انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

گفتگو با سیروس شفقی، بنیانگذار گروه جغرافیای دانشگاه اصفهان

زهره روحی : آفای دکتر، متشکرم از اینکه دعوت به مصاحبه را پذیرفتید لطفا خودتان را معرفی بفرمایید.

آقای دکتر سیروس شفقی : متولد ۱۳۱۲ ، ارومیه ، تحصیلات ابتدایی در ارومیه و دبیرستان و دانشگاه در تبریز ، تحصیلات عالی در آلمان، در شهر و دانشگاه کلن.

روحی : لطفاً به غیر از کار در محیط دانشگاهی ، از تجارب خود در محیط های دیگر نیز بفرمایید ؟

دکتر شفقی : در گذشته با مهندسین مشاور نقش جهان پارس همکاری نزدک داشتم . مطالعات جغرافیایی و مشاور عالی برای شهر اصفهان و برنامه ریزی آن.

روحی : لطفاً بفرمایید ، آیا دلیل خاصی برای انتخاب رشته دانشگاهی تان داشتید ؟

دکتر شفقی : از ابتدا به جغرافیا علاقه داشتم . لذا دوره‌ی لیسانس و دکترا خود را در همین رشته و با گرایش برنامه‌ریزی شهری ادامه دادم.

روحی : شما سال‌های بسیار زیادی در دانشگاه اصفهان تدریس کرده‌اید، و یقیناً تعلق خاطری هم نسبت به آن دارید ، آیا ممکن است کمی درباره‌اش صحبت بفرمایید.

دکتر شفقی : حدود ۴۴ سالی است که در شهر اصفهان و دانشگاه اصفهان زندگی و کار می‌کنم. علاقه‌ی قلبی و باطنی به این شهر پیدا کرده‌ام.

روحی : به نظر شما در شهر و یا دانشگاه اصفهان چیزی هست که خاص خودش باشد؟ چیزی که بشود آنرا برخاسته از هویت محلی‌ آن دانست ؟

دکتر شفقی : در مدت ۴۴ سال خدمات دانشگاهی‌ام به این نتیجه رسیده‌ام که دانشجویان اصفهانی بسیار فعال و با پشتکار زیاد مشغول به تحصیل‌اند و هرگز دانشجویی مهمل وکم‌کار از این منطقه نداشته‌ام. و این ویژگی مهم نه فقط خاص دانشجوی اصفهانی بلکه مربوط به همه مردم اصفهان است.

روحی : آقای دکتر لطفا بفرمایید، چه شد که شهر اصفهان را برای زندگی انتخاب کردید؟

دکتر شفقی : در آلمان که بودم ، پس از اتمام تحصیل، در دانشگاه مشغول به کار شده بودم که از طرف دولت ایران نامه‌ای آمد ودر آن از تمام ایرانیان تحصیل کرده‌ای که در دانشگاه مشغول بودند دعوت به کار شده بود. یک هفته از دانشگاهی که کار می‌کردم مرخصی گرفتم و آمدم ایران . از بین شهرهایی که می‌شد بروم من اصفهان و شیراز را کاندید کردم؛ ۳ روز رفتم شیراز و ۳ روز هم آمدم اصفهان که اینجا را ترجیح دادم . برگشتم به کلن و استعفایم را نوشتم. اما استادم قبول نمی‌کرد و نامه نوشت که ایشان آسیستان من است و با من قرارداد بسته است … و بعد هم گفت به شاه شکایت می‌کنم . آنزمان سال ۴۵ بود…. تا آذر ماه ماندم که البته باید مهر به ایران برمی‌گشتم. وقتی آمدم اصفهان، آذر ماه بود و سه ماه از سال تحصیلی گذشته بود. دیدم ۱۲۰ دانشجو برای رشته جغرافیای انسانی ـ اقتصادی و جغرافیای طبیعی ثبت نام شده ولی معلم نداشتیم . مجبور شدیم از دبیران مجرب شهر اصفهان کمک بگیریم و خودمان هم مثل یک معلم مدرسه‌ای ۲۵ ساعت در هفته درس بدهیم. تا به مرور فارغ‌التحصیل پیدا کردیم و به کادرمان اضافه شد ….

روحی : به نظر شما دانشگاه اصفهان چه جایگاهی در شهر اصفهان دارد؟ به عنوان مثال «دانشگاه تهران» به دلیل مبارزاتی که قبل از انقلاب در آن انجام گرفته، از قدرت نمادینِ سیاسی برخوردار است، علاوه بر اینکه در جریان انقلاب هم محل تجمع و تظاهرات بود و هم نقطه‌ی تلاقی راه‌پیمایی های میلیونی و هم محل برگزاری نمازهای عبادی ـ سیاسی (و شاید بسیاری جنبه های ریز و درشت کارکردی دیگر که فعلا کاری به آنها نداریم) ، آیا دانشگاه اصفهان هیچگاه چنین جایگاهی در شهر اصفهان داشته است ؟ اگر پاسختان منفی است ، آیا یکی از دلایل آن می‌تواند موقعیت حاشیه‌ای جغرافیایی آن در شهر باشد؟ به نظر شما چرا دانشگاه اصفهان نتوانسته کانون قدرت در جغرافیای سیاسی شهر باشد؟

دکتر شفقی : دانشگاه تهران در مرکز و میدان انقلاب قرار دارد و به اجتماع مردم بسیار نزدیک است. در حالیکه دانشگاه اصفهان از کانون مرکزی شهر فاصله دارد اما دانشگاه اصفهان پیوسته در مسیر انقلاب حرکت می‌کرده و نقش مهمی داشته است.

روحی : شما به معنای اخص کلمه، استاد و محققی بزرگ در مطالعات جغرافیایی شهر اصفهان هستید، آیا ممکن است، نظر شما را درباره‌ی امروز اصفهان بدانم.

دکتر شفقی : با اینکه در اصفهان به نارسایی‌های بزرگی بر‌می‌خوریم، اما در مقام مقایسه با سایر شهرهای بزرگ ایران مشکلات کمتری دارد. مخصوصاً از نظر شهرسازی و برنامه‌ریزی‌های منطقه‌ای مشکلات کمتری دارد. اما مشکل آب و مدیریت آن نسبتاً ضعیف است.

روحی : لطفاً ماندگارترین خاطره‌ای که از شهر اصفهان دارید، بفرمایید.

دکتر شفقی: چیزی که الان به خاطرم آمد، خاطره‌ای از روزهای جنگ است ؛ یک روز در محله‌ی مرداویج که در آنزمان محله‌ی ثروت‌مندی هم نبود، یک وانتی با بلندگو اعلام می‌کرد که تعداد زیادی مجروح به اصفهان آورده‌اند و در بیمارستان‌های اصفهان ملافه و پتو نیست و هر کسی دارد بیآورد و ساعتی بعد برمی‌گردد تا آنها را ببرد. آنچه برای من خیلی جالب بود این بود که من نشسته‌ام تو خانه و زندگی به این راحتی می‌کنم و یکدفعه وانتی می‌آید و می‌گوید در بیمارستان‌های اصفهان ملافه و پتو نیست. و بعد هم با این حرف همه هم برایش ملافه تمیز و پتو می‌بردند . اما هیچکس حتا کمترین کنجکاوی نمی‌کنیم که ببینیم این کسی که پشت وانت دارد این حرف را می‌زند چه کسی است، هویت‌اش چیست و اصلا راست می‌گوید یا نه !؟ فقط علتش این است که ملت ایران اگر ببیند دشمنی وجود دارد که مترصد حمله به این سرزمین است ، زود باهم متحد می‌شوند. این نکته‌ی بسیار مهمی است که در روح ایرانیان وجود دارد.

روحی : بار دیگر از اینکه اجازه ی این مصاحبه را به من دادید ، از شما سپاسگزاری می کنم. لطفاً هر صحبتی دارید بفرمایید.

دکتر شفقی : من بسیار خوشحالم که شما با این کنجکاوی علمی دنبال مطالعه‌ی افکار مردم از دید مردمشناسی هستید.

بخشی از زندگی‌نامه‌ی دکتر سیروس شفقی:
دکتر سیروس شفقی به سال ۱۳۱۲ در ارومیه متولد شد و پس از تحصیلات مقدماتی، از دانشگاه تبریز به اخذ لیسانس در رشته تاریخ و جغرافیا و علوم تربیتی با احتراز رتبه اول نائل آمد. از سال ۱۳۳۸ به منظور ادامه تحصیل و احذ درجه دکتری، عازم آلمان شد و تحصیلات عالی خود را در دانشگاه کلن با استفاده از بورس تحصیلی آن دانشگاه در رشته جغرافیا با تخصص جغرافیای شهری به پایان رساند. پس از اخذ درجه دکتری، در سال ۱۳۴۴ برای تدریس دروس نقشه‌کشی و کوچ نشینی در دانشگاه کلن دعوت شد و به عنوان استادیار علمی و رسمی مشغول به کار گردید. دکتر شفقی از آذرماه سال ۱۳۴۵ به دانشگاه اصفهان منتقل و به استخدام دانشگاه اصفهان درآمد و گروه جغرافیای دانشگاه اصفهان را بنیاد نهاد. اغلب استادان گروه جغرافیای این دانشگاه از شاگردان آن استاد به شمار می‌روند. وی در سال ۱۳۵۶ به مقام استادی نائل آمد علاوه بر تاسیس و مدیریت گروه جغرافیا و علوم اجتماعی دانشگاه اصفهان، تصدی ریاست دانشکده اقتصاد و علوم اداری ودوره‌های شبانه دانشگاه اصفهان را به عهده داشته است. و چندین دوره عضویت هیأت ممیزه دانشگاه را داشته است. از آثار او کتاب جغرافیای اصفهان،کارهای دستی اصفهان، بازار بزرگ اصفهان و اکنون نیز کتابی تحت عنوان «شهر اسلام» زیر چاپ دارند و بیش از هفتاد مقاله به زبانهای فارسی و خارجی درباره مسائل جغرافیای ایران منتشر شده است. […] و استاد مشاور بیش از چهل پایان نامه دکتری و ….ایشان علاوه بر زبان آلمانی به زبان‌های انگلیسی و ترکی استامبولی آشنایی دارند و تا کنون مجری شش طرح پژوهشی تحت عناوین جغرافیای اصفهان، پراکندگی جغرافیایی موقوفات و آثار اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آن در اصفهان و تحلیل ساختار فضایی ـ کالبدی بازار اصفهان، بررسی مناطق خشک و کویرهای ایران، مطالعات تغییر محور مجتمع فودا مبارکه، مطالعه ایل شناسی و مکان‌یابی شهر در منطقه بازفت و ….
از فعالیت‌های علمی ـ خدماتی ایشان تأسیس کتابخانه گروه جغرافیای دانشگاه اصفهان بدون کمک‌های مالی دانشگاه، راه‌اندازی و تأسیس ایستگاه هواشناسی در دانشگاه اصفهان … عضو کمیته جغرافیایی مرکز گفتگوی تمدنها، محقق علمی مرکز دانشنامه جهان اسلام، عضو و مؤسس انجمن جغرافیدانان است.
ایشان عضو هیئت تحریریه سه مجله پژوهشی ـ علمی و جغرافیایی است. ایشان فرصت‌های مطالعاتی خود را در دانشگاه‌های برکلی آمریکا و بن گذرانده و به مطالعه مسائل جغرافیایی شهرهای اسلامی پرداخته… آقای دکتر شفقی در مهرماه سال ۱۳۸۱ به افتخار بازنشستگی نائل آمد و از اعضای مؤسس کانون بازنشستگان دانشگاه اصفهان هستند.
http://zohrerouhi.blogspot.com