ژرژ باتای نویسنده و اندیشمند فرانسوی
( ۱۸۹۶- ۱۹۶۲)
نوشتههای مرتبط
ژرژ باتای که مدتی از سالهای جوانی خود را در یک مدرسه کاتولیک مسیحی سپری کرده بود، پس از بیماری پدر و ترک اجباری مدرسه علوم دینی وارد مسیر متفاوتی شد. هگل، مارکس، نیچه و هایدگر اصلیترین فیلسوفانی بودند که در مراحل بعدی زندگی باتای و در شکلگیری آثار و اندیشههای او نقش تاثیرگذاری داشتند. باتای در طول عمر پر فراز و نشیب خود مجلاتی همچون Decuments (1928)، Acepale (1937) و Critique (1936) را منتشر کرد. و به همراه چند تن از همفکرانش انجمن جامعهشناسی (College de sociologe) را نیز در سال ۱۹۳۷ تاسیس نمود. تاملات او در زمینه هنر و ادبیات، علیالخصوص پس از انتشار کارهای «لاسکو: تولد هنر» و «ادبیات و شر» و ارتباط همهی اینها با جامعه، اصلیترین موضوعی بود که او را تا پایان عمرش مشغول خود کرد. به عقیدهی او هنرمند یک دردمند همیشگیاست. اما این درد معکوس بیشتر از آنکه به دست برداشتن هنرمند از نعمتهای زندگی منتهی شود، با در هم شکستن مرزها و ممنوعیتها توسط او همراه میشود.
ژرژ باتای، در اندیشهی بسیاری از کسانی که با مرزهای زبان و البته اجتناب ناپذیر بودن این مرزها در هم پیچیدهاند، مخصوصا اندیشمندان فرانسوی معاصری همچون ژاک دریدا، میشل فوکو و رولان بارت تاثیر غیر قابل انکاری گذاشته است. مجموعه آثار باتای در سال ۱۹۷۲ و با همکاری میشل فوکو منشر شده است.
در ادامه سعی میکنیم با ارجاع به اسلایدهای پاورپوینت «ژرژ باتای: نگاهی به زندگی، آثار و اندیشهها» به تفکیک شماره دربارهی هر یک از اسلایدها _که در برگیرندهی نقاط کانونی اندیشه و آثار باتای هستند_ توضیحات همراهیکننده و مکمل را ارائه نماییم. در لابهلای اسلایدها، ویدئوها، متون، و عکسهایی مرتبط با اینجا و اکنون خودمان _که میتوانند با کمک آرا و نظریههای باتای بهتر فهمیده شوند_ گنجاندهایم، که در این متن همراهیکننده دربارهی آنها نیز توضیحاتی داده شده است.
۱ و ۲
اسلایدهای اول و دوم دربرگیرندهی عنوان، اطلاعات ضروری و پروبلماتیک پاورپوینت ارائه شده هستند.
۳
این اسلاید به زندگینامهی ژرژ باتای اختصاص دارد و در آن به چند اتفاق مهم که نقش تاثیرگذاری در زندگی باتای داشتهاند اشاره شده است.
۴
در اسلاید چهارم به ژانرها و موضوعات عمدهی آثار باتای، و همچنین به بعضی از کسانی که در رشتههای مختلف بیشترین تاثیر را از آثار باتای پذیرفتهاند اشاره کردهایم.
۵
در شکلگیری اندیشهی ژرژ باتای فیلسوفانی همچون «هگل» (مواجههی سلبی با دیالکتیک هگلی)، «مارکس» (در نقدهای رادیکال به سرمایهداری)، «نیچه» (در نوع مواجهه با مساله اخلاق و مسالهی شهریاری) و «هایدگر» (مخصوصا در کتاب تجربهی درونی و مواجهه با هستی) تاثیرگذار بوده اند.
علیرغم اینکه وجود ریشههای دیالکتیکی- هگلی در اندیشهی باتای تقریبا امر پذیرفته شدهایست اما به هیچ وجه نمیتوان از تفاوتهای عمدهای که میان این دو متفکر وجود دارد _و تا حدی برجستههستند که باعث میشود باتای را یکی از دشمنان عمدهی هگل بدانند_ چشم پوشی کرد. دیالکتیک باتای یک جریان خطی رو به جلو و در جهت پیشرفت یا وحدت نیست.
«ژاک دریدا در جستاری که به دیدگاههای ژرژ باتای دربارهی دیالکتیک خدایگان-بنده اختصاص یافته است، نقدهای باتای به دیدگاههای هگل دربارهی مرگ و نفی را در چارچوب تفکر واسازانهی خود از نوسامان میبخشد. هر دو طرف رسیدن به ایجاب را در مواجهه با امر سلبی مورد تأکید قرار میدهند، اما به این دلیل که هگل لوازم و نتایج اندیشیدن به نفی و مرگ را تا انتها دنبال نمیکند با انتقاداتی روبهرو میشود که نهایتاً به گذر از دیالکتیک هگلی میانجامد.» (زارعی، ۹۴، ۴۳-۵۹)
۶
از نظر باتای دو اتفاق عمده در ظهور و بروز انسان نقش اساسی داشتهاند:
او در مرحله نخست و به تاسی از مارکس، و با تایید یکی از اصول اولیه انسانشناسی کلاسیک، کار و ابزار را عامل اصلی ظهور انسان می داند. اما برای باتای از آن رو که کار و ابزار پیوسته دارای هدفی بیرون خود هستند، با گذشت زمان باعث از خودبیگانه شدن آدمی میگردند.
باتای دومین مرحلهی ظهور انسان را آشنایی دوباره با اروتیسم و مرگ میداند. اروتیسم و مرگ هدفی بیرون خود ندارند و از آن رو انسان را متوجه خودش میکنند. او هنر را نیز _از آن رو که هدفی بیرون از خود را دنبال نمیکند_ دارای چنین نقشی میداند.
مرحله اول ظهور انسان اگر با فاصله گرفتن از زندگی طبیعی عملی شده بود، مرحله دوم با بازگشت او به سمت زندگی طبیعی عملی میشود.
۷
همانطور که در اسلاید قبلی دیدیم برای باتای اگر مرحله اولیهی تحقق انسان با فاصله گرفتن از زندگی طبیعی و غریضی، یعنی با روی آوردن به کار و ابزار، همراه بوده است، مرحلهی دوم ظهور انسان با بازگشت او به جنبههای طبیعی و حیوانی زندگی همراه بوده است. دو گانههای عمدهای که در همهی آثار باتای دنبال میشود به نوعی از این برخوردها ساخته میشوند.
۸
از دید باتای رابطهی تنگاتنگی میان زایش تابو و امر مقدس وجود دارد، به طوری که پس از فاصله گرفتن آدمی از زندگی طبیعی است که تابوها وارد زندگی اجتماعی میشوند. کارکرد تابوها جلوگیری از بازگشت انسان به زندگی طبیعی است. اما در مرحلهی بعدی روایتهای دینی با کارکرد ایجاد اخلال در تابوها وارد عرصه میشوند. و از این روست که این عرصهها عرصههایی هستند که خداییترین فریادها و در عین حال بزرگترین گناهان در آن اتفاق میافتند.
۹
قربانی کردن یکی از نقاط عطف در آثار باتای است، که تقریبا در همهی آثار او به جنبههایی از این آیین اشاره میشود. به عقیدهی باتای ارجاع مرگ در آیین کشتن به سمت زندگیاست. شرکت کنندگان در آیین قربانی کردن دواممندی وجود را جشن میگیرند. تابو که صریحترین وجه ممیزه زندگی انسانی- حیوانی بود، این بار برای تاکید دوباره بر انسانیت شکسته میشود. در شرایط ویژهای همچون جنگها با شکستن تابوها و زایش امر مقدس _امر مقدسی که انگشت اشارهاش به سمت زندگیاست_ مواجه میشویم.
۱۰
در اسلاید ۱۰ دو تصویر از آیین قربانی کردن در آزتکها به نمایش در آمدهاست. باتای در این باره مینویسد:
«آیینهای قربانی کردن در میان مرگ و زندگی، نوعی تناسب ایجاد میکردند. ادامهدار بودن زندگی را به رخ مرگ میکشیدند، در برابر آن زندگی را هم متوجه جدیت و سرگیجهآور بودن مرگ میکردند. در آیینهای قربانی کردن زندگی با مرگ در میآمیخت و مرگ اشارهای به زندگی میشد؛ به مثابهی راهی که به رو به بینهایت باز میشود» (به نقل از Ali Artun, 2015)
۱۱
یکی دیگر از نقاط کانونی در ادبیات باتای آیین پتلاچ است. باتای مخصوصا در کتاب «سهم ملعون» با تاکید بر ویژگیهای این آیین، مفهوم «اتلافگری» را از آن استخراج میکند. برای باتای اتلافگری موجود در این آیین در هماهنگی کامل با اتلافگری موجوذ ذر طبیعت است. باتای در مقالهی «قوانین اقتصاد عام» با ارائه مثالهایی از «گردش انرژی در سطح زمین» نشان میدهد که نه تنها انباشت این انرژی باعث از میان برداشتن فقر و نابرابری نمیشود، بلکه باید وقوع فجایعی همچون جنگها را نیز به عنوان اشکال فاجعه بار اتلافگری بفهمیم. همانطور که در تصویر اسلاید شمارهی ۱۱ میبینیم «پتلاچ» آیین اتلافگرانهایست که همهی افراد جامعه در آن شرکت میکنند و خود را در آن سهیم میدانند.
۱۲
باتای در مبانی اقتصاد عام با برشمردن ۴ اصل اساسی اقتصاد عام، اصل اتلافگری را دارای نقش مهمی در جلوگریزی از فجایع عظیم میداند. او به انواع اتلافگری موجود در جوامع امروزی نیز اشاره میکند:
۱- تجمل و زیور آلات: او معتقد است که اختصاص دادن هزینههای زیاد برای زیور آلات و تجملات _ با توجه به اینکه اگر فقط مسائل زیبایی شناختی دخیل بودند میشد به جای زیور آلات اصل از نمونههای بدلی بسیار ارزانتر استفاده کرد_ چیزی جز اتلافگری های جدید نیستند.
۲-بازیها و شرط بندیها: اختصاص دادن هزینههای سرسام آور برای بازیهای شبانه و شرط بندیهای امروزی به عقیده باتای جزو اشکال جدید اتلافگری هستند.
۳- هنر، ادبیات و شعر: شعر به عقیده باتای اتلاف واژگان است و هدفی جز خود را دنبال نمیکند. تابلوهای نقاشی، سینما و اقتصاد عظیمی که پیرامون آنها شکل گرفته است را نیز میتوانیم به مثابهی اشکال جدید اتلافگری در زندگی امروزه ببینیم.
۱۳
«تجربه درونی» یکی از اصلیترین آثار باتای است. او تجربههای درونی را یکی از نقاط تقاطعی میداند که انسان امروز را به انسان بدوی پیوند میدهد.
۱۴
به عقیده باتای نقش واژگان در شعر شبیه نقش قربانی در آیین قربانیکردن است: واژه در شعر و قربانی در آیین، از میان برداشته میشوند و از میان برداشته شدن این دو با درخششی همراه است که در لحظه اتفاق شعر و اتفاق قربانی بیرون میجهد و به شکل تجربهی درونی توسط حاضران شناسایی میگردد. باتای برای اروتیسم نیز یک چنین نقشی قائل است.
۱۵
هنر برای باتای مقاومتی است که آدمی _در برابر کار و ابزار که متمایل به سود و هدف بیرون از خود هستند_ با بازگشت به سمت خود انجام میدهد. کار اگر سودای سود و نتیجه را دارد، سودای هنر چیزی جز خود بازی نیست. یکی از کانونهای مفهومی عمدهی باتای در کتاب «ادبیات و شر» مسالهی مقاومت هنر و ادبیات در برابر سوداندیشی است. هنر اصیل، به عقیدهی باتای، از آن رو که چیزی نیست جز مقاومت در برابر زندگی مبتنی بر کار و سود، با مسالهی شر ارتباط تنگاتنگی دارد.
باتای در کتاب ادبیات و شر با اشاره به همنشینی مواضعی که در آغاز غیر قابل جمع به نظر میرسند، مینویسد: «اگر این حس شرم در ما نبود انسان نمیشدیم. اما همیشه هم در برابر این ممنوعیت سر فرو نمیآوریم، یعنی اگر گاهگاهی جسارت مقابله با این ممنوعیتها را از خودمان نشان ندهیم دیگر هیچ راه خروجی برای خود باقی نگذاشتهایم. به بیان دیگر، اینکه در طول زندگیمان هیچ دروغی نگفته باشیم، یا حتی یکبار جسارت رفتاری ناعادلانه را تجربه نکرده باشیم، خود یک اتفاق غیر انسانی است. مگر این ما نیستیم که از یک سو قوانین جهانی ضد خشونت وضع میکنیم و از سویی جنگهای عظیم به راه میاندازیم؟ مگر این جنگها، درست مثل قوانین ضد خشونت، جهانی نیستند؟» (Bataille, 2004: 111)
۱۶
«لاسکو: تولد هنر» یکی از آثار دیگر باتای است. او در این اثر انسان غار لاسکو را بر خلاف تصور رایج، انسانی میداند که در سرشاری و سرخوشی زندگی میکرده است. او با تحلیل نقاشیهای موجود در این غار، باز هم به نقاط کانونی اندیشهاش باز میگردد. از نظر باتای هنر برای انسان غار لاسکو همان معنایی را داشته است که امروزه برای ما دارد.
۱۷
در این دو تصویر _که در اسلاید ۱۷ ارائه شده است_ باتای با تاکید بر مسالهی تابوی کشتن، ایجاد اختلال در آن تابو را باعث مرگ توامان شکارچی و شکار میداند.
در تصویر دوم، با بازگشتن به زندگی حیوانی است که تابوی زندگی انسانی شکسته شده است، اما حاصل ایجاد اختلال در تابو پدیدار شدن احساس تقدس و حکمرانی بوده است.
۱۸
مستند «فیفی از خوشحالی زوزه میکشد» ساختهی «میترا فراهانی» به روزهای پایانی زندگی نقاش معاصر ایرانی، «بهمن محصص» میپردازد. بهمن محصص نقاش صاحب سبکی است که در میدان هنری به عنوان چهرهای پیشرو و دارای کاریزما شناخته میشود و سالهای پایانی عمرش را در انزوایی خود خواسته، به طوری که در یک هتل و دور از ایران زندگی میکرد گذرانده است. او در سفری که سالها پیش به ایران داشته بسیاری از نقاشیها و مجسمههای خود را از بین برده است و در این بخش از فیلم درباره آن اتفاق توضیح میدهد. او علیرغم اینکه در جایی از فیلم میگوید که هیچ اعتقاد و علاقهای به «immortality» )جاودانگی( ندارد، در این بخش از فیلم با هیجان هر چه تمام دربارهی «کشتن» آثار خود حرف میزند. به نظر میرسد این نوع مواجه با مرگ و کشتن، خود پیوند غیر قابل گسستی با موضوع جاودانگی پیدا میکند.
به عقیدهی باتای مرگی که در آیین قربانی کردن اتفاق میافتد، اشارهاش به سمت زندگی و تداوم حیات است. این همان چیزی است که در قربانیکردن آثار هنری به دست خالق آثار (بهمن محصص) نیز میبینیم و قربانی کردنی که ارجاعش رو به جاودانگی است، هر چند خود بر علیه جاودانگی بوده باشد.
۱۹
در بخش دیگری از فیلم «فیفی از خوشحالی زوزه میکشد» بهمن محصص با اشاره به نقاشیهایش، از انسانیت از میان برداشته شده صحبت به میان میآورد. بحث محصص، دربارهی موجوداتی قبل از انسان نیست، او میگوید: «انسان که یک موجودpolydimensional (چند بعدی) بود امروزه نیست شده، و من این نیست شدگی رو با این بی دست و پا بودنشان، با بیدهن بودنشان، بیچشم بودنشان نشان میدهم، من میبینم و میدانم که هیچ چیز ندارند، هیچ زندگی ای ندارند و من این را نشان میدهم یک آدمی که هیچ است ولی در عین حال من کنفسیون دارم برای اینکه بالاخره آدم هستند» او دربارهی انسانیت از دست رفتهای که بعد از مرحلهی انسان شدن اتفاق افتاده سخن میگوید. این جملات یادآور مرحلهی دوم انسان شدن از دید باتای هستند. به عقیدهی باتای انسانیت مبتنی شده بر کار و ابزار رفته رفته از انسان بودن فاصله میگیرد و در گام بعدی با بازگشت به سمت هنر که هدفی بیرون از خود ندارد انسانیت خود را باز مییابد. محصص نیز در این بخش از ویدئو به بیان خودش همچنان بر انسان بودن آن موجود بی چشم و دست اقرار میکند.
در کل میان آثار بهمن محصص و آرای باتای میتوان نوعی هماهنگی و همخوانی را مشاهده کرده که در این دو اسلاید سعی کردیم به بعضی از آنها اشاره نماییم.
۲۰ و ۲۱
با توجه به اینکه موضوع خشونت، وحشت، هنر و اخلاق، جزئ نقاط کانونی و البته سوال برانگیز آثار باتای هستند، در این دو اسلاید سعی کرده ایم یکی از مقالات بسیار مهم باتای را که در آن به این موارد پرداخته است، خلاصه و صورتبندی کنیم. او در این مقاله با تقاوتی که میان خشونت واقعی و خشونت موجود در آثار هنری قائل میشود، ویژگی مواجهه با خشونت در آثار هنری را، تجربهی «لذتی دردناک» میداند. این لذت دردناک وقتی با احساس امنیتی که در هنگام مواجهه با آثار هنری وجود دارد همراه میشود امکان رد شدن از مرزهای غیر قابل عبور را به حاضران میدهد. لذا کارناوال تمام نشدنی اثر هنری حاضر است طعم پیروزی را برای کسانی که میتوانند دامن از زمان گذرا برچینند بچشاند. دقت بر این مساله از آن رو ضروری است که لذت دردناک اثر هنری میتواند جایگزین خشونت واقعی ویرانگر در جوامع انسانی بشود.
۲۲
پس از توضیحاتی که در اسلایدهای قبلی درباره آرای باتای ارائه کردیم، در این اسلاید با ذکر سه مثال از سه حوزهی متفاوت (اثر هنری، زندگی روزمره اجتماعی و تحلیلهای موجود) و ۵ عکس (که همه از طرف خبرگزاریهای داخلی منتشر شدهاند) سعی کردهایم به یک مساله اجتماعی موجود در جامعهی خودمان که با حرکت از آرای باتای میتواند بهتر فهمیده شود اشاره کنیم.
۲۳
انبوه مردمی که از صبح زود برای تماشای اعدام حاضر شدهاند، موبایلهایی که در حال فیلمبرداری از صحنهی اعدام هستند، میلههای داربستی که مانع نزدیکتر شدن مردم به شخص اعدامی میشوند، تقلای مردم برای تصاحب جایی که دید بهتری داشته باشد. به نظر میرسد که همهی این تصاویر با ابزار نظری ای که از میان آثار باتای قابل استخراج است، میتوانند مورد خوانش و فهم دوباره قرار بگیرند.
۲۴
در این اسلاید سعی کردهایم با ذکر چند مثال که به طور مشترک از لابهلای آثار خود باتای و مابه ازاهای آن در تاریخ و آثار هنری مرتبط با جامعهی خودمان برگزیدهایم، منطق عملکرد دیالکتیک باتای و ساختهشدن مفاهیم را نشان بدهیم.
۲۵و ۲۶
در این دو اسلاید تصویر روی جلد بعضی از آثار باتای به زبان فارسی و انگلیسی را ارائه کردهایم.
۲۷-۲۸
اسلایدهای ۲۷ و ۲۸ در برگیرنده منابع استفاده شده در این کار میباشد، که به دو بخش منابع مکتوب و منابع اینترنتی تقسیم شدهاست. منابع مکتوب در برگیرندهی ترجمهی آثار باتای به زبانهای فارسی، انگلیسی و ترکی استانبولی است. و در ارجاع به آثاری که ترجمهی فارسی نداشتند، از هر دو ترجمهی انگلیسی و ترکی استانبولی استفاده شدهاست. در بخش منابع اینترنتی به ویکیپدیای انگلیسی (که در تهیهی زندگینامهی باتای از آن استفاده کردهایم) و سایت https://archive.org که ترجمه انگلیسی مقالهی The Cruel Practice of Art در آن ارائه شده بود اشاره کردهایم.
منابع پاورپوینت و متن همراهیکننده:
Bataille, Georges: (1988) Inner Experience. Trans by Leslie Anne Boldt, State University of New York Press
Bataille, Georges: (1988) The Accursed Share: Volume 1: Consumption. Trans by Robert Hurley, Zone Books
BATAİLLE, GEORGES: (2004) EDEBIYAT VE KÖTÜLÜK (LA LITTERATURE ET LE MAL) TRANS BY AYŞEGÜL SÖNMEZAY
Bataille, Georges: (2012) Modern Classics Literature And Evil. Penguin Classic
Bataille, georges: (2006) İç deney (le expriens interieure) trans by mehmet yakupoğlu, yky yayinlari
BATAILLE, GEORGES: (2010) LANATLİ PAY (LES EDITIONS DE MİNUT) TRANS BY IŞIK ERGUN, DOST YAYINLARI
Artun, ali: (2015) bİr muamma: sanat- hayat aforİzmalar, metis yayinlari
باتای ژرژ: (۱۳۹۱) اقتصاد عام، ترجمه اکسیری/ غلامی، انتشارات چشمه
باتای ژرژ (و دیگران): (۱۳۹۲) نشانههای شر، ترجمه وقفیپور، ناشر زاوش
زارعی علی (۱۳۹۴) هگل گرایی تمام عیار؛ گذر از دیالکتیک به تفاوت در اندیشهی دریدا، دو فصلنامه علمی پژوهشی شناخت، دانشگاه شهید بهشتی، بهار و تابستان ۹۴ آدرس اینترنتی مقاله: http://scj.sbu.ac.ir/index.php/knowledge/article/view/4371
منابع اینترنتی
https://en.wikipedia.org
Georges Bataille, “The Cruel Practice of Art”
https://archive.org/stream/BatailleALiteraturaEOMalespanhol/Bataille,%20Georges%20-%20The%20Cruel%20Practice%20of%20Art_djvu.txt
برای دیدن پاور پوینت روی لینک کلیک کنید