باز هم نوروز از را ه میرسد این آیین دیرپای ملی که به واسطه قدمتش گاه آن را آیینی پیش آریایی میدانند.. نوروز یعنی بهار و بهار خبر از نو شدن میدهد. ایرانیان طی قرون در پاسداشت این آیین طبیعی- فرهنگی- اساطیری کوشا بوده اند. اما در روزگار مدرن که همه چیز در حال دگرش ذات و ماهیت خویش است؛ گویا رسوم و آیینها نیز بیش ازهر زمان دیگری از جنبه ذهنی – جان چو دیگر شد جهان دیگر شود- و نمادی خویش خارج گشته و بدل به نهادی عینی گشته اند با کارکردی خاص. کارکرد نوروز زمانی از همان لحظه ای که استحاله خویش را از یک ” طرح یا سیستم فکری” به یک ” نهاد” آغاز نمود؛ احوالپرسی بود و ابراز عشق و خانه تکانی و مهمانی رفتن و پذیرایی از اموات و چیزهایی از این دست؛ اما هر چه مدرنیته بر مدرن بودن خویش بیشتر اصرار ورزید و بدل به پسا- مدرنیته شد و مهر خویش را بر پیشانی انسانها حک کرد؛ انسان به پیشواز نوروز رفته نیز پست مدرن شد؛ انسانی که نوروز را به شیوه پست مدرن چشن میگیرد و پاس میدارد. حال کارکردهای نوروز اینها هستند: خانه نشینی های مدام و خسته کننده، چشمها را خسته کردن از خیره شدن به صفحه تلویزیون، تبدیل شدن دید و بازدید های “غیر ضرور” و حتی ” ضرور” اما پرهزینه به ارسال پیامک و در نتیجه اختلالهای فزاینده در اپراتورهای تلفن همراه، تلنبار شدن جاده های غیراستاندارد از قطار اتومبیلهایی که اکثرا به مقصد شمال کشور درحرکت اند؛ خالی شدن فروشگاهها از تمامی اجناس بنجل و تاریخ مصرف گذشته تنها به دلیل ارزان بودن؛ و اما مهمتر از همه اینها سبکی از زندگی ایام نوروز که من آنرا ” خانه نشینی رسانه ای” مینامم. اتخاذ این سبک و شیوه زندگی در نوروز امسال بنا به دلایلی بسیار چشم گیرتر خواهد بود: به دلیل سهمیه بودن بنزین بسیاری از دارندگان خودروهای شخصی که جزء اقشار متوسط و پایین جامعه هستند از سفر اجتناب خواهند کرد؛ بسیاری از دید و بازدیدهای پرهزینه خارج استانی اصولا انجام نمیشود؛ دید و بازدیدهای کم هزینه تلفنی و از طریق پیامک خواهد بود؛ تصادفات رانندگی هفته نخست سال میزان سفرهای نیمه دوم را به شدت کاهش خواهد داد؛ به دلیل نبود پول نقد در بانکها و استفاده بیش از اندازه از کارتهای اعتباری بسیاری از دستگاههای خودپرداز یا از کار خواهند افتاد و یا خالی خواهند بود؛ و در نهایت و مهمتر از همه گفتمان تبلیغ شده از سوی سیستم رسانه ای – رادیو و تلویزیون- گفتمان خانه نشینی خواهد بود. نوروز که میشود؛ رسانه به سیاق سالهای گذشته- اما امسال شدیدتر و غلیظتر- هر چه بیشتر رنگ و بوی نا- ملی به خود میگیرد. برنامه ها به دو دسته تقسیم میشوند: اول تولیدات داخلی که شامل موارد ذیل هستند:
-هر شبکه یک سریال ایرانی ویژه ایام نوروز با طرح مطالب به شدت ایدئولوژیک و تکراری ترجیحا طنزهای کم مایه.
نوشتههای مرتبط
-شوهای تلویزیونی به شدت نازل حاوی گفتگوهای کلیشه ای در باب بهار و طبیعت..
– نمایش مسابقه ها و کنسرتهای داخلی با نشان دادن تصاویر خواننده ها
و تولیدات خارجی که شامل هر شبکه هر روز یک فیلم سینمایی ترجیحا هالیوودی میباشد.
و بطور کلی نمایشی در جهت پرهیز شهروندان از حضور در عرصه عمومی.
آنچه نوروز امسال را – که از سوی سازمان ملل نیز بعنوان یکی از اعیاد رسمی ثبت جهانی شده است- در تاریخ معاصر ایران حیاتی میسازد؛ پرهیز و اجتناب شهروندان از ” خانه نشینی ” ای است که بدل به گفتمانی غالب شده است. خروج از خانه نه فقط به دلیل سنت قدیمی دید و بازدید از فامیل- حرکتی از خانه خود به خانه دیگری یا از یک فضای بسته به فضای بسته دیگر- بلکه باید به دلیل انجام حرکتی از خانه- عرصه خصوصی- به شهر- عرصه عمومی- از سوی شهروندان جدی گرفته شود. عرصه عمومی شهری حاوی میادین، خیابانها، پارکها، آثار باستانی، موزه ها و محیطهای فرهنگی, سینما و جاهایی از این دست است. چنین حرکتی بی شک ایجاد کنشها و تعاملاتی را در پی دارد که ضرورت آن امروز بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. برای پرهیز از هزینه ها و رویدادهای غیر قابل پیش بینی میتوان شهرهای استان حود را بعنوان مقصد چنین حرکتی برگزید. نوروز امسال باید پاسداشت عرصه های عمومی و فضاهای باز باشد و گریختن از عرصه خصوصی و فضاهای بسته- حتی فضای بسته و متحرکی همچون اتومبیل. نوروز که میرسد ایرانیان خانه ها را آب و جارو میزنند چراکه اگر “فروهرها”- همان روان آدمی یا نوعی همزاد آدمیان یا خود آسمانی آنها- بیایند و خانه و کاشانه شان را پاکیزه نبینند ناراحت میشوند و دعا و برکت از آن مردم و خانه ها راخت بر میبندد. حال ” فروهرها” عرصه های عمومی را ماوای خویش ساخته اند و کنشهای متقابل ایرانیان در این عرصه ها نوعی آگاهی از احوال خود و دیگری است شاید که آن دیگری همزاد خود آنها باشد. ” آگاهی” از احوال و اوضاع همدیگر نیازی است بس سترگ که تمامی ایرانیان از هر طبقه که هستند در شرایط امروز بدان نیازمندند. سال کهنه که نفسهای آخر خویش را میکشد با خیرات و حلوا و شیرینی بر سر خاک مردگان خویش میرویم و امسال این نیاز هم دوچندان است چرا که مردگان این سال عاشق ترین زندگان بودند.
به سفره هفت سین نگاهی بیاندازیم: “سبزه” نودمیده است و ” سنبل” خوش بروبو و خوشبو، ” سیب” که میوه ای بهشتی نام گرفته است و نمادی از زایش است؛ ” سمنو” این مائده تهیه شده از جوانه گندم…”سنجد” که بوی برگ و شکوفه درخت آن محرک عشق و دلباختگی است؛ ” سیر” که از دیرزمان به عنوان دارویی برای تندرستی شناخته شده است؛ دانه های ” سپند” ( = اسفند) که نامش به معنی ” مقدس” است…..و نیز ” شمع” که روشنایی و نامش آتش را به یاد میآورد؛ تخم مرغ که تمثیلی از نطفه و باروری است. کاسه زلال آب به نشانه همه آبهای خوب جهان و ماهی زنده د رآب، به نشانی تازگی و شادابی، نقل و شیرینی و….. این همه زندگی این همه پاکی و این همه قداست پس بیایید با بی اعتنایی به گفتمان غالب ” خانه نشینی رسانه ای” هفت سین های امسال را در فضاهای باز پهن کنیم حتی اگر شده بر سفره دل و زبان و کردار. نوروز امسال را بدل به بستر و زمینه یک عرصه عمومی غنی و نوین سازیم. عرصه ای که خبر از عشق آدمی به هم نوع و هموطن خویش میدهد.