کتاب نظام غذایی مردمان بومی چکیده و حاصل کار هریت کهنلاین پس از سالها تدریس و پژوهش در رابطه با نظام های غذایی بومی است. این کتاب حاصل همکاری های بین رشته ای و مشارکت کنندگان در پژوهش به به عنوان نقطه قوت وهدف مهم این کار است. برای معرفی کتاب مقدمه هریت کهنلاین در ابتدای کتاب به عنوان شرحی اجمالی بر آن انتخاب و ترجمه شده است.
بحث اصلی این کتاب پیرامون نظام غذایی بومی به عنوان عنصر مرکزی در فرهنگ و ارتباط مردمان بومی با محیط اطرافشان است. در این کتاب مولفان تلاش کرده اند در قالب دوازده فصل نمونه های متنوعی از سراسر جهان از این موضوع که چگونه مردم بومی خود تنوع رژیم غذایشان را مورد بررسی قرار داده، تاثیر محیط بر روی غذای آنان و این که مواد غذایی مورد استفاده آنها چگونه برای تغذیه و سلامت آنها حیاتی هستند توصیف کرده اند. در حقیقت نویسندگان خواسته اند که با مستند نمودن این دانش قابل توجه از نظام غذایی بومی به عنوان دانشی مهم یاد کرده و همچنین جوامع بومی را ترغیب به ادامه و تولید آن نمایند.
نوشتههای مرتبط
این دوازده فصل داستان این که چگونه جوامع بومی در بر دارنده دانشی کهن از فرهنگها و الگوهای زیستن در اکوسیستم های محلی هستند را نقل می کنند. ابعاد متنوع فرهنگی و طبیعی که نظام غذایی بومی یک جامعه محلی معرفی میکند، به ترسیم تصویر کلی سلامت فرد و جامعه نه فقط از بعد جسمانی که در بعد روانی، تصورات روانی از سلامت، درمان و مقابله با بیماریها کمک میکند. هر چکه نظام غذایی به طور پیچیده ای با شرایط اقتصادی و اجتماعی مرتبط است به طور فزایندهای نیز تحت تاثیر جهانی شدن نیز قرار گرفته اند. مردمان بومی درون جامعه بزرگتری که در آن زندگی میکنند، علی رغم ثروتی که از دانش نسبت به نظام غذایی و محیط محلی خود دارند، معمولا با شرایط آسیب پذیری که نتیجه فقر فزاینده، تبعیض و حاشیهای شدن است روبرو هستند. این به معنای این مطلب است دسترسی محدود به منابع موجب فقر غیر طبیعی در رابطه با سلامت آنها شده است. در این کتاب آمده است که کارهای علمی انجام شده توصیف شده در این کتاب تلاش میکنند شرایط متفاوت پیرامون ۱۲ نظام غذایی بومی که نمایی از تمامی جوامع بومی است را تعریف نماید. هدف بلندمدت ما این است که موانع پیشرو در رابطه با استفاده، توسعه و تداوم این دانش را به منظور بهبود شرایط رفاه و سلامت جوامع بومی را در سطح جهانی برطرف نماییم. بانی این پژوهش مرکز(Centre forIndigenous Peoples’ Nutrition and Environment) یا CINE در دانشگاه مک گیل کانادا که یک مرکز پژوهشی و آموزسی چند رشته ای تأسیس شده در این دانشگاه می باشد، که در سال ۱۹۹۲ توسط رهبران جوامع بومی و دانشکاه مکگیل در مونترال پایه گذاری شد. این مرکز برنامه پژوهشی خود را بر روی کار در مورد ملاحظات پیرامون نظام های غذایی متمرکز کرده است. ااین موضوعات شامل: شناخت مزیت ها و خطرات موجود در نظام های غذایی بومی برای استفاده کنندگان از آنها است. این مرکز پژوهش های خود را سطح ملی و بین المللی با مشارکت مردمان بومی انجام میدهد.
هر کدام از حوزه های پژوهشی دوازده گانه توصیف شده در این فصل ها در واقع بسیار خوش شانس هستند که در یک همکاری عالی بین رهبران جوامع و الگوهای دانشگاهی قرار گرفته اند. علاوه بر مستند کردن گونه های غذایی و مستند کردن نظام غذایی، پژهش تلاش کرده است درصد انرژی و ریزمغذی های گرفته شده از غذای بومی را در مقایسه با غذاهای بازاری بسنجد. استفاده از روشهای کیفی، تغییرات بسیاری را در منابع غذایی(غذاهای محلی به نسبت غذاهای بومی)، کیفیت محیط، فعالیت بدنی و امنیت غذایی را نشان میدهد. این فصل ها الگوهای محلی و دانشگاهی را برای مداخله به منظور بهبود و ارقاء نظام غذایی و امنیت غذایی معرفی میکنند.
مولفه های مشترک بسیاری در میان جوامع دیده میشوند، برای مثال: همزمانی جالبی میان در دسترس بودن منابع غذایی محلی و بهبود یافتن غذاهای بازاری وارداتی دیده میشود. اصطلاحات “ارتباط با سرزمین” و “دسترسی به منابع” در دوازده مطالعه آورده شده در این کتاب تلویحاً تلاش برای حفظ فرهنگ بومی و تاکید بر لزوم حفظ این اکوسیستم ها که در بر گیرنده منابع غذایی ضروری برای سلامت مردمان بومی را یادآوری میکنند. در بسیاری از مواقع ارزش غذایی بالای آنچه مردمان بومی می خورند و این که آن را چگونه تهیه می کنند بسیار ارزشمند و شایسته قدردانی است.
داستان های محسور کننده و منحصر به فرد هر کدام از این دوازده فصل، شرایط غذایی و سلامت مردمان بومی منتظر خوانندگان هستند. سبک و مفهوم پردارزی منحصر به فردی در هر کدام از فصل ها تا سر حد امکان وجود دارد. عکس های ضمیمه در هر فصل در تداعی و تصور معانی و ظاهر خواص غذاهای بومی کمک رسان است. نیت و هدف خاص تمام این پژهش ها یادآوری و تاکید بر لزوم حفاظت از نظام های غذایی محلی است، چون پیشنهادات مفیدی در آن ها برای سلامت جسمانی و تداوم فرهنگ مردمان بومی وجود دارد. این موضوع را می توان در ذیل مفاهیم خود بسندگی، هنجار فرهنگی به مثابه منابعی در فعالیت های اجتماعی، برای آموزش بچه ها بر حسب نرم های فرهنگی و روابط محیطی در نظر گرفت. همچنین این نظام های غذایی مزایای اقتصادی و تغذیه ای بسیاری به دست داده و منابع مهم امنیت غذایی مردم بومی در مناطق خودشان هستند. بدون شک برای مجموعه مردمان بومی، نظام های غذایی و این منابع اهمیت فوق العاده ای دارند. برای استفاده پایدار از این منابع آنها مستلزم حفاظت محیطی و پرورش هستند، نه تنها در میان مردان، زنان و کودکانی که از آن ها استفاده کرده و حاملان دانش سنتی این کنجینه های فرهنگی هستند، بلکه برای دانش جمعی همه ما نیز این موضوع اهمیت دارد. در ادامهبرخی ازفصل های این کتاب جهت آشنایی بیشتر معرفی میشوند.
فصل اول: چرا نظام های غذایی مردمان بومی مفید هستند و ما نیاز به مستند کردن آنها داریم؟
غذا با شالوده فرهنگ و محیط زندگی مردم بومی در ارتباط استنظام غذایی بومی در برگیرنده دانشی کهن است که نتیجه ارتباط نزدیک انسان و طبیعت است. در ادامه تعریفی از مردمان بومی. نوآوری های بین المللی این برنامه: این تلاش مردامان بومی و رویه های دانشگاهی در دههایی رخ داد که شامل تلاش های بین اللملی مردمان بومی برای تصویب و روشنی به حقوقشان در عرصه های بین المللی و مجمع عممی ملل متحد صورت می گرفت. این پژوهش از سوی مجامع بین المللی بسیاری مورد حمایت بود. این پژوهش در میان دوازده گروه قومی زیر صورت گرفته است:
Ainu (Japan), Awajun(Peru), Baffin Inuit (Canada), Bhil (India), Dalit(India),Gwich’in (Canada), Igbo (Nigeria), Ingano (Colombia),Karen (Thailand), Maasai (Kenya), Nuxalk (Canada), and Pohnpei (Federated States of Micronesia).
فصل اول:
بازگشت به آینده: استفاده از دانش و غذای بومی برای کمک به سلامت اینویت ها در آینده
شواهد گذار و انتقال تغذیه و شیوع شناسی در میان قبیله اینیوت موجب برانگیختن پژوهش در مورد این شد که دانش بومی و غذای بومی به عنوان اساسی برای تلاش های در راستای ارتقا سلامت تغذیه ای همه جانبه حتی در رابطه با غذاهای بازاری در دسترس این مردم گردد. نتایج نشان از شیوع برخی بیماری های متابولیک از جمله دیابت هستند. این شرایط به علت فقر و استفاده بی رویه از برخی غذاهای بازاری است. گوزن شمالی عمده ترین منبع غذایی محلی است. خوشبختانه برخی از مواد غذایی بومی به صورت اشتراکی مصرف می شوند و هنوز علاقه در میان این مردم برای استفاده از این غذاها وجود دارد. و استفاده از نظام غذایی بمی را به عنوان راهی برای سلامت جامعه در نظر می گیرند.
فصل دوم: غذا و برنامه غذایی قبیله نکسالاک در کانادا
نسل های بسیاری ازقبیله نکسالاک هزاران سال در این منطقه زندگی کرده و تنوع غذایی از ماهی، صید انواع حیوانات، تخم ماهی، ریشههای خوراکی و سایر بذاهای مغذی را در رژیم غذایی خود دارند. البته در طول پنجاه سال اخیر این منابع غذایی کاهش مشخصی داشته، دسته های ماهی سفید ناپدید شده و تغییر در سبک زندگی خود به عاملی برای کاهش در فرصت پرداختن به شکار، ماهیگیری و جمع کردن تخم ماهی شده است. مانند سایر جوامع بومی نکسالاک ها نیز جهشی به سمت مصرف کمتر غذاهای مغذی و گرایش به سمت غذاهای پرکالری، ناسالم و بازاری داشته اند. جوانترها بیش از دیگران نگران این تغییرات غذایی هستند. این پژوهش تلاشی است برای ارزیابی ارزش غذایی رژیم غرایی سنتی در گذشته و امروز. همچنین تلاش شده است بر اساس این نتایج در قالب کارگاهایی با آموزش غذاهای بومی در جهت رفع مشکلات تغذیه این قبیله گامی برداشته شود. این فصل نظام غذایی نکسالاک ها، جایگاه تغذیه ای آن، رابطه ان با محیط و نیز تلاش برای ایجاد همکاری میان طرح های آکادمیک و تدابیر رهبران این قوم برای رفع مشکلات را در بر دارد.
فصل سوم:
موضوع این فصل ارائه نظام غذایی تتلیت چییو Tetlit Gwich’in و فهم برخی از شرایط تغذیه ای و فرهنگی که منجر به طرح یک برنامه برای ارتقاء سلامت جامعه به وسیله بهبود غذاهای مورد استفاده شده است می باشد. در میان قبیله مورد مطالعه بزرگسالان ۴۰% و کودکان کمتر از ۶% از انرژی روزانه خود را از غذاهای سنتی اخذ کرده و مابقی انرژی مورد نیاز آنها از غذاهای بازاری چرب و شیرین تامین می گردد. زنان این قبایل عنوان کرده اند که اگر غذاهای بومی در دسترس باشند بیشتر متمایل به مصرف آن غذاها هستند و البته دوست دارند که الگوی سالمتری را برای خرید از فروشگاها داشته باشند.
فصل چهارم: نظام غذایی بومی قبیله اجون Awajun در پرو
نظام غذایی توصیف شده و شرایط آن در این فصل از طریق روش های کمی و کیفی مشارکتی به دست آمده است. تنوع غایی شامل ۲۲۳ نوع ماده غذایی به دست آمده از کشاورزی، شکار و گردآوری این نظام غذایی را تشکیل می دهد. این غذاها از طریق شکار گرداوری و تولید به دست می آیند و تنها دوازده نوع غذا از سایر نقاط خریداری می گردند. پختن، کباب و دود دادن مهمترین روش تهیه غذاها هستند. در ادامه محققان با استفاده از تجزیه و تحلیل ارزش غرایی این مواد غذایی مشکلات تغذیه ای را بررسی و برنامه های با استفاده از نظام غذایی بومی برای رفع این مشکلات ارائه می دهند.
بین رشته ای بودن یکی از ویژگی های مهم این پژوهش هاست. استفاده از روش های کیفی و نگاه انسان شناسانه در جهت شناسایی زمینه های قوت و ضعف نظام غذایی به کار گرفته شده است به علاوه در ارایه راه کارها شرایط فرهنگی نیز لحاظ می گردد. متخصصین تغذیه در ارزیابی ارزش غذایی مواد غذایی بومی کار کرده و در پی ارایه راه حلی برای این مشکلات هستند. این پژوهش ها در راستای برنامه کلی کار در مرکزCINE انجام می شود. و تلاش دارد ضمن بیان ضرورت فرهنگی توجه به نظام غذایی بومی از آن برای حل برخی مشکلات تغذیه ای استفاده نماید.