انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

چهره ماه آوریل: زیگفرید فردریک نادل

گردآوری و برگردان مهسا شیخان

زیگفرید فردریک نادل (متولد ۲۴ آوریل ۱۹۰۳-متوفی در تاریخ ۲۴ ژانویه ۱۹۵۶)، که با نام فرد نادل شناخته می شود، انسان شناس انگلیسی متولد اتریش، در حوزه قوم شناسی آفریقایی تخصص داشت. وی در وین، اتریش متولد شد. پدرش وکیل بود. علایق و تعلیمات وی در ابتدا در حوزه موسیقی متمرکز بود، اما مدرک دکترای خود را در رشته روانشناسی و فلسفه از دانشگاه وین کسب کرد، و با کارل بولر و موریتز شلیک درس خواند. قبل از شروع دوره مطالعات خود در انسان شناسی، نادل توانسته بود تالیفاتی را در حوزه های روانشناسی و فلسفه موسیقی ارائه دهد، وی کتاب هایی را با موضوع “گونه شناسی موسیقیایی” و “زندگینامه اف.بی. بوسونی” منتشر کرد؛ و نیز برنامه هایی از موسیقی های بیگانه را برای رادیو وین طراحی و اجرا کرد، و با کمک شرکت اپرای خود توری را در سراسر چکسلواکی ترتیب داد.

در سال ۱۹۳۲، دریافت کمک هزینه های تحصیلی از بنیاد راکفلر و موسسه بین المللی زبان ها و فرهنگ های آفریقایی وی را به پیگیری مطالعاتش در مدرسه عالی اقتصاد لندن کشاند. نادل تا زمان سفر به آفریقا با برونیسلاو ملینوفسکی، و با سی. جی سلیگمن مطالعه می کرد، و برای سال های متمادی در هر جا که ممکن بود در سمینارهای مالینوفسکی شرکت می کرد. نادل در سال ۱۹۳۴ فعالیت خود را در حوزه تحقیقات میدانی آغاز کرد. وی قبیله آفریقایی نوپ (Nupe) و گروه های مرتبط با آن ها را در شمال نیجریه بین سال های ۱۹۳۴ و ۱۹۳۶ مورد مطالعه قرار داد، همچنین، در میان قبلیه نوبا (Nuba) در سودان انگلیسی-مصری بین سال های ۱۹۳۸ تا ۱۹۴۰ زندگی کرد.

نادل عمیقا اخلاقی بود، و می خواست که به صورت فردی در تخریب نظام اجتماعی نازی شرکت کند. وی در سال ۱۹۴۱ در فهرست نیروی دفاعی سودان قرار گرفت و بعدها به نیروی آفریقایی شرقی ارتش انگلستان تغییر کرد. خدمات وی در ارتش شامل خدماتی در اریتره از سال ۱۹۴۲ تا ۱۹۴۵ و در تریپولی از ۱۹۴۵ تا ۱۹۴۶ بوده است. در منقطه تریپولی دفتری را برای امور بومی در مدیریت اجرایی ارتش انگلستان ایجاد کرد. و برای این کار خود مورد سرزنش و توبیخ قرار گرفت، و بعدها برای خدمات چشمگیرش به درجه سرهنگ دوم ارتقاء یافت.

تحقیقات و مردم نگاری. نادل قبل از ورود به نیجریه به زبان هوسا کاملا تسلط داشت، و تنها در مدت شش ماه که از آغاز تحقیقات میدانی اش سپری شده بود، توانست به زبان آوایی، و دشوار نوپ هم تسلط پیدا کند. استعدادهای زبانی نادل، اجتماعی پذیری، بینش های روانشناختی، و روح جستجوگرش، وی را به یک محقق میدانی برتر تبدیل کرد.

تغییرات مداوم تمرکز نادل در دو حوزه قوم نگاری و نظریه، گرایشات نوشته های قوم نگاری و ارزش رساله های نظری وی را ارتقاء داد. در کتاب “بیزانسین سیاهپوست” (۱۹۴۲) وی مبنای نظری روش های تحلیل قوم نگاری را روشن ساخت، و در کتاب “نوبا” (۱۹۴۷) به صورتی درخشان تعداد بسیاری از ثبات های ساختاری یافته شده در ده گروه قبیله ای را خلاصه کرد. مقاله وی با عنوان “جادوگری در چهار جامعه آفریقایی” (۱۹۵۲) به خوبی قوم نگاری، نظریه و روش تحلیل های همگرا را برای رسیدن به نتایجی در مورد دلایل جادوگری نشان داد. این مقاله یک مدل از روش مقایسه ای است. مفاهیم چالش برانگیز و دشواری که دنیای ماوراء را تعریف می کنند با توانایی خاصی در کتاب “مذهب نوپ” (۱۹۵۴) مورد بررسی قرار گرفته اند. این کتاب حاوی مباحثات نظری است که به درک باورهای خاص، آیین ها، و تعصب های مذهبی زندگی مذهبی قبیله نوپ کمک می کند. برای نادل، قوم نگاری تنها یک ارائه ساده فهرست هایی از ویژگی های اجتماعی و فرهنگی نبود؛ وی بر مطالعه واقعیاتی متمرکز بود که در گروه های مورد مطالعه وی وجود داشتند و توضیح می داد که چرا انواع خاصی از واقعیت با هم در می آمیزند.

نوشته های نظری. کمک های اصلی نادل به انسان شناسی نه در قوم نگاری بلکه در نظریات وی نهفته است. با اینکه دیدگاه های وی در انسان شناسی اجتماعی انگلستان عموما پیشرو است، کارهای وی تاثیر پذیری های مختلف و متنوعی را از کارهای این دانشمندان نشان داده اند: مالینوفسکی و رادکلیف بروآن؛ ماکس وبر و پارسون در جامعه شناسی؛ وایت هد در فلسفه؛ و کولر، کافکا، و لوین در روانشناسی. وی همچنین با کارهای تعداد زیادی از انسان شناسان فرهنگی آفریقا آشنایی داشت. گستره رویکردهای نظری نادل قرار دادن وی را در یک مکتب خاص فکری خاص دشوار می کند.

مبانی انسان شناسی اجتماعی، اولین کتاب در میان کتاب های نظری نادال است، که به مسئله بنیان های منطقی زیربنایی دانش ما از جوامع می پردازد… با پیش زمینه هایی فنی و یا مفهومی، هر گونه جستجو را که به شکل گیری چنین دانشی منجر شده است، مورد بررسی قرار می دهد (۱۹۵۱). نادل در این کتاب این بحث را ارائه می کند که انسان شناسی یک علم است، و بدین گونه، باید از توصیف مسائل فراتر رفته و آن ها را توضیح دهد. موضع رشته انسان شناسی مطالعه رفتاری است با هدفی کنترل شده- فعالیت هایی که اهدافی که هدف ارائه و یا آگاهی دارند. به دنبال وبر و پارسون، نادل توضیح داده که فعالیت های هدفمند را می توان در قالب منطق، علت، و هدف درک کرد. علاوه بر آن، به نظر می رسد که وی برابری و همسانی را به پدیده های روانشناختی و جامعه شناختی مرتبط دانسته است. برای مثال وی نوشت که برای درک جامعه نیاز داریم که به نظام های اجتماعی به عنوان نظام هایی برخوردار از اهداف غایی بیاندیشیم، اهدافی که از درون چنین نظام هایی ایجاد نمی شوند. از آنجا که موضوع مورد مطالعه ما کنش-فرد-در-اجتماع است، این هدف غایی را می توان به یکی از دو مورد زیر نسبت داد: به ماهیت سازواره بشر و نیازمندی های اش (یا نیازهایش)؛ و به ماهیت جامعه و نیازمندی هایش (الزامات وجود یک گروه) (ص. ۳۶۸). در اینجا، بنابراین، این دو جنبه هدف غایی، واقعیاتی هستند در مورد افراد (واقعیاتی سازواره ای و روانشناختی) و واقعیاتی در مورد گروه ها (واقعیات جامعه شناختی، واقعیاتی در مورد نیازهای جامعه).

با این حال نادل همچنین بحث می کند که برای رسیدن به یک توضیح کامل لازم است که وارد حوزه های روانشناختی “آگاهی” و “انگیزه” شویم. با اینکه در کتاب مبانی، نادل در هیچ جا تقدم علت های روانشناختی را به علت های جامعه شناختی اثبات نمی کند، ظاهرا معتقد است که واقعیات اجتماعی از واقعیات روانشناختی ظهور می کنند و اینکه این گروه دوم از نوعی اولویت برخوردار است. و در دومین کتاب مهم خود، نظریه ساختار اجتماعی، وی این جمله را بیان می کند که … “ارتباطات درونی یک زیرگروه مجاور و هم مرز است با ارتباطات افراد… بگذارید تاکید کنم که در ساده کردن ارتباطات درونی یک زیرگروه به ارتباطات کنشگر ها در نقش های شان، من تنها تلاش نمی کنم که این تصویر کلی را ساده کنم… هیچ راه دیگری برای معنا بخشیدن به مفاهیم ارتباطات درونی میان گروه ها وجود ندارد” (۱۹۵۷، ص. ۹۵). به صورت خلاصه، با این که اهداف غایی نظام های اجتماعی را می توان در قالب برآورده ساختن نیازهای گروه ها خلاصه کرد، و نیز در قالب برآوردن نیازهای فردی، نیازهای گروه را می توان در نهایت به نیازهای کنشگران در نقش های ارتباطی شان کاهش داد، یعنی، نیازهای افراد.

در کتاب مبانی، نادل همچنین یک رویکرد تحلیلی دقیق از مفاهیمی مثل فرهنگ، جامعه، نهاد، گروه، عملکرد، الگو، شکل، عادات و رسوم انسان و eido را ارائه می دهد. وی برای این کار به کار دشوار تحلیل داده های خام خود به این مفاهیم پرداخته است، و تلاش کرده تا چارچوبی را برای این حالت خاص ترجمه خود ایجاد کند. نادل دیدگاه های عمومی مورد قبول را در این کتاب ارائه نکرده است؛ بلکه، وی به صورتی عمیق به مسائل اصلی روش شناختی و مفهومی که تمامی انسان شناسان با آن رو به رو هستند پرداخته است.

نظریه ساختار اجتماعی نادال یکی از برجسته ترین کارهای حوزه علوم اجتماعی در قرن بیستم محسوب می شود. نقش ها، بنا به گفته نادل، حالت هایی از کنش هستند که توسط هنجارهای اجتماعی به افراد تخصیص داده شده است و در مرکز تحلیل های ساختاری اجتماعی قرار می گیرند. برای توصیف ساختار اجتماعی، باید این جنبه های نقش ها را در نظر گرفت: اصول تخصیص که این نقش ها را به کنش گر را ارائه می دهد؛ میزانی که نقش های داده شده نسبت به سایر نقش ها حاکمیت دارند، جنبه دستوری نقش؛ و میزانی که نقش های مورد نظر به منابع و مزایای سیستم اجتماعی فرمان می دهند. در ستایش نظریه اجتماعی، جانوویتس نوشته است که “ارائه رسمی هسته ساختار اجتماعی توسط نادل موازی با دغدغه های کلاسیک علوم سیاسی و جامعه شناسی انجام شده است. به صورت طبیعی، برای جامعه شناسان توضیح مفصل این تعاریف به همراه مفاهیم متعدد باقی می ماند که محتوایی گسترده این رویکرد را ارائه می دهد” (۱۹۶۳، ص. ۱۵۲). چنین توضیح مفصلی مفهوم ساختار اجتماعی را وارد دنیای تحقیقات تجربی می کند. خود نادل کار توضیح، را در مطالعه دستورات در نقش آفرینی مرتبط با منابع و مزایا تحلیل کرده است. مفاهیم ساختار اجتماعی نادل را بیشتر فریلیش (۱۹۶۴) توضیح داده است، که وی هم تلاش می کرد تا این مفاهیم را عملیاتی کند.

دانش جویان مطالعه آفریقا بی تردید نوشته های قوم نگاری نادل را برخوردار از اهمیتی ویژه می یابند. تمامی انسان شناسان، با این حال، باید ایده های نادل در مورد تحقیقات و توضیحات انسان شناسی را مورد توجه قرار دهند. وی پرسش هایی حیاتی را مطرح کرد که برای سال های متمادی همچنان در حوزه انسان شناسی همچنان حیاتی هستند: اینکه آیا تحلیل های انسان شناسی تنها یک سطح را مورد مطالعه قرار می دهند- فرهنگی، اجتماعی و یا روانشناختی- یا اینکه آیا دو یا چند سطوح دیگر را نیز در بر می گیرند؛ اینکه آیا توضیحات فرهنگی اولویتی سببی بر توضیحات اجتماعی دارند؛ آیا ممکن است که انسان شناسی تجربی را انجام داد؛ و اینکه آیا این رویکردهای همبسته مفید تر از تحلیل نظام ها هستند. هر فردی که آمادگی حرفه ای برای پرداختن به این مسائل، و نیز به ماهیت ساختار اجتماعی و یا تحلیل ساختاری را داشته باشد، باید ابتدا به صورتی کامل با نوشته های نادل آشنا باشد.

موریس فریلیش

تالیفات نادل

۱۹۳۵ الف اجتماع و دولت نوپ. آفریقا ۸، شماره ۳:۲۵۷-۳۰۳.

۱۹۳۵ ب جادوگری و ضد جادوگری در جامعه نوپ. آفریقا ۸، شماره ۴:۴۲۳-۴۴۷.

۱۹۳۷ الف تجربیاتی در مورد روانشناسی فرهنگی. آفریقا ۱۰، شماره ۴:۴۲۱-۴۳۵.

۱۹۳۷ ب گونو: یک آیین باروری نوپ در شمال نیجریه. ژورنال موسسه سلطنتی انسان شناسی انگلستان و ایرلند ۶۷:۹۱-۱۳۰

۱۹۳۹ الف کاربرد آزمون های هوش در حوزه مطالعات انسان شناسی. صفحات ۱۸۴-۱۹۸ در کتاب فردریک سی. بارتلت و همکاران. ۰مجموعه مقالات)، مطالعه جامعه: روش ها و مسائل. نیویورک: مک میلان.

۱۹۳۹ ب تکنیک مصاحبه در انسان شناسی اجتماعی. صفحات ۱۸۴-۱۹۸ در فردریک سی. بارتلت و همکاران (مجموعه مقالات)، مطالعه جامعه: روش ها و مسائل. نیویورک: مک میلان.

۱۹۴۲ یک بیزانسینی سیاهپوست: قلمرو پادشاهی نوپ در نیجریه. منتشر شده برای موسسه بین المللی زبان ها و فرهنگ های آفریقا. انتشارات آکسفورد.

۱۹۴۶ حق تصرف زمین در فلات اریتره. آفریقا ۱۶، شماره ۱: ۱-۲۲؛ شماره ۲: ۹۹-۱۰۹.

۱۹۴۷ نوبا: مطالعه انسان شناسانه قبایل هیل در کوردوفن. انتشارات آکسفورد.

۱۹۵۱ مبانی انسان شناسی اجتماعی. لندن: کوهم و وست؛ گلانکو، III- انتشارات فری

۱۹۵۲ جادوگری در چهار جامعه آفریقایی: مقاله ای در مقایسه. انسان شناسان آمریکایی، سری جدید ۵۴: ۱۸-۲۹.

۱۹۵۴ مذهب نیوپ. گولانکو، III، انتشارات فری.

۱۹۵۵ دو مذهب نیوبا: مقاله ای در مقایسه. انسان شناسان آمریکایی، سری جدید ۵۷:۶۶۱-۶۷۹.

۱۹۵۶ مفهئم نخبگان اجتماعی. بولتن بین المللی علوم اجتماعی ۸:۴۱۳-۴۲۴.

۱۹۵۷ نظریه ساختار اجتماعی. لندن: کوهن و وست؛ گلانکو، III، انتشارات آزاد.

 

منبع: دایره المعارف بین المللی علوم اجتماعی

مهسا شیخان ایمیل: sheykhan.m@gmail.com
ویژه نامه ی «هشتمین سالگرد انسان شناسی و فرهنگ»
http://www.anthropology.ir/node/21139

ویژه نامه ی نوروز ۱۳۹۳
http://www.anthropology.ir/node/22280