در سال ۱۹۹۱ اتحاد جمهوریهای شوروی از هم پاشید و جمهوریهایی که در چارچوب این واحد سیاسی بزرگ تعریف میشدند از هم جدا شدند. اعلام استقلال جمهوری ارمنستان نقظه پایانی بود بر دوّمین جمهوری ارمنستان. جمهوری سوسیالیستی ارمنستان شوروی که در ۲۹ نوامبر سال ۱۹۲۰ اعلام موجودیت و ۷۱ سال عمر کرد. در این شش دهه مردم ارمنستان تاریخ پرفراز و شیبی را پشت سر گذاشتند. سرگذشت تاریخی متفاوت ارامنهای که در ارمنستان میزیستند و آنهایی که دیگر نقاط جهان پراکنده بودند، به پیدایش تفاوتهایی در روحیات آنها انجامید. کسی که نیاکانش در دوره تصفیههای خونین استالینی زیستهاند و آن که این دوره را تجربه نکرده است، دشوار بتوانند یکدیگر را درک کنند. همین طور شکاف عمیقی خواهد بود بین آن که نیاکانش عزیزان خود را در جنگ جهانی دوم از دست دادهاند و آنها که تنها در کتابها درباره جنگ جهانگیر دوّم خواندهاند.
تاریخ شصتساله ارمنستان شوروی جزء مهمی از تاریخ معاصر ارامنه است. خلاصهای از تحولات مهم این دوره را میتوان چنین بر شمرد:
نوشتههای مرتبط
ــ استبداد استالینی روی تلخ این تاریخ است. نویسندگان و روشنفکران ارمنی هم از تصفیههای خونین استالینی در امان نماندند. نویسندگانی چون یقیشه چارنتس و آکسِل باکونتس قربانی این تصفیهها شدند و گورگن ماهاری مهمترین رماننویس معاصر ارمنی طعم تلخ تبعید در سیبری را چشید.
ــ ایروان در دوره شوروی ایروان شد. صحبت از پیشینه ۲۷۵۰ ساله ایروان میشود، امّا واقعیت این است که ایروان در اوائل سده بیستم میلادی شهری بود کوچک با کوچههای باریک به شیوه شرقی که ابداً با تفلیس مثلاً قابل مقایسه نبود. مرکز شهر ایروان توسط تامانیان طراحی و اجرا شد. ساختمان اپرا، میدان جمهوری، کاسکاد و مترو همه در سالهایی که ارمنستان شوروی بود ساخته شدند.
ــ در سال ۱۹۴۱ آلمان نازی به شوروی حمله کرد و کل اتحاد جمهوریهای شوروی در معرض سقوط قرار گرفت. در مبارزه علیه تهاجم فاشیسم ارامنه نقش مهمی بازی کردند. ۶۰۰ هزار نفر از ارامنه در جنگ علیه آلمان هیتلری شرکت کردند و ۳۵۰ هزار نفر کشته شدند. این رقم با توجه به جمعیت زیر سه میلیون نفر ارمنستان رقم بسیار بالایی است. امروز در ارمنستان هر سال برای قربانیان این جنگ مراسم میگیرند و از جنگ علیه آلمان نازی به عنوان جنگ میهنی یاد میکنند.
ــ بازگشت ارامنه کشورهای دیگر به ارمنستان. بعد از جنگ جهانی دوّم شوروی سیاست تشویق بازگشت ارامنه دیاسپورا به ارمنستان را در پیش گرفت. در چارچوب این برنامه که «نرِگاقت» نام گرفت حدود ۱۵۰ هزار نفر از ارامنهای که در کشورهای اروپایی و خاورمیانه زندگی میکردند به ارمنستان مهاجرت کردند. جذب این جمعیت کثیر در بافت جامعه کار آسانی نبود و مشکلات اجتماعی فراوانی با خود به همراه آورد که هنوز هم کمابیش ادامه دارد.
ــ رشد اقتصادی. ارمنستان از یک کشور دهقانی به کشوری صنعتی بدل شد. مجتمعهای بزرگ صنعتی مانند «نائیریت» محصولاتشان را به جمهوریهای دیگر شوروی صادر میکردند. بعد از گذر از سالهای سخت بعد از جنگ جهانی دوّم، در دوره خروشچف و برژنف، سطح عمومی زندگی مردم رشد کرد و هنوز خیلی از شهروندان میانسال و مسن جمهوری ارمنستان با حسرت از آن سالها یاد میکنند.
ــ زنان. تحولاتی که در دوره جمهوری شوروی ارمنستان در زمینه زندگی زنان به وقع پیوست بسیار متناقض بود. از یک سو زنان از خانه بیرون آمدند و به کار در مزارع و کارخانهها و تدریس در دانشگاه و مدرسه پرداختند. امّا از سوی دیگر بار کار خانهداری و بچهداری و شوهرداری همچنان بر دوش آنها باقی ماند. از نظر فرهنگی نیز تحولی در نگاه مردان نسبت به زنان به وجود نیامد و آنها همچنان نقش اصلیشان مادری و فراهم کردن بساط سوروسات مردان بود.
ــ رشد زبان و ادبیات ملّی. با وجود همه صحبتهایی که درباره روسی کردن فرهنگ ارمنی در دوره شوروی میشود و کمابیش حقیقت هم دارد، زبان ارمنی در دوره شوروی رشد زیادی کرد. کتابهای درسی دوره ابتدایی و دبیرستان و همین طور زبان رسمی ادارات دولتی و دادگاهها و غیره ارمنی بود. دایرهالمعارف بزرگی به زبان ارمنی تدوین شد.
ــ بیداری ملّی. روز ۲۴ آوریلِ سال ۱۹۶۵ میلادی تظاهرات بزرگی در ایروان برگزار شد که تعداد شرکت کنندگان در آن را برخیها تا چهارصد هزار نفر تخمین زدهاند. تظاهرکنندگان خواهان شناسایی قتل عام ارامنه از سوی حکومت بودند و شعارهایی برای احقاق حقوق ارامنه و بازگشت اراضی ارمنستان غربی به ارمنستان میدادند. بعد از این تظاهرات دولت ارمنستان شوروی ساخت یادبودی برای قربانیان قتل عام سال ۱۹۱۵ را تصویب کرد و دو سال بعد بنای «تزیتزرناکابرد» در ایروان افتتاح شد. زمینههای این رویداد بزرگ هنوز شناخته شده نیست. احزاب دیاسپورا در این ماجرا دخالت مستقیمی نداشتند. دلیل اصلی احتمالاً پیدایش یک نوع تساهل در زمینه مسائل ملی در سطح رهبری شوروی بوده که امکان سرریز احساسات ملّی خفته را فراهم کرده است.
پرونده اصلی این شماره هویس به این موضوع اختصاص یافته است، نه برای این که داوری قطعی درباره دستاوردها و خُسرانهای دوره شوروی انجام شود، بلکه برای تاکید بر این که تاریخ این دوره جزء مهمی از تاریخ معاصر ارمنستان است. در کتابهای درسی ما انگار این دوره وجود نداشته است. انگار هیچ تحولی در این دوره صورت نگرفته، بلکه تاریخ متوقف شده تا شوروی از هم بپاشد و ما از دیاسپورا به ارمنستان برویم و درست از همان نقطهای که به اجبار از آنجا رانده شدیم کار را ادامه دهیم. امّا واقعیت نشان داد که در این دوره علی رغم همه مصیبتها، نیروهایی رشد کردهاند که بهتر به چم و خم امور جامعه ارمنستان امروز آشنایی دارند و بهتر میتوانند آن را اداره کنند.
مطلب مشترک انسنا شناسی و فرهنگ و دوهفته نامه “هویس” شماره