مشاهدات روزانه یک مردمنگار در پاریس از اپیدمی کرونا و واکنشهای اجتماعی
صبح روز چهارشنبه، چهارم مارس ۲۰۲۰، چهاردهم اسفند ۱۳۹۸، ساعت نه صبح
دیروز عصر در خیابان دو جوان از کنارم رد شدند و با حال و هوای جوانی خودشان بلند میگفتند《وای من کرونا دارم》 و بعد بنا را گذاشتند به سرفه کردن بلند بلند به طرف من و شاید در انتظار عکسالعملی از طرف من بودند و شروع به خندیدن کردند و رفتند.
نوشتههای مرتبط
داروخانهای که دیروز از کنارش رد شدم دستخطی پشت شیشه گذاشته بود که《نه ماسک داریم و نه ژل ضد عفونی کننده》 یعنی تمام کرده بودند.
امروز از زمانی که از خانه خارج شدهام هنوز یک نفر را هم ندیدم که ماسک به صورتش داشته باشد و در راه مترو به خانه هم کسی را با ماسک ندیدم. البته دیروز عصر در راه بازگشت مترو چند نفری جلوی دهان و بینیهایشان را با شال گردن پوشانده بودند.
امروز صبح دوست فرانسوی تحصیلکردهام میگفت《فرانسه ایران نیست، ما مثل شما زیارت نداریم که آدمها اینقدر در هم بروند و بیماری را منتقل کنند و محض اطلاعت بگویم که رادیو اعلام کرده آمار آنفولانزا در فرانسه پارسال فلان نفر (مقداری که گفت را یادم نیست) بوده و حالا فقط دویست و خوردهای نفر به این ویروس کرونا مبتلا شدهاند که چیز خاصی نیست.》
خب البته من چیزی دربارهی این نگفتم که ما برای زیارت به چین نمیرویم یا در ایتالیا کسی در حال زیارت نبوده که ویروس را گرفته یا حالا که تعداد مبتلایان در فرانسه به دویست و دوازده نفر (آماری که تا صبح داشتیم) رسیده مثلا نمیگوییم زیارت همگی قبول و یا مثلا اگر من در پاریس این ویروس را بگیرم مسلماً رابطهای با زیارت نخواهد داشت. برای حفظ هدف مردمنگارانهی این متن حرف بیشتری در این باره نمیزنم. بگذریم.
امروز فستیوال فیلمهای ترمیمی در سینماتک برگزار میشود. سالن هنری لانگلوا با چهارصد و سیزده صندلی پر از دانشجویانی است که برای شرکت در کارگاه آموزشی جشنواره آمدهاند. دوستان یکدیگر را میبینند. مردها دست میدهند و زنها روبوسی میکنند.
درِ ورودی سالن معمولا برای ورود باز است اما برای ورود سانس ظهر از در پشتی وارد شدیم که افراد بعد از ارائه بلیط باید دستگیرهی آهنی را بگیرند و در را باز کنند. و البته بعد از خرید بلیط ورودی که کارتها دست به دست میشود، دوباره چرخهی بیانتهای دستها ادامه پیدا میکند. کمی جلوتر در سالن مردی مشغول جویدن ناخنهایش است. کمی این طرفتر یکی خودکارش را به آن یکی میدهد.
فین کردن در میان جمع در فرهنگ فرانسوی نه تنها ایرادی ندارد بلکه بسیار طبیعی است. در سالن مرتب صدای فین از گوشه و کنار به گوش میرسد. 《فصل سرماخوردگی است، همه میدانند.》 این را هر روز دوست فرانسوی تحصیل کردهام به من گوشزد میکند. حرفهایش را در ذهنم مرور میکنم. چند نفری هر از چندگاهی عطسه میکنند که گویا جزو علائم اولیهی کرونا نیست و اگر هم باشد خیلی نادر است. به غیر از آن صدای سرفه خشک و غیر خشک در سالن مرتب شنیده میشود. به محض بلند شدن صدای سرفه، برخی سرشان را برمیگردانند تا فرد محتملا ناقل را برانداز کنند و بعضیها هم روی صندلی خودشان را جمع میکنند و در صندلیها بیشتر فرو میروند. مرد جوانی که کنار من نشسته گردنش را مثل کبک پایینتر میآورد و سرش را در یقهی کاپشنش که هنوز به تن دارد، فرو میبرد. صدای سرفه که در ناحیهی اطراف فروکش میکند، دوباره بدنها فرم راحتتری در نشستن میگیرند و آرام آرام به حالت قبلی برمیگردند.
آمار مبتلایان در فرانسه از دیروز عصر که دویست و دوازده نفر بود به دویست و پنجاه و هفت نفر رسیده است.
کمی بعد به سانس ساعت هشت و نیم شب میرسیم، قرار است فستیوال با حضور ایزابلا روسولینی در دو سالن سینماتک کلید بخورد.
تمامی بلیطها فروخته شده است و به برخی هم بلیط نرسیده.
ایزابلا روسولینی وارد میشود، صدای عطسه میآید. عافیت باشد.
در راه برگشت به خانه در متروی خط شش یک نفر آسیایی را میبینم که به صورتی خیلی جدی ماسک زده است. دو لایه. یکی از دوستهای فرانسوی- ویتنامیام دو هفته پیش تعریف میکرد که خودش و پدرش بعد از شیوع کرونا با رفتارهای نادرستی در جامعه مواجه شدهاند و این را به دلیل چهرهشان میدانست. مثلا تعریف میکرد که وقتی از طریق موبایل تاکسی گرفته بود، راننده تا صورت او را دیده بود، که آسیایی است، درخواست او را لغو کرده بود و چندین اتفاق مشابه دیگر.
زن و شوهر مسنی که در مترو کنارم نشستهاند آلمانی صحبت میکنند و هر دو دستکش به دست دارند. آمار مبتلایان آلمان به دویست و شصت و دو نفر رسیده.
جلوتر یک الجزایری با یک آمریکایی دربارهی ترامپ بلند بلند صحبت میکنند.
آمار مبتلایان الجزایر هفده نفر.
آمریکا صد و پنجاه و چهار نفر.
بعضی از آنهایی هم که ساکتند محکم میلهها را با دست بدون دستکش چسبیدهاند. آمارشان؟ نامعلوم.
بوی الکل مردی که روبروی من نشسته و شیشه را سر میکشد، مشامم را پر کرده؛ کسی چه میداند چه چیزهای دیگری در هوای بستهی مترو وارد مشامهایمان میشود؟
مشاهدات همچنان ادامه دارد…
با توجه به تعطیلی سایت تا پس از ایام نوروز، این بخش به دلیل اهمیت مسئله شیوع کرونا، بروزرسانی میشود.