گرمایش جهانی در دو دهه اخیر به سرعت در حال تبدیل شدن به یکی از مهمترین چالشهای سیاسی برای دولتها است.
” بنا به گزارشهای اعلام شده از سوی سازمان جهانی هواشناسی وابسته به سازمان ملل متحد، دمای هوای در دهه گذشته به بالاترین میزان خود در ۱۶۰ سال اخیر رسیده است و سال ۲۰۱۰ بنا به پیش بینی گرمترین سال در این دوره زمانی خواهد بود، به گفته کارشناسان میانگین حرارت جهانی در این سال ۵۸/۱۴ درجه سانتیگراد خواهد بود که ۵۸/۰ درجه سانتیگراد بالاتر از میانگین ۱۴ درجه ای سالهای اخیر بودهاست.“
نوشتههای مرتبط
تغییرات اقلیمی معاصر حیات انسانی را در سطح اولیه خود یعنی تداوم بقا با بحرانهای جدی روبهرو ساختهاست. عمدهترین شکل این تغییرات مساله گرمایش جهانی است که این گونه تعریف میشود: افزایش دمای سطح کره زمین و اقیانوسها در قرن بیستم در حدود ۰/۷۴ درجه سانتیگراد.
گفتگو پیرامون گرم شدن زمین ابتدا در دهه ۵۰ با تغییر نظم فصول یعنی گرمتر و طولانیتر شدن فصل گرما و کاهشهای ناگهانی دما در فصل سرما مطرح شد، و در سال ۱۹۷۵ به صورت رسمی وارد گفتمان علمی شد.
دلایل گرم شدن کره زمین
حوزه مورد بحث اصلی در سالهای ابتدایی به زیر سوال بردن اصل مساله بود، زیرا در تضاد با باورهای مذهبی مبتنی بر خلق جهان هماهنگ از سوی خداوند قرار میگرفت. مناقشههای کنونی اما بر سر میزان سهم انسان در گرم شدن زمین است که از یکسو ریشه در مطالعات علمی و از سوی دیگر ریشه در اختلافات سیاسی میان دولتها و رقابت شدید میان آنها و شرکتهای بزرگ برای دستیابی به بالاترین میزان رشد اقتصادی و نیز چالش میان دولتها و شهروندانشان دارد.
۱ـ فعالیتهای انسانی: مصرف سوختهای فسیلی، تخریب گسترده جنگلها و تغییر کاربری اراضی. فعالیتهای انسانی سبب تولید گازهای گلخانهای نظیر دیاکسید کربن، بخارآب و متان میشود و این گازها با نگه داشتن حرارت مانع از خارج شدن انرژی گرمایی دریافتی از خورشید میشوند.
۲ـ دگرگونیهای طبیعی: فعالیتهای آتش فشانی خورشید و جابهجایی زمین بر روی مدار حرکت به دور خورشید.
پیامدهای گرم شدن کره زمین: ۱ـ بالا آمدن سطح آب دریاها در نتیجهی ذوب شدن یخچالهای طبیعی در قطب. ۲ـ تغییر در الگوهای بارندگی. ۳ـ توسعه بیابانها در مناطق گرمسیری. ۴ـ تغییر در شدت و تناوب وقایع آب و هوایی. ۵ـ اسیدی شدن اقیانوسها. ۶ـ انقراض گونهها به ویژه در اقیانوسها و دریاها.
این موارد مجموعهای از پیامدهای مستقیم گرمایش جهانی محسوب میشوند، که سبب تغییرات عمده دیگری در سطح جهان خواهند شد: ۱ـ تهدید جمعیت ساکن در پهنههای ساحلی به دلیل بالا آمدن سطح آب دریاها. ۲ـ وقوع سیل یا خشکسالی به ویژه در مناطقی با پوشش جنگلی تخریب شده. ۳ـ خطر گرسنگی و کمبود مواد غذایی به دلیل خشکسالی. ۴ـ تهدید سلامت انسان باگسترش بیماریهای عفونی ۵ـ احتمال وقوع جنگ و درگیری به دلیل دسترسی به منابع غذایی و آب.
موقعیت کشورهای جهان در برابر گرمایش جهانی:
کشورهای جهان را بر اساس میزان اثرگذاری و اثرپذیری در برابر تغییرات اقلیمی میتوان در سه گروه عمده طبقهبندی کرد.
۱ـ کشورهای توسعهیافته و ثروتمند: ۱ـ آمریکای شمالی، اروپای شمالی و غربی و ژاپن. ۲ـ کاهش تولید گازهای گلخانهای به دلیل حرکت به سمت اقتصاد مبتنی بر بخش مالی و خدمات. ۳ـ حفاظت از پوششهای طبیعی نظیر جنگلها و منابع آبی. ۴ـ افزایش میزان مصرف انرژی روزانه توسط هر فرد به دلیل سبک زندگی مبتنی بر مصرف. ۵ـ قرار گرفتن در معرض خطر خشکسالی و کاهش منابع آبی به دلیل تغییر الگوهای بارندگی و در نتیجه کاهش تولید محصولات کشاورزی در سطح جهانی.
۲ـ کشورهای در حال توسعه: ۱ـ کشورهای حوزه آمریکای جنوبی و آسیای جنوب شرقی. ۲ـ بزرگترین تولیدکننده گازهای گلخانهای به دلیل اقتصاد مبتنی بر تولید صنایع(سیمان) و کارخانههای بزرگ. ۳ـ تخریب گسترده پوشش طبیعی به دلیل رشد بالای جمعیت و بهرهبرداری گسترده از منابع طبیعی. ۴ـ بیتوجهای دولت نسبت به حفاظت از محیط زیست و ضعیف بودن عملکرد موسسات غیردولتی. ۵ ـ قرار گرفتن در معرض خطر بالا آمدن سطح آب اقیانوسها یا ذوب شدن یخچالهای طبیعی درمناطق کوهستانی. ۶ـ آسیبپذیر بودن نواحی پرجمعیت شهری به دلیل قرار گرفتن در مناطقی ساحلی و مسیر رودخانهها. ۷ـ تهدید کاهش دسترسی به مواد غذایی به دلیل خطر خشکسالی.
۳ـ کشورهای فقیر: ۱ـ آفریقای سیاه، آمریکای لاتین، آسیا. ۲ـ سهم اندک در تولید گازهای گلخانهای به دلیل نبود کارخانهها وصنایع ۳ـ پایین بودن میزان مصرف انرژی به دلیل سطح پایین میزان دسترسی به خدمات. ۴ـ شرایط نابسمان سیاسی نظیر رژیمهای سیاسی بسته یا تسلط حکومتهای نظامی.۵ـ قرار گرفتن در معرض بیشترین خطر تغییرات اقلیمی به دلایل شکننده محیطی و ساختارهای ضعیف سیاسی و اقتصادی.
چه کشورهایی مسولیت اصلی را در برابر تغییرات اقلیمی بر عهده دارند؟
کشورهایی نظیر چین، هندوستان و برزیل که دارای رشد بالای اقتصادی هستند کشورهای توسعهیافته را متهم میکنند که مقصر اصلی گرم شدن زمین در فرایند استعمار هستند و اکنون تنها به دلیل ترس از رقابت با قدرتهای جدید خواهان الزام آنان به گاهش تولید گلخانهای شدهاند. کشورهای توسعهیافته و ثروتمند نیز در مقابل بیتفاوتی کشورهای در حال توسعه نسبت به فرایند تغییرات اقلیمی را به دلیل نظامهای سیاسی غیر مردمی آنان میدانند. فعالان حوزه محیط زیست بحثهای این دو گروه را موجب از دست رفتن زمان برای نجات کره زمین میدانند و به ویژه نسبت به وضعیت کشورهای فقیر گروههای شکننده در سایر کشورها هشدار میدهند، که نقش بسیار اندکی درگرمایش جهانی داشتهاند اما از اولین قربانیان آن محسوب میشوند.
جنبش های مردمی محیطزیستگرایانه
جنبشهای انتقادی در برابر نابرابریهای سیاسی و اجتماعی(به ویژه جنبش زنان) در بسیاری از مناطق جهان در حال حرکت به سمت ایدههای محیط زیستگرایانه هستند.
ـ انتقاد به مصرفگرایی :سیستمهای جهانی مبتنی بر بازارهای مصرف محصولات متنوع و دائما تغییر شکل یافته هستند که خود را در سبک زندگی نشان میدهد که نیازمند مصرف روزافزون انرژی و منابع طبیعی بدون در نظر گرفتن محدودیت زمین در بازسازی پهنههای از میان رفته است. که این بیتوجهی پیامدهایی نظیر تغییرات اقلیمی و تشدید پیامد وقایع طبیعی نظیر سیل (پاکستان) را به دنبال دارد.
سیستم کنونی مصرف به ایدئولوژیهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و علمی متصل است که سابقه تاریخی ۵۰۰ساله دارند، در نتیجه تغییر آنان مستلزم تغییری کلی در سیستم جهانی است. تغییر نگرش به مصرف به عنوان مهمترین مولفه رضایت از زندگی مستلزم در پیش گرفتن رویکردی اخلاقی است که جهان را به مانند یک مجموعه بهم پیوسته از انسان و طبیعت در نظر بگیرد.
ـ سیاست سبز/محیط زیست و امکان تحقق ایده دموکراسی مشورتی
جنبشهای سبز مساله دلیل بیتوجهی نسبت به تغییرات اقلیمی را در دو حوزه مطرح میکنند:
۱) افزایش فاصله میان تصمیمگیری سیاسی و مشارکت سیاسی و در نتیجه منفعل بودن گروههای اجتماعی.
۲) مقصر دانستن مردم و تلاش برای حل مساله با رویکردهایی نظیر افزایش بهای خدمات اجتماعی به جای فشار بر شرکتهای بزرگ چند ملیتی.
راهکارهای ارایه شده بر تقویت گروههای کوچک به ویژه گروههای آسیبپذیر(به ویژه زنان و کشاورزان) تاکید دارد که بیشترین آسیب را در مقابل تعییرات میبینند.
۱) آموزش انتقادی برای آگاهی نسبت به چکونگی عملکرد مکانیسمهای جهانی در حوزههای انسانی و طبیعی.
۲) آموزش به ویژه در مدارس برای ایجاد رویکرد انتقادی نسبت به مصرفگرایی وداشتن مسئولیت پذیری در قبال سایر گروههای انسانی و محیط زیست جهانی.
۳) افزایش میزان مشارکت در مسایل اجتماعی با ایجاد روحیه و زمینه برای اعتراض همگانی نسبت به سیاستهای نادرست.
۴) توسعه پاک مبتنی بر مصرف انرژیهایی با آلودگی کمتر و ایجاد بازارهای تولید و مصرف عمومی به ویژه در حوزه محصولات غذایی.
برای مطالعه این گزارش به صورت پاور پوینت در زیر کلیک کنید: