“گیاه مردمشناسی” شاخه نوپا و برون رشتهای از حوزه دانش و فنآوریهای سنتی مردمشناسی است. حوزه دانش و فن آوری سنتی، حاصل هزاران سال تجربه آدمیدر ارتباط با خود و دیگران (جامعه) و طبیعت در بستر تاریخ و فرهنگ محلی، منطقهای و جهانی بوده که بخش اندکی از آن در دوران خط به نگارش درآمده؛ اما بدنه اصلی آن به دلایل گوناگون شفاهی و نانوشته باقی مانده و بخش دانش ضمنی آن ناخودآگاه و ناهشیار بوده و به سختی قابل درک و به زبان شعر ایرانی “من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش”میباشد. گیاه مردمشناسی روابط انسان و گیاه را در پیوندگاه فرهنگ بازگو میکند. “گل خوشناسی”سرشاخه نورسته از گیاه مردمشناسی است که در تعامل با دیگر شاخههای گوناگون علم و بویژه علوم اجتماعی و به شکل میان رشتهای و حتی در پیوند با دیگر معرفتهای بشری همچون فلسفه و هنر قرار دارد. منظور از “گل خوشناسی”صرفاً از منظر رفتارشناسی گیاهان نیست، بلکه توجه به آن بر آنگونه است که در فضای کلامی شعرا و نوشتارهای آدمیان تصویر شده، یا در ادبیات شفاهی مردم بازتاب یافته و در فضای فرهنگی تصور و بازگو شده است.
جی -غال -اِسمک (پیشوک ، جوغاسِم و …) گیاهی شگفت آور در منطقه کوچکی از ایران است که در آذربایجان، کردستان، ایلام، استان مرکزی و بخشی از استان اصفهان میروید، که در این مناطق و در هزارهها توانسته ساکنان این مناطق و بخشی از عراق و ترکیه را از مرگ زودرس در خشکسالیها و گرانسالیها رهایی بخشد. این نوشته به جز کار مردم نگاری طولانی مولف و حدود ۵۱ تن از دانشجویانش در سالهای اخیر بر روی این گیاه ویژه و حاصل کار زمانگیر مؤلف بر روی گلها و گیاهان خودروی ایران، نتیجه تاملات هنری و میان معرفتی وی از این گیاه ظاهراً خرد و فروتن بوده است.
نوشتههای مرتبط
برای خواندن مقاله روی فایل پیوست کلیک کنید.
پیوست اندازه
PDF icon ۳۰۰۳۲-۷-۷.pdf 652.9 KB