انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

کالبد انسان در نگاره‌ها – عصر صفوی (بخش نهم و پایانی)

از ابتدا ما در پی پاسخ دو پرسش بودیم. سئوال اول آن بود که بدانیم زنان عصر صفوی چه لباس هایی می پوشیدند.وآن نشانه چه عناصر اجتماعی اعم از طبقه، سن و جنسیتی بوده است؟ باتوجه به تصاویر ومستندات دیده می شود میان پوشش زن در خانه وبیرون از خانه تفاوت قابل ملاحظه ای موجود است…بدین ترتیب که درداخل خانه شامل تنبان ، پیراهنی به نام قمیص که از جلوی گردن تا به ناف چاک داشته است وبالاپوشی که تا پاشنه پا می رسیده است. درباره مدل این اجزا به تفضیل سخن گفته ایم .نکته مهم تنوعی است که در نقوش ورنگ آن ها موجود است.به نظر محدودیتی از لحاظ انتخاب رنگ وحتی نقوش پارچه میان زنان وجود نداشته وتنها این امر را طبقه اجتماعی وموقعیت اقتصادی وی معلوم می کرده است.

از سایر ویژگی هایی که لباس زنان عصر صفوی داشته است می توان به ، گشادی پیراهن ها اشاره کرد. به نظرمی رسد در این دوران برخلاف عصر حاضر نشان دادن ویژگی های بدن از طریق لباس مطرح نیست.بنابراین می توان به این نتیجه هم رسید که از همین رهگذراست که لباس زن ومرد تفاوت آشکار وجدی باهم ندارند. زیرا ویژگی های بدنی وبیولوژیکی است که باعث آن می شود که لباس ها متفاوت باشند.درجایی که اصرار به ذکر ونمادسازی ویژگی های بدنی نباشد، می توان از اختلاف کم و ناآشکار میان البسه زن ومرد سخن گفت.

نکته مهم اهمیت یافتن لباس در نزد ایرانیان است. دلایل این اهمیت را به نوعی گرایش در آنان نسبت به بیان ویژگی های اجتماعی و اقتصادی شان نسبت دادیم که به نوعی می توانست ، نمادی برای بیان این حقایق باشد.ازسوی دیگر دلیل دومی که برای اهمیت یافتن لباس در نزد ایرانیان ایجاد شد، گسترش صنایع وابسته به نساجی اعم از ابریشم بافی و… بود که سودی سرشار را نصیب جامعه کرد. هرکس که توانگر تر بود می توانست لباس فاخری بپوشد وبدین ترتیب طبقه اجتماعی خود را واگوید.

به سبب توسعه هنر ، لباس های این دوره دارای نقش ونگارهای متنوع ، زیبا وچشم نوازند وانواع هنرهای مختلف روی پارچه آن ها به کار رفته است. درهمین جا باید یادآوری کرد، تفاوت سنی برخلاف تفاوت جنسیتی در لباس به سبب به کارگیر همین نقوش ورنگ ها در لباس زنان اهمیت دارد. به نظر زنان جوان محدودیت کمتری نسبت به انتخاب رنگ لباس دارند.درحالی که زنان مسن تر کمتر به رنگ های متنوع وشاد روی می آوردند.

لباس می تواند گویای مذهب افراد نیز باشد. گفتیم که شیعه دین رسمی کشور در این دوران شد. بدین سبب زنان مسلمان شیعه به جهت رعایت حجابی که در آئین آنان وجود دارد، هنگام خروج از منزل با چادری بلند وسفید که سراسر بدن شان را می پوشانده از منزل خارج می شدند. بنابراین حجاب زن ایرانی تحت تاثیر مذهب دارای دوبعد متفاوت بوده است. بعدی که در منزل رعایت می شده وبعد بیرونی که درکوچه وبازار رعایت م یکردند.بنابراین مذهب تنها عامل تفکیک دونوع پوشش زن در منزل وبیرون از منزل است.

باچنین توصیفی باید گفت ، ترکیب لباس زنان آن عصر شامل ردا، قمیص ، شلوار،پاافزار ، دستار یا کمربند، چادر ،روسری ، مقنعه و کلاه بوده است.که اگر خط سیر آن ها را به صورت تک تک مقایسه کنیم می بینیم که برخی از آنان هنوز هم کاربرد دارند.

اگرچه چادری که اکنون زنان ایرانی به سر می کنند با ویزگی های چادر صفوی متفاوت است اما اصل پوشانندگی آن هنوز رعایت می شود.یعنی چادر عصر صفوی از خلال گذر از ۴قرن تاکنون تبدیل به نوع چادر کنونی شده که متناسب تر با زندگی امروز زنان باشد. زیرا چادر صفوی در ترکیب با روبنده ای بوده که کل صورت را می پوشانده ،درحالی که امروز به جز در شهرهای مذهبی روبنده استفاده نمی شود. به نظر چادر زنان پاکستانی کنونی شباهت بیشتری به چادر در عصر صفوی دارد.زیرا بخشی از آن به دور بدن می گردد و بقیه در دستان قرار می گیرد. درحالی که چادر ایرانی کنونی پوششی سراسری است.

روسری نیز از آن دوره تاکنون باقی مانده است. با این تفاوت که در حال حاضر نحوه بستن آن وتنوع رنگ های به کارگرفته شده در آن بیشتر است.زیرا همان طور که در تصاویر دیده می شود، بیشتر روسری ها به رنگ سفید است

نکته مهم تر که باید اشاره شود آن است که هنوز مد اروپایی به ایران وارد نشده است ولباس تاثیرپذیری از اتفاقات بیرونی (اعم از تاریخی و مذهبی) دارد. بدین سبب لباس در عصر صفوی کاملا گویای فرهنگ ایرانی است و اجزای هنرها ومد اروپایی در آن دخالتی ندارد.

درپایان باید گفت در لباس عصر صفوی اختلاف ناآشکار جنسیتی موجود است اما این اختلاف در مورد سن بیشتر خود را نشان می دهد. در حوزه طبقه اجتماعی نیز لباس، بیانگر کامل این مفهوم است.

منابع نزد نویسنده محفوظ است.