انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

مراسم چای

الیزابت د. پرستیو ترجمه سعیده بوغیری- گروه بین المللی و ترجمه

مراسم چای: آموختن ریاضی کشی، ستایش زیبایی، هارمونی و دشواری. این مراسم برای بسیاری از زنان، شغلی جدید به ارمغان آورده است.
شاگردان پیش از ورود به اتاق مخصوص شانوایو(Chanoyu) – مراسم چای- باید در برابر بادبزنی که در آستانه درب ورودی قرار داده شده، تعظیم بلندبالایی انجام دهند. این بادبزن نماد شمشیری است که سامورایی ها پیش از شرکت در مراسم چای در آستانه درب پاویون قرار می دادند. در واقع مراسم چای از زمان ورود خود از چین به ژاپن توسط راهبی به نام “ایشو”، در قلمرو مخصوص مردان – در ابتدا کشیشان و اشراف و بعد بازرگانان و جنگجویان- قرار داشت. با فرارسیدن دوران “میجی” (Meiji) (1852-1912) بود که مراسم چای که مانند تمام مراسم هنری سنتی ژاپنی به دلیل گشوده شدن ناگهانی این کشور به روی فرهنگ غرب در معرض تهدید قرار گرفته بود، زنانه شد.
همسر یکی از استادان بزرگ، تدریس مراسم چای در مدرسه های دخترانه را بر عهده دارد. در طول جنگ دوم جهانی زمانی که اغلب استادان این مراسم به جنگ بسیج شدند، “هاماموتو سوشون” نخستین زنی بود که به استادی مراسم چای درآمد. امروز بیشتر مردان ژاپنی که زندانی ادارات خود شده اند، دیگر فرصت روی آوردن به “شادو” (Chado)، مراسم چای را ندارند. از آن پس هشتاد درصد شاگردان و استادان این مراسم را زنان تشکیل می دهند که شمارشان به چندصدهزار نفر می رسد. این پدیده به صورت پنهانی باقی مانده، زیرا آموزش اغلب در منزل برگزار می شود و برای اینکه اصالت این شغل بسیار سودمند حفظ شود، عموم حق ورود به جلسات آموزشی را ندارند. موثرترین ابزار استخدام آن، شیوه آگاهی دهان به دهان است، آنچه برتری شاگردان را حفظ می کند. با اینهمه جزوه راهنمایی بسیار عامیانه به شکل داستان مصور درمورد مراسم چای وجود دارد…

با تمام این احوال هنوز در راس هرم فرمانروایان این مراسم، مردان قرار دارند. استادان بزرگی که درباره اعطای گواهینامه های بسیار پرهزینه استادی تصمیم می گیرند در کیوتو، پایتخت سابق امپراطوری و فرهنگی مستقر هستند. آنان انحصار تمامی مدارس و نیز چندین میلیون شاگرد این مراسم را در دست دارند.

تمامی آنان به واسطه پانزده نسل، به استاد بزرگ سن ریکیو (Sen Rikyu) منتسب می شوند که مراسم چای را به کمال رساند. او در قرن شانزدهم می زیست و در خدمت یک ارباب قدرتمند جنگی به نام هیده یوشی (Hideyoshi) مشغول بود که برای تامین منافع خود در مراسم چای تغییراتی پدید می آورد. او به این منظور دستور برپاکردن پاویونی در میدان های جنگ را می داد و در برابر دیدگان دشمن به اجرای این مراسم می پرداخت تا با حالات آرام و آسوده خود که روانش را آرام می ساخت، دشمن را شرمگین سازد.

استاد که در سال ۱۵۸۴ به سمت مشاور ارشد امپراطور منسوب شده بود، به اعلاحضرت پیشنهاد آماده کردن چای داد. او نیز دستور داد پاویونی زرین برپا کنند و ریکیو را به عنوان رییس مراسم تعیین کرد. اما طولی نکشید که حمله ای پارانوییدی به هیده یوشی دست داد: او سن ریکیو را به هدف مسموم سازی خود با کاسه ای چای متهم و او را به مرگ محکوم کرد. بااینهمه این مرحمت را در حق او پذیرفت که مرگ وی را به دستان خود او بسپارد. به این ترتیب، روزی از روزهای سال ۱۵۹۱ سن ریکیو گرامی ترین شاگردانش را به آخرین مراسم چای دعوت کرد و در پایان، پس از نوشیدن چای با شمشیر شکم خود را شکافت.

به سال ۱۹۹۵ و شهر شیبا برگردیم: آموزش به آرامی دنبال می شود. یکی از دختران شاگرد در برابر اجاق زانو زده. او با ظرافت قوری سنگین چدنی را بلند می کند که آب در آن می جوشد و شعله را بیشتر می کند. استاد توضیح می دهد:”از آنجا که این روزها در ژاپن دیگر چوب زیادی وجود ندارد، مدرسه توکیو اجازه استفاده از آجرهای الکتریکی برای مراسم چای را به خود می دهد.” شاگرد، مقداری خاکستر مرطوب روی شعله ها می ریزد. سپس با انگشت مقداری بخور کندر به منظور معطرکردن فضا و آرامش ذهن در میان آتش می پاشد. شاگردان یک به یک در برابر ظرف کوچک حاوی پودر معطر تعظیم می کنند. آنان امضای سفالگر سازنده ظرف و هنرمندی او را می ستایند، سپس دوباره با حالتی نوستالژیک در برابر این ظرف سرامیکی ظریف تعظیم می کنند که بهای آن می تواند به چندین هزار ین برسد. چای در جعبه ای چوبی با رنگ روغن چینی به رنگ بنفش تیره و منقش به ماه بهاری در انتظار صرف شدن است. در پرده آخر، پس از صرف کیک های کوچک دارای لوبیای پخته در میان برگ درخت گیلاس، چای که کفی سبزرنگ روی آن را گرفته، صرف می شود. تمامی این مراحل زیر نگاه مهربان استاد می گذرد.
استاد، خود هنوز در حال آموختن نزد استادیست، زنی دیگر. زیرا راه مراسم چای هرگز تمام شدنی نیست. این یک ریاضت است، گونه ای خداشناسی از روی حرکات. اوکاکورا کاکوزو (Okakura Kakuzo) در اثر خود “کتاب چای” (۱۹۰۶) می نویسد: این “اقامتگاه خیال، خلاء و عدم تقارن است.” این مراسم با ذن برابری می کند. “هنر از پیش حس کردن ستاره قطبی در آسمان جنوب.” و سرانجام مراسم چای برای تمامی زنان شغلی جدید به شمار می رود.

Elisabeth D.Prasetyo
مجله Geo. شماره مخصوص ژاپن سنتی