مشاهدات یک مردمنگار در پاریس از کرونا
صبح روز سهشنبه، سوم مارس ۲۰۲۰/ سیزده اسفند ۱۳۹۸
نوشتههای مرتبط
بعد ازاینکه آمار کرونا در فرانسه از ۱۹۱ نفر گذشت، تصمیم گرفتم رفتار شهری روزانه مردم را در مشاهداتی روزانه یادداشت کنم
مترو مثل همیشه شلوغ است، همه خیلی نزدیک به هم و فشرده ایستادهاند. کمتر کسی ماسک زده. در واقع در واگنی که هستم کسی ماسک به صورت ندارد و تا جایی که به چشم میخورد فقط یک نفر دستکش پوشیده (دستکش بافتنی). دولت دو روز پیش موزه لوور و یک نمایشگاه محصولات کشاورزی که بیش از پنج هزار بازدیدکننده داشت را در روز آخر بازدید تعطیل کرد. در حقیقت تمامی اجتماعات بالای پنج هزار نفر تعطیل شده است. اما همچنان کنسرتها، سینماها، استادیومهای فوتبال، تئاترها، کتابخانههای عمومی، دانشگاهها، موزهها و مراکز عمومی دیگر باز هستند.
در صحبت با یک دوست فرانسویام وقتی گفتم دستگیرهها ، کلید برق و وسایل اشتراکی را بهتر است ضدعفونی کنیم، گفت که ترس بیخودی دارم و این فقط برای محیطهای عمومی است. او که فرد تحصیلکردهای است میگفت که این ویروس مثل یک سرماخوردگی است و آمار تلفاتش هم کمتر از دو درصد است و جایی برای نگرانی ندارد و اگر خیلی نگرانم میتوانم با یک پزشک صحبت کنم تا برایم توضیح بدهد.من هم تاکید داشتم که نگران نیستم اما زمانی که در رسانهها در رابطه با کرونا در ایران صحبت میشود تفاوت زیادی با کرونا در فرانسه دارد. من که یک ایرانی هستم و اخبار تعطیلی و استرس مردم را در ایران دنبال میکنم تفاوت عمیقی بین رفتارهای فردی، اجتماعی، رسانهای و سیاسی در برخورد با ویروس کرونا در این دو حیطهی جغرافیایی متفاوت میبینم. در مترو افراد مدام سوار و پیاده میشوند و میلههای مترو را بدون نگرانی میگیرند و رها میکنند. گاهی شاید یکی دو سرفه و عطسه هم در این میان رد و بدل میشود. یکی دو نفر به راحتی مشغول خوردن ساندویچ یا خوراکیهای دیگری هستند. برخی با حیوانات خانگی خود مثل همیشه در مترو حضور دارند. روبوسی و دست دادن هم که همچنان به قوت خود باقی است. خلاصه هیچ برنامهی خاصی تغییر نکرده است. کافهها، قرارها، باشگاهها و… برنامهی کار و زندگی به قوت خود برقرار است. آیا جسم و روح ما ایرانیان بیشتر از دیگر مردمان جهان ضعیف شده؟ نمیدانم. بدون هیچ اظهار نظری تنها مشاهدات روزانهام را حتیالمقدور ثبت خواهم کرد.
شروع سفر روزانه من از ایستگاه خط پنج جنرال هوش به مقصد کتابخانهی فرانسوا میتراند خط چهارده (کتابخانه ملی فرانسه) است. کتابخانه ملی فرانسه ساختمانی عظیم با قوانین خاص خود است. تعداد زیادی محقق هر روز به این ساختمان مراجعه میکنند و گاهی صفی طولانی برای ورود برقرار است. برای ورود به این ساختمان مانند بسیاری از مکانهای عمومی دیگر بازرسی وسایل صورت میگیرد. مامورین مثل همیشه کیفها را بازرسی میکنند و به غیر از یکی از آنها که قبلا هم دستکش پارچهای به دست میکرد، هیچکدام دستکش به دست ندارند. کیفها بازرسی میشود و برای ورود به سالنهای تحقیق باید کیفها تحویل داده شوند و وسایل مورد نیاز پژوهشگر در کیفهای پلاستیکی شفافی گذاشته شوند. تنها با این کیفهای شفاف است که میتوان به سالنهای مطالعه وارد شد. کیفهای پلاستیکی روزانه دست به دست میچرخند. سه نفر متصدی برای تحویل کیفها حضور دارند. یکی از آنها دستکش یکبار مصرف به دست دارد و بقیه نه.
درهای کتابخانه درهایی بزرگ و آهنی است که میلههای بلندی دارد و روی درها یا نوشته شده است، فشار دهید، یا نوشته شده است که به سمت خود بکشید. بدین معنی که بعضی از این درهای سنگین به سمت خودتان باز میشوند و بعضی دیگر به سمت بیرون. دستهای زیادی مرتب در حال باز و بسته کردن درها هستند. حالا که درون بخش ورودی به سالنهای مطالعه هستیم، باید به یکی از سالنهای تخصصی مطالعه رفت. برای استفاده از میزهای مطالعه باید از قبل میز را رزرو کرد و بعد از ورود به سالن مطالعه با دادن کارت به متصدی سالن، میز در اختیار شما قرار خواهد گرفت. کارتها داده و گرفته میشود و چرخهی دست به دست شدن همینطور ادامه دارد. در مشاهدات این یک ساعت شاید سه نفر با دستکش دیدم. و هیچ کسی را با ماسک به صورت مشاهده نکردم.
آمار چرخش ویروس کرونا در فرانسه به کجا خواهد رسید؟
جامعه فرانسه چگونه به این اپیدمی جهانی واکنش نشان خواهد داد؟
رفتارها بسیار با ایران متفاوت است.
مشاهدات ادامه دارد …