انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

کتاب “کارکرد های فرهنگی- هنری عکاسی در ایران ۱۳۸۰-۱۳۳۰خورشیدی)”

کتاب “کارکرد های فرهنگی- هنری عکاسی در ایران ۱۳۸۰-۱۳۳۰خورشیدی)” توسط محمد خدادادی مترجم زاده تألیف شده است با ذکر این نکته که تحصیلات دانشگاهی آقای خدادای مترجم زاده در زمینه هنر می باشد(کارشناسی و کارشناسی ارشد رشته ی عکاسی و دکتری پژوهش هنر). بر این اساس و با توجه به اینکه وجود چنین کتابی در میان جامعه شناسان کمتر دیده می شود؛ نگارش این اثر قابل ستایش است.

نگرش و دیدگاه این کتاب به گونه ای است که کارکرد و خصلت چند وجهی و چند گانه ی هنری، فرهنگی، رسانه ای و … را در عکاسی در نظر گرفته است و این موضوع در همان ابتدا و در فهرست اثر مشاهده می شود.

در فصل اول تحت عنوان ” فرهنگ و هنر و عکاسی” نویسنده ابتدا به بیان تعاریفی از فرهنگ و هنر می پردازد. و در ادامه با ارائه ی مصوبه هایی مراحل تکوین فرهنگ وهنر را در قالب سازمانی و وزارت خانه ای دنبال می کند و سپس با بررسی نگاه این وزارت خانه ها به عکس و عکاسی توضیح می دهد که چطور در طی این چند سال عکاسی به عنوان یک کنش فرهنگی و هنری مطرح شد و چگونه عکس به عنوان یک کالای فرهنگی و هنری به حساب آمد.

فصل دوم با نام “عکاسی به مثابه شغل” در ابتدا به بررسی دیدگاه تاریخی شکل گیری عکاسخانه ها در دوره ی قاجار می پردازد و در قسمت بعد تشکیل اتحادیه ی عکاسان، رونق عکاسی تبلیغاتی و صنعتی و توسعه ی فروشگاه های دوربین و لوازم عکاسی و شغل های مرتبط با عکاسی را مطرح می کند. و در قسمت آخر دید دولت به عکاسی را بیان می کند که این شغل را نه به عنوان شغل هنری بلکه زیر نظر مشاغل وزارت کار و امور اجتماعی قرار می دهد.

در فصل سوم با عنوان “تغییرات اجتماعی و عکاسی” نویسنده به بیان رخداد های مهم اجتماعی و سیاسی مثل انقلاب، قیام، کودتا و ملی شدن صنعت نفت، جنگ تحمیلی و غیره می پردازد که در طی سال های ۱۳۳۰ تا ۱۳۵۰ در کشورمان رخ داد و به تأثیر عکاسی بر این رویدادها و نقش بازتاب دهندگی و انعکاسی آن ها می پردازد. و نیز نقش عکس را در مواجهه با برخی از تغییرات آرام و فرهنگی نیز بیان می کند.
“عکاسی و مطبوعات” عنوان فصل چهارم این کتاب است که در آن به بیان نقش عکس در مطبوعات و دسته بندی انواع عکس های مطبوعاتی می پردازد و همچنین نقش مطبوعات را در ترویج فرهنگ عکاسی بیان می کند و همینطور تاریخ شروع انتشار مجله های خاص عکس و عکاسی را مورد توجه قرار می دهد.

فصل پنجم با عنوان “عکاسی به مثابه هنر” به این موضوع اختصاص دارد که چگونه در ایران عکاسی به مثابه حرفه و شغل جایگاهش را به عکاسی هنری داد. همچنین بین عکاسی به مثابه هنر سنتی و معاصر تمایز قائل می شود و بیان می کند که چه ملاکی و چه نهاد هایی برای سنجش مقام هنر بودن عکس مطرح بودند و هستند. همچنین به بررسی نماشگاه های انفرادی و گروهی عکاسی، نهاد هایی مثل موزه ی هنرهای معاصر تهران، دانشگاه و انتشارات و غیره می پردازد و نقش آنها را در تقویت عکاسی هنری بیان می دارد.

“عکاسی و مردم” عنوان فصل آخر این کتاب است که به بررسی شهروندان عکاس، عکاسی مردمی و عکاسی به منزله ی کنشی در زمان فراغت می پردازد و معتقد است سلیقه ی عامه در عکاسی دارای قدرت پنهانی است که بر جریان عکاسی معاصر ایران و همچنین بر بازار لوازم عکاسی در ایران تأثیر بسزایی گذاشته است.

 

صفحه نویسنده در انسان‌شناسی و فرهنگ:

http://anthropology.ir/node/23985