انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

گزارش جلسه ی پخش فیلم «مادرم بلوط»

اولین جلسه ی نمایش فیلم مستند در سال تحصیلی ۱۳۹۰-۹۱ توسط انسان شناسی و فرهنگ و انجمن جامعه شناسی ایران، روز سه شنبه ۲۶ مهرماه در سالن کنفرانس انجمن جامعه شناسی برگزار شد. گزارش این جلسه که با پخش فیلم مستند «مادرم بلوط» و سخنرانی و جلسه ی پرسش و پاسخ و بحث، با حضور دکتر فیروزه سامانی، دکتر ناصر فکوهی و کارگردان فیلم برگزار شد، در ادامه می آید.

مستند «مادرم بلوط»

مادرم بلوط ، بخشی از مسائل ایجاد شده پس از آبگیری سد کارون در شمال شرقی خوزستان را با حرکت از تعدادی از افراد بومی منطقه که برای تهیه و فروش ذغال برای معاش به استفاده و تخریب درختان بلوط اقدام می کنند، تصویر می کند و تلاش می کند تا تخریب طبیعت و محیط زیست را در روندهای کسب توسعه یافتگی و تامین انرژی های مورد نیاز، از این مجرا به نمایش گذارد.

عوامل فیلم:

تصویر، فیلمنامه و کارگردانی: محمود رحمانی / تدوین،طراحی صدا و صداگذار: فرید دغاغله / دستیار کارگردان و برنامه ریز: امین سپهریان / تهیه شده در حوزه هنری خوزستان

o بخش اول : سخنرانی با موضوع تخریب محیط زیست و تبعات زیست محیطی آن

سخنرانی دکتر فیروزه سامانی ( پژوهشگر و مدرس محیط زیست)

مبحث “سدسازی” در طی سنوات اخیر به یکی از مهم ترین پروژه های عمرانی کشور با بیشترین میزان استفاده از اعتبارات این دست از پروژه ها تبدیل شده است. “سد سازی”، نه تنها در کشور ایران، بلکه در اغلب کشورهای در حال توسعه انرژی و سرمایه ی بسیاری را به خود اختصاص می دهد، این واکنش ها در برابر محیط زیست در شرایطی در کشور ما صورت می پذیرد که تامین انرژی در سراسر دنیا از راه ها و منابعی غیر از این انجام می گیرد. اما در چنین شرایطی چه پاسخی می توان به کشورهای توسعه یافته برای این سئوال که “چرا شما (کشورهای در حال توسعه) در حال صدمه زدن به محیط زیست و طبیعت از طریق انجام پروژه هایی مانند “سدسازی” هستید؟” داد، غیر از این که به صراحت گفته شود “زمانی رسیده است که کشورهای دیگر نیز، بتوانند از منابع حیاتی کشور خود برای رسیدن به پیشرفت استفاده کنند.” اما در این پاسخ نیز، باید دو نکته را به خاطر داشت؛ ۱. هنگامی که کشورهای توسعه یافته از صنعت تولید برق با استفاده از سد و نیروگاه های آبی اقدام میکردند، میزان جمعیت، شدت تخریبات زیست محیطی و تاثیرات منفی به شدتی نبوده که در حال حاضر در کشورهای در حال توسعه با آن مواجهیم؛ تاثیراتی که قطعا تخریباتی را بر جای خواهد گذاشت. ۲. در حال حاضر شرایط تغییر و پیشرفت علمی مبحث “انرژی های پاک” را مطرح کرده اند و مباحث اقتصادی با مباحث زیست محیطی ادغام شده است. در حال حاضر در جهان بحثی به نام “اقتصاد زیست محیطی” مطرح شده است، به این معنا که یک اقتصاد دان برای تصمیم گیری با یک اکولوژیست اقدام می کند. علی رغم اینکه در بسیاری از کشورها حل مسائل زیست محیطی ناشی از توسعه با این دیدگاه صورت می گیرد این امر در کشور ما بحث تازه ای است.
در سازمان حفاظت محیط زیست، در مورد پروژه های اجرایی به ارزیابی اثرات زیست محیطی می پردازند. و تخریبات ناشی از احداث این دست پروژه ها مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته و سعی بر آن است تا از شدت تخریبات کاسته شود اما متاسفانه بخشی از این ارزیابیها تا کنون به کیفیت دلخواه صورت نگرفته است و هدف نهایی تمام این پروژه ها، انجام شدن آن هاست. این در حالی است، که در فرآیند ارزیابی برای کنترل و جلوگیری از چنین اتفاقاتی تعبیه ی سیستم های جلوگیری از آسیب دیدن محیط ضروری است.
بنابراین، سرعت گرفتن به سمت بازده های اقتصادی، خدمات زیست محیطی را به شدت به چالش می کشد و از بین می برد. با توجه به این که مجتمع های زیستی به ویژه در اغلب شهرهای کوچک و بزرگ کشور ایران ، به دلیل کم آبی ، در مسیر رودخانه ها، رود دره ها و انشعابات رودخانه ها واقع شده اند، رابطه ی متقابلی میان “فرهنگ” و “طبیعت” شکل گرفته است. در فرآیند انجام پروژه ای هم چون پروژه ی سد سازی نیز، کلیه ی کنش و واکنش های محیط تحت تاثیر قرار می گیرد، که با توجه به این تاثیر می توان این سئوال را مطرح کرد که “آیا فرآیند سد سازی در شرایطی که حرکت به سمت رشد و توسعه می باشد، عملی صحیح است؟” و ” آیا ما نباید برای انجام این عمل «مکان یابی» صحیحی را اتخاذ کنیم؟”. در پاسخ، به نظر من، خلاء مسائل اقتصادی و زیستی در کشور ما هم چنان جایگاه خود را داراست و این خلاء هنوز پر نشده است و بیشترین آسیب را ما در این مرحله از تصمیم گیری هایمان به خود وارد می کنیم. در سطح مدیریت های کلان نیاز به هم فکری میان اکولوژیک، جامعه شناس، اقتصاد دان و … وجود دارد.

::

o بخش دوم: صحبت های کارگردان و صدا گذار فیلم؛ محمود رحمانی و فرید دغاغله

فرید دغاغله: بسیاری از مطالعاتی که ما برای ساخت این فیلم انجام دادیم، نمی توانستند درون فیلم گنجانده شوند. اما با توجه به این مطالعات، ما متوجه این امر شدیم که با وجود موفقیت ایرانی ها در سد سازی، جامعه ی ایرانیانی سالیانی پیش به این نتیجه رسیده بوده است که عملی مانند “سد سازی” در این کشور مفید نخواهد بود، اما در حدود ۵۰ سال پیش و بعد از کودتای ۲۸ مرداد شرکت های آمریکایی آغاز به سد سازی در این کشور کردند و این بدل به روندی شد که تا کنون ادامه پیدا کرده است.
محمود رحمانی: با تشکر از همه ی افرادی که در این جلسه شرکت دارند. در مرحله ی اولیه ی تحقیق بیش از آن که قصد پرداختن به مقوله ی سدسازی را داشته باشم، توجه خود را معطوف شرایط اجتماعی ای کرده بودم که در آن منطقه به وجود آمده است. در رابطه با مراحل ساخت فیلم، در مرحله ی تحقیق میدانی توجه من بیش از هر چیز متوجه “سدسازی” شد و این امر که سیستمی هم چون سیستم “قنات” در کشور ما می تواند کاربرد بسیار بیشتری داشته باشد. در همین راستا و پس از تحقیقات میدانی ما، برای غنی تر شدن بعد علمی به سمت کارشناسان رفتیم و تلاش کردیم از منظر خودمان به حقیقت واقف شویم. بنابراین ساختار کار ما علی رغم مسائل اجتماعی و محیط زیست در طرف سوم، سینما را در بر می گرفت که شخصیت “اسد” موجب برانگیختن کنجکاوی مخاطب می شود. هم چنین یکی از عوامل موفقیت این فیلم “مونتاژ” آن بود که به لحاظ پیوند فیلم بسیار برای آن زحمت کشیده شده است.

::

o بخش سوم: سخنرانی دکتر ناصر فکوهی

در کشور ما مبحث “اجتماعی و تاریخی” با مبحث «توسعه» پیوندی عمیق می یابد. پیش از ۵۰ الی ۶۰ سال گذشته، ایران یک کشور روستایی-عشایری بوده است که پس از پیدا کردن نفت نوعی سرمایه ی عظیم در ابتدای قرن بیستم می یابد که در سال های ۳۵-۴۰ به شکل وسیعی گسترش پیدا می کند که ما اواخر دهه ی ۴۰ و ۵۰ انفجار درآمد نفتی ای را شاهد هستیم که یکی از دلایل اقتصادی انقلاب سال ۵۷ است. به این ترتیب، جامعه ی ایرانی در طول ۵۰ سال به کلی زیر و رو می شود؛ جامعه ای که آمادگی ای برای جای دادن چنین جمعیتی در سطح شهرهای خود نداشته است، در حالی که امروز ما دارای جامعه ای کاملا شهری با نرخ رسمی ای معادل ۷۳-۷۴ درصد و نرخ واقعی ای بیش از ۹۰ درصد هستیم. بنابراین، کشوری که کاملا روستایی و عشایری بوده است به سرعت بدل به کشوری عملا شهری، با اتکاء به درآمدهای نفتی می شود. این درآمدهای نفتی، از مدارهایی عبور کردند و سیستم های شهری ای را ساختند که عمدتا در سبک زندگی انسان ها خود را منعکس می کند، که مسئله ی اصلی ای که من نیزقصد تاکید بر روی آن را دارم در همین امر است؛ مسئله صرفا در سیاست گذاری های انرژتیک نیست، که مسئله در سطح کلان و در سبک زندگی مردم ماست که این سبک، در حال به نابودی کشاندن زندگی این مردم است. دلیل این امر را می توان در عواملی هم چون کم کاری مردم ایران، داشتن بیشترین تعطیلی در میان کشورهای جهان، میزان پایین بهره وری کار و … جست و جو کرد که علت تمام این عوامل ساپورتی است که درآمد نفتی ثابت بر سیستم اجتماعی ای است نتیجه ی آن فاجعه ای است که ما می توانیم آن را ببینیم.
در حال حاضر دو امر «نابودی محیط زیست» و «نابودی میراث فرهنگی» را در کشور شاهد هستیم. بسیاری از میراث فرهنگی ما به طور کامل مدفون می شوند، به این دلیل که توسعه ی شهرهای ایران در بسیاری از نقاط بر روی سایت های باستان شناسی در حال انجام است. بنابراین، ما با بسیاری از مسائل رو به رو هستیم، که در این جا بر روی مسئله ی “سد” تکیه شده است که می توان بر همین مسئله بحث را ادامه داد. من نیز در رابطه با مبحث سد سازی معتقدم که این عمل لزوما مناسب کشوری هم چون ایران نیست و با توجه به این که میزان مصارف انرژی در ایران نسبت به ۴۰ سال پیش به شدت افزایش یافته است و قبل از ورود درآمدهای نفتی در ایران به این میزان از مصرف غیر قابل تصور بود، یکی از راه حل ها ساختن سدهای کوچکی است که برق های کم تری تولید می کند.
در حال حاضر در سطح کشور مجموعه ای از مشکلات وجود دارد، که سیاست گذاری را بسیار مشکل می سازد، که با یک یا دو تصمیم نمی توان آن را حل کرد. یکی از اتفاقات مثبتی که رخ داده است، طرح های ارزیابی در حال انجام است که نیاز به تقویت شدن دارد. از نظر من، نگاه انتقادی و بیان مسئله به صورت شفاف و علمی، اما به دور از تنش، می تواند به این مسئله کمک کند. منتها باید مسئله ی “سبک زندگی” را در این راستا جدی گرفت و دانست که اگر سبک زندگی در ایران تغییر نکند ، آن هم تغییری به صورت رادیکال، فاجعه ی زیست محیطی همه را تهدید خواهد کرد.

::

o بخش چهارم: جلسه ی پرسش و پاسخ

I. سئوال : با توجه به تغییرات “سبک زندگی” در جهان، چه تغییراتی را در این مسئله باید در ایران شاهد باشیم؟
• پاسخ – ناصر فکوهی : در یک مثال بارز، در کشوری هم چون آمریکا که در حال حاضر دچار یک بحران اقتصادی است، سطح زندگی چهار برابر میزان ثروتی است که این کشور تولید می کند. این در حالی است که این کشور برای مقابله با ایجاد مشکل در چنین وضعیتی، اقدام به فروش اوراق غرضه کرده و به تمام کشورهای جهان از این طریق مغروض شده است؛ اوراق غرضه ای که در یک چرخه از طریق خود آمریکا و نیز توسط “دلار” باید نقد شوند. در این صورت، تمام کشورهای جهان به شکلی دراماتیک باید از این کشور مراقبت به عمل آورند، چرا که کوچکترین خللی در این سیستم و کشور موجب صدمه دیدن سایر کشورها می گردد و هم چنین، آمریکا برای تامین انرژی خود نیازمن نظامی کردن سیستم خود چه در داخل و چه در سطح جهانی شده است، که این روند پیامدِ مصرف زیاد و تبدیل این مصرف به انرژی است.
با توجه به این مثال، آن چیزی که امروز برای تغییر سبک زندگی مطرح است این است؛ اولا: “توسعه ی منفی” یا “توسعه ی صفر” (توقف توسعه) برای کشورهای توسعه یافته و “کاهش توسعه” برای کشورهای در حال توسعه و جهان سوم. توسعه در این جا به چه به معنای ثروتمند شدن و مادی تر شدن سبک زندگی افراد است. بنابراین مفهوم تغییر سبک زندگی روشن می شود؛ انسان ها به مرور به سمت شیوه ای از زندگی حرکت کرده اند که نیاز به فشار شدید به طبیعت برای تامین انرژی دارند. تغییر این سبک از زندگی امروزه مورد اجماع بسیاری از اندیشمندان برای برون رفت از وضعیت کنونی جهان است.

II. سئوال : چرا در حال حاضر در جامعه ی ایرانی اعتراضات اجتماعی و مدنی برای مقابله با تخریب محیط زیست و جود ندارد و یا این نوع از اعتراضات در میان افراد نهادینه نیست؟ در حالی که این امر در گذشته مشاهده می شده است.
• پاسخ – فیروزه سامانی : اگر از مقوله فرهنگ عشایری و زیستگاههای تاریخی مردمان ایران زمین به این موضوع بپردازیم، در حال حاضر سازمان میراث فرهنگی در ایران متولی محوطه های تاریخی طبیعی و نمادهای فرهنگی با پیشینه های تاریخی است.
• پاسخ – ناصر فکوهی : این امر که در گذشته و در میان روستاییان حساسیتی نسبت به تخریب محیط زیست در ایران وجود داشته است، موضوعی قابل شک است. چرا که نمی توان گفت که نوعی از آگاهی عمیق نسبت به مسئله ی محیط زیست در میان روستاییان و سبک های گذشته ی زندگی ایرانی، آنگونه که آگاهی ای آکادمیک وجود دارد، وجود داشته است. به گمان من، آن نوع آگاهی ای که در گذشته و در میان این افراد وجود داشته، آگاهی ای است که منشاء گرفته از نگاهی مدرن نیست، بلکه از “عقل سلیم” است؛ عقل سلیمی که برای مثال به حفظ آثار تخت جمشید برای جذب توریست می اندیشد. بنابراین، اگر ما از حفظ آثاری توسط افرادی از جامعه به این شکل برداشتی نادرست انجام دهیم، دچار اشتباه خواهیم شد، به این دلیل که در چنین برداشتی نمی توان بسیاری از رفتارها، هم چون تخریب میراث فرهنگی به دست خود مردم را توضیح داد.
تمام بحث ما در این است، که حوزه ی سیاسی برگرفته از حوزه ی اجتماعی است و نه برعکس. هنگامی ما می توانیم مسئله را درک کنیم که حوزه ی سیاسی را حوزه ای برخاسته از حوزه ی اجتماعی بدانیم، و نیز به همین دلیل من معتقد هستم که کار افرادی که در حوزه ی اجتماعی هستند از حوزه ی سیاسی دشوارتر و نیز عمیق تر است و پاسخ به این سئوال را حوزه ی اجتماعی باید پاسخگو باشد. بنابراین، از نظر من حساسیت های اجتماعی و مدنی در گذشته وجود داشته باشد، به این دلیل که “حساسیت های ملی” عمری برابر با دولت ملی دارند. به چه دلیل بسیاری از دولت ها که در حال “ساختن تاریخی برای خود” هستند، در حدود صد سال پیش این کار را انجام نمی دادند؟ به این دلیل که در صد سال پیش دولت و ملتی وجود نداشته است و “میراث فرهنگی” مفهوم سیاسی مدرنی است که دولت ملی آن را بیرون آورده است. به همه ی این دلایل این چارچوب اجتماعی است که باید به دنبال راه حل باشد.
تراژدی زیست محیطی هر روز در حال رخدادن در داخل شهرهاست، و نه در آبگیری سدها؛ استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی در سطح شهرها توسط تعداد بی شماری از افراد جامعه و مصرف بنزین یکی از این تراژدی هاست. بنابراین، راه حل اساسی در تغییر شیوه ی زیست است و سیستم علمی باید به سمت مباحث ریشه ای تری حرکت کند، چرا که تغییر سبک زندگی امر ساده ای نیست.

III. سئوال : با توجه به فیلم و مباحث مطرح شده آیا ملاحظات توسعه نباید در کنار ملاحظات محیط زیست و با یکدیگر بررسی شوند؟
• پاسخ – محمود رحمانی : طبق قانون موجود، سدسازی بدون ملاحظات زیست محیطی اشتباه است، این در حالی است که توجهی به این قانون در عمل نمی شود. از نظر من هویت با اقتصاد قابل مقایسه نیست و هویت به هیچ وجه امر کم ارزشی نخواهد بود؛ برای مثال در تخریب محیط زیست می توان هزاران نفر از افراد روستایی را متصور شد و مد نظر قرار داد که اکنون در حواشی شهرها و در شرایطی از هویت های نامعلوم در حال زندگی هستند.
• پاسخ – ناصر فکوهی : درباره ی فیلم، باید این نکته را بگویم که فیلم و فیلمساز تعهدی نسبت به علوم اجتماعی، سد سازی و محیط زیست ندارد، بلکه تهعد فیلم نسبت به کار و حرفه ی خود است. منتها، نقدی که می توان بر این فیلم داشت این است که به میزان بسیار زیادی در این فیلم مسئله ی “سد” تبدیل به یک نقطه ی کلیدی می شود، که در کمیسیون های فناورانه به سرعت و به سادگی می توانند مباحث آن را قابل ربط کنند. در واقع بحث اصلی در این است که هنگامی که ما قصد دفاع از محیط زیست را داریم چه محورهای اساسی ای را باید مطرح کنیم؟ و اگر محورها به درستی تشخیص داده نشوند، دفاع بدی صورت گرفته است. از نظر من، دفاع از محیط زیست نیاز به مدیریت دارد و امروزه بحثی که در جهان مطرح می شود، این است که یک مسئولیت همگانی باید در ساختارهای جهانی وجود داشته باشد، در غیر اینصورت دولت های محلی نمی توانند کاری را پیش ببرند، به این دلیل که سیستم سیاسی ای که بعد از جنگ جهانی دوم در دنیا مستقر شد، نمی تواند ادامه پیدا کند و انتهای این روند از نظر من یا یک “جنگ جهانی” و یا یک “انقلاب جهانی” خواهد بود.

IV. سئوال : آیا فکر نمی کنید که ذهنی برخورد کردن با مسائل واقعی موجود امروزی کار درستی نیست؟ و به نوعی پاک کردن صورت مسئله است؟
• پاسخ – ناصر فکوهی : صحبت هایی که در این جلسه مطرح شد، برای ایجاد بحث های گسترده تری است که به هیچ وجه کاربردی بودن را به زیر سئوال نمی برد و منافات و تضادی با این سئوال ندارند. نکاتی که در این جا مطرح شد، برای دیده شدن نکات منفی قضیه است.
• پاسخ –فیروزه سامانی : موضوعی که هم اکنون در کشور ما مطرح هست، حرکت به سمت رشد و توسعه است، که ما در حال حاضر در سدسازی، نه توسعه، که رشد سدسازی را می بینیم. همانطور که در فیلم اقای رحمانی نیز دیدیم، ما انسان ها دارای ریشه های قومی، تاریخی و فرهنگی هستیم که در “دستور کار بیست و یک” نیز بر این امر تاکید شده است که نباید توسعه به شکلی اتفاق بیفتد که به فرهنگ یک جامعه آسیب برساند. بنابراین بحث این است که ما باید در انتخاب ها و مکان یابی هایمان از تکنولوژی های روز، علوم میان دانشی و تخصص های جدید بهره ببریم تا بهره مندی های مفید داشته باشیم.

::

صفحات مرتبط در انسان شناسی و فرهنگ:

گفت و گو با محمود رحمانی ، مستند ساز : درک من از مستند، مطلقا سینماست.
http://anthropology.ir/node/3437