ویژگی دوران ما پیدایش و گسترش فناوریهای نوین ارتباطی است و این فناوریها کلیه پهنههای زندگی را به سرعت در برگرفته است: ارتباطات روزمره، بازی و سرگرمی، پژوهش، کارهای مالی و بانکی و… . این فناوریها بر جنبشهای اجتماعی و مبارزات سیاسی نیز تأثیر شگرفی گذاشتهاند و تحوّلاتی عمده را در آنها سبب شدهاند به نحوی که دیگر با دیدگاههای سنّتی و کلاسیک پیشین که تأ همین یکی دو دهه پیشین رواج داشت قابل سنجش و بررسی نیستند.
شبکههای خشم و امید؛ جنبشهای اجتماعی در عصر اینترنت. مانوئل کاستلز. ترجمه مجتبی قُلیپور. تهران: نشر مرکز، ۱۳۹۳. ۳۰۸ ص.
نوشتههای مرتبط
ویژگی دوران ما پیدایش و گسترش فناوریهای نوین ارتباطی است و این فناوریها کلیه پهنههای زندگی را به سرعت در برگرفته است: ارتباطات روزمره، بازی و سرگرمی، پژوهش، کارهای مالی و بانکی و… . این فناوریها بر جنبشهای اجتماعی و مبارزات سیاسی نیز تأثیر شگرفی گذاشتهاند و تحوّلاتی عمده را در آنها سبب شدهاند به نحوی که دیگر با دیدگاههای سنّتی و کلاسیک پیشین که تأ همین یکی دو دهه پیشین رواج داشت قابل سنجش و بررسی نیستند.
شبکههای خشم و امید از نخستین پژوهشها در این زمینه است و بررسیِ تأثیر فناوریهای نوین ارتباطی بر جنبشها و مبارزاتی است که در طی سه چهار سال گذشته اتفاق افتاده است.
نویسنده کتاب مانوئل کاستلز دانشمند ۷۵ ساله اسپانیاییالاصل است که در دانشگاههای معتبر جهان به تدریس و پژوهش پرداخته و از نظریهپردازان برجسته جامعه اطلاعاتی است. کتاب سه جلدی او که متن اصلی آن در سال ۱۹۹۹ منتشر شده* اثری سِتُرگ و سرشار از اطلاعات و تحلیلهای ممتاز درباره وضعیت جهان و تحولات آن از جنبههای گوناگون در جامعه شبکهای است. هدف وی آن بوده که با بررسی تحلیلی مهمترین رویدادها و پدیدارها که در زمانه حاضر در حال شکل دادن به جامعههای بشریاند، امکان فهم عقلانی تحولّهای حیرتانگیزی را که تأثیر آن بر همه جنبههای زندگی انسانها دیده میشود فراهم آورد.
آنچه پژوهشهای کاستلز را خواندنی میکند، گذشته از آگاهیهای وسیعی که به خواننده میدهد و تحلیلهایی که کمک به درک وقایع میکند، روش کار او نیز هست. وی معمولاً برای راحتی خواننده نظریهها را رقیق و کمرنگ میکند و تا حد امکان آنها را با تحلیلهای تجربی همراه میسازد. او میگوید نظریه اجتماعی وسیلهای برای فهم جهان است نه غایتی برای لذتهای فکری و شخصی. مارتین اینس که گفتوگویش با کاستلز به صورت کتاب منتشر شده، بهدرستی گفته است که خواندن این کتاب سه جلدی با وجود حجم زیاد آن راحتتر از بسیاری از کتابهای کوچک و کمحجم در این زمینه است.
کاستلز میگوید او نیز مانند بسیاری از مردم جهان از خیزشهایی که در دسامبر ۲۰۱۰ در تونس آغاز شد و سپس ویروسوار در سراسر جهان عرب پخش شد نخست شگفتزده و سپس آماده برای کار و پژوهش درباره آنها شده است. وی بیشتر دهه گذشته را به مطالعه درباره دگرگونی روابط قدرت در تعامل با دگرگونی ارتباطات گذرانده بود و متوجه پیدایش الگوی تازهای از جنبشهای اجتماعی و شاید شکلهای نوینی از دگرگونی اجتماعی در سده بیست و یکم شده بود. کاستلز علاوه بر مطالعه و پژوهشْ خود، در تظاهرات مردم اسپانیا حضور داشته و از نزدیک در جریان عمل مردم قرار گرفته است. وی در این کتاب کوچک که سریع هم فراهم شده، میکوشد به فهم ما از این جنبشها یاری رساند. جنبش مردم کشورهای ایسلند، مصر، تونس، اسپانیا و خیزشهای عربی و جنبش اشغال وال استریت در امریکا در این کتاب مورد بررسی قرار گرفتهاند. این جنبشها میان سالهای۲۰۱۰ تا ۲۰۱۲ اتفاق افتادهاند.
جنبشهای مطالعه شده در این کتاب و جنبشهای اجتماعی همانندی که در سراسر جهان آغاز شدهاند قطعاً از یک بحران اقتصادی ساختاری و یک بحران مشروعیت در حال تعمیق سرچشمه گرفتهاند. بحران مالیای که از سال ۲۰۰۸ به این سو بنیانهای سرمایهداری اطلاعاتی جهانی را لرزاند، رفاه در اروپا و امریکا را به پرسش کشید و دولتها و کشورها و شرکتهای بزرگ را در معرض تهدید فروپاشی مالی قرار داد و منجر به فرسایش بنیادین دولت رفاهی شد که ثبات اجتماعی برای دههها بر آن مبتنی شده بود. بحران جهانی غذا بر معیشت بیشتر مردم کشورهای عربی تأثیر عمدهای گذاشت، تا آنجا که قیمت کالاهای اساسی و بهویژه نان به سطوح غیرقابل پرداختی رسید؛ آن هم برای جمعیتی که بخش عمده درآمد ناچیزش را صرف غذا میکند. نابرابری اجتماعیِ لگامگسیخته در همه جا به چشم بسیاری از کسانی که بدون امید و بدون اعتماد از بحران رنج میبردند غیرقابل تحمل شد و دیگ خشم سیاسی و اجتماعی به جوش آمد. با وجود این، جنبشهای اجتماعی فقط از فقر یا ناامیدی سیاسی پدید نمیآیند آنها نیازمند بسیج هیجانی برانگیخته شده بر اثر خشم علیه بیعدالتی آشکار و امید به امکان تغییر هستند؛ امیدی که در نتیجه نمونههای خیزشهای موفّق در دیگر بخشهای جهان به وجود میآید. هر شورش از راه شبکهبندی تصویرها و پیامها در اینترنت، الهامبخش شورش بعدی میشود. علاوه بر این، علیرغم تفاوتهای آشکار میان زمینههایی که این جنبشها در آن ظهور کردند، برخی از ویژگیهای مشترک وجود دارند که یک الگوی مشترک را تشکیل میدهند: الگوی جنبشهای اجتماعی عصر اینترنت.
احساس حقارتِ ناشی از خودبینیِ صاحبان قدرت اعم از قدرت مالی، سیاسی یا فرهنگی مردمان را گرد هم آورد تا ترس را به خشم و خشم را به امیدی برای انسانیت بهتر تبدیل کنند. در تمام موارد جنبشها به حزبها و رسانههای سیاسی اعتماد نکردند و هیچ رهبری را به رسمیّت نشناختند، همه سازماندهیهای رسمی و صوری را رد کردند و به جای همه اینها برای بحث و تصمیمگیری جمعی بر اینترنت و مجمعهای محلّی تکیه کردند. این کتاب میکوشد جنبههای گوناگون این جنبشها، اعم از صورتبندی، پویاییها، ارزشها و سرانجام چشماندازهای آنها را برای دگرگونیهای اجتماعی روشن کند. کاستلز ویژگیهای این الگوی در حال ظهور مبارزات اجتماعی را چنین بر میشمارد:
۱. این جنبشها در اشکال مختلف شبکهایاند. کاربرد اینترنت و شبکههای ارتباطی موبایل در آنها ضروری است. اگرچه جنبشها به واسطه اشغالها و راهپیماییهای خیابانی معمولاً ریشه در فضای شهری دارند، اما موجودیت مداوم آنها در فضای آزاد اینترنت تَحقُق مییابد. در حالی که این جنبشها معمولاً در شبکههای اجتماعی اینترنتی آغاز میشوند، اما تنها با اشغال فضای شهری تبدیل به جنبش میشوند. این پیوند فضای سایبر و فضای شهری فضای سومی میسازد که کاستلز آن را «فضای خودمختاری» مینامد. «فضای خودمختاری»، شکلِ فضاییِ جدید جنبشهای اجتماعی شبکهای شده است.
۲. این جنبشها به طور همزمان محلی و جهانیاند. آنها در زمینههای خاص و بنابر دلایل خاص خود آغاز میشوند، شبکههای خاص خود را ایجاد میکنند و با اشغال فضای شهری و اتصال به شبکههای اینترنت فضای عمومی خود را میسازند. اما جهانی هم هستند زیرا به سراسر جهان متصلاند، از تجربیات دیگران میآموزند و علاوه بر این مباحثهای مستمر و جهانی در اینترنت دارند.
۳. تا اندازه زیادی خودجوشاند و معمولاً بر اثر اخگر خشم که مرتبط با یک رویداد خاص یا اوج نفرت از کُنش حاکمان است برانگیخته میشوند. گذار از خشم به امید از راه هماندیشی در فضای خودمختاری تحقُق مییابد.
۴. افقی بودن شبکهها همکاری و همبستگی را تقویت میکند و نیاز به رهبری رسمی را کاهش میدهد.
۵. این جنبشها بهشدت خود تأملگر و بیخشونت و بهندرت جنبشهایی برنامهدار هستند.
۶. هدفشان تغییر ارزشهای جامعه است. هدف آنها دگرگونی دولت است نه تسخیر آن. آنها احساسات را بیان میکنند و بحث برمیانگیزند، اما حزب تشکیل نمیدهند و از دولتها حمایت نمیکنند. با وجود این در معنایی بنیادین بسیار سیاسیاند. نگاهی به این فهرست کوتاه نشان میدهد که در مقایسه با چند دهه پیشین چه تحولات بنیادینی در پهنه جنبشهای اجتماعی پدید آمده است. وجود برخی از این ویژگیها در جنبشهای چند دهه گذشته به عنوان نقطه ضعف آنها تلقی میشد.
کاستلز میگوید اینترنت فقط ابزار نیست، اینترنت شرایط را برای شکلی از عمل مشترک فراهم میکند که به جنبش بیرهبر امکان بقا، هماندیشی، هماهنگی و گسترش میدهد. افزون بر این، ارتباط بنیادی ژرفتری میان اینترنت و جنبشهای اجتماعی شبکهای شده وجود دارد: آنها هر دو در یک فرهنگ خاص مشترکاند، فرهنگ خودمختاری که میتوان آن را قالب فرهنگی بنیادین جامعههای معاصر دانست. در نقد این جنبشها، کاستلز میگوید به نظر میرسد بیاطمینانی به یک فرایند تغییر سیاسی ناشناخته مهمترین مانعی است که جنبشهایی که پیش از این عدم مشروعیت قدرتهای مستقر کنونی را آشکار کردهاند باید بر آن غلبه کنند. وی میپرسد: میراث احتمالی جنبشهای اجتماعی شبکهای شده که هنوز در مرحله ساخته شدن هستند چه خواهد بود؟ و پاسخ میدهد: دموکراسی شکل نوینی از دموکراسی، این آرزوی دیرینه و هرگز تحقق نیافته بشر. اختراع دوباره دموکراسی، به منظور یافتن راههایی برای انسانها تا بتوانند زندگی خود را بر اساس اصولی که در ذهنهایشان مشترک است اما در تجربه روزمرهشان معمولاً نادیده گرفته شده مدیریت کنند. این جنبشها اصول پدید آمده در انقلابهای آزادی عصر روشنگری را میپذیرند، امّا بر مورد خیانت واقع شدن پیوسته این اصول که با نادیده گرفتن ریشهای حق شهروندی کامل برای زنان، اقلیتها و مردمان استعمار شده آغاز شده است تأکید میکنند. آنها بر تناقض میان دموکراسی شهروند بنیان و شهری که برای بالاترین پیشنهادِ خرید به حراج گذاشته شده است تأکید میکنند. میراث جنبشهای اجتماعی شبکهای شده این خواهد بود که احتمال یادگیری درباره چگونه با هم زیستن را افزایش دهند: با هم زیستن در دموکراسی واقعی.
کاستلز دانشمندی برج عاجنشین نیست و ضمن توجه به حفظ قاعدهها و ضوابط علمی، فردی حساس به مسائل و مصایب انسانی است. در کتاب عصر اطلاعات او نوعی نگرانی و نیز امید اندکی به بهبود جهان در هزاره سوم دیده میشد. البته من این کتاب را سیزده سال پیش خواندم و شاید آنچه در ذهنم مانده کاملاً دقیق و مقرون به واقعیت نباشد. امّا در این کتاب به نظر میرسد این جنبشها او را اندکی به شور آورده و امیدوار کرده است. هرچند او همچنان همان احتیاط علمی را دارد که با سادهاندیشی به مسائل نپردازد یکی از فایدههای کتاب هم این است که برای ما که این جنبشها را از راه رسانههای گروهی: رادیو، تلویزیون و اینترنت شناخته و دنبال کردهایم و اطلاعات و دیدی کامل و پیوسته نسبت به آنها نداشتهایم با جمعآوری و یک کاسه کردن اطلاعات منظره و تصویر کاملی از این جنبشها در برابر ما قرار میدهد و دقایق و جزئیات آن را بهتر میشناسیم و درک میکنیم.
کتاب برای فهم جنبشهای نوینی که در جهان به وجود آمده یا در حال به وجود آمدن است بسیار روشنگر و راهگشاست. همانگونه که در ویژگیهای مربوط به جنبشها دیدیم، اینها با بسیاری از پیشفرضها و تصوّرات ما ناهمخواناند و با آن معیارهای گذشته قابل تبیین و فهم نیستند. این کتاب به ما کمک میکند تا در شماری از این پیشفرضها با توجه به تحولات پدید آمده تجدید نظر کنیم تا بتوانیم این پدیدهها را بهتر درک کنیم.
* ترجمه فارسی این کتاب با عنوان عصر اطلاعات در سال ۱۳۸۰ توسط انتشارات طرح نو منتشر شده است نگارنده این گفتار معرفیای از این اثر سه جلدی با خلاصهای از مطالب آن در ۴ شماره جهان کتاب (سالهای هفتم و هشتم) به دست داده است. همچنین معرفیای از کتاب گفت و گوهایی با مانوئل کاستلز (نشر نی، ۱۳۸۴) در شماره ۱۰ سال هفتم جهان کتاب درج شده است.
این مطلب در همکاری میان انسان شناسی و فرهنگ و مجله «جهان کتاب» منتشر می شود.