انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

چه میزان از غزه هنوز پابرجاست؟

تحلیل پژوهشگران مستقل، ابعاد گسترده تخریب را آشکار می‌کند. – وبگاه اکونومیست، برگردان: زهره دودانگه

مقالۀ زیر در ۶ اوت امسال در وبگاه اکونومیست منتشر شده است؛ تحلیلی جدی و مستند. به گمان من، آمار و کمیات در تحلیل جنگ‌ها و فجایع انسانی همواره بی‌رحم بوده‌اند. اما روش‌هایی که پژوهشگران این مقاله به کمکشان وضعیت غزه را توصیف کرده‌اند، تکان‌دهنده‌ترین گزارشی را به دست داده که من تاکنون خوانده‌ام. در ضمن عکس از مجموعه تصاویر گتی است.

از بالا، چنین به نظر می‌رسد که بخش بزرگی از غزه کاملاً ویران شده است. با  وجود این، وسعت واقعی تخریب و تعداد کشته‌شدگان هنوز مشخص نیست. مقامات محلی هر روز آمار کشته‌ها را منتشر می‌کنند، اما بسیاری دربارۀ صحت این آمار تردید دارند. خبرنگاران خارجی نیز تنها در صورتی اجازۀ  ورود دارند که همراه نیروهای اشغالگر اسرائیلی باشند. در نبود دسترسی مستقیم، پژوهشگران مستقل به تصاویر ماهواره‌ای، پیمایش‌ها و اسناد عمومی متوسل شده‌اند تا برآوردی از میزان خسارات ارائه دهند. یافته‌های آن‌ها نشان می‌دهد که تعداد قربانیان ممکن است حتی بیش از ارقام گزارش‌شدۀ رسمی باشد.

خسارات فیزیکی، هم بر اساس آنچه ویران شده و هم بر اساس آوار باقی‌مانده، ارزیابی شده است. در روش اول تغییرات خطوط ساختمان‌ها در تصاویر ماهواره‌ای، در طول زمان، رصد شده است. «یونوسات» (UNOSAT)، یکی از آژانس‌های وابسته به سازمان ملل، با استفاده از این روش، تا اوایل آوریل، بیش از ۱۹۰ هزار ساختمان آسیب‌دیده را شناسایی کرد؛ این رقم تقریباً معادل ۷۰ درصد از سازه‌ها در غزۀ پیشاجنگ است. به نظر می‌رسد که از این تعداد، حدود ۱۰۲ هزار ساختمان کاملاً ویران شده باشند. بانک جهانی برآورد می‌کند که این وضعیت تقریباً به معنای ازدست‌رفتن ۳۰۰ هزار خانه است، از جمله ۷۷ درصد از تمام آپارتمان‌ها.

روش دوم بر پایۀ مدل‌سازی میزان آوار تولیدشده از یک ساختمان تخریب‌شده با اندازۀ مشخص است. در آخرین تحلیل «یو ان هابیتات»(UN Habitat)  برآورد شده که اکنون حدود ۵۳.۵ میلیون تن آوار در سراسر نوار غزه وجود دارد، که طی ۱۵ ماه گذشته ۱۳۳ درصد افزایش یافته است.

در این وضعیت، پناهگاه‌های اندکی باقی مانده است. پیش از جنگ، ۲ میلیون نفر ساکن غزه بودند که نیمی از آن‌ها کودک بودند و در ۳۶۵ کیلومتر مربع زندگی می‌کردند؛ یعنی جمعیتی با تراکمی مشابه مادرید. اما تا ۳۰ ژوئیه، مناطق نظامی‌ اسرائیلی و جابه‌جایی‌ اجباری به دست نیروهای نظامی، جمعیت ساکن را به فقط ۱۲.۷ درصد از مساحت نوار غزه محدود کردند؛ و اکنون در این محدوده، بسیاری در چادر زندگی می‌کنند. اکنون این منطقه احتمالاً یکی از متراکم‌ترین مناطق مسکونی روی زمین است.

فروپاشی سیستم‌های بهداشتی، خدمات شهری و تأمین غذا باعث هزاران مرگ غیرمستقیم شده که با انفجار بمب یا شلیک گلوله رخ نداده‌اند. مایکل اسپاگات از دانشگاه رویال هالووی لندن و پژوهشگران دیگر پژوهشی انجام داده‌اند و در آن برآورد کرده‌اند که تا ۵ ژانویه بین ۴,۵۰۰ تا ۱۲,۵۰۰ نفر بر اثر علل غیرمستقیم جان خود را از دست داده‌اند. در همان پژوهش تعداد مرگ‌های خشونت‌آمیز حدود  ۶۰ هزار تا ۹۰ هزار نفر برآورد شده است که بیش از نیمی از آن‌ها زنان، کودکان یا مردان بالای ۶۵ سال هستند.

در پژوهشی دیگر برآورد شده که تا پایان ژوئن ۲۰۲۴، بین ۵۵ هزار تا ۷۹ هزار نفر از ساکنان غزه بر اثر آسیب‌های تروماتیک جان خود را از دست داده‌اند. این برآوردهای مستقل به‌مراتب بیش از آمارهای رسمی است، که در ژوئن ۲۰۲۴ به ۳۸ هزار و در ژانویه ۲۰۲۵ به ۴۷,۵۰۰ نفر رسیده بود. اگر فرض کنیم نسبت بین آمار رسمی و برآوردهای علمی ثابت مانده است، این بدان معنا خواهد بود که اکنون ۴ تا ۵ درصد از جمعیت پیش از جنگ این منطقه کشته شده‌اند.

درک تأثیرات جمعیتی گسترده‌تر این فاجعه بسیار دشوار است. مطالعات نشان می‌دهند که میانگین امید به زندگی  بیش از ۳۵ سال کاهش یافته و تقریباً به نصف میزان پیش از جنگ رسیده است. به لحاظ درصدی، این کاهش بیش از آن چیزی است که در جریان «یک گام بزرگ به جلو» (۱) در چین رخ داد و از نظر مطلق، مشابه آمار ثبت‌شده در نسل‌کشی رواندا (۲) است.

برای شهروندانی که زنده مانده‌اند، چشم‌انداز بسیار تیره است. خدمات پایه‌ای اندکی مشغول فعالیت هستند. سازمان ملل گزارش داده که تا ۱ اوت، به ۷۶ درصد مدارس مستقیماً حمله شده  و حدود ۹۵ درصد بیمارستان‌ها به شدت آسیب دیده‌اند. هزینۀ بازسازی هنوز مشخص نیست، اما بسیار بالا برآورد می‌شود. بانک جهانی در فوریه ۲۰۲۵ آن را حدود ۵۳ میلیارد دلار برآورد کرد؛ یعنی بیش از دو برابر مجموع تولید ناخالص داخلی پیش از جنگ غزه و کرانۀ باختری.

ارزیابی کامل تنها پس از پایان جنگ ممکن خواهد بود. اما داده‌های پراکنده موجود نشان می‌دهند که این یکی از مخرب‌ترین جنگ‌ها در تاریخ معاصر است.

 

پانویس

۱- برنامه اقتصادی و اجتماعی مائو در چین بین ۱۹۵۸ تا ۱۹۶۲ که هدف آن صنعتی شدن سریع و افزایش تولید کشاورزی بود، اما باعث قحطی گسترده و مرگ میلیون‌ها نفر شد.

۲-: قتل‌عام حدود ۸۰۰ هزار نفر، عمدتاً از اقلیت توتسی، در سال ۱۹۹۴ که جمعیت و ساختار اجتماعی کشور را به‌شدت تحت تأثیر قرار داد.

https://www.economist.com/interactive/graphic-detail/2025/08/06/how-much-of-gaza-is-left-standing