انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

کمی گرایی و کیفی گرایی

زمانی که بحث از روش در علوم اجتماعی پیش می آید بلافاصله یک طبقه بندی دوگانه مطرح می شود که این روش ها را به روش‌های کمی و روش های کیفی تقسیم می کنند و تا اندازه ای نیز به صورت از پیش تعیین شده روش های کمی را خاص جامعه شناسی و روش های کیفی را خاص انسان شناسی قلمداد می کنند. این امر که در ایران بسیار ریشه دار و رایج است، در کشورهای دیگر از جمله در مراکز اصلی تولید علوم اجتماعی نیز قابل مشاهده است چنانکه اگر فرانسه‏‏، امریکا یا بریتانیا را نیز بگیریم به نظر می رسد که محور اصلی مناقشات میان انسان شناسان و جامعه شناسان را مباحث روش شناختی تشکیل می دهد. با این همه شاید بتوان در تفکری عمیق تر تا اندازه ای از این دوگرایی فاصله گرفت و از ترکیبی از این دو گونه روش نام برد که بسیار بیشتر با روح بین رشته ای انسان شناسی انطباق دارد تا قرار دادن این رشته در یک قالب تقلیل دهنده و محدود کننده و الزام بخشیدن به آن برای تبعیت از روش های کیفی. نکته ای که باید ما را از این دوگرایی تا اندازه ای ساده انگارانه جدا کند این است که بسیار گفته و شنیده ایم که طرفداران روش های کمی آنها را تنها روش های قابل اعتماد می دانند زیرا با ”عدد و رقم“ و ”واقعیت های قابل شمارش“ در آنها سروکار وجود دارد و برعکس روش های کیفی را تحقیر می کنند زیرا به باور آنها دامنه تفسیر پژوهشگر می تواند تا بی نهایت و تا حد بی معنی شدن نتایج پیش رود. و از سوی دیگر نیز گفته و شنیده ایم که طرفداران روش های کیفی، روش های کمی را به دلیل یکسان سازی تصنعی که از خلال عددی کردن موضوع به وجود می آورند فاقد اعتبار و به خصوص در همان زمینه ای که بیش از هر چیز دیگر ادعایش را دارند یعنی تعمیم پذیری انحرافی می دانند. و برعکس روش های کیفی را به دلیل ”عمیق “ و ”ژرفا نگر“ بودنشان تنها روش های قابل اعتماد می شمارند.

اما لازم است که در این صفحه تا اندازه ای از این دوگرایی و از دوگرایی های تقلیل دهنده ای از این دست پرهیز کنیم و برعکس به سوی واقعیتی برویم که فعالیت های بین رشته ای و تفکر بین رشته ای که خود رابطه ای تنگاتنگ با متکثر شدن فرهنگی جهان و افزایش ارتباطات در همه سطوح بدون توجه به اهمیت و ارزش مطلق هر سطح به وجود آمده، به صورتی ناگزیر خود را به ما تحمیل می کنند. در اکثر مطالعات جدی امروز هر دو گروه از روش ها سهم خود را دارند و هرگز به روش دیگر نگاهی تحقیر آمیز نمی اندازند، مگر آنجایی که یک روش به گونه ای مبالغه آمیز بر خود کفا و خود بسنده بودن خویش تاکید کرده و خواسته باشد از این راه روش های دیگر را تخطئه کند.