انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

گروه همسالان، مرگ ­اندیشی و فضای مجازی

۱)

اواخر دهه پنجاه که در کلاس سوم راهنمایی بودم، روبروی خانه دوطبقه مان، خانه دو طبقه مداحی قرار داشت که به همراه زن و فرزندانش در آن زندگی می­کرد. تصوری که از او در ذهنم مانده پالتویی بلند و روشن همراه با عبایی مشکی و یک کلاه «فینه» استوانه‌ای شکل به رنگ قرمز با شال‌بند سبز و یک موتور وسپا بود که از آن برای رفتن به مجالس روضه خوانی استفاده می کرد.

خاطرم هست که یک روز بعد از ظهر تابستان با شیون اهالی این خانه به کوچه آمدیم و فهمیدیم که مرد مداح خودکشی کرده و خود را در اتاق منزل با طناب حلق آویز کرده است. جسد این مرد را ندیدم اما فضایی که از خودکشی مرد مداح در محله بوجود آمد و تصور منِ نوجوان از مرگ و ترسیم مرگ و خودکشی و درگیری ذهنی ناشی از آن، خواب را برای چند صباحی از من ربود و کابوس خودکشی بقدری زیاد بود که این اتفاق هیچگاه از ذهن من پاک نشده است.

۲)

اخیراً که فیلم دو دختر اصفهانی قبل از خودکشی در فضای مجازی پخش شد بالطبع من هم جزء افراد زیادی بودم که با کنجکاوی آن را نگاه کردم. اما با سابقه ای که در دوران نوجوانی از خودکشی و مرگ همسایه مداح داشتم، با وجود آنکه در سن میانسالی قرار دارم باز هم تصور مرگ و خودکشی، برایم آزار دهنده بود و نتوانستم بیش از یکبار این فیلم را ببینم.

اما چیز عجیبی که در این فیلم بود سرخوشی این دو نوجوان نسبت به مرگ و خودکشی است که انگار مرگ را به بازی گرفته اند. به طوریکه در فیلم از دوست پسرهایشان گله می­کنند، با خانواده شان خداحافظی می کنند، از خورد و خوراکشان سرخوش هستند و به تمسخر از پر بودن مثانه شان شکایت می کنند و هر چند تقطیعی در فیلم وجود دارد اما فضای وهم انگیز و ترسناکی از آن در خصوص مرگ و خودکشی به بیننده منتقل نمی­شد.

۳)

خودکشی عملی است که از لحاظ علوم اجتماعی و علوم طبیعی و عرف و شناخت عمومی تقریباً معنایی یکسان و قابل درک دارد؛ یعنی: «اقدام یک فرد برای کشتن خود به صورت فردی». این امر در کتاب معروف امیل دورکیم (۱۸۹۷) از دیدگاه انسان شناسی و جامعه شناسی برای اولین بار مورد بررسی قرار گرفته است.

در نظریه عمومی دورکیم خودکشی برغم همه ابعاد عاطفی، احساسی، فردی و روانی اش، در نهایت قابل تبیین در ساختارهای فرایندهای اجتماعی است و آن را می توان در روندی از شناخت نظام های اجتماعی درک و تبیین کرد؛ از این رو لازم است جامعه شناسان و روانشناسان در تحلیل این پدیده و نمونه مورد اشاره، بسیار عمیق و جامع به موضوع بپردازند.

۴)

اما موضوعی که دغدغه ذهنی من شده است اینکه چگونه این فیلم به فضای مجازی راه یافته است و با چه هدفی انتشار یافته است. آیا افراد مسئولیت اجتماعی در مقابل قرار دادن اینگونه محتواها در شبکه اجتماعی ندارند؟ آیا به عواقب انتشار این گونه محتواها در فضای اجتماعی نمی اندیشند؟

معمولا این نوع اسناد، از موضوعی چون خودکشی، به دلیل انکه جنبه بررسی از سوی مسئولان ذیربط مثل اداره آگاهی دارد، به شدت محرمانه است. بعلاوه به دلیل قبح موضوع خودکشی، خانواده و منسوبین، از انتشار چنین اسنادی پرهیز دارند و موضوع را به شدت محرمانه فرض می­کنند.
با این حال انتشار اخبار خودکشی این دو نوجوان که در ابتدا با عکسی از صحنه خودکشی در اخبار خبرگزاری ها و فضای مجازی پخش شد با انتشار فیلم این دو نوجوان – که منبع آن مشخص نیست- قبل از خودکشی و با فاصله اندکی، بعد از زمان وقوع عمل خودکشی موجب شد که این فیلم در شبکه مجازی بین گروه ها و کانال های تلگرامی انتشار یابد و تعداد زیادی از افراد از جمله نوجوانان و گروههای همسانِ دختر و پسر که در سن همین دو نوجوان دختر قرار دارند آن را مشاهده نمایند.
۵)
یکبار دیگر به موضوع خودکشی آن مداح اشاره می کنم که در دوره نوجوانی ترس و وحشت زیادی را مدتها در من بوجود آورد و در کابوس آن به سر می بردم به طوری که هنوز یاد آن از ذهنم بیرون نرفته است. انتشار خبر خودکشی و متعاقب آن انتشار فیلم این دو دختر آن هم به شکلی که آثاری از ترس از مرگ در آنها دیده نمی شود و سرخوشی آنها در فیلم، نشان می دهد که فضای مجازی می تواند همچون پرتگاهی برای گروه همسالان بشمار آید. چرا که ممکن است با روحیه کنجکاوی که در نوجوانان وجود دارد و یا با توجه به معضلاتی که در حال حاضر متاسفانه در برخی خانواده ها مشاهده می شود و یا بی هویتی و کم شدن برخی باورهای اعتقادی در میان آنها، فیلم موجود الگویی برای اینگونه سرخوشی ها یا تجربه خودکشی باشد.
به جمله «تونی والتر» در کتاب «انسان شناسی مرگ» می اندیشم که می نویسد: «مردگان حضوری عمومی در جامعه‌ی مدرن دارند.» حالا به سهولت می توانیم این فیلم را فضای مجازی و اینترنت با یک جستجوی اندک بیابیم؛ از این رو با نگرانی باید گفت: آیا فیلم های دیگری در راهند؟!!!