انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

گردشگری کلیدی برای کاهش فقر یا هیزمی بر آتش آن؟

عده ای از محققان و صاحب نظران بر این عقیده اند که گردشگری ممکن است تورم یا افزایش عمومی قیمت ها را به همراه داشته باشد و یا ممکن است موجب کمبود کالاهایی برای بومیان شود(مسون،۲۰۰۳)[۱]. در زمینه ارتباط کلی بین گردشگری و نابرابری درآمدی در بین محققان اختلاف نظروجود دارد، عده ای از  مانند بلیک مور و همکاران(۲۰۰۸)معتقدند که گسترش این صنعت  با کاهش نابرابری درآمدی همراه است و توزیع درآمد را بهبود می بخشد. در این راستا بیان می شود گردشگری به عنوان یکی از مهم ترین صنایع در آغاز هزاره سوم، با درآمد سالانه ۱۰۰۰ میلیارد دلار به فقر زدایی، عدالت گستری و اشتغال زایی منجر شده است(نیکولاس،۲۰۰۴) .  این عده با استناد به برخی مطالعات که در رابطه با صنعت گردشگری و توزیع درآمد صورت گرفته اند،  بیان می کنند که این صنعت به طور مستقیم و غیر مستقیم برنابرابری درامدی و رشد اقتصادی موثر است. اما افرادی دیگر نظیر لی معتقدند  که  در  کشورهای  مرتبط  با  صنعت  گردشگری،  نابرابری  درآمدی بزرگتر از کشورهایی است که تأثیرپذیری کمتری از این صنعت دارند . بر این اساس می توان گفت میان اندیشمندان و صاحبنظران این حوزه در ارتباط با تاثیر گردشگری بر فقر و نابرابری وفاق نظر وجود ندارد.

در  همین رابطه اجینو مارتین و همکاران(۲۰۰۴) در پژوهشی تحت عنوان” بررسی رابطه بین توریسم و رشد اقتصادی در ۲۱کشور آمریکای لاتین” به این نتیجه دست یافته اند که  در کشورهای با درآمد سرانه پایین و نیز در کشورهای با درآمد سرانه متوسط، رشد توریسم تأثیرمثبتی بر رشد اقتصادی دارد .اما در کشورهای با درآمد بالا این رابطه منفی می شود. و یا اوه(۲۰۰۵) در پژوهشی تحت عنوان” بررسی رابطه بلندمدتبین درآمدهای گردشگری و رشد اقتصادی در کره جنوبی طی دوره۱۹۷۵تا ۲۰۰۱″ بیان کرده است میان درآمد های گردشگری و رشد اقتصادی رابطه بلند مدتی وجود ندارد. در مقابل بریدا و همکاران(۲۰۰۸) بر این عقیده اند که شوک به وجود آمده در مخارج توریسم در ابتدا منجر به افت کوتاهی در رشد اقتصادی میشوداما در بلندمدت تأثیرمثبتی بر رشد اقتصاد مکزیک خواهد گذاشت. مشخصا در حوزه گردشگری و فقر نیز شاهد نتایج متناقض و متفاوتی در این حوزه بوده ایم.برای مثال روی(۲۰۰۲) در پژوهشی تحت عنوان” بررسی رابطه بین گردشگری، درآمد سرانه و کاهش فقر در ۱۸ایالت هند” به این نتیجه رسیده است که گردشگری نمی تواند به حل مشکل فقر منجر شود.در مقابل لیوونکا و شیتوندو(۲۰۰۳) بر این عقیده اند که گردشگری بر معیشت فقرا تأثیرگذاراست و چنان چه اثرات مثبت آن به درستی مورد توجه قرار گیرد، منجر به کاهش فقر می شود.گارتنر(۲۰۰۸) نیز در همین راستا بیان کرده است که صنعت گردشگری، شاخصهای اقتصادی توسعه انسانی را بهبود بخشیده و منجر به کاهش فقر شده است.برایت(۲۰۱۴) نیز با استناد به پژوهش” بررسی تأثیراشتغال دربخش گردشگری بر معیشت محلی )مطالعه موردی غرب اوگاندا” بیان کرده است سیاست های ترویج گردشگری کاهش فقر موفقیت امیز است و منبع اصلی درامد بیش از ۸۰ درصد خانوار ها است.

با مرور  مطالب فوق، این سوال مطرح می شود که کلید موفقیت گردشگری در کاهش فقر بومیان در برخی موارد چه بوده است؟ در نوشتار حاضر به دو رویکرد موثر در کاهش فقر از طریق گردشگری اشاره می شود:

۱.گردشگری اجتماع محور:  گردشگری اجتماع محور را می توان شکلی از بومگردی دانست که رشد و پیشرفت اجتماعات محلی متمرکز است. و به ساکنین این اجتماعات این امکان را می‌دهد که امور مرتبط با پیشرفت اجتماع خود را در ابعاد اقتصادی و فرهنگی در دست داشته باشند. گردشگری اجتماع محور بستری است که استمرار و پیوستگی فرهنگی یک منطقه را حفظ می‌کند و از توان‌های قومی و فرهنگی برای دست‌یابی به اهداف توسعه اقتصادی در ابعاد محلی، منطقه‌ای و ملی بهره می‌گیرد. تاکید گردشگری اجتماع محور آن است که بی توجهی به تنوعات قومی و فرهنگی در جریان پویایی گردشگری می تواند آثار زیانباری چون تهاجم فرهنگی و حتی نابودی فرهنگی شود. برگزاری جشن های محلی،شراکت بومیان در برنامه های گردشگری، استفاده از ظرفیت بومیان در توسعه گردشگری و… از جمله فعالیت هایی است که در راستای توسعه گردشگری اجتماع محور صورت می پذیرد. پیاده سازی اصول گردشگری اجتماع محور در گیلان، از نمونه های موفقی است که نشان می دهد گردشگری می تواند از این روزنه بر مشکل فقر میان بومیان فائق آید. در این راستا طرح توسعه و توانمندسازی جامعه محور روستایی (گردشگری اجتماع محور) با هدف کاهش فقر و پویایی اقتصادی از اردیبهشت ماه سال  ۱۳۹۵در گیلان به اجرا درآمد که در فار اول، سه هزار و ۳۷۹ خانه روستایی آماده و دارای شرایط جذب گردشگر شناسایی شده است.در فاز دوم اجرای این طرح با همکاری اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری گیلان این منازل ساماندهی و صاحب پروانه رسمی شده اند. گردشگری اجتماع محور به واسطه اقداماتی چون توانمندسازی، آگاهی بخشی و آموزش می تواند بر کاهش فقر موثر باشد.

توانمندسازی از خلال گردشگری اجتماع محور

تعاریف متعددی برای توانمندسازی ارائه شده است. عده ای بر توانایی افراد و تمایل آن ها بر توانمند شدن تمرکز کرده اند و عده دیگری مواردی چون عملکرد تیمی،غنی سازی شغلی، کنترل کار شخصی و استقلال را به عنوان توانمند سازی تعریف کرده اند( بودلایی و همکاران،۱۳۸۹: ۱۱). توانمندسازی را می توان شامل چهار مرحله دادن اطلاعات در خصوص عملکرد، دادن توانایی و دانش به افراد برای درک مشارکت، اعطاء پاداش بر مبنای عملکرد و تصمیم گیری به گونه ای که بر هدایت و عملکرد تاثیربگذارد دانست(باون و لاور،۱۹۹۶: ۱۲۰). روش ها و برنامه های توانمندسازی در قالب گردشگری اجتماع محور را می توان شامل مشارکتف درگیر ساختن افراد و اموزش دانست.

 

شکل شماره۱-ابعاد توانمندی

توانمندسازی اجتماع محور در حوزه گردشگری چیست؟

به طور کلی توانمندسازی اجتماع محور، به پروزه ها و فرآیندهایی اشاره دارد که هدف کلیدی آن ها افزایش توانایی عمومی افراد است. ابعاد موضوعی در ارتباط با این مفهوم در شاخص هایی چندگانه چون ظرفیت سازی مشارکت در تصمیم گیری ها،آموزش توانمندسازی کنشگران اصلی محلی، نهادینه سازی فرآیندهای تصمیم گیری و مدیریت اجرایی مشارکتی قابل بحث اند. توانمندسازی مشارکتی در حوزه گردشگری به مشارکت بومیان و ساکنان مناطق پذیرای گردشگر در سطوح مختلف برنامه ریزی، اجرایی، پایش و … اطلاق می شود.آموزش، تسهیلگری،حمایت،آشار سازی و ازاد سازی را می توان از جمله فرایند های توانمندسازی از منظر فیترمن(۲۰۰۴) اند. دامنه و میزان بالای برنامه‌ریزی فعال به‌جای برنامه‌ریزی منفعلانه؛ نظام اقتصادی تطبیق‌یافته با شرایط محلی؛ درجه بالای مشارکت و کنترل محلی در همه مراحل؛ حساس بودن نسبت به اولویت‌های جوامع محلی؛ استفاده همه از ساختار قدرت مثبت در جامعه؛ نقش حیاتی نظام آموزشی در کسب مهارت و آموزش افراد محلی و اصلاح ساختار قدرت؛ رعایت مساوات در توزیع درآمد و ثروت؛ ساختارمند کردن مداخلات دولتی و اصلاحات چارچوب سیاست‌گذاری و درنظر گرفتن گردشگری به‌عنوان صنعت مکمل نه به عنوان تنها صنعت از اصول اجرایی گردشگری اجتماع محوراند.

چگونه می توان یک طرح اجتماع محور گردشگری را موفق توصیف کرد؟

معیار های موفقیت گردشگری اجتماع محور، منوط به آن اند که مشارکت طیف وسیع و متنوعی از افراد را در برداشته باشد، منافع حاصل از ان به طور عادلانه میان اعضای جامعه تقسیم شود، به مسئله حفاظت محیطی توجه شود و یگانگی مکان و حفظ مقصد نادیده گرفته نشود.

۲.تقویت ظرفیت های  طبیعی، مذهبی،بومی و محلی: فرهنگ محلی، مجموعه عوامل جاذب طبیعی و سرمایه های فرهنگی و تاریخی بومی می توانند از خلال توسعه گردشگری مورد توجه قرار گیرند و با سرمایه گذاری هایی که از سوی نهاد های مرتبط صورت می پذیرد، می توانند به عواملی برای کسب درآمد و کاهش فقر بدل شوند. برنامه تدوین تقویم فرهنگی در برخی از استان ها اقدامی است جهت تقویت ظرفیت بومی و محلی. بدین وسیله بومیان که اصیل ترین بازیگران محلی و انتقال دهندگان ناب اصول فرهنگی اند می توانند به طور برنامه ریزی شده و مدون به ایفای نقش در حوزه گردشگری بپردازند و از این حیث کسب درامد نمایند. تقویت ظرفیت ها و عوامل جذب کننده نه تنها به عوامل فرهنگی که به عوامل جذب کننده طبیعی نیز قابل تسری است. جذب گردشگر در صورت تقسیم کار صحیح میان بومیان می تواند به ایجاد مشاغل کمک کند. راهنمایی تور های طبیعی و فرهنگی، آموزش بازی های محلی، برگزاری مسابقات محلی،آموزش های مذهبی و… از جمله فرصت هایی اند که از خلال جذب گردشگران به دست می آیند.

 

 

منابع:

Mason,  P.  (۲۰۰۳).  “Tourism,  Impact,  Planning  and  Management”.  Oxford:Oxford University Press

Eugenio-Martin,  N.  Morales,  R.  Scarpa,  (۲۰۰۴),  “Tourism  and  economicgrowth  in  Latin  American  Countries:  A  panel  data  approach”,  Milan,  Italy,Fondazione Eni Enrico Mattei Nota di Lavoro, No. 26.

Brida.  Juan  Gabriel,  Edgar.  J.  Sanchez  Carrera  and  W.Adrian  Risso,  (۲۰۰۸),“Tourism’s   Impact   on   Long-Run   Mexican   Economic   Growth”,   EconomicBulletin, Vol. 3, No.21 pp. 1-8.

 

Roy,  H.  (۲۰۰۲).  “The  Role  of  Tourism  to  Poverty  Alleviation”.  Electroniccopy available at:http://ssrn.com/abstract=1599971

 

Bright,  Adiyia.  (۲۰۱۴).  “Spatial  analysis  of  Tourism  Income  distribution  inThe  accommodation  Sector  in  Western  Uganda”.Tourism  and  HospitalityResearch

 

 

 

[۱] Mason