Right and left: essays on dual symbolic classification
University of Chicago press
نوشتههای مرتبط
هرتز از شاگردان امیل دورکیم بود، که در سن جوانی جان خود را از دست داد اما پیش از مرگ مقاله ایی با عنوان راست و چپ از او به جای ماند؛ نظر برخی مولفین تمایز میان راست و چپ با جهت گیری دینی و پرستش خورشید تبیین می شود. موقعیت انسان در فضا نه بیاهمیت است و نه اختیاری است. عبادتگر در مراسم و نمازش به سمتی مینگرد به طور طبیعی به جهتی مینگرد که خورشید، یعنی منبع تمامی حیات، از آن طلوع میکند. در اغلب ادیان مقدسترین بناها رو به سمت شرق دارند. با فرض این جهت نتیجتاً بخشهای بدن با چهار جهت اصلی تطبیق داده میشوند؛ غرب در پشت، جنوب راست و…خصایص آسمانی در بدن انسان بازتاب مییابند. آفتاب کامل جنوب بر سمت راست ما میتابد. آفتاب کامل جنوب در سمت راست و نورافشانی بد یمن شمال در سمت چپ.
جملات بالا بخشی از مقاله برتری دست راست : مطالعهای در قطبیت دینی است که هرتز در سال ۱۹۰۹ منتشر کرد. او در این مقاله به ما نشان میدهد که ارزشها و تداعیهای منسوب به دست راست تفاوت فاحشی با ارزشها و تداعیهای دست چپ دارند. تاکید او به استفاده از لفظ ارزش یا تداعی؛ نشان از ایده اساسی او در این مقاله دارد. هرتز به ما میگوید دستهای آدمی بیش از سایر اعضای ما به هم شباهت دارند، با این همه بیش از سایر اعضا ما دست به خوانشی نابرابر درموردشان میزنیم. همه عناوین مقدس و ستایش آمیز برای دست راست و در عوض برچسبهای تحقیرکننده برای دست دیگر است. در گفتمان سیاسی، دست راستیها اشرافیت و صاحبان قدرت و دسته چپیها معترضان به این افراد یعنی توده و کارگرند. هرتز در این مقاله نشان میدهد که یک تفاوت کوچک زیستشناسی در درون انسان چگونه میتواند خواستگاه عمیقترین تضادهای اجتماعی، فرهنگی و دینی باشد. راست جایگاه نیروی خیر، خلاق و زندگی است اما سمت چپ محل ضعف و مرگ و بدبختی است. او در این مقاله تکرار میکند که بر اساس آن بدن انسان با جهان طبیعی و ملاحضات دینی مرتبط میشود. هرتز نشان میدهد که چنین جهتیابیهایی (مثل اینکه سمت راست قدسی است) عملی فرهنگی است. به نظر او یک امتیاز فیزیولوژیکی کوچک فرصت مناسبی برای انواع برساخت اجتماعی و دینی است که نمونه آن، مردانه شدن سمت شرق در خانه، و انحصار سمت راست برای رسیدن به خداست. هرتز در کار خود به این نتیجه میرسد با افزایش دنیوی شدن نقشهای جنسیتی و دینی نیز کاسته میشوند. در مجموع میتوان گفت اهمیت کار هرتز برای انسان شناسی دینی از آن روست که وی با چاپ این مقاله؛ ارتباط بین فرایندهای زیستشناختی و دینی را برای ما روشن مینماید. این مقاله تاکنون به زبان فارسی ترجمه نشده اما راندی نیدنهام عین متن هرتز را در کتاب راست و چپ؛ مطالعاتی درباب طبقهبندی دوگانه به چاپ رسانده که در دوران خود جنجالهای بسیاری در دانشمندان علوماجتماعی برانگیخته است.