انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

… کین هنوز از نتایج سحر است! نیروی هوایی خصوصی نئولیبرالیسم

متیو کول و جرمی سکهیل برگردان عاطفه اولیایی

در یکی از شنبه های ماه نوامبر ۲۰۱۴، مرسدس بنز سیاهی به باند فرودگاه شرکت خصوصی هواپیمایی اتریشی در سی مایلی وین وارد شد. از آن جا که سرمایه گذاران این شرکت برای بررسی نهایی آخرین پروژه می آمدند،‌ کارکنانی، متخصص طراحی و تجهیزهواپیما های کوچک با پلاتفرم های مراقبت های کنترل از راه دور، این آخر هفته به کار خوانده شده بودند . از چهار ماه پیش، تیم هوابرد، با اهداف مشخصی بر هواپیما های سم پاش تراش ۵۱۰ G برای مشتری بی نامی کار می کردند. مشتری این پروژه مافوق محرمانه را به نام «اکو پاپا» می نامیدند و به همه دستور داده شد تا تغییراتی را که در هواپیما داده می شود کاملا محرمانه محسوب کنند. آن روز، کارکنان متوجه شدند که یک چهارم کمپانیشان متعلق به اکو پاپاست. مردی بلند قامت، با مو های بلوند و چشم آبی از مرسدس پیاده شد. اکو پاپا که معمولا به نام ای‌ـ پی خوانده می شد، بعد از آشنایی با کارمندان به هواپیمایش نگاهی انداخت. یکی از حاضران در باره ی این بازدید می گفت: « او خورشید بود و مدیران مانند سیارات به دورش می چرخیدند. یکی از مکانیک ها اکو پاپا را (از عکس های اخبار) شناخت: او اریک پرینس، مؤسس بلک واتر، شرکت خصوصی امنیتی، بود. بسیاری نمی دانستند که برای معروف ترین مزدور جنگی ایالات متحده کار می کنند. کم کم لزوم آن همه پنهان کاری روشن شد. به غیر ازسیستم های مراقبتی، هدف گیری لیزری، شیشه های ضدگلوله اتاق خلبان، موتور حفاظت شده، حفاظ ضد انفجاری تانک و سیم کشی خاص برای کنترل موشک و بمب و سوار کردن مسلسل های اتوماتیک هم تعبیه می شدند. کارمندان و مهندسین نگران شکستن قوانین اتریش را مطمئن کردند که تا جایی که پروژه مخفی بماند، مشگلی در پیش نخواهدبود. پرینس به همه برای تولید «سهمگین» کردن هواپیماها تبریک گفت و محل را ترک کرد. هواپیما می بایست به جنوب سودان منتقل شود تا تعهدات اولین قرارداد رسمی شرکت جدید پرینس را برآورده سازد.

مدت ها بود پرینس در رؤیای تبدیل هواپیماهای سم پاش به هواپیماهایی برای مقابله با تروریسم خاورمیانه و آفریقا بود. به نظر وی این هواپیماهای کوچک با بال های ثابت، انقلابی در پیش برد جنگ های کوچک است. البته به طور جدی سودآورنیز هستند. تبدیل هواپیماهای سم پاش وزارت کشاورزی به هواپیمای جنگی اولین قدم وسواس وی در ایجاد نیروی هوایی شخصی خود بود. به مدت دو سال، پرینس با سوءاستفاده از شرکت های پوششی متفاوت، مالکیت پنهانی شرکت های عظیم، ملاقات با ویکتور بوت، دلال روسی اسلحه، و لااقل یک جنگ داخلی به دنبال ساخت و پرداخت اسلحه های هوایی برای مبارزه با شورش ها و تروریسم بوه است. در صورت موفقیت، وی
قادر به براه انداختن جنگ ازران با نیروی هوایی مجهز و در نهایت دست یابی به نیروی هوایی خود خواهد بود.

از اوایل جنگ ترور، پرینس شعبه ی هوایی بلک واتر را یجاد کرده و به تجهیز سیا و سایر نهاد های حکومتی به هواپیما پرداخت. هلی کوپتر های « پرنده ی کوچک» او با کماندو های مسلح که از بدنه ی آن آویزانند، نماد مشخص اشغال عراق شدند. در ۲۰۱۳، بلک واتر بعد از آن که مورد بارزسی قرارگرفت و مجبور به پرداخت ۴۲ میلیون دلار شد، عملا از هم فروپاشید، شرکت های تشکیل دهنده اش با نام های جدید دوباره زاده شده و پرینس را از عملیات خارج ساختند. اما رؤیای پرینس در ساختن نیروی هوایی خصوصی خود، او را در ۲۰۱۴ با گروه سیتیک، بزرگ ترین شرکت سرمایه گذاری تحت مالکیت چین، یک گروه خدمات لجیستیکی در هنگ کنگ مرتبط ساخت. این شرکت، خدماتی مانند فرستادن مواد معدنی،‌ هواپیما های چارتر، و معدود دفعاتی ارسال دارو و واکسن به مناطق دور افتاده ی آقریقا ارایه می کرد. طی مصاحبه های متعدد دو سال اخیر، پرینس اعلام داشته است که انگیزه ی وی « نه میهن پرستانه» بلکه « به منظور منفعت بردن است». چین « اشتهای لازم برای چنین نوآوری ها را دارد.» پرینس در حالی که در ملا عام تصویری از یک مدیر کمپانی خصوصی از خود ارایه می کرد، در خفا به نظارت برنامه های پنهانی حملات هواپیما های می پرداخت.
وی به همراه گروه کوچکی از نمایندگان وفادارش، قرارداد های حکومتی را از رؤسای شرکت مخفی می کرد. طرح های سرکوب شورش و حملات ضد تروریستی پرینش از ۲۰۱۴ شروع شده بودند و پس از ۱۰۰ بار بازبینی، وی اعلام کرد که پروژه و هواپیماهایش، در سطح جهانی مورد تقاضاست. گفته شد که این هواپیماها با قابلیت گذراندن آزمون های «محدودیت»های صادراتی، مجهز به بمب های هدایت شونده و سیستم تسلیحاتی آسان تری هستند. ولی این طرح پیش بینی کرده بود که « تفنگ، موشک و بمب های غیر هدایت شونده بهترین تجهیزات برای موارد استفاده ی این هواپیماهاست.» اتاقک خلبان مجهز به تسلیحات هوشمند مانند آنچه در پهباد ها استفاده می شود، و دوربین های دید شب است. این هواپیما ها قادر به نشانه گیری گروه های شورشی، قایق ها، خودرو و مواضع ثابت اند وتا دوازده ساعت احتیاج به سوخت گیری مجدد ندارند. نوعی متفاوت از این هواپیما ها قادر به شرکت در جنگ های ضدشورشی بلند مدت نیز می باشند. اما این اطلاعات با افرادی که به استخدام کمپانی های پوششی در می آمدند در میان گذاشته نمی شد. در تابستان ۲۰۱۳، پرینس تیم مدیریت شرکت خود را تدارک می دید. در میان این افراد، گرگ اسمیت، کارمند نیروی دریایی و دوست قدیمی پرینس، بعد ها ریاست شرکت وی را برعهده گرفت. اسمیتِ بانکدار، پرینس را در فروش بلک واتر و سایر شرکت هایش در زمانی که تحت بازرسی دولت قرار گرفته بود ، کمک کرده بود. در آن تابستان، اسمیت و پرینس به مرز بورکینا فاسو و نیجریه رفتند. به گفته ی اسمیت، پرنس در فکر سرمایه گذاری در معدن منیزیم بود. هواپیمای آن ها در نواری تحت کنترل فرانسه به زمین نشست.

نیجریه، با پایگاه های متحدین القاعده و ناآرامی داخلی، کشوری خطرناک بود. در حین مذاکره به فکر به نصب دوربین بر هواپیماهایی که برای نظارت، بر فراز معادن و یا مناطق نفتی پرواز می کردند افتادند. چنین هواپیماه هایی برای در با خبر کردن دولت از حرکات شورشیان، حمله ی تروریست ها و یا دسته های راهزن مفید افتاده، برای خریداران ارزان تمام می شد و پول هنگفتی نیز به جیب پرینس و اسمیت که در فکر به پرواز درآوردن هواپیماهایشان در سراسر افریقا بودند سرازیر می کرد. اسمیت گفته بود که « در ابتدا، روشن بود که این هواپیما ها پرواز های مراقبتی خواهند داشت و حامل افراد مسلح نخواهند بود.» اما پرینس به ارائه ی حمایت های لوجستیکی غیرمهلک، اطلاعاتی و مراقبتی در مناطق جنگی پرداخت. پرینس اهل ریسک های نظامی و امنیتی بود. چنین قرارداد هایی احتیاج به دریافت اجازه از حکومت ایالات متحده داشت و پرینس، با چنان سابقه،‌ نمی توانست اجازه کسب کند.

در فوریه ی ۲۰۱۴، پرینس به عنوان رییس شرکت، دو هواپیمای مبدل را که در آلبانی ساخته شده بودند، فروندی یک میلیون دلار خرید و به هیئت مدیره ی شرکت اعلام داشت که از جانب دولت اجازه ی حمایت از حکومت مالی را در در مبارز اش با متحدین محلی القاعده کسب کرده است. برنامه چنین بود که هواپیما را با دوربین های مراقبتی مجهز ساخته و آن ها را به مرکز جمع آوری داده ها روی زمین متصل کند و بدین شکل هواپیما برای نیروها ی عملیاتی اطلاعات لازم را تأمین کند. این پروژه را مایک نام گذاشتند و پرینس گفت که « مورد قبول واقع شده است و بنابراین در اسرع وقت باید هواپیما ها خریداری می شد.» در اتریش، در کارخانه ی اربورن، هواپیما ها را به تجهیرات مراقبتی مجهز کردند. اربورن که در سال ۲۰۰۸ تأسیس شد، مشهور به تولیدابرازی به نام SCAR Pod است که بر هواپیما سوار شده و ویدیو و سایر داده های اکتسابی طی مراقبت را به محل مورد نیاز می فرستند و آن را جعبه ی مراقبتی نام نهادند. دوریان باراک، وکیل پرینس که سرمایه گذاری هایش را مدیریت می کرد، سهام اربورن را برای پرینس خریده بود و نماینده ی پرینس در هیئت مدیره بود.اما هیئت مدیره شرکت نمی دانست که پرینس مالک ٪۲۵ درصد سهام اربورن است. در زمان معامله، دوریان باراک پیشنهاد کرد بستن قرارداد و فروش های اربورن تحت «هدایت های استراتژیک» پرینس خواهد بود. نه پرینس و نه باراک پاسخی به درخواست های متعدد مصاحبه ندادند.

پرینس و تیمش هواپیما ها را از ایالات متحده مستقیما به بریورن در اتریش فرستادند و قراردادی برای تجهیز آن ها به FLIR که مشابه دوربین های جاسوسی و حمله ی پهباد های امریکاست، امضا شد. در ۲۰۱۴ هواپیما ها فرستاده شدند و طرح تحت ریاست کریستین سرژ دوران ، یکی خلبانان استرالیایی سابق نیروی ویژه که مسؤل بخش ویژه ی هوانوردی نیز شد، به پایان رسید. در عین حال، پرینس، در خفا به مذاکره با اربون برای تبدیل این هواپیماها به هواپیما های شبه نظامی بود.
فکر تبدیل هواپیما های سم پاش کشاورزی به هواپیمای نظامی در اصل متعلق به پرینس نبود. اوایل سال ۲۰۰۰سیا طی برنامه ای محرمانه در کلمبیا از نوعی دیگر از هواپیما های سم پاش استفاده کرد: تراکتور های هوایی. طبق قرارداد منعقده با وزرات خارجه ایالات متحده، این هواپیما ها روز ها مزارع را سم پاشی می کردو لیکن آن ها را با تجهیزات لازم برای نظارت بمباران شبانه ی شورشیان فارک و کارتل های کوکائین آماده کرده بودند. پرینس در این عملیات شرکت نداشت اما در سال ۲۰۰۸، ، یک سوپر توکانو که هواپیمایی ساخت برزیل است راخرید و آن را به پنتاگون به عنوان یک مدل کرایه داده بود. تقریبا یک دهه بعد، ایالات متحده سوپر توکانو های مسلح به افغانستان فرستاد. پرینس به علاوه دو هواپیما برای حملات سبک برای عراق و افغانستان به سیا داد. هواپیما ها ارزان و سبک بودند و جلب نظر نمی کردند. اطرافیان پرینس می گویند که وی معتقد است که رقبایش و دولت ایالات متحده ایده ی وی را دزدیده اند. یکی از آن رقبا، طبق قراردادی، اجازه ی معامله ی این گونه هواپیما ها ی مسلح را با دولت اخذ کرده بود. اما پرینس برنامه ی خود را رها نکرد.
ماه ها قبل از کار مخفی اش در اتریش، پرینس و متحدینش در اربورن در فکر برنامه ریزی برای مقابله با مشگلات این پروژه از دید حکومت اتریش (که هواپیماها را به درستی تسلیحات نظامی برآورد می کرد)، بودند. اتریش که در آغاز دو جنگ جهانی نقشی مرکزی را بازی کرده بود، از قوانین مشخصی برای حفظ بی طرفی پیروی می کند و با صدور هواپیمای شبه نظامی ساخته ی اتریش برای جنگ های داخلی موافق نیست. البته این موضوغ برای پرینس چندان تازه نبود و در جریان بلک واتر، تجربیات لازم را برای دور زدن قوانین صادرات کالاهای دفاعی از ایالات متحده را آموخته بود. طبق افشاگر های کارمندان اربورن تقریبا تمام تغییرات لازم برای جنگی کردن این هواپیما ها در اتریش صورت می گرفت.
حدود دو دهه، پرینس به تعبیه ی شبکه ای برای ارایه ی « راه کرد های نظامی انقلابی» پرداخت و با زیر پا گذاشتن قوانین بین المللی و نیز ایالات متحده،‌ به خرید تجیزات شبه نظامی پرداخت. برنامه ی نظامی کردن سم پاش ها کابوسی بود. به گفته ی یکی از افشاگران از بدو ورود این سم پاش ها به اربورن، روشن بود که هدف، نظامی کردن آن هاست. رییس امور مالی اربورن و رییس هیئت مدیره به خوبی از مغایرت این پروژه با قوانین اتریش با خبربودند.
پس از شروع کار شرکت پوششی در ۲۰۱۴،‌ پرینس به فکر انتقال کل عملیات تبدیل هواپیما به خارج از اتریش افتاد. همکار پرینس، بتویچ در ایالات متحده به جرم دزدی مورد تعقیب قانونی است. مدارک علنی این شرکت نامی از پرینس نمی برند و فعالیت های این شرکت نیز محدود به مهندسی، اخذ تصدیق، و تجارت داخلی و خارجی و هر آنچه با قانون مطابقت دارد، است. فعالیت های این شرکت ها بدون تبلیغات انجام می گیرد. مجموع حقوق پرداختی آنکمتر از پنج هزار دلار است.
تیم پرینس به اربورن اعلام داشت که در صدد سوار کردن مسلسل های روسی ۲۳ میلیمتری بردو طرف این هواپیماهاست و این عملیات ملزم ایجاد تغییراتی اساسی تر بود و آن ها قادر به خرید مواد لازم نبودند. بنا برایندستور ساختن آ ن ها را در اربورن دادند و علیرغم تمام مشکلات موفق به ساختن آن شدند. در اکتبر ۲۰۱۴ پرینس بالاخره تحت نام شرکت پوششی، قراردادی برای تبدیل یک هواپیما در بهار ۲۰۱۵ امضا کرد ، اما جزییات اینتغییرات مخفی ماند و اعلام کردند که هواپیما به کنیا فرستاده خواهد شد. تحت فشار پرینس و مدیریت اربورن، هواپیما را با عجله به آزمونی ۳۰ دقیقه ای در اتریش گذاشتند و نتیجه فاجعه ای بیش نبود. نه تنها مراحل لازم پیش از آزمون رعایت نشد بلکه نتیجه ی آزمون تشخیص سی فقره مشکل بود که می بایست طی دو روز تصحیح شوند. چند روز بعد، علیرغم نگرانی های تیم مهندسی، هواپیما به پرواز در آمد. به علت مشگلات باک هواپیما، خلبان مجبور به نشستن شد و پس از تعمیر به مالتا فرستاده شد. طبق اطلاعات حاصله ازعکسی که از این هواپیما گرفته شد، آن را در سن مارینو به ثبت رسانده بودند. در عکس به خوبی تسلیحات نظامی ـ مراقبتی سوار شده بر هواپیما نمایان بود. هواپیما را دوباره به اتریش برگرداندند و به مدت سه هفته دیگر مورد تعمیر قرار گرفت. اجازه ی پرواز این هواپیما پس از انتشار عکس بی اعتبار شد.
برخی کارمندان اربون که از کار خود استعفا دادند،‌ اظهار کردند که به نظر آن ها ساختن هواپیمای نظامی برای سویس یا آلمان مسأله ای نیست ولی برای نیروی هوایی خصوصی، حتی قابل تصور هم نیست. این کار نه تنها خطریعظیم دارد بلکه کاملا غیر قانونی است.

آن روز شنبه، در پایان ملاقات پرینس از اربورن، ٪۹۰ کار تبدیل هواپیما خاتمه یافته بود.
فاجعه ای در راه تکمیل بود ….

https://theintercept.com/2016/04/11/blackwater-founder-erik-prince-drive-to-build-private-air-force/

*****************
این مطلب بخشی از کتابی است که به زودی از طرف انتشارات انسان شناسی و فرهنگ منتشر خواهد شد. نقل قول و هر گونه انتشار این مطلب بدون اجازه کتبی و رسمی
موسسه انسان شناسی و فرهنگ ممنوع و قابل پیگرد قانونی است. متن منتشر شده برای جلوگیری از تقلب های احتمالی فاقد منابع درونی بوده و بخش هایی از متن اصلی در آن حذف شده است یا بدون آنکه به اثر خدشه ای وارد شود تغییر کرده اند. متن نهایی و کامل در شکل کتاب منتشر خواهد شد.
******************