انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

چهره ی ماه سپتامبر: موفقیت خیره‌کننده‌ی جنبش تسخیر وال‌استریت

امانوئل والرشتاین ترجمه ی پرویز صداقت

جنبش «تسخیر وال استریت» ـ در حال حاضر این یک جنبش است ـ مهم‌ترین رخداد سیاسی در ایالات متحده از هنگام خیزش‌های ۱۹۶۸ و حاصل یا استمرار آن است.
هیچ‌گاه به‌یقین نمی‌توان گفت که چرا این جنبش در این زمان در ایالات متحده آغاز شد ـ و نه سه روز، سه ماه، سه سال دیرتر یا زودتر. شرایط مهیا بود: فشار حاد فزاینده‌ی اقتصادی نه تنها بر روی شوربختان واقعی که بر بخش هرچه گسترده‌ای از فقرایی که کار می‌کنند (کسانی که در شرایط دیگر به «طبقه‌ی متوسط» مصطلح بودند)؛ فشار باورنکردنی (بهره‌کشی، طمع‌ورزی) یک درصد ثروتمندترین بخش جمعیت ایالات متحده («وال استریت»)، نمونه‌ی شورش‌های خشمگینانه در سرتاسر جهان («بهار عربی»، شورش‌های موسوم به خشم اسپانیایی، دانشجویان شیلیایی، اتحادیه‌های کارگری ویسکانسین، و فهرستی طولانی از شورش‌های دیگر). این که چه جرقه‌ای آتش را شعله‌ور کرد واقعاً اهمیتی ندارد. جنبش آغاز شد.

در مرحله‌ی نخست ـ چند روز اول ـ جنبشی انگشت‌شمار از افرادی بی‌پروا، اغلب جوانانی بود که تلاش می‌کردند تظاهرات کنند. رسانه‌ها اصلاً آن‌ها را نادیده گرفتند. سپس فرماندهان نادان پلیس فکر کردند با کمی خشونت تظاهرات فروکش می‌کند. از این‌ها فیلم گرفته و این فیلم از طریق یوتیوب منتشر شد.

این ما را به مرحله‌ی دوم رساند ـ تبلیغات. رسانه‌ها دیگر نمی‌توانستند تظاهرکنندگان را کلاً نادیده بگیرند. بنابراین تلاش کردند با آنان مدارا کنند. این جوانان نادان و جاهل (و شماری زنِ سالخورده) از اقتصاد چه می‌دانند؟ آیا برنامه‌ای اثباتی دارند؟ آیا «منضبط‌ »اند؟ به ما گفته شد که تظاهرات زود فروکش می‌کند. آن‌چه رسانه‌ها و قدرت‌ها در نظر نگرفتند (و به نظر می‌رسد هیچ‌گاه نمی‌آموزند) آن است که مضمون اعتراض به شکل گسترده‌ای طنین‌انداز شد و به‌سرعت رشد یافت. شهر در پی شهر، «تسخیر‌های» مشابهی آغاز شد. بی‌کاران ۵۰ ساله‌ هم به اعتراض‌ها پیوستند. همین طور افراد مشهور. به همین ترتیب اتحادیه‌های کارگری، ازجمله رییس فدراسیون کارگری و کنگره‌ی سازمان‌های صنعتی امریکا(۱). حالا مطبوعات خارج از امریکا نیز حوادث را دنبال می‌کردند. تظاهرکنندگان در برابر این سؤال که چه می‌خواهند، پاسخ دادند «عدالت». به نظر می‌رسد این پاسخی پرمعنا برای تعداد هرچه پرشمارتری از مردم بود.

این ما را به مرحله‌ی سوم رساند ـ مشروعیت. دانشگاهیانی که شهرتی دارند گفتند که حمله به «وال استریت» توجیهاتی دارد. ناگهان، نیویورک تایمز، صدای اصلی مورد احترام میانه‌روها، سرمقاله‌ای در هشتم اکتبر منتشر کرد که در آن گفت معترضان در حقیقت «پیامی روشن و پیشنهادهای سیاسی مشخص» دارند و این جنبش چیزی «بیش‌تر از شورش جوانان» است. تایمز ادامه داد که «نابرابری مفرط نشان از اقتصادی دچار سوءکارکرد است که بخش مالی بر آن چیره است که نیروی محرک آن بخش مولد نیست بلکه سوداگری، اخاذی و پشتیبانی دولت است.» این زبانِ تندی برای تایمز است. و سپس کمیته‌ی کارزار دموکرات‌ها در کنگره دادخواستی به گردش آورد که از پشتیبانان حزب می‌خواست اعلام کنند که «من با معترضان تسخیر وال‌استریت همراهم».
جنبش رسمیت و احترام یافت. و با احترام دچار مخاطره شد ـ مرحله‌ی چهار. یک جنبش مهم اعتراضی معمولاً در معرض دو تهدید عمده قرار می‌گیرد. اولی سازمان‌دهی یک ضدتظاهرات عمده‌ی جناح راست در خیابان‌ها است. اریک کانتور، رهبر افراطی (و کاملاً زیرک) جمهوری‌خواهان در کنگره پیش‌تر در عمل چنین فراخوانی داد. این ضدتظاهرات می‌تواند کاملاً سبعانه باشد. جنبش تسخیر وال استریت لازم است برای این کار آماده باشد و فکر کند چه‌طور با آن مقابله کند یا محدود نگه‌دارد.
اما تهدید دوم و بزرگ‌تر از موفقیت جنبش ناشی می‌شود. این جنبش همچنان‌که حمایت بیش‌تری می‌یابد، تنوع دیدگاه‌ها در میان معترضانِ فعال در آن افزایش می‌یابد. مسئله در این جا، همچنان که همواره چنین بوده، این است که چه‌طور از این تهدید(۲) که فرقه‌ی تنگ‌نظرانه‌ای باشد که به خاطر آن که بیش از حد خود را محدود ساخته شکست بخورد و تهدید دیگر آن است که چون بیش از اندازه گسترده است دیگر فاقد انسجام سیاسی باشد. صورت‌بندی ساده‌ای وجود ندارد که چه‌طور می‌توان از این دو حد غایی اجتناب کرد. دشوار است.
در آینده این جنبش می‌تواند هرچه قدرتمندتر بشود. جنبش می‌تواند دو کار انجام دهد: تجدیدساختاری کوتاه‌مدت در آن‌چه دولت می‌تواند انجام دهد به وجود آورد تا فشار روی مردم که اکنون به شکل حادی سنگین است به حداقل رسانده شود، و تحولی درازمدت در شیوه‌ی تفکر بخش‌های بزرگی از مردم امریکا درباره‌ی واقعیت‌های بحران ساختاری سرمایه‌داری و تحولات مهم جغرافیای سیاسی که در شرف وقوع است پدید آورد؛ چرا که ما در جهانی چندقطبی زندگی می‌کنیم.
حتی اگر جنبش تسخیر وال‌استریت به سبب فرسودگی یا سرکوب رو به افول برود، تاکنون موفق شده میراثی برجای ماندنی از خود بگذارد، همان‌طور که شورش‌های ۱۹۶۸ چنین بودند. ایالات متحده تغییر خواهد کرد و این تغییر در راستایی مثبت خواهد بود. چنان که گفته می‌شود «تغییرات مهم یک شبه به دست نمی‌آید» و سیستم جهانی جدید و بهتر، و ایالات متحده‌ی جدید و بهتر، کاری است که حاصل تلاش متوالیِ نسل‌های متوالی است. اما جهانی دیگر واقعاً ممکن است (هرچند ناگزیر نیست). و می‌توانیم تفاوتی پدید آوریم. تسخیر وال استریت تفاوت، تفاوتی بزرگ، پدید می‌آورد(۳).

پی‌نویس‌ها
۱ AFL-CIO

۲- در متن اصلی، والرشتاین از اسطوره‌های یونانی «سیلا» و «کاریبد» برای توصیف این دو خطر استفاده می‌کند. سیلا و کاریبد دو هیولا به شمار می‌رفتند که در آغاز دختران زیبایی بودند، امّا برای توهین به خدایان مسخ شده و تغییرشکل داده شده بودند، آن دو روبروی هم در دو طرف تنگه‌ی مسینا (مسین) اقامت داشتند. کاریبد در زیر صخره‌ای می‌زیست و هر روز سه بار مقدار زیادی از آب دریا را با آنچه در آن بود بالا می‌کشید و گرداب وحشتناکی به‌وجود می‌آورد. سیلا شش سر و دوازده پا داشت و درون غاری در جزیره روبروی کاربید می‌زیست. برای کسانی که قصد عبور از تنگه را داشتند، کاربید بسیار خطرناک‌تر از سیلا بود و اسطوره آن‌ها نشان‌دهنده‌ی خطراتی است که تنگه‌ی مسینا برای دریانوردی داشته‌است.

۳- © این ترجمه با اجازه والرشتاین برای انسان شناسی و فرهنگ، انجام شده است. مالکیت معنوی این اثر متعلق به امانوئل والرشتاین و کلیه‌ی حقوق برای ایشان محفوظ است. دانلود کردن، انتقال الکترونیکی به غیر یا پست الکترونیک این نوشته به دیگران و یا قرار دادن آن در پایگاه‌های اینترنتی غیر تجاری، مجاز اعلام شده مشروط براین که تمامی اثر به طور کامل منتشر و بخش مربوط به حق مالکیت معنوی نمایش داده شود. به منظور ترجمه یا انتشار این اثر به شکل چاپی و/ یا به هر شکل دیگر از جمله انتشار آن در پایگاه‌های تجاری روی اینترنت و یا نقل قول از بخش‌هایی از آن با نویسنده در آدرس immanuel.wallerstein@yale.edu یا شماره نمابر (۱-۲۰۳-۴۳۲-۶۹۷۶) تماس حاصل فرمایید.

این یادداشت‌ها که دو بار در ماه منتشر می‌گردند، با هدف اندیشیدن به صحنه‌ی جهان معاصر، نه از نگاه تیترهای خبری آنی، که از منظری بلند مدت است.