لابراتوار انجمن بین المللی جامعه شناسی برای دانشجویان دکتری منتخب جهان در اواسط تا اواخر جولای سال ۲۰۱۳ در کمپ مرکزی دانشگاه سیدنی – استرالیا برگزار شد. موضوع این لابراتوار «به سوی جامعه شناسی جهانی» بود. سرپرستی برگزاری این لابراتوار که با همکاری انجمن بین المللی جامعه شناسی و دانشگاه سیدنی برگزار گشت توسط پروفسور رابرت وان کریکن، ریاست انجمن جامعه شناسی استرالیا صورت گرفت. لابراتوار در روزهای ۱۵ تا ۲۱ جولای در کمپ اصلی دانشگاه سیدنی برگزار شد. از میان ۶۹ دانشجوی دکتری جامعه شناسی از تمام جهان، ۱۲ دانشجو برای شرکت در این لابراتوار دعوت شدند. دانشجویان منتخب از دانشگاه های اروپا (فنلاند، اسکاتلند، لهستان، هلند و ایرلند)، آسیا (ایران، هندوستان)، آمریکا (پورتوریکو) و دانشگاه های ملبورن و سیدنی استرالیا بودند.
برنامه های لابراتوار عبارت بود از یک کارگاه، چهار سخنرانی توسط اساتید برتر جامعه شناسی جهان، ۱۲ سخنرانی توسط دانشجویان دکتری انتخاب شده و یک بحث نهایی در ارتباط با موضوع اصلی این لابراتوار «جامعه شناسی جهانی». اساتید دعوت شده جهت سخنرانی در این لابراتوار از دانشگاه سیدنی (دکتر رابرت وان کریکن، دکتر کریستین اینگلیس)، دانشگاه ملبورن (دکتر ریون کانل، دکتر کاتریونا الدر)، دانشگاه ملی سنگاپور (دکتر وینیتا سینا) و دانشگاه مردین (دکتر دیلک چیندولو) در کشور ترکیه بودند.
نوشتههای مرتبط
برای مشاهده ی لیست دانشجویان شرکت کننده در این لابراتوار و موضاعات پایان نامه و سخنرانی های انجام شده توسط آنها به صفحهی دوازدهمین لابراتوار دکتری انجمن جامعه شناسی جهان در سایت انجمن جامعه شناسی بین المللی به آدرس زیر مراجعه کنید:
http://www.isa-sociology.org/isa_lab.htm
در این نوشتار، با تکیه بر مشاهدات خود در این لابراتوار و بحث های متعددی که پیرامون مساله ی جهانی شدن جامعه شناسی و معضلات و تنگناهای پیش روی آن در جهان انجام دادیم، به برخی تفاوت های موجود میان روندها و رویکردهای جامعه شناسی در ایران و سایر کشورهای جهان، به خصوص در مورد نگارش پایان نامه ی کارشناسی ارشد و دکتری اشاره خواهم کرد. مشاهدات من بدین شرح است:
انتخاب موضوع بخش مهمی از انجام کار پایان نامه در تحصیلات تکمیلی است. بخشی که به اعتقاد بسیاری از بزرگان علوم اجتماعی از جمله وبر، فرد می تواند بیش از سایر بخش های پژوهش اش نظر شخصی و سلیقه ی خود را در آن وارد کند. انتخاب یک موضوع که مورد علاقه ی محقق باشد، او را به انجام درست و به دست آوردن نتایج کنجکاوتر و کوشاتر می سازد. بسیاری از دانشجویان تحصیلات تکمیلی در ایران با مساله ی انتخاب موضوع دست و پنجه نرم کرده اند. من در دوره ی کارشناسی ارشد تجربه ی رد موضوع پایان نامه را داشته ام و بسیاری از دوستان وهمکاران را می شناسم که یا موضوع مورد علاقه شان رد شده یا در نهایت عنوان پایان نامه شان را تغییر داده اند. ایراداتی که از موضوعات پایان نامه مطرح می شود در بسیاری موارد علمی است و شاید در اکثر موارد موجه. اما مسائلی از قبیل تنگ دامنه بودن و حساس بودن موضوع هم گاهی باعث رد شدن پروپوزال می شود. این چیزی است که من در مورد رساله های دکتری ارائه شده در لابراتوار استرالیا مشاهده نکردم و هیچ یک از داوران انجمن چنین ایراداتی بر رساله ها وارد نکرد. برای نمونه یکی از دانشجویان پورتوریکویی رساله ی خود را بر اتنوگرافی تاریخی یک حرکت دانشجویی چند روزه در یک دانشگاه پورتوریکو متمرکز کرده بود. او با استفاده از فیلم، عکس و مصاحبه وقایع رخ داده در این حرکت و جنبه ی زیبایی شناسانه ی آن را بررسی کرده بود. این موضوع که محدوده ی زمانی و مکانی بسیار کوچکی را در بر می گرفت و هیچ بررسی تطبیقی ای را شامل نمی شد به دلیل موضوع بکر و رویکرد روش شناختی اش (که اتفاقا در ادامه به آن هم اشاره خواهم کرد) بسیار مورد استقبال اساتید انجمن قرار گرفت. در مورد مساله ی حساسیت موضوع نیز به نظرم رسید که اتفاقا یک مساله ی حساس (مانند مسائل جنسی/جنسیتی و سیاستی) با استقبال و ترغیب بیشتری در دانشگاه ها مواجه می شود.
روش تحقیق در ایران در رشته های علوم اجتماعی، به خصوص در جامعه شناسی به پیمایش منحصر شده است. هر چند به نظر می رسد رویکرد دانشگاه ها و برخی اساتید نسبت به این مساله در سال های اخیر تغییر کرده باشد ولی هنوز سلطه ی روش های کمی بر علوم اجتماعی احساس می شود. این مساله در پایان نامه ها کاملا محسوس است. پایان نامه ای که جداول پیچیده و در هم با انواع رگرسیون و ضرایب گزارش نکرده باشد «به لحاظ روش شناختی ضعیف» قلمداد می شود. این در حالی است که از ۱۲ پایان نامه ی دکتری ارائه شده در لابراتوار ۶ پایان نامه از تکنیک های کیفی متعددی از قبیل اتنوگرافی، مصاحبه های فردی، داستان زندگی، نظریه ی زمینه ای و گروه متمرکز استفاده کرده بودند. ۱ پایان نامه کاملا اسنادی – تاریخی بود. ۲ بررسی ترکیبی از روش های کیفی و تاریخی را استفاده کرده بودند و ۳ پایان نامه از جمله پایان نامه ی من از روش های پیچیده ی آماری استفاده کرده بود. با توجه به این که این گروه ۱۲ نفره از دانشجویان دکتری نماینده ی دانشجویان دکتری علوم اجتماعی از سراسر جهان بودند به نظر می رسد که سلطه ی روش های کمی و پیمایشی در ایران بیش از نقاط دیگر جهان باشد. نکته ی جالب تر این که کارگاه روش شناسی برگزار شده در لابراتوار که توسط دکتر دیلک چیندولو از دانشگاه مردین ترکیه برگزار شد در مورد روش گروه متمرکز و استفاده از تکنیک های مختلف مصاحبه ارائه گشت.
تاکید بر مساله ها و مشکلات جامعه در مقالات و پژوهش های انجام شده در ایران هم موضوع جالب توجه دیگری است. چیزی که در مورد پایان نامه ها، مقالات و پژوهش ها معمولا دیده می شود این است که یک مساله ی اجتماعی مورد بررسی، چیزی است که یک جایی اش می لنگد. تلاش محقق هم این است که یک مشکل را نشان دهد، یا رابطه اش را با عوامل دیگر یا زمینه بسنجد، آن را توصیف کند و اگر خیلی جلو رفت بعد از علت یابی وتحلیل، برایش راه حل نشان دهد. عموما صرف توجه به مسائل زیبایی شناختی یا تولید داده های توصیفی از فرهنگ ها و اجتماعات با هدف ثبت و ضبط کردن آن ها کمتر مورد توجه واقع شده است. شاید به همین دلیل علوم اجتماعی در ایران کمتر به سمت مردم مدار بودن حرکت کرده است چون به ادبیات، فرهنگ عامه، روزنامه ها و مجلات کثیرالانتشار و… چندان نزدیک نشده است. این مساله هرچند مانند دو مورد قبل در میان اندیشمندان و دانشگاه های کاملا عمومیت ندارد اما به نظر می رسد تا حد زیادی به واقعیت موجود در ادبیات علوم اجتماعی ایران نزدیک باشد.
بحث من در مورد مسائلی که در بالا هستم این نیست که باید این گونه باشد یا نه. تلاشم تنها این بود که برخی از تفاوت هایی را که به نظرم جالب و قابل تامل است مطرح کنم. ممکن است برخی از موارد مانند مساله محور بودن کارهای پژوهشی در ایران علل زمینه ای داشته باشد و اتفاقا در شرایط کنونی حتا به جا باشد؛ ولی خوب است در مورد تفاوت ها و شباهت های خود با دیگران دست کم بیندیشیم در مورد چرایی وجودشان علت یابی کنیم و جایی اگر احساس کردیم این مسائل مانع رشد دانش تولید شده می شود از آن ها جلوگیری به عمل آوریم.
Ladan Rahbari is a PhD candidate in sociology and lecturer at the University of Mazandaran
Babolsar-Iran
Rahbari.ladan@gmail.com
ISA Laboratory is organized jointly with the University of Sydney’s School of Social & Political Sciences, July 15-20, 2013.