تجربه های یک موزه
رضا دبیری نژاد – نگار ساقریچی
نوشتههای مرتبط
درآمد:
شاید امروزه بسیاری از موضوعات بدیهی به نظر بیایند اما گذشته این موضوعات و چالش هایی که برای بشر داشته اند از مهمترین دغدغه موزه هاست. از این رو موزه ها بر مبنای داده های خود دست به انتخاب مب زنند، انتخابی که هم سبب گردآوری آثار یعنی آثار شاخص تحول ساز می شوند و از بین آثار موجودشان نیز تلاش می کنند در فرصت هایی سیر این تحول ها و روایت های پیشینی آنها را عرضه کنند.
تشریح الابدان نام نمایشگاهی بود با موضوعی که قرنها محل بحث و جدل بود چرا که در اغلب ادیان کالبدشناسی امری غیرشرعی محسوب میشد و با کسانی که اقدام به کالبدشکافی میکردند به شدت برخورد میشد. کتابخانه و موزه ملی ملک اما به این ممنوعه از منظر یکی از نسخههای خطی موجود در گنجینه خود در قالب نمایشگاهی با عنوان سراچه تن نگریست.
آنگونه که مسعود کثیری و یوسف بیگ باباپور به نقل از ابن نفیس مینویسند به دلیل ممنوعیتی که در قوانین شرعی پیشبینی شده و احساسات محبتآمیزی که در وجود ما نهفته است کالبدشکافی در آیین اسلام در ایران منع شده است. کثیری در کتاب خود با عنوان نسخه خطی تشریح اولین یافتههای مسلمانان در خصوص کالبد را معطوف به نوشتههای جالینوس میداند که یوحنا بن ماسویه از یونانی به سریانی ترجمه کرده بود. تا زمان نگارش کتاب تشریح الابدان در خصوص کالبد شناسی و کالبدشکافی تغییر شگرفی در نظریههای دانشمندان مسلمان نمیبینیم اما کتاب مذکور تحولی جدی در زمینه این دانش محسوب میشود.
منصور بن محمد بن احمد بن یوسف بن الیاس شیرازی در یکی از سرشناستر خاندانهای اطبا برجسته ایران در قرن ۸ هجری قمری متولد شد و آنگونه که از نوشته مقدمه کتاب کفایه مجاهدیه وی مشخص است، خود را اختصاصاً طبیب میدانسته. وی در زمان خود پزشکی سرشناس محسوب میشد اما نگارش کتاب تشریح بدن شهرتی برای او به همراه داشت که تا قرنها بعد آوازه آن در سراسر دنیا برجای ماند.
نسخه خطی تشریح بدن یا همان تشریح الابدان که نویسندهاش دلیل نگارش آن را معرفت انسان ذکر میکند، از چند منظر نسخهای قابل توجه محسوب میشود؛ در نظر اول این نسخه اولین نسخه مصور شناخته شده موجود در خصوص آناتومی بدن انسان در جهان اسلام است. باید در نظر داشت که منصور طبیب شیرازی این کتاب را حدود ۱۰۰ سال پیش از تولد لیوناردو داوینچی نوشته و تصویرسازی کرده است. دیگری اینکه این کتاب به گفته کثیری دستهبندی جدید و مبتکرانهای در دانش تشریح ارایه داده است. از منظری دیگر همانگونه که مبینی و اسماعیلی در مقاله خود با عنوان ” بررسی نگارههای نسخههای خظی پزشکی تشریح الابدان” ذکر کردهاند تصاویر این کتاب در عین سادگی جسورانه بوده و نوآوریهایی در آن ها مشاهده میشود که در قرن هشتم هجری قمری، زمان نگارش نسخه اولیه کتاب، نمونه مشابهی ندارد علی رغم اینکه قرن هشتم هجری قمری یکی از دوران های کم نظیر تاریخ هنر ایران در زمینه نگارگری است همچنان این کتاب به دلیل محتوای علمی در زمره نسخههای بسیار خاص این عصر به لحاظ تصویرپردازی محسوب میشود.
منصور طبیب شیرازی رساله تشریح بدن را که در سال ۷۹۸ هجری قمری به اتمام رساند به امیرزاده پیر محمد بهادر خان نوه امیر تمیور گورکانی تقدیم میکند.
نسخه تشریح الابدان مشتمل بر شرح تقدیم، مقدمه و شش بخش در تشریح بدن انسان است. کثیری در مقاله خود مینویسد که در قسمت شرح تقدیم نویسنده پس از حمد و ثنای خدا خود را معرفی کرده و کتاب را به میرزاده پیر محمد بهادر خان تقدیم کرده است. در مقدمه نویسنده بحث مفصلی در خصوص حکمت خلق انسان را مطرح میکند. سپس کتاب وارد بخش تشریح شده و در قالب شش بخش به ترتیب به تشریح سیستم اسکلتی و استخوانبندی، سلسله اعصاب، ساختمان عضلات، سلصسله وریدها – سیاهرگها-، شریان – سرخرگها- و در نهایت آنچه او اعضای مرکب و کیفیت تولد جنین نامیده، میپردازد.
جهان بدن: به مثابه مفهوم
با توجه به همین روایت ها و داده های مرتبط به واسطه نسخه تشریح الابدان، بدن انسان از منظر تاریخی به مثابه یک موضوع انتخاب شد. همواره بدن برای انسان یک مسأله مهم بوده است، مسأله ای که پیوسته به دنبال کشف و شناخت آن بوده است. هر کشف تصویری تازه از آن ساخته است و آنگاه که تصویرش واضح نبوده است براساس دانسته ها و تصورات خویش تصویرسازی کرده است. این تصویرها روایتی فرهنگی از بدن انسان را عرضه می کنند. از این رو برای پاسخ به این پرسش که روایت فرهنگی ایرانیان از بدن انسان چه بوده است این اثر و موضوع انتخاب شد. از سوی دیگر برای ارائه تصویر همخوان با بستر فرهنگی ایرانی که بدن را تنها در ساحت کالبدی آن ندیده است، عنوان سراچه تن برگزیده شد. برای تکمیل تعبیر نام نمایشگاه و روایت فرهنگی موضوع فضای هشتی شکل که دارای گنبدی با تزیینات ایرانی بود برای فضای نمایشگاه انتخاب شد. تا ورود مخاطب به این فضا روایتگر ورود به جهان فرهنگی تلفیق شده با جهان بدن آدمی باشد. نمایشگاه سراچه تن اما به معرفی فقط مطالب این نسخه نفیس اکتفا نکرده و دانش تشریح را در پیوند با پزشکی سنتی ارایه کرد.
شرح چیدمانی نمایشگاه:
در ابتدا مخاطبان برای ورود به فضای نمایشگاه از درگاهی عبور می کردند عبور از این درگاه تمثیلی از ورود به جهان درون بدن انسان است. درگاهی که چون سایه یک آدم بود و مخاطب را در مقابل سایه ای از خود قرار می داد. در این نمایشگاه مخاطبان به درون بدن خود سفر میکردند و ویژگیهای فیزیکی خود را هم از منظر تاریخی و هم منظر علمی امروز بهتر درک میکردند. سپس مقدمهای در خصوص دانش تشریح و اهمیت کتاب تشریح الایدان ارائه می شد که جهانبینی منصور طبیب شیرازی در نگارش این کتاب را تشریح میکرد. همچنین به صورت مختصر به معرفی این دانشمند قرن هشتم هجری پرداخته شد و خلاصهای از دستاوردهای علمی وی ارایه گردید. در این جایگاه منصور طبیب شیرازی نماینده ای همه دانشمندان و فرهنگ ایرانی اسلامی در نظر گرفته شده است، اما برای اینکه بتوان اثر را از جنبه های مختلف مورد مطالعه و روایت قرار داد از شرح موضوع و مولف آن آغاز می شد.
ارزش نمایشی تشریح الابدان به نگاره های آن از بدن انسان است و نمایشگاه نیز این جنبه های نمایشی را در بخش اصلی خود قرار می دهد. در قالب شش تابلو بخشهای ششگانه نسخه تشریحالابدان همراه با تصاویر هر یک از این بخشها در این نسخه خطی معرفی شدند و هر یک از این دستگاهها از منظر کالبدشکافی و کالبدشناسی امروز نیز مورد بررسی قرار گرفتند تا تفاوت دیدگاههای منظور طبیب شیرازی و همعصرانش برای مخاطبان امروزی نمایشگاه قابل لمس شود.
از سویی دیگر برای پیوند این نسخه با دانش پزشکی اسلامی در گذشته بر روی چهار تابلو در چهار رنگ مختلف که به شکل بدن انسان بودند و از طرح نگاره های موجود در نسخه ها الهام گرفته شده است، طبایع یا مزاجها معرفی شده و ویژگیهای فیزیکی صاحبان هر یک از این مزاجها تشریح شدند تا مخاطبان بتوانند پیوند میان دانش تشریح و علم پزشکی را دریابند. اینگونه است که هر کس می تواند نسبتی از خود با داده های نمایشگاه بیابد و به کشف خود بپردازد. با شناخت طبع خود داده های دیگر نیز تزریق می شوند. اینگونه است که تابلوهای شبه آدمی همچون آینه در برابر مخاطبین قرار می گیرند.
در میانه نمایشگاه هر سه نسخه خطی موجود از کتاب تشریح الابدان که یکی متعلق به سال ۱۱۷۰ هجری قمری، دیگری استنساخ سال ۱۰۹۰ هجری قمری و نسخه سوم متعلق به قرن ۱۳ هجری قمری است و در گنجینه کتابخانه و موزه ملی ملک نگهداری میشدند به نمایش گذاشته شده بودند. اینها مستندات موضوع هستند که با نمایش به مستند ملموس تبدیل می شوند. در واقع نمایشگاه هم جهان آدمی است و همان جهان اثر، مخاطب به جهان اثر گام گذاشته و با خود آنها روبرو شده است.
کارگاهی برای تجربه نمایشگاه
هر نمایشگاه به تنهایی کامل نمی شود بلکه نیازمند رویدادهای جانبی است که از نشست های تخصصی تا برگزاری تور یا کارگاه های تخصصی امتداد می یابد. در نمایشگاه سراچه تن نیز تنها به نمایش آثار اکتفا نشد تا بتوان ادراک بهتری را برای مخاطبین مختلف فراهم کرد.
بخش بزرگی از مخاطبان نمایشگاه سراچه تن را مخاطبان گروه سنی کودک و نوجوان تشکیل میدادند. به منظور استفاده بهتر این گروه از مخاطبان از نمایشگاه کارگاهی درحاشیه آن طراحی شد. کارگاه اول ترش و شیرین نام داشت. مخاطبان این کارگاه پس از بازدید ازز نمایشگاه و آشنایی با ساختار بدن خود و مزاجهای چهارگانه در برابرگروهی از خوراکیها که در دو دسته کلی ترش و شیرین طبقهبندی شده بودند قرار گرفتند. پیش از اینکه ازشرکتکنندگان در کارگاه خواسته شود گروه خوراکی مورد علاقه خود را انتخاب کنند به آنها پرسشنامهای در خصوص علایق آنها مانند فصل مورد علاقهشان پرسیده شد که همگی به گونهای به طبع آنها ارتباط داشت. سپس از آنها خواسته شد هر یک فقط یکی از دستههای خوراکی را انتخاب کنند سپس در حالی از خوراکیهای دسته انتخابی خود میخوردند به سوالاتی درباره نمایشگاه پاسخ دادند سپس از هر یک از آنها خواسته شد به پاسخهای خود به تمامی پرسشها فکر کنند و آنها را با اطلاعات طبایع چهارگانه مقایسه کنند و نتیجه بگیرند با توجه به طعمی که انتخاب کردهاند مزاج آنها در کدام دسته از مزاجهای چهارگانه قرار میگیرد.
اگرچه تصور از موزه هایی مانند موزه ملک که بیشترین اعتبارشان نسخه های خطی است برای نمایش رویکردهای فراگیر مربوط به جنبه های هنری و ارزش های زیباشناختی آنها است اما نمایشگاهی چون سراچه تن تلاشی برای توجه به داده های مفهومی آنها بود تا بتوان داده های علمی موجود در آنها را بتوان به روایتی نمایشی و ملموس تبدیل کرد به گونه ای که مخاطبین مختلف نیز بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند و جنبه ای امروزی بیابند.
منابع:
اسماعیلی، شیدا و مهتاب مبینی. (بهار ۱۳۹۷). بررسی نگارههای نسخههای خطی پزشکی تشریح الابدان. فصلنامه نگره. سلا سیزدهم، شماره ۴۵. صص ۱۴۷-۱۶۱.
بیگباباپور، یوسف. (پاییز و زمستان ۱۳۸۱). تشریح الابدان: رساله در تشریح بدن و کیفیت اوضاع آن. آیینه میراث. سال پنجم، شماره ۲و ۳. صص ۱۰۵-۱۰۹.
کثیری، مسعود. (۱۳۸۸). تشریح الابدان منصوری. چاپ اول. اصفهان: انتشارات دانشگاه علوم پزشکی اصفهان.