید سالم ترین بخش صحبت پیرامون مواد غذایی در باشگاه ها باشد ولی این دستورها هم عموما کارشناسانه نیست. چیزی که در این میان فراموش می شود، عموما سلامتی و داشتن بدنی سالم (به جای لاغر، استخوانی، متناسب، بدون چربی و …) است. توصیه ی دم نوش ها و گیاهان دارویی شاید مضرات مواد شیمیایی را نداشته باشد، ولی انجام این دستورها عموما کارکردهای مثبت مورد انتظار را هم به همراه ندارد.

گروهی دیگر هم وجود دارند که با دوستان و نزدیکان خود به باشگاه های ورزشی مراجعه می کنند. این گروه باشگاه را به عنوان مکانی برای تفریح و وقت گذرانی می شناسند. این افراد با بهترین لباس ها و آرایش خود به باشگاه مراجعه می کنند، توصیه های زیبایی به دیگران می دهند و عموما در طول مدتی که در باشگاه سپری می کنند بیش از ورزش کردن، به گفت و گو مشغولند (که معمولا به دلیل پخش شدن موسیقی در باشگاه ها باید با صدای بسیار بلند صورت گیرد). سر صحبت را باز کردن با اطرافیان و دوست یابی هم کارکرد دیگر این مکان هاست.

برخی دیگر زمان خود را مشغول به بحث با مربی در مورد مشکلات و دردهای جسمانی خود می گذرانند و از او انتظار دارند ورزش هایی به آن ها توصیه کند که این دردها و مشکلات را ریشه کن کند. برخی مراجعه کنندگان هم بین خودشان توصیه های پزشکی رد و بدل می کنند و گاهی حتا برای هم دارو تجویز می کنند.

اما مساله تنها در نگاه غیر اصولی مشتریان به چنین فضاهایی خلاصه نمی شود. نگرش مسئولان و مربیان هم گاه در راستای سلامتی مشتریان نیست.

چند روز پیش، هنگام ورزش متوجه شدم که دود بدبویی فضای باشگاه را پر کرده و با دنبال کردن دود فهمیدم که مربی و مسئول باشگاه عود معطر روشن کرده اند. وقتی در مورد علت این کار از آن ها سوال کردم به خاصیت بوزدایی و خواص پزشکی دود عود اشاره کردند. من پیش از این در مورد آسیب های جسمانی مصرف عود در اجتماعاتی که آن را به شکل مناسکی در مناسک مذهبی استفاده می کنند، متنی را خوانده بودم (کافی است ویکی پدیای انگلیسی (بخش فارسی آن فقط یک پاراگراف متن بدون رفرنس علمی است) را باز کنید تا فهرستی از مطالعات پزشکی روی این ماده را که بسیاری از آن ها (نه تمام شان) مضرات قرار گرفتن در معرض آن را نشان داده اند بیابید). ضمن این که بوی عود اگرچه برای مسئولان باشگاه خوشایند بود، برای من بسیار ناخوشایند بود. سعی کردم در مورد این مساله با آن ها صحبت کنم ولی نتوانستم قانع شان کنم. چندی بعد وقتی به خانه برگشتم تلاش کردم مطلبی در مورد آسیب های پزشکی عود در اینترنت پیدا کنم. هرچند متون انگلیسی در مورد مضرات جسمانی آن وجود دارد، ولی متاسفانه چنین منبعی را به فارسی پیدا نکردم. اگرچه شاید شواهد کافی برای مضر بودن دود عود برای سلامتی وجود نداشته باشد، ولی قطعا شواهد کافی برای مفید بودن آن، آن هم در محیط ورزشی نیز وجود ندارد.

برنامه های ورزشی که مربیان در اختیار مشتریان قرار می دهند نیز خالی از اشکال نیست. اگرچه بدنسازی برای تقویت ماهیچه های بدن و افزایش قدرت بدنی است (که ممکن است خود به خود به برخی برداشت ها از مفهوم زیبایی هم بینجامد)، ولی این تقویت و حجیم شدن هم باید یک روال اصولی را طی کند و با سبک زندگی مشتریان هم راستا باشد. ضمن این که حجیم شدن و بزرگ شدن ماهیچه ها لزوما به معنی سلامتی بدنی نیست. بزرگ شدن ماهیچه ها در بدن به کاهش انعطاف پذیر و سرعت فعالیت بدنی منجر می شود. مثال بارزش زیبای اندام هایی هستند که حجم غیرعقلانی ای عضله دارند و حتا نمی توانند صد متر بدوند! برنامه های سنگینی که به مشتریان داده می شود و اصرار برخی مربیان مبنی بر ارائه ی تمرین های سنگین نشان از یک نگرش تک بعدی به بدنسازی است.

به علاوه درصد بسیار بالایی از مشتریان باشگاه ها قرار نیست در مسابقات زیبایی اندام شرکت کنند و هدف شان از ورزش این نیست که در نهایت به تصاویر اغراق شده ای که عموما روی دیوارهای باشگاه ها هست شبیه شوند. این مساله به خصوص در مورد زنان خیلی جدی تر است. این البته تا حد زیادی ناشی از برداشت های عامه از مفهوم زیبایی در زنان است. اساسا معیارهای زیبایی زنانه درشتی، سفتی و عضلانی بودن بدن را در بر نمی گیرد.

در مجموع به نظر می رسد که دست کم در برخی از باشگاه های ورزشی زنانه کارکرد بهبود و ارتقای سلامت آخرین گزینه ی مورد توجه مصرف کنندگان و گردانندگان باشگاه ها است.

ایمیل نویسنده:

rahbari.umz@gmail.com