مهدی فیروزیان
جامعههای ماقبل صنعتی. پاتریشیا کرون. ترجمه مسعود جعفری. تهران: ماهی، ۱۳۹۵. ۳۶۰ ص. ۲۴۰۰۰۰ ریال.
۱. آشنایی با نویسنده و مترجم
پاتریشیا کرون (۱۹۴۵-۲۰۱۵) پژوهشگر برجسته تاریخ اسلام و استاد دانشگاههایی چون آکسفورد، کمبریج و پرینستون بود که به پشتوانه چند دهه پژوهش گسترده و آشنایی با چند زبان انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، عربی، پارسی، یونانی، عبری و… به دستاوردهای ارزشمندی در زمینه اسلامشناسی تاریخی رسید. پارسیزبانان در آشنایی با نوشتههای ایشان وامدار تلاشهای دانشمند همکار ایشان در مؤسسه تحقیقات عالی پرینستون، دکتر مسعود جعفری (۱۳۴۶)، هستند.
جعفری، عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی، و از استادان برجسته ادبیات است که ادبدوستان و دانشجویان ادبیات او را با پژوهشهایی مانند سیر رمانتیسم در اروپا و سیر رمانتیسم در ایران از مشروطه تا نیما (هر دو از نشر مرکز) میشناسند. سال گذشته نیز انتشارات سخن داستان عاشقانه ملکمحمد و شمس بانو از غیوری دهلوی را با تصحیح و توضیح او و نامِ شعله آه چاپ و روانه بازار کرد.
او در زمینه ترجمه از دو زبان تازی و انگلیسی کارهایی ستودنی به انجام رسانده است. ابنعربی و زبان تازه عرفان نوشته سعاد الحکیم (جامی، ۱۳۹۱) نمونه ترجمه ایشان از تازی است. کتابهایی چون تخیل (ریموند لارنس برت)، رمانتیسم (لیلیان فورست)، پیرنگ (الیزابت دیپل)، تراژدی (کلیفورد لیچ) و زیباگرایی (رابرت وینسنت جانسون) در مجموعۀ مکتبها، سبکها و اصطلاحهای ادبی و هنری (نشر مرکز) نیز ترجمههای ایشان از زبان انگلیسی هستند.
پیشتر دو کتاب دیگر از پاتریشیا کرون در ایران به چاپ رسیده که هر دو را جعفری به پارسی برگردانده است. نخستین کتاب تاریخ اندیشه سیاسی در اسلام (سخن، ۱۳۹۰) اثری درخشان در این زمینه پژوهشی است و دیگری کتاب سودمند مقنّع و سپیدجامگان (ماهی، ۱۳۹۲) است که جعفری گذشته از ترجمه، در پژوهش و نگارش بلندترین بخش از بخشهای چهارگانه آن، «داستان مقنّع در تاریخنامه طبری»، با کرون همکاری کرده است.
یادداشت مترجم ما را آگاه میکند که ایشان در گشودن گرهها و دشواریهای کار از یاری نویسنده بهرهمند بوده است. او میگوید با اینکه کتاب «به زبانی روشن و ساده نوشته شده است، اما ایجاز و فشردگی مطالب آن به گونهای است که فهم و بازنویسی آن به زبان فارسی گهگاه با دشواریهایی روبهرو میشد. بدون همراهی و یاری بیدریغ مؤلف یقیناً ترجمه کتاب مستلزم صرف وقت و نیرویی بسیار بود و احتمالاً دچار کاستیهایی میشد» (ص ۹).
نقش مترجم جز در ترجمه متن با نثر پاکیزه و روان، در افزودن زیرنویسهای روشنگرانه درخور یادکرد است. همچنین او از دانش ادبی خود سود جسته و هرگاه سازگاری برجستهای میان آنچه نویسنده میگوید و گفتههای بزرگان ادب پارسی، مانند فردوسی (ص ۱۵۹) و سعدی (ص ۱۹۲)، یافته به آن اشاره کرده است. نیز هرجا کرون بیآوردن نام کتاب یا نویسنده به متنی پارسی ارجاع داده است، مترجم به جای ترجمه نوشته انگلیسی، عین متن پارسی را در متونی چون قابوسنامه (ص ۲۰۵) و تاریخ جهانگشای جوینی (ص ۲۱۷) یافته و در کتاب آورده است.
نویسنده خود مقدمهای برای برگردان پارسی کتاب نوشته است و ما بخش پایانی آن را که به نقش برجسته مترجم اشاره دارد در اینجا میآوریم:
«مترجم کتاب حاضر، که پیش از این برخی از دیگر نوشتههای مرا نیز به فارسی ترجمه کرده است، شمّ دقیقی دارد که برای هر مترجم خوبی ضروری است. او میتواند بهدرستی بفهمد که نویسنده در زبان انگلیسی چه میخواسته بگوید و آن مطلب را چگونه میتوان به زبان فارسی بیان کرد. بنابراین بخت هم یار من و هم یار خوانندگان ترجمه فارسی بوده است. از این گذشته ترجمه فارسی کتاب عملاً زمینه ویراست تازهای از متن انگلیسی کتاب را نیز فراهم آورد. مترجم فارسی کتاب، علاوه بر اصلاح غلطهای چاپی متعدد متن انگلیسی، مرا به روزآمد کردنِ برخی ارقام و اعداد ترغیب کرد و سرانجام، پس از مشورت با ناشر متن انگلیسی کتاب، تصمیم گرفتم ویراست تازهای از کتاب فراهم آورم» (ص ۱۵).
۲. آشنایی با کتاب
کتاب جامعههای ماقبل صنعتی (Pre-Industrial Societies)، با عنوان فرعیِ «کالبدشکافی جهان پیشامدرن» (Anatomy of the Pre-Modern World) با جملهای از مترجم و بیتی که او از شعرهای محمدتقی بهار برگزیده آغاز میشود:
«یا مرگ یا تجدد و اصلاح
راهی جز این دو پیش وطن نیست
با یاد و خاطره همه کوشندگان راه تجدد و نوگرایی.»
طرح جلد برگرفته از نقاشی پیتر بروگلِ پسر، نقاش هلندی سده شانزدهم و هفدهم است. اثری که با نامهای گوناگون مانند دفتر دریافت مالیات یا پرداخت عشر شناخته میشود و تصویر بزرگ کلی آن، که نیمه پایینی جلد کتاب را ویژه خود داشته، با مطالب کتاب جامعههای ماقبل صنعتی بهویژه با بخش نظام اقتصادی سازگاری دارد. از سوی دیگر طراح هنرمند با جدا کردن هشت تصویر کوچک از دل آن تصویر کلی و چیدن آنها چون هشت پنجره بر تارکِ کتاب، رنگی مدرن به کار بخشیده است؛ بهویژه اینکه یکی از چهرههای تکی در هشت پنجره، از بخشی برگزیده شده که در تصویر بزرگ پایین نیامده و برگرفته از یک بخش دیگر تابلوی بروگل است. چنین طرحی با رویکرد نویسنده در بخش دوم سازگاری دارد. او در آن بخش با جدا کردن و کنار هم چیدن دوباره دادههای بخش نخست، و افزودن آنچه در بخش نخست کتاب نیامده و زاده بینش و نگرش تحلیلی خود اوست، به شناخت ریشههای پیدایش جهان مدرن دست یازیده است.
کتاب که پیراسته از لغزشهای چاپی به شیوهای چشمنواز و آراسته به چاپ رسیده، گذشته از یادداشت مترجم و پیشگفتار نویسنده برای ترجمه پارسی و مقدمه، دارای دو بخش است:
۱. الگوها و ساختارهای ماقبل صنعتی: نظام اقتصادی-اجتماعی، حکومت، سیاست، فرهنگ، جامعه و فرد، دین؛
۲. فاصله گرفتن از الگوی غالب: تازگی و تفاوت تجربه اروپا، مدرنیته.
در پایان هم پیش از نمایه، آبشخورهایی برای بررسی و آشنایی بیشتر خوانندگان شناسانده شدهاند.
اما ببینیم کرون در این کتاب چه میگوید. درباره تاریخ تمدن بشری کتابهای بسیاری نوشته شده است که برخی از آنها ارج بسیار دارند ولی شاید بر پایه زبان علمی خشک یا تحلیلهای پیچیده چندان دلچسب و خواندنی نباشند یا از آن رو که تنها به بخشی از تاریخ یا جامعهای ویژه پرداختهاند همگان آنها را سودمند نیابند. کرون کوشیده با زبانی ساده و روشن و بهرهگیری از شیوه سادهسازی نگاهی فراگیر به جهان پیشامدرن بیفکند و بر پایه ریشهیابیها و دادههای بخش نخست، در پایان جامعه جهان مدرن را واشکافی کند. از اینرو کتاب او برای ناآشنایان و نوجویان پرکشش و گیراست و برای خوانندگان آشنا و آگاهتر هم بر پایه نمونههای بسیار و گستره شگرف دادههای آن سودمند است. با خواندن این کتاب به روی گروه نخست دریچهای از جهانی یکسره ناشناخته گشوده میشود و گروه دوم بازتاب آنچه را درباره آن جهان میدانند در آینه تمدنهایی در زمانها و مکانهای گوناگون میبینند. البته چنین مینماید که کرون با رهاندن خود از چهارچوب یک نظریه علمی مشخص و چشمپوشی از شیوه علمی ارجاعات و زیرنویسها و… جز آسانتر کردن کار نگارش، بیشتر خرسندی گروه نخست را میجسته است.
نویسنده جامعههای متمدن و ساز و کارهای بنیادین آنها را از حدود سال ۶۰۰ پیش از زاده شدن مسیح تا نزدیک به سه سده پیش بررسی کرده است و در این راه خود را پایبند به بررسی یک ویژگی یا یک تمدن نساخته است. او از ویژگیهای سرزمینهای گوناگون جهان اسلام، آسیا، اروپا و آمریکای پیش از کلمب و کشورهایی چون کره، ویتنام، اندونزی، برمه، تایلند، ژاپن، چین، هند، ایران، یونان، روم و… در دورههای گوناگون یاد کرده و برای استوار ساختن تحلیلهای خود نمونههایی از ویژگی آنها آورده است. گستره تاریخی و جغرافیایی دادهها چنان است که خواننده را شگفتزده میکند. بههر روی همگونی جامعههای ماقبل صنعتی دور از هم را (در برابر ناهمگونی جوامع مدرن نزدیک به هم) نمیتوان نادیده گرفت و باید گفت تصویری که کرون از جوامع ماقبل صنعتی به دست میدهد با وجود همه جزئیات پراکنده و نکتههای سودمند گسسته از یکدیگر، بیآنکه جامعهای مشخص را جداگانه بشناساند (گرچه تصویری که او به دست میدهد با برخی جوامع سازگاری بیشتری دارد)، بینشی تاریخی و شناختی کلّی را در ذهن خواننده پدید میآورد که بر بنیاد آن میتواند دریافتی راستین و درست از الگوها و ساختارهای جهان کهن پیدا کند. گفتنی است نویسنده آگاهانه از بررسی جوامع بدوی و پیش از تمدن چشم پوشیده و از همینرو بهتر است قید «متمدن» را نیز به نام کتاب بیفزاییم و آن را راهنمای ساده و کاربردی «جامعههای ماقبل صنعتی متمدن» بنامیم.
از خواندنیترین بخشهای کتاب، بخش بررسی دین در جامعههای پیشامدرن است که تخصص اصلی نویسنده نیز در همین بخش است. نگرش دانشورانه و بیجانبداری کرون با عادت خوانندگان ایرانی که بیشترِ آنچه در این زمینه خواندهاند، چه باورمندانه چه ناباورمندانه، آمیخته به تعصب بوده، سازگاری ندارد و همین خلافآمدِ عادت خواندن گزارش او را دلپذیر ساخته است. او خود میداند که با برگزیدن دیدگاهی که تنها و تنها بر دانش استوار شده تیر سرزنش دو گروه یکسره ناساز را به سوی خود روانه میسازد. باورمندان از نبودِ سویه ماورایی و آنجهانی در کار کرون برآشفته میشوند و مادهباوران از میان برداشتن مرز میان زیربنای طبیعت و روبنای فرهنگ دینی را نمیپسندند. اما کرون بررسی دانشورانه هر فرهنگی را در زمینه و بافت بشری و زمینی میپسندد و از سوی دیگر الگوی لایهای و بخشبندی دوگانه را برای شناخت جامعههای انسانی نارسا میداند و بر آن است که جهان پیرامون ما آمیزهای از طبیعت (آنچه بیرون از دامنه خواست آدمی پدید میآید) و فرهنگ (که خواست و آگاهی آدمی آن را پدید میآورد) است. کرون مادهباوری دیالکتیک مارکس را با پرسشهایی سنجیده روبهرو میکند و همچنین نشان میدهد که نمیتوان بنیاد همه دگرگونیهای اجتماعی و رویکردهای دینی و ایدئولوژیک را در شیوه تولید جست. بدینسان او نه به ایدهآلیستها گرایش دارد و نه به ماتریالیستها (که کرون آنها را از دیدی با ایدهآلیستها در پیوند میبیند) و راهی دیگر را دنبال میکند. روشنگری نویسنده، خوانندگان نکتهسنج را از چپگرایی افراطی یا درافتادن به دام یکسویهنگریهای شبهعلمی در این زمینه بازمیدارد.
با خواندن این کتاب درمییابیم بسیاری از داوریهای ما درباره جهان کهن، برخاسته از ناآگاهی ما و نادرست بودهاند. درخواهیم یافت که ساز و کار جوامع کهن گاه یکسره با آنچه از جامعههای امروزی میدانیم ناسازگار است. از سوی دیگر گاه در بخشهایی از کتاب، ازجمله در بخش نظام اجتماعی-اقتصادی و آنچه درباره برتریِ «اعتماد متقابل» بر «تخصص» گفته شده است (نک: ص ۶۹)، همانندیهایی درنگبرانگیز میان جامعههای پیشامدرن و جامعه کنونی خود (که باید مدرن باشد) میبینیم.