انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

کالبد انسان در نگاره‌ها – عصر صفوی (بخش پنجم )

در مدل های کفش نیز گوناگونی وجود داشته ، «اما هرگز ازپهلو باز نمی شدند وهمه را از پاشنه نعل می کردند.به عبارت دبگر کفش ایرانیان از ساغری یا تیماج وبدن پاشنه یا با پاشنه کوتاه بود وبه طرف جلو باریک می شد به طوری که می توانستند آن ها را مانند دمپایی به راحتی بپوشند یا از پا درآورند.»…

تصویر چهارم دوزن از دوطبقه مختلف را نشان می دهد. سمت چپ زنی که نشسته است چادری دورخودش پیچیده که به رنگ روشن است.این همان چادری است که در بخش بعدی خواهیم دید که برسرزنان عصرصفوی هنگام خروج از منزل ،وجود دارد. علاوه بر آن تیاری نیز به سرزن بسته شده است. باید دانست «سبک اصلی لباسی که طبقات مختلف می پوشیدند، بادرجات مختلفی از ساده پوشی همراه بوده است». به این معنی که زینت آلات وجنس پارچه در طبقات بالاتر بیشتر وبهتر بوده است.واین امر در تصویر فوق کاملا مشهود است. زنی که دراز کشیده دارای لباسی با یراق دور لباس ودامنی با گل های ظریف وزیبا که مخصوص طبقه اشرافی بوده ، است.قمیص او کوتاه تر اما کمربندش هم چنان شبیه سایر تصاویر است.

در تصویر پنجم نیز زنی اشرافی به چشم می خورد. دراین تصویر و برخی از تصاویر قبلی، دیده می شود که «اغلب زنان کلاه کوچکی به شکل برج یا عرقچین های زیبایی به سر می نهادند ولچک ها ودستارهای سفیدی را به طرزی جالب به سر می بستند.کلا ها وعرقچین ها معمولا به وسیله بندی در زیر گلو نگاه داری می شد وهرکس بسته به شان وثروت خود کلاه را پرها وجواهر وزیورها ورشته های مروارید می آراست.»بنابراین شکل وفرم لباس نمی تواند دلیلی برای بیان طبقه اجتماعی یا سن باشد.

نکته ای که درباره این نوع پیراهن می بایست گفته شود آن است که این نوع لباس را «سیاحان اروپایی آن زمان لباس شهوت آمیز و وسوسه کننده توصیف کرده اند، اما در واقع آن را برای سهولت در امر شیردادن به کودکان می پوشیدند این پیراهن از زیر گردن دگمه می خورد ویا گره زده می شد سپس تا زیر ناف چاک طویلی داشت که بدن برهنه را نمایان می ساخت.» بنابراین پوشیدن چنین لباسی قاعدتا نباید در میان پیرزنان وزنان کهنسال دیده شود.

در باره تصویر ششم درباره شلوار نیز باید گفت: «شلوار زیر زنان که از آن به« تنبان «نیز یاد می شد، آزادتر از شلوار مردان بود واغلب با نقش مایه هایی از گل ها تزئین می گردید.» این نوع تنبان را البته احتمالا با تغییر در منطقه بندر عباس نیز می پوشند. این نوع شلوار به گونه ایست که معمولا تنگ است وروی آن نقش ونگارهایی گلدوزی شده است.

دراین تصویرپوشش سر به گونه ای است که بازهم چادر به وسیله پیشانی بند به سرمحکم شده وتا انتهای پشت بدن افتاده است.این پیشانی بند علاوه بر نگهداشتن چادر برای تزئین سر هم استفاده می شده است که معمولا با طلا وسنگ های قیمتی مزین بوده است.شاردن معتقد است تنها زنان شوهر دار از این پیشانی بنندها استفاده می کردند وزنان بی شوهر به جای این نیم تاج ها ،کلاه کوچکی بر سر می گذاشتند. نکته مهم وقابل توجه این عکس کفشی است که به رنگ قرمز است.این کفش ها «تخت نوک تیزهستند .باید گفت که در مدل های کفش نیز گوناگونی وجود داشته ، «اما هرگز ازپهلو باز نمی شدند وهمه را از پاشنه نعل می کردند.به عبارت دبگر کفش ایرانیان از ساغری یا تیماج وبدن پاشنه یا با پاشنه کوتاه بود وبه طرف جلو باریک می شد به طوری که می توانستند آن ها را مانند دمپایی به راحتی بپوشند یا از پا درآورند.»

پایان بخش پنجم- این یادداشت ادامه دارد.

منابع نزد نویسنده محفوظ است.

برای دیدن عکس کلیک کنید: ۲۵۵۸۲