استخوانهای انسانی (۱)، روزنامه باستانشناسی، مینویسد: حفاریهای زیادی نشان داده است که گورستانها یکی از بهترین منابع اطلاعاتی درباره جوامع انسانی گذشته هستند؛ اما موقعیتهایی همانند کشف اسکلتهایی در منطقه آشنهیم (۲) غرب استراسبورگ در شهر با- رن (۳) فرانسه بهندرت پیش میآید.
فانی شِنِل (۴)، انسانشناس موسسه ملی تحقیقات باستانشناسی پیشگیرانه (۵) میگوید: «چیزی که در ابتدا ما را شگفتزده کرد، نحوه کنار هم قرار گرفتن این شش جسد مرد بود. پنج بزرگسال و یک نوجوان ۱۵ تا ۲۰ ساله: بعضی به پشت خوابیده بودند، بعضی دیگر به شکم یا پهلو. درحالیکه دستوپاهایشان در حالتهای آشفته و نامرتبی قرار داشت. این وضعیتهای غیرعادی آدابورسوم یک مراسم تدفین نبود.»
نوشتههای مرتبط
شگفتی این کشتار که به ۶ هزار سال پیشبرمی گردد، تنها به همینجا ختم نمیشود. این انسانشناس میافزاید: «نکتۀ عجیب و جالبتوجه دیگر شکستگیهای فراوانی بود که در اعضای مختلف بدن این اجساد ازجمله لگنها، دستها و دندهها وجود داشت». این شکستگیها هیچ شباهتی به جراحات ناشی از جنگ ندارند و آسیبها روشمندتر به نظر میرسند. باستانشناسان در کنار این شش اسکلت چهار بازوی دست چپ قطعشده نیز پیداکردهاند که یکی از آنها متعلق به نوجوانی ۱۲ تا ۱۶ ساله است.
این صحنۀ هولناک کاوشگران را بهسوی کشف دیگری هدایت کرد که آنهم به دورۀ نوسنگی میانه، بین سالهای ۴۴۰۰ و ۴۲۰۰ قبل از میلاد مسیح برمیگردد: در سال ۲۰۱۲ طی حفاریای که تا منطقۀ برگهایم (او-رن) (۶) ادامه داشت، هشت اسکلت کامل انسان در یک سیلو به همراه هفت بازوی دست چپ قطعشده یافت شد. فیلیپ لوفران (۷)، باستانشناسان متخصص عصر نوسنگی که سرپرستی گروه حفاری آشنهیم را به عهده داشت، میگوید: «این حفاری منجر به کشف بازوهای قطعشدۀ انسانهایی شد که متعلق به عصر نوسنگی بودند؛ این یافتهها نشان میدهد که در آن دوران در منطقۀ آلزاس خشونتهای زیادی وجود داشته است.»
عصر نوسنگی تا مدتها به دورۀ طلایی برابری انسانی شناخته میشد؛ دورهای که در آن هنوز جنگ «اختراع» نشده بود. در حال حاضر، این رویکرد کاملاً تغییر کرده است. باستان شناسان، ژان گیلن و ژان زامیت، در کتابشان با عنوان «در کورهراه جنگ»(۸) این صحنههای خشونتآمیز را بهخوبی به تصویر کشیدهاند. همه یافتههای باستانشناسی اخیر نیز این فرضیه را تصدیق میکنند.
یادمان پیروزی در جنگ
کشف تمدن روبانی (۹) (مرتبط با تزیینات روبانی و نواری شکل سفالها) که متعلق به ۷ هزار سال پیش است، چندین صحنۀ کشتارجمعی را که گاهی اوقات حتی با صحنههای آدمخواری چند صدنفری هم همراه بود، در آلمان و اتریش به منصه ظهور گذاشت. قدمت مناطق حفاری برگهایم و آشنهیم به دورهای برمیگردد که چند قرنی به ما نزدیکتر است، زمانی که تمدن روبانی، بعد از این بحران، جای خود را به فرهنگهای پراکندهتر داد.
منطقۀ حفاری آشنهیم – که حفاری آن در ماه مارس آغاز و در ۱۵ ژوئن به پایان رسید- ویژگی شگفتانگیز دیگری هم داشت: روستای کشفشده با دژی دفاعی محصورشده بود که «بهاحتمالزیاد با برجهای دفاعی ارتباط داشته است». این دژ در منطقه آلزاس در نوع خود بینظیر است. در این محوطۀ مستحکم، نزدیک به ۴۰۰ سیلو شناساییشدهاند که کشاورزان عصر نوسنگی محصولات خود را در آنها انبار میکردند. فیلیپ لوفران خاطرنشان میکند: «این انبارهای موقت بعد از استفاده تخریب یا تبدیل به گورستانهایی برای عدۀ محدودی از مردم میشدند.»
اما سیلوی ۱۲۴ که اسکلتها در آن پیداشدهاند از دیگر سیلوها مجزا بود. ناحیهای که این سیلو واقعشده است «یا یک میدان بوده و یا در منطقهای بوده که مردم به آن اشراف داشتهاند». به عقیده این باستانشناس متخصص عصر نوسنگی، آثار کشفشده منجر به پیدایش یک فرضیه میشوند: «بازوهای قطعشده شاید یادمان پیروزی در جنگ باشند. شکستگیها و جراحات شدید هم میتواند ناشی از دو پدیده باشد: اگر روی بدن افراد زنده صورت گرفته باشد حاکی از شکنجه است و اگر روی بدن مردگان باشد، بیانگر هتک حرمت به اجساد است.»
برای هر دو حالت هم ادبیات غنی انسانشناسی و قومشناسی نمونههای فراوانی در اختیار دارد. فیلیپ لوفران میگوید: «دو ماه است که من در این قربانگاه انسانی به سر میبرم و فقط دراینباره مطالعه میکنم.» کشتارجمعی آلزاس میتواند واکنشی بر یک یورش نظامی علیه تازهواردان به منطقه یا پیروزی بر مهاجمان بوده باشد، پیروزی که با شکنجۀ زندانیان و قطع عضو دشمنانی که در میدان جنگ روی زمین افتاده بودهاند، جشن گرفتهشده است. انجام آزمایش روی سفالهای آلزاس میتواند فرضیۀ استقرار جدید مردم منطقۀ پاریس را در این منطقه به ذهن متبادر سازد.
بررسیهای ژنتیکی و ایزوتوپ جزئیات بیشتری را دربارۀ خواستگاه و نژاد انسانهای قتلعام شده در آشنهیم روشن خواهد کرد. فانی شنل قول میدهد که «بهزودی پروندۀ تأمین مالی این آزمایشها را که هزینۀ زیادی در بردارد، به جریان میاندازیم.» اگر بررسیها مشخص کند که انسانهای شکنجهشده متعلق به منطقۀ پاریس هستند، فرضیۀ دهقانان جنگجوی وحشی ثابت میشود و درصورتیکه این جنگ با شکست آنها به پایان رسیده باشد، متوجه میشویم که این افراد در جنگها پیروزی چندانی نصیبشان نمیشده است.
اِروه مورَن
یادداشتها:
۱. les ossements humains
۲. Achenheim
۳. Bas-Rhin
۴. Fanny Chenal
۵. l’Institut national de recherches archéologiques préventives (Inrap)
۶. ٰBergheim (Haut-Rhin)
۷. Philippe Lefranc
۸. Le Sentier de la guerre (Seuil, 2000)
۹. La culture dite rubanée
نویسنده مقاله اِروه مورَن است.