انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

ژاپن در دوران پسافوکوشیما: جزیره ی ایواشیما ، مخالف انرژی هسته ای (لوموند دیپلماتیک: مارس ۲۰۱۴)

رافائل بریو برگردان آریا نوری

با وجود حمایت دو نخست وزیر سابق ، از جمله کیزومی ژونیشیرو (Koizumi Junichiro) از حزب لیبرال – دموکرات که محبوبیت بسیار زیادی دارد ، از یک نامزد مخالف انرژی هسته ای برای سمت فرمانداری توکیو ، یکی از نزدیکان نخست وزیر فعلی، آبه شینزو (Abe Shinzo) که او هم عضوی از حزب لیبرال – دموکرات ولی موافق انرژی هسته ای است به این سمت انتخاب شد. سه سال پس از فاجعه ی فوکوشیما ، حدود ۵٠ راکتور همچنان غیر فعال هستند و بعضی از مردم ، مثل اهالی جزیره ی ایوایشیما (Iwaishima) بر مواضع خود ( مخالفت با انرژی هسته ای) ایستاده اند.

امروز دوشنبه است و میتوان تلالو خورشید را بر آبهای زلال دریای ستو ( seto ) ملاحظه کرد. موجی غیر عادی از افراد کلاه بر سر و خنده بر لب در کشتی سوار هستند و به آن حال و هوای تعطیلات داده اند. مدتی میشود که جزیره ی بزرگ هونشو (Honshu) را پشت سر گذاشته ایم و لنگرگاه های کوچک کم کم نمایان می شوند. در طرف راست کشتی ، گذرگاهی از وسایل ساخت و ساز از پیش آماده شده در بین صخره هایی بی شمار به چشم میخورد. صدای دوربین های عکاسی فضا را پر میکند. این خلیج تانورا (Tanoura ) است ، قرارشده نیروگاه اتمی را اینجا دایر کنند. مبارزان مخالف با انرژی هسته ای که از ایبراکی (Ibaraki ) ، واضع در شمال شرقی توکیو ، آمده اند وارد جزیره ی تسلیم ناپذیرها میشوند : ایوایشیما.

این جزیره ی کوچک که در ورودی بخش داخلی دریای ژاپن ، در جنوب هیروشیما ، واقع شده است و جمعیت آن حداکثر به چهارصد و هفتاد نفر می رسد برای تمامی کسانی که با برنامه ی هسته ای ژاپن مخالفند به مکانی مقدس مبدل گشته است. از بیش از سی سال پیش تا کنون این جزیره ی ماهی گیران و کشاورزان با جدیت با ساخته شدن دو راکتور هسته ای در ساحل مقابل مخالفت کرده است . محلی که در چهار کیلومتری آن باغ های ازگیل قرار دارند و در قلب محل مخصوص ماهیگیری است، جایی که اره ماهی ها به تعقیب چنگگ ماهی ها می پردازند. تظاهرات ، دادخواست ، تجمع ، اشتغال مراکز : ایواشیما از خود مقاومت نشان می دهد و تا الان موافق شده است پروژه ی ساخت راکتورها را به تعویق بیاندازد.

کارهای ساخت و ساز در زمان بروز فاجعه ی فوکوشیما آغاز شده بودند که بلافاصله پس از این رخداد متوقف شدند . با این حال ساکنین جزیره هنوز حرفی از پیروزی به میان نمی آورند چرا که میدانند تنها موفق به جلب نظر مطبوعات و خریدن اندکی زمان شده اند. با به قدرت رسیدن آقای آبه شینزو در سال ٢٠١٢ که متعلق به همین محل هم هست ، بحث پیرامون ساخت راکتورهای هسته ای مجددا آغاز گشته. با وجود اینکه آقای کویزومی ژونیشیرو (M. Koizumi Junichiro) رئیس سابق حزب لیبرال دموکرات در ماه پاییز با درخواست خود مبنی بر لغو این پروژه همه را غافلگیر کرد ، آبه شینزو کاملا طرفدار استفاده ی مجدد از انرژی هسته ای است. بحث پیرامون دو راکتور منطقه ی تانورا با ایجاد معیارهای جدید امنیتی در هشتم ژوییه (١) مجددا مطرح شد. کمپانی برق انرژیا (Energia) به همراه اکثر نمایندگان شهر کامینوسکی (Kaminoseki ) که جزیره ی مورد بحث هم جزیی از آن به حساب می آید کاملا موافق از سر گیری استفاده از انرژی هسته ای هستند.

کشتی به مقصد خود نزدیک می شود. از اینجا فقط میتوان تعدادی خانه ی سفید را تشخیص داد که در دامنه ی جزیره ی سنگی قرار دارند. برای کشف فرهنگ مردمی که در میان طبیعت وحشی زندگی میکنند باید جزیره را دور زد و از راه های کوچک عبور کرد. ایوایشیما بلافاصله پس از پایان جنگ جهانی دوم به لطف برداشت نارنگی و سرمایه گذاری های دولتی توانست راه ترقی را در پیش بگیرد و پس از مدتی راه خود را به بازار سبزیجات آمریکا باز کرد . جمعیت این جزیره که در سال ١٩۴٧ به بیش از ٣٠٠٠ نفر میرسید رو به کاهش گذاشت.در سالهای ١٩٨٠ ، زمانی که بحث تاسیس راکتورها شکل گرفت و نبرد آغاز شد تنها هزار نفر در جزیره باقی مانده بودند و سعی داشتند در این جزیره ی سنگی زیبا و بکر زندگی کنند. آقای شیمیزو توشیاسو (M. Shimizu Toshiyasu ) ، ۵٨ ساله ، نماینده و مخالف سرسخت پروژه میگوید : « باافزایش سن مردم جزیره ، جریان مبارزه هم تضعیف می شود. » از پاییز سال ١٩٨٣ به بعد ، ساکنین جزیره هر هفته در خیابان ها تظاهرات میکردند و شعار سه کلمه ای را سر میدادند که نوار آن را هم دور سر پیچیده بودند : « کاملا مخالف راکتور» (Genpatsu zettai hantai).

پس از انجام بیش از ١۴٠٠ تظاهرات اعتراضی ، مخالفین دیگر موهایی سفید دارند و طی کردن مسیر گذشته ، حتی با وجود اینکه کوتاهتر شده ، برای آن ها کار سختی است. امروز مخالفان انزژی هسته ای در ایبراکی به صف تظاهرات کنندگان پیوسته اند. اما تظاهرات در لحظه ی آخر لغو می شود : یکی از ساکنین جزیره فوت کرده است.

آقای ماساکی یوشیدا ، کارمند شهرداری کامینوسکی که جزایر ایواشیما ، ناگاشیما و یاشمیا و شبه جزیره ی مورتسو را در بر می گیرد به تشریح وضعیت موجود می پردازد :

« بیش از نیمی ازجمعیت ٣٣٠٠ نفری جزیره بالای ۶۵ سال سن دارند. برای اداره ی شهر سالانه مبلغی معادل ۵.٣ میلیارد یورو مورد نیاز است در صورتی که درآمد حاصل از مالیات برای ما تنها ٢.٠ میلیارد یورو است. (٢) در دهه ی ١٩٨٠ جزیره ۶٧٠٠ نفر و در دهه ی ١٩۶٠ ١٢ هزار نفر جمعیت داشت. فرزندان ما جزیره را ترک می کنند چون دیگر کاری در آن پیدا نمی شود . ما نه آب و نه زمین کافی برای جذب شرکت های گوناگون داریم و از محورهای بزرگ جاده ای هم فاصله ی زیادی داریم.

شهر از مدت ها پیش سعی میکند تا از مهاجرت ساکنینش جلوگیری کند. از سال ١٩۶٩ به بعد پلی برای ارتباط دادن ناگاشیما (Nagashima) به جزیره ی اصلی – هیروشیما ، اساکا ، توکیو – بنا شده و امید را در دلها زنده کرده است : بر روی تابلوی رنگ و رو رفته ای در ناحیه میتوان سه فرد مسن را دید که با خوشحالی از گروهی از جوانان که با استفاده از پل برای سکونت به این ناحیه می آیند استقبال می کنند. اما در واقع جوان ها در کامینوسکی (Kaminoseki) باقی نمانده و آن را ترک می کنند.

در ماه نوامبر سال ١٩٧۶ ، شرکت میتسوبیشی پیشنهادی مبنی بر ساخت مرکز بزرگ ذخیره سازی گاز نفت مایع شده (GPL) ، انرژی به کار گرفته شده توسط دولت پس از شوک نفتی ، در چند کیلومتری شهرداری و بندر ارائه داد. برای احداث این مرکز باید برخی از تپه ها را مسطح کرد که این مساله سبب آشفتگی مالکان شد. در نهایت پروژه لغو شد ، مسئولان شهری نگرانی در قبال آینده ی ناحیه و عصبانی خود را در روزنامه ی محلی ابراز کردند.

نیروگاه اتمی خلیج تانورا با وعده ی ایجاد ١۵٠٠ شغل و دو برابر این میزان در زمان کارهای ساخت و ساز به نمادی از معجزه تبدیل شد. در ماه ژوئن سال ١٩٨٢ پیشنهادی در شورای شهر مطرح شد. شهر برای جذب شرکت (Energia) در دو سال بعد نامزد شد.انتخابی که مسئولان هنوز هم با وجود حادثه ی فوکوشیما تاییدش می کنند. آقای ماساکی (M. Masaki) می گوید : « وظیفه ی ما ترغیب صنعتکاران به سرمایه گذاری در ناحیه ی ما است.» دو رویا رویاروی هم قرار گرفته اند. در تابلوی دیگری که در خروجی پل کامینوسکی (Kaminoseki) نصب شده است ، زوج جوانی به همراه فرزندشان روی علف ها استراحت میکنند و پشت سرآنها دو نیروگاه هسته ای قرار دارد.

« پس زدن فناوری کاری بی معناست.»

آقای هارادا تاکنوبو (Harada Takenobu) ، مدیر مرکز انرژیا هم به همین اندازه مستعد است : « این راکتور تنها راه حل موجود برای پویایی بخشیدن به ناحیه و حفظ استقلال کشور از نظر انرژی است و میتواند نیاز ٩٠٠ هزار خانه وار را تامین کند». به نظر نمیرسد پسر و نوه ی هیباکوشا ( قربانیان بمب اتمی) در ناکازاکی که با زنی از فوکوشیما ازدواج کرده است خیلی تحت تاثیر سرنوشت ناراحت کننده ی اجدادش قرار گرفته باشد ، وی با صدایی موقر می گوید : « نفی فناوری هیچ معنایی ندارد ، تنها باید به افراد یاد داد تا انرژی هسته ای را بهتر مدیریت کنند.»

راکتور هسته ای که تنها طرح اولیه اش ارائه شده تعجب همگان را بر انگیخته است. تنها راکتور هسته ای جدید ژاپن که در حال حاضر طرح ساختش ارائه شده است – سایر راکتورهای در حال ساخت به مراکز فعلی موجود الحاق خواهند شد – باید در محیطی ساخته شود که به علت محیط آرام و تنوع زیست محیطی اش مشهور بوده و از سال ١٩٣۴ به بعد به عنوان پارک ملی به ثبت رسیده است. مردم ایواشیما از احتمال فرار ماهی ها به علت سرازیری آب گرم راکتورها به دریا واهمه دارند چون نمیخواهند ماهی هایشان در بازار هیروشیما شهرت بدی کسب کند.علاوه بر این ، یکی از ساکنین قدیمی جزیره که در دهه ی ١٩٧٠ برای کار به فوکوشیما داییچی رفته بود در حالی بازگشت که تحت تاثیر تشعشعات هسته ای قرار گرفته بود و به همه در مورد خطرات انرژی هسته ای هشدار داد : « باید در نظر گرفت که در صورت بروز حادثه ما راهی برای فرار نخواهیم داشت چرا که در جزیره مبحوس هستیم.»

دسته های هیجیکی (hijiki) را در پیاده رو ها زیر نور آفتاب قرار داده اند تا خشک شوند. آقای یاماتو تاکاشی (M. Yamato Takashi) ، مردی ٣۶ ساله با چهره ای شاداب این جلبک های دریایی که در همان محل برداشت می شوند را در سطح کشور به فروش می رساند. وی مسئولیت هدایت و رهبری مبارزان ایباراکی (Ibaraki) را بر عهده دارد ، آنها دارند یاد میگیرند چگونه باید در جزیره شان مقامت کنند ، جزیره ای که دیگر منابع چندانی ندارد. وی قبل از هر چیز از سبک زندگی شان در جزیره دفاع می کند : « من به خاطر جوانی ام به افراد مسن تر کمک میکنم و آنها هم در عوض به من سوکمونو (sukemono) – سبزیجات نمک زده شده- میدهند و من با هیجیکی از آنها قدردانی می کنم.این روح جمعی ثروت ماست و نیروگاه هسته ای می خواهد همین را نابود کند. ببیند چه قدر در بین مردم تفرقه انداخته است ! »

آقای یاماتو در سال ٢٠٠٠ برای شرکت در فستیوال کانمی در ایوایشیما به این ناحیه بازگشت، این رقص خدایان (danse des dieux ) ، که از سال ٨٨۶ هر چهار سال یک بار برگزار می شود بین سال های ١٩٨۴ و ١٩٨٨ به علت کشمکش پیرامون راکتور هسته ای متوقف شده بود. او که اکنون سه فرزند جوان دارد بر روی زمین های پدربزرگش کار می کند. زندگی سخت ، بین دریا و کوهستان ، و متغیر با آهنگ تغییر فصول : برداشت هیجیکی و ازگیل در فصل بهار ، خشک کردن هشت پاها در فصل تابستان و برداشت چای در فصل پاییز. انجام این کارها بدون کمک مردم که در ازای بخشی از محصول یا مبلغی پول به کمک او می آیند ممکن نبود.امروز صبح ، این سه مرد مسن ۶٩ تا ٧٧ ساله به نام های امیکو ، توموکو و ساکایی، با سرزندگی خود سبب شگفت زدگی گردش گران شده اند.

آقای یاماتو ، کارفرمای مستقل ، بسیار خسته و در عین حال قدرتمند ، خود ادامه ی نبرد پدرانشان علیه نیروگاه هسته ای در کامینوسکی را بر عهده گرفته است. در مستندی به نام مثل زنبوری که زمین را به چرخش در می آورد (Comme l’abeille qui fait tourner la Terre) به کارگردانی کاماناکا هیتومی (Kamanaka Hitomi) که در سال ٢٠١٠ پخش شده است او را در مرکز میادین نبرد میبینیم. سخنرانی برای کارکنان انرژیا زمانی که مردم ، دست در دست هم، صبح و غروب ، راه ورودی به خلیج تانورا را مسدود میکنند. او برای زنان مسنی که پس از روزها تحصن ، در هوای بارانی زیر چتر می ایستند اظهار نگرانی کرده و با گلویی گرفته عصبانیت خود را حتی به گوش وزیر صنعت هم با فرستادن دادخواستی با شش هزار امضا رسانده است : « حداقل یک بار به دیدن ما بیایید و ملاحظه کنید چگونه این جزیره ساکنین مسن خود را خقه میکند.»

البته تصویر کلیشه ای ممکن است خدشه دار شده باشد. در اثر جذابی در مورد کامینوسکی با عنوان دوران سخت در شهر محل اقامت (Hardtimes in the Hometown) (٣) ، مارتین دوزینبر (Martin Dusinberre) ، تاریخدان، روایتی از محرومیتی ارائه می دهد که در قبال هرکسی که مشکوک به حمایت از انرژی هسته ای است صورت می گیرد .حتی یک معبد مقدس تاریخی را هم از کارت های تورسیتی حذف کردند چرا که کاهن آن ، آقای شینتوئیست (shintoïste) با نیروگاه هسته ای موافق است ، نیروگاهی که سبب ایجاد شکاف در بین مردم شده است و هیچ کس از آن در امان نیست.

اما آقای دوزینبر (Dusinberre) توضیح میدهد که چگونه شهرداری و شرکت الکتریسیته که به سبب شکستشان آشفته شده اند با مهارت از مردم سواستفاده میکنند. آنها با همکاری هم چند ماه صبر کردند تا خبر آماده سازی برنامه ی ساخت نیروگاه هسته ای را بعد از انتخابات شهرداری ماه فوریه ی سال ١٩٨٢ به مردم اعلام کنند تا از انتخاب شدن مجدد یقین حاصل کرده باشند و این کار را تا حدی ادامه دادند که زمانی که در ماه می سال ١٩٨۵ ،وقتی شرکت انرژیا ٣٨ کارمند را در دفاتر کامینوسکی به کار میگیرد ، لابی طرفداری انرژی هسته ای اعلام کرد که شهرداری در این مورد موضعی اتخاذ نکرده است!

از مردم برای شرکت در نماواشی دعوت کردند – مهمانی های شبانه مخفی که در آنها در کنار سرو مقادیر فراوانی ساشیمی و آب جو از انرژی هسته ای صحبت به میان می آمد. سفرهایی هم به مراکزی که از پیش ساخته شده بودند برای نشان دادن امنیت آنها تدارک داده می شد. سفرهایی که به اندازه ی جشن ها دلنشین بوده و الکل کافی در اختیار بازدید کنندگان قرار می گرفت.

به گفته ی آقای دوزینبر ، در ماه پاییز سال ١٩٨٢ ، هزار نفر از ساکنین جزیره در دوره های با محوریت الکتریسیته شرکت کرده بودند و دولت و شرکت انرژیا مبالغ فراوانی پول به شهر پرداخت می کردند : نزدیک به ١٢ میلیارد ین برای بازسازی زیربناهای عمومی – ساخت یک مدرسه و یک مرکز زیبایی مجلل – در کامینوسکی هزینه شد و وعده داده شد تا مبلغی به همین میزان هم پس از اتمام ساخت نیروگاه پرداخت شود.

منظره ای زیبا بر خلیج تانورا

اما ساکنین ا ایواشیما زره ای از این مبلغ را قبول نکردند و ترجیح دادند روی پای خودشان بایستند. آقای اجیموتو شوئیچی (Ujimoto Choichi) ، ۶٩ ساله ، از اینکه ٢۵ خوکش را با ته مانده سبزیجات و پوست سیب زمینی سیر میکند احساس افتخار میکند و آقای تاکاکو یوشیکایا (Takako Yoshikaya) ، ٣٨ ساله ، در رستورانش تنها ازمحصولات محلی استفاده می کند. در شهر بقالی های فراوان ، دفتر پستی با دو گیشه و داروخانه ای که در آن سیگار و ساکی هم فروخته می شود یافت می شود. در انتهای خیابانهایی که از دو طرف به دیوارهای سنگی ختم میود مدرسه ی بزرگ و زیبایی قرار دارد که یک آموزگار و سه دانش آموز دارد.در دومین طبقه ی ساختمان در کلاس های خالی با پارکت های واکس زده میتوان خلیج تانورا را که نیروگاه به زحمت توانسته است منظره اش را تغییر دهد ملاحظه کرد. طرفداران نیروگاه میگویند : « ساکنین به این علت مخالف نیروگاه هستند که جلو چشمشان است.»

به هر حال آثای یاماتو خیلی نمیتواند از منظره لذت ببرد. شب ، او باید آخرین بخش از محصول هیجیکی خود را بجوشاند. او به مبارزانی که هنوز هم سر پا ایستاده اند میگوید : « جلبک ها باید تازه بمانند.» او به انجام کارها میپردازد ، با آرامش به سوالات پاسخ می دهد و هیچوقت اجازه نمیدهد خستگیش نمایان شود. حتی اگر در میان سخنانش نوعی خستگی مشاهده شود. با صدایی زمزمه وار میگوید :« آیا این افرادی که امروز برای دیدن ما با قایق به اینجا آمده اند ، ۵ یا ١٠سال دیگر هم خواهند آمد؟» به لطف مطبوعات افراد بسیاری از وضعیت ما با خبرند اما اگر رای دهندگان هوشیار نباشند این مساله به هیچ کاری نخواهد آمد. حادثه ی چرنوبیل سبب توقف ساخت نیروگاه های هسته ای در ژاپن نشده است. دو سال از حادثه ی فوکوشیما سپری شده است ، چه رخداد دیگری در انتظار ماست؟ . . .

١-

مسئولین حوزه ی انرژی هسته ای ژاپن قوانین امنیتی را تقویت کرده اند. ۵٠ راکتور هسته ای شبه جزیره که فعالیتشان در حال حاضر متوقف شده است تنها زمانی مجازند فعالیت های خود را از سر بگیرند که در وهله ی اول تمامی مسائل امنیتی را رعایت کرده باشند و در وهله ی دوم رضایت این سازمان و نمایندگان محلی را به دست آورده باشند..

 

٢- هر هزار ین تقریبا معادل ٧ یورو می باشد

٣-

Martin Dusinberre, Hardtimes in the Hometown, University of Hawaii Press, Honolulu, 2012.

 

 

پرونده «لوموند دیپلماتیک» در انسان شناسی و فرهنگ
http://anthropology.ir/node/15007

ویژه نامه ی «هشتمین سالگرد انسان شناسی و فرهنگ»
http://www.anthropology.ir/node/21139

ویژه نامه ی نوروز ۱۳۹۳
http://www.anthropology.ir/node/22280