انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

گردشگری فرهنگی و انواع گردشگران فرهنگی

معرفی گردشگری فرهنگی و انواع گردشگران فرهنگی( ترجمه از کتاب گردشگری فرهنگی)

گردشگری فرهنگی احتمالاً یکی از قدیمی‌ترین انواع پدیده‌ی تازه‌ی گردشگری است. مردم از زمان رومیان به دلایلی که امروزه ما آن را دلایل گردشگری فرهنگی می‌نامیم ، سفر می‌کردند. درگذشته این دسته از مسافران هرگز از اعضای گروه جداگانه‌ای از مسافران محسوب نمی‌شدند. بعلاوه بازدید از اماکن تاریخی ، مکان¬های دیدنی فرهنگی ، شرکت در برنامه‌ها و فستیوال‌های ویژه یا بازدید از موزه‌ها همواره بخشی از تجربه گردشگری بوده است. درواقع ، همه سفرها شامل یک عنصر فرهنگی هستند. گردشگری فرهنگی در اواخر دهه ۱۹۷۰ وقتی بازاریاب‌های جهانگردی و محققان گردشگری متوجه شدند که برخی از افراد به‌طور خاص سفر می‌کنند تا درک عمیق‌تری از فرهنگ یا میراث فرهنگی یک مقصد گردشگری داشته باشند ، به‌عنوان یک دسته‌بندی متفاوت تولید به رسمیت شناخته شد. در ابتدا ، این‌یک فعالیت تخصصی و طاقت‌فرسا تلقی می‌شد که تصور می‌شد توسط تعداد کمی از گردشگران با تحصیلات بهتر و مؤثر دنبال می‌شود، کسانی که در سفر به دنبال استانداردهایی بالاتر از آفتاب و ماسه و دریا می‌گشتند. در دهه‌ی ۱۹۹۰ زمانی که بازارهای گستره به بخش‌های کوچک‌تری تقسیم شدند گردشگری فرهنگی به‌عنوان یک فعالیت با بازار انبوه و سود بالا شناخته شد. بسته به منبع و مقصد ، بین ۳۵ تا ۷۰ درصد مسافران بین‌المللی اکنون گردشگران فرهنگی در نظر گرفته می‌شوند. این گردشگران فرهنگی انواع متفاوتی می‌توانند داشته باشند که در زیر به آن‌ها پرداخته‌شده است.
پنج مدل گردشگر فرهنگی
۱. توریست فرهنگی هدفمند_ توریسم فرهنگی، انگیزه‌ی اولیه‌ی این نوع توریست برای بازدید از یک مقصد است، و افراد یک تجربه‌ی عمیق فرهنگی دارند.
۲. گردشگر فرهنگی سیاحتی _ توریسم فرهنگی دلیل اصلی و مهم این نوع توریست برای بازدید از یک مقصد است اما تجربه‌ی فرهنگی نسبت به نوع قبل از عمق کمتری برخوردار است.
۳. گردشگر فرهنگی شانسی – این توریست با اهداف بازدید از مکان‌های توریسم فرهنگی مسافرت نمی‌کند اما بعد از شرکت کردن در بازدید سایت‌های فرهنگی درنهایت تجربه توریسم فرهنگی عمیق را کسب می‌کنند.
۴. گردشگر فرهنگی تصادفی یا اتفاقی – تجربه‌ی توریسم فرهنگی انگیزه‌ی ضعیفی در فرد برای بازدید از یک مقصد ایجاد می‌کند و حاصل گردشگری فرهنگی کسب تجربه‌ی کم‌عمق است.
۵. توریست فرهنگی ضمنی- این نوع گردشگر با مقاصد توریسم فرهنگی مسافرت نمی‌کند، اما بااین‌وجود در برخی فعالیت‌ها شرکت می‌کند و تجربیات کم‌عمقی به دست می‌آورد.
همه‌ی این پنج نوع گردشگر فرهنگی را در هرزمانی می‌توان در یک مقصد گردشگری فرهنگی، یافت. شاخص حضور انواع مختلف توریست از یک مقصد گردشگری نسبت به مقصد دیگر با توجه به خود نوع مقصد گردشگری، دارایی‌هایی که در آن مقصد مورد مشاهده قرار می‌گیرند و ریشه و خاستگاه توریست فرهنگی، متفاوت خواهد بود. آگاهی کلی از مقصد، و شهرت آن به‌عنوان یک گره گردشگری فرهنگی ، در نوع بازدیدکننده‌ای که به سمت آن جلب می‌شود ، تأثیر می‌گذارد. نه‌تنها مقاصد و میراث فرهنگی بیشتر شناخته‌شده ، نسبت به مقاصد کمتر شناخته‌شده تعداد بیشتری توریست فرهنگی را به خود جذب می‌کند، بلکه آن‌ها احتمالاً توریست هدفمند فرهنگی ، توریست سیاحتی فرهنگی و توریست اتفاقی فرهنگی بیشتری را جذب می‌کنند. توریست‌ها ازاین‌گونه مکان‌ها، به خاطر شهرت فرهنگی یا میراث موجود در این مقاصد، بازدید خواهند کرد.جای اینکه این گردشگران به دنبال کسب تجربه‌های عمیق یا کم‌عمق از این بازدیدها هستند، باز است. (جای بحث و مجادله دارد.) همان‌گونه که بونی فیس و فولر میگویند، صرف اینکه یک اثر یا میراث فرهنگی شهرت دارد، الزاماً نشان نمی‌دهد که خوب موردبررسی و شناخت قرارگرفته است. بعضی از بازدیدکنندگان از یک مقصد بازدید نمی‌کنند مگر برای اینکه، وضعیت شخصی را پیدا کنند که از یک مکان خاص بازدید داشته و یا اینکه عکس دیگری برای کلکسیون خود بگیرند. بسیاری از بازدیدکنندگان اساساً از مقصد غافل می‌شوند یا با چنان دانش محدودی با مقصد روبرو می‌شوند که داشتن تجربه‌ای عمیق برای آن‌ها غیرممکن خواهد بود. افراد دیگری هستند که بااین‌حال یک تجربه‌ی توریسم فرهنگی هدفمند را جست‌وجو کرده و از آن لذت خواهند برد. مقاصد گردشگری فرهنگی کمتر شناخته‌شده هم احتمالاً انواع توریست‌های فرهنگی فوق را به خود جلب می‌کنند. توریست فرهنگی هدفمند در چنین مواردی ویژگی‌های مقصد را جست‌وجو خواهد کرد( در مورد آنجا اطلاعاتی کسب می‌کند.) این فرد با توریست فرهنگی ویژه‌ی استبین یکسان است. توریست‌های فرهنگی ضمنی و تصادفی و شانسی هم از سوی دیگر، با دلایل دیگر از سایت‌های جاذبه‌های میراث فرهنگی بازدید می‌کنند. اکثر آن‌ها تجربه کم‌عمق به دست خواهند آورد – بخشی از آن به دلیل ناآگاهی در مورد فرهنگ محل و همچنین از سوی دیگر تا حدی به دلیل این است که گردشگر فرهنگی جزء فرعی و جانبی سفر آن‌ها می‌باشد. با همین دلیل، سایت و جاذبه‌های متفاوت در داخل یک مقصد انواع مختلف توریست فرهنگی را بر اساس کثرت تجربه و تلاشی که لازم است برای افراد ، جذب خواهد کرد تا تجارب راضی‌کننده‌ای کسب شود. موزه‌ها و گالری‌های هنری، برای مثال احتمالاً بیشتر توریست‌های فرهنگی هدفمند را جذب می‌کنند. مناظر خیابانی ، ساختمان‌های تاریخی و جاذبه‌های گردشگری فرهنگی که تأکید بیشتری بر سرگرمی دارند تا تجربیات، (ازجمله پارک‌های موضوعی تاریخی) به‌احتمال‌زیاد افرادی را که به دنبال تجربه کم‌عمق هستند جذب می‌کند. همچنین طبقه‌بندی‌ها مخصوص هر نوعی از توریست نیست. بسته به سفر صورت گرفته و انگیزه سفر ، می‌توان یک نفر را به‌عنوان پنج نوع گردشگر فرهنگی معرفی کرد. شخصی که صراحتاً برای بازدید از یک گالری هنری سفر می‌کند، می‌تواند به‌عنوان یک گردشگر فرهنگی هدفمند یا سیاحتی شناخته شود. در همین راستا، همان فرد هنگامی‌که که به یک مسافرت خانوادگی می‌رود که شامل بعضی المان‌های فرهنگی هم می‌شود، می‌تواند بر اساس اینکه اهمیت فاکتورهای گردشگری فرهنگی در انتخاب یک مقصد گردشگری توسط او چقدر اهمیت دارد، به‌عنوان یک توریست فرهنگی ضمنی یا اتفاقی حساب شود. همان شخص که برای تجارت سفر می‌کند و از یک موزه بازدید می‌کند و تجربه‌ی عمیقی کسب می‌کند، قانونا می‌تواند به‌عنوان یک گردشگر فرهنگی شانسی برچسب‌گذاری شود. ترکیب توریست‌های فرهنگی در هر مقصد گردشگری فرهنگی می‌تواند تحت تأثیر خاستگاه و ریشه‌ی آن توریست‌ها نیز قرار بگیرد. برای بازدیدکنندگان بین‌المللی ، هرچه فاصله فرهنگی بین فرهنگ میزبان و فرهنگ خود مسافر بیشتر باشد ، احتمال اینکه این مقصد باعث جذب توریست‌های فرهنگی هدفمند شود ، بیشتر می‌شود. مکلنتاش و جولدنر فاصله‌ی فرهنگی را به این شکل شرح می‌دهند (( میزان گستردگی فرهنگ منطقه‌ای که خاستگاه توریست است ، با فرهنگ منطقه‌ی میزبان متفاوت است. هرچه فاصله فرهنگی بین مبدأ و مقصد خاص بیشتر باشد ، فرد بخصوص ممکن است بیشتر بخواهد به آن مقصد سفر کند. از سوی دیگر مسافران داخلی احتمالاً بیشتر به دنبال مکان‌هایی هستند که بازدید از آن‌ها احساس نزدیکی فرهنگی بیشتری را به آن‌ها القا کند. هرچه جذابیت فرهنگی یا میراث فرهنگی به ارزش‌های اصلی مسافر داخلی نزدیک‌تر باشد ، احتمال اینکه گردشگر فرهنگی هدفمند را جذب کند ، بیشتر می‌شود. مقاصد گردشگری فرهنگی یا جاذبه‌های گردشگری فرهنگی که منعکس‌کننده آرمان‌های ماندگار ملی و یا ارزش‌های جمعی یک ملت است ، احتمالاً نسبت به دارایی‌هایی باارزش کمتر، گردشگران فرهنگی هدفمند یا سیاحتی بیشتری را به سمت خود می‌کشند. اگرچه ممکن است همه انواع گردشگران فرهنگی به‌طور هم‌زمان در هر مقصد یا محل میراث پیدا شوند ، اما درک این معنا مهم است که هر نوع به دلایل مختلف از میراث بازدید می‌کنند و به دنبال تجربیات مختلف خواهند بود. گردشگری فرهنگی به دنبال جستجوی حس مکان یا معنا بخشیدن به یک مکان است ، اما افراد می‌توانند “مکان‌های” مختلف را در همان مکان تصور کنند. این مسئله چالش‌های مدیریتی جالبی برای مدیران میراث و بازاریابان مقاصد ایجاد می‌کند و آن چالش اینست که میراث و مقاصد را چگونه برای بازدیدکنندگان گوناگون ( با اهداف گوناگون) جذاب و مناسب کنند.

 

تصویر۱. بعضی از انواع توریست فرهنگی از بعضی دیگر جدی‌تر هستند. باید جاذبه‌های گردشگری فرهنگی متفاوتی تولید شود تا هر کدام، گردشگر فرهنگی خاصی را به خود جذب کند.در تصویر اول یک گردشگر فرهنگی هدفمند در حال بررسی و مطالعه‌ی دقیق یک معبد در کیوتوی ژاپن است و در عکس دوم یک گردشگر فرهنگی تصادفی در حال عکس‌برداری با محوطه‌ی معبد.

 

یک نوع شناسی توریستی از مطالعه مشارکت گردشگری فرهنگی در هنگ‌کنگ در اواخر سال ۱۹۹۹ انجام شد که شامل بررسی ۲،۰۶۶ بازدیدکننده در حال عزیمت از شش کشور: چین ، تایوان ، سنگاپور ، ایالات‌متحده ، انگلستان و استرالیا بود. یک‌سوم (۳۳.۳ درصد) بازدیدکنندگان موردبررسی در برخی از مواقع در طول بازدید خود به‌نوعی از فعالیت‌های گردشگری فرهنگی شرکت می‌کردند، رقمی که با برآورد سازمان گردشگری فرهنگی جهانی قابل‌مقایسه است. نرخ مشارکت بسیار متنوع بود، بااین‌حال، با توجه به کشور مبدأ، غربی‌ها یک و نیم تا دو برابر بیشتر از بازدیدکنندگان آسیایی در گردشگری فرهنگی شرکت می¬کنند. آمریکایی‌ها و استرالیایی‌ها به ترتیب با مشارکت ۴۱ درصد و ۳۹ درصد بیشترین مصرف‌کنندگان محصولات گردشگری فرهنگی بودند.
همان‌طور که در شکل زیر نشان داده‌شده است ، اکثر گردشگران فرهنگی هنگ‌کنگ (۵۸ درصد) اظهار داشتند که دلایل گردشگری فرهنگی نقش کم‌رنگ یا بی‌تأثیری در تصمیمشان برای بازدید از هنگ‌کنگ داشته است.

 

این افراد هنوز هم به‌نوعی در فعالیت گردشگری فرهنگی شرکت کرده‌اند که اکثر آن‌ها تجارب کم‌عمقی کسب کرده‌اند، که بیشتر آن‌ها رامی توان شامل گشت‌وگذار، عکس گرفتن، یا یادگیری کمی درباره فرهنگ و میراث هنگ‌کنگ توصیف کرد. در مقابل، تنها حدود ۴۲ درصد از گردشگران فرهنگی موردبررسی اظهار داشتند که دلایل گردشگری فرهنگی نقش مهمی را در سفر آن‌ها ایفا کرده و یا دلیل اصلی مراجعه به هنگ‌کنگ بوده است. حتی در بین این گروه، گردشگران فرهنگی سیاحتی، افرادی که تجربیات زیادی را در سطح نسبتاً کم‌عمق‌تری داشته‌اند، ۵/۲ بار از گردشگران فرهنگی هدفمند بیشتر بودند.
با توجه به میزان مشارکت خام، می‌توان ادعا کرد که ۳۳.۳ درصد از گردشگرانی که به هنگ‌کنگ مراجعه می‌کنند، اشکال متفاوت گردشگران فرهنگی هستند. اما، با بررسی دقیق‌تر، فقط حدود ۱۰ درصد از کل گردشگران موردبررسی، اظهار داشتند که گردشگری فرهنگی در تصمیم‌گیری آن‌ها برای بازدید از هنگ‌کنگ نقش مهمی داشته است و تنها ۴ درصد از گردشگران را می‌توان به‌عنوان گردشگران فرهنگی هدفمند طبقه‌بندی کرد –افرادی¬که دلایل گردشگری فرهنگی مهم ترین مشوق آنها برای رفتن به سفر محسوب می شود و کسانی هستند که تجربه های عمیق کسب میکنند.