نیل گوردون برگردان آذر اصغریان
چرا درونگراها میتوانند در جمع بهتر سخنرانی کنند؟ این را خودشان نگفتند بلکه از عکسالعمل مخاطبان معلوم است.
یکبار به پادکستی گوش میکردم که به مخاطب میگفتند در سخنرانی عمومی نقش کارشناس را داشته باشید.
میزبان پرسید : ” مهمترین عامل برای یک سخنرانی موفق چیست؟”
سخنران مهمان گفت: ” نمایشی اجرا کردن”
سپس مهمان به اهمیت اجرای نمایشی در انتقال بار عاطفی آنچه روی صحنه گفته میشود، اشاره کرد. هنگامی که به این گفتگو گوش میکردم در حال رانندگی بودم و همانطورکه به چپ پیچیدم و وارد خیابان شلوغی شدم متوجه شدم که سخنران مهمان چقدر قاطعانه و راسخ پاسخ میدهد. البته همان زمان متوجه موضوع دیگری هم شدم.
کارشناس سخنرانی عمومی اشتباه میکرد.
اشتباهی فاحش
بله، نمایشی اجرا کردن ابزاری ارزشمند در سخنرانی است.
من به شخصه دوست دارم سخنرانیام حالت نمایشی داشته باشد، سوء تفاهم نشود.
عشق کودکیام به مانتی پایتان (Monty Python) به این معنا بود که دنبال بهانهای بودم تا تأثیر بدی روی لهجهی بریتانیایی بگذارم. امّا جنبهی نمایشی مهمترین عنصر نبود. حتی لازم هم نبود.
حتماً متوجه شدهاید من هم مثل سخنرانان عمومی در موضع خود قاطع هستم. امّا شور و شوق من از جایی دیگر نشأت گرفت این که کسانی را میدیدم که میخواستند سخنران موفقی شوند امّا چون درونگرا بودند مقاومت میکردند و این قلبم را به درد میآورد.
در حقیقت، افراد زیادی هستند که دوست دارند خودشان را سخنرانان خوبی جا بزنند و این فقط به خاطر اعتماد به نفس و اقتداری است که دارند و همین امر ارائهی یک سخنرانی نافذ را برایشان میسر میکند.
سخنرانی امتیازات زیادی برایشان دارد از جمله صحبت دربارهی مهارتهایشان و حتی نتایج محسوستری مثل مخاطب.
امّا از چنین کاری امتناع میورزند چون تصور میکنند هیچ تعلق خاطری به صحنهی گویندگی ندارند.
آنها شنیدهاند که رمز سخنران موفق بودن، نمایشی اجرا کردن سخنرانی است. پس خودشان را کنار میکشند چون درونگرایند.
نوشتههای مرتبط
معضل سخنرانی درونگراها
به سادگی میتوان فهمید که چرا یک فرد درونگرا تمایلی به روی صحنه بودن ندارد. آنها سخنرانان قاطعی را میبینند که در صحنههای بزرگ جلوی هزاران نفر سخنرانی میکنند و به طرز ناخوشایندی خودشان را با آنها مقایسه میکنند.
ممکن است از خود بپرسند: ” تا سخنرانانی هستند که آنقدر رسا و دلنشین برنامه اجرا میکنند مگر کسی به من گوش میدهد؟” و وقتی به اهمیت نمایشی اجرا کردن پی میبرند، کمی مطمئنتر میشوند که این کار نشدنی است.
درونگراهای زیادی را میشناسم که با فرو رفتن در لاک تنهایی خود دیدگاههای جالبی به ذهنشان خطور کرده. این دیدگاهها هنگامی که همراه با قاطعیت باشند، دستاوردی مهم تلقی میشوند که برگرفته از اجرای همان دیدگاهها در مقابل دیدگان صدها یا هزاران نفر است.
تماسهایی داشتهام با کسانی که علاقمند به سخنرانی بودند امّا از طرفی هم به دلیل درونگرا بودن از مبادرت به آن بیم داشتند و تصور میکردند برای این کار ساخته نشدهاند. یادم میآید تماسی داشتم از جانب مرد نازنینی و به نظرم او متینترین فردی بود که در دورهی شغلیام با او صحبت کرده بودم.
در آیندهای نزدیک یک سخنرانی در کنفرانس تجاری شرکتش داشت: کارآیی کشاورزی.
موضوعی نوظهور بود و این کنفرانس هم اولین کنفرانسی بود که برگزار میشد که اگر خوب پیش میرفت نه تنها مخاطب جذب میکرد بلکه به عنوان مدیر در آن شرکت به جایگاه و موقعیت مطلوبی دست مییافت. امّا با شناختی که از او پیدا کردم و نیز خجالتی بودنش به یقین رسیدم که او برای این کار ساخته نشده. درونگرا بودن دست و پایش را بسته بود.
افسانهای بزرگتر در بین کارشناسان سخنرانان عمومی
گرچه، حدس و گمانی بیش نیست امّا بنده تصور میکنم اگر شخص محترمی که رشتهاش کشاورزی است از کسی که برای نمایشی اجرا کردن ارزش قائل است مطالب و پیشنهاداتی بشنود دیگر از ایراد سخن جلوی جمع خجل نبوده و حتی برای نمایشیتر بودن سعی میکند کمی شبیه بن استین (Ben Stein) در فیلم روز تعطیلات فریس بولر ( Ferries Bueller’s Day Off ) باشد که سعی میکرد مدل شکسپیر اجرا کند.
این همان چیزی است که دیدهام برای بقیهی درونگراها هم اتفاق افتاده آن هم هنگامی که به آنها گفته میشد باید مدلهای جسورانهتری اجرا کنند.
کارشناسان سخنرانی عمومی زیادی آنجا حضور داشت که همگی با شخصی که به پادکستش گوش داده بودند موافق بودند چرا که میگفت مهمترین ویژگی یک سخنران، نمایشی بودن اجرایش است. هنوز کسانی هستند که دربارهی زندگی شخصی سخنران، یعنی مهمترین و اصلیترین داراییاش قصه پردازی میکنند. سایرین نیز دربارهی نحوهی اجرایشان روی صحنه و تجربیات بر هم کنشی خود با مخاطب سخن میگویند. البته باز هم این فرضیات غلط است.
مضمون عمیقتری در این عقاید نهفته است که اشتباه محض هستند. کسانی که رهنمودهایشان دربارهی نمایشی اجرا کردن سخنران، داستان زندگیاش و نیز میزان برهم کنشی که در طول سخنرانی دارند را جار میزنند بسیار دردناک بود زیرا همه این فکر را به ذهن میرساند که تنها در صورتی سخنرانی موفق خواهد بود که توانمند عمل کند.
امّا وقتی که مخاطبی آینده نگر، مخاطب واقعی من شود سخنرانی ترتیب میدهیم که او در کنفرانس خود بدان پرداخته. در نتیجه افراد کاردان زیادی از او میخواهند با هم دربارهی ارائهی خدمات به شرکت جلسه ای داشته باشند.
دلیل دعوت او، اجرای نمایشی، داستان زندگی یا هرگونه ابزار برهم کنشی نیست بلکه چیز دیگری است.
مهمترین دارایی یک سخنران
گفتگویی که برای مشتری رشته کشاورزی خود سر هم کردم ماجراهایی دارد البته هنوز حاوی موضوعاتی است که بسیاری از سخنرانان و کارشناسان با آن مخالفند. به جای این که فقط حاوی عکس باشد نمودارها و نکات کلیدی دارد.
به جای درازگویی و اطناب، از ایجاز که اصلی مهم است باید بهره جست. او توانست کل سخنرانی را طوری خلاصه کند تا ایده هایی خلاقانه به ذهن مخاطب برسد تا برای مشکلات مربوط به رشته ی خود که تا بیست دقیقهی پیش لاینحل بودند بهترین راهکار را پیدا کند.
البته هنوز هیچ یک از این مؤلفه ها برای این که فرد را تبدیل به سخنرانی موفق کند کافی نیستند. با این حال تمام این مطالب نکات بسیار مهمی است که دارم بدان اشاره میکنم. در نهایت، دلیل ارائهی دل نشین وی ویژگیهایش به عنوان یک سخنران خوب نبود بلکه اقتدار مخاطبین در ایجاد تغییری مثبت در ارتباط با مشکلات پیش رویشان بود. در دنیای کشاورزی و زراعتشان، آنها با افزایش هزینهی منابع دست و پنجه نرم میکردند، مجبور بودند مدل پیچیدهی سوبسید را متوازن کنند، مجبور بودند دربارهی افزایش تقاضا برای طبقه بندی ارگانیک مذاکره کنند امّا انتظارشان این بود که بازار هزینهی مشابهی برای محصول متعارف پرداخت کند.
دلیل این که چرا برخی از مردم به سراغ او میرفتند این بود که معتقد بودند وکیل میتواند مشکلاتشان را حل کند. همان طور که از شواهد برمیآید مهمترین دارایی یک سخنران عمومی، نمایشی اجرا کردن یا میزان برونگرایی یا جسارتش نیست بلکه توانایی وی در کمک به مخاطب برای پروراندن این باور است که تغییر امکانپذیر است.
بازگشت به اصل قضیه
تعدادی از سخنرانان گزارش کردند که گرچه سخنرانی مجازی داشتند عملکردشان مطلوب بوده و حتی با استقبال بسیاری روبرو شده. حتی کسانی هم بودند که به مدل هیبریدی اجرا دعوت شدند و به شهرهای دیگری می رفتند و اجرای زنده ای برای عده ی کمی داشتند امّا در عین حال برای برخی نیز به طور مجازی اجرا می کردند. البته با قوت گرفتن واکسیناسیون و ایمنی گله ای در ماه های اخیر، مردم فعالیتشان را در صنعتی که رو به زوال می رفت از سر گرفتند. بدین معنا که هرگز اهمیتی نداشته به عمق اجرایتان نفوذ کنید و این ارزش از وجود سخنرانی برونگرا و با اعتماد به نفس ناشی نمی شود.
ارزش شما از تبحرتان در متقاعد کردن مخاطب برای کنار آمدن با سختی ها معلوم خواهد شد. مهم نیست اجرای نمایشی داشته باشید، تهاجمی یا احساسی باشید تا مخاطب را وادار کنید نگرش مثبت و واکنش معناداری داشته باشد، ارزش سخنرانی بسته به اجرا روی صحنه نیست بلکه به واکنش مخاطب پس از اجرا بستگی دارد.
درونگراها بهترین سخنرانان میشوند نه زمانی که شخصیتشان تغییر می کند بلکه هنگامی که به این نتیجه میرسند که تنهایی و عزلت مثمرثمری داشتهاند و به مخاطب نشان میدهند که چگونه این عقاید به آنها کمک میکند تا زندگی راحتتری داشته باشند.
آنها صرفاً باید مخاطبان را مجاب کنند که رسیدن به نقطهی “ب” از ” الف” امکانپذیر است.
سخنران در بحران
چند سال قبل به طور داوطلبانه در بیمارستان اطفال برنامه اجرا میکردم، در آن برنامه به بچه ها کتاب هدیه میدادیم و کنار تخت برایشان میخواندیم. مدیر برنامه مضطرب و دستپاچه وارد اتاق شد، بسیار تحت فشار بود چون همان روز اجرایی ده دقیقه ای داشت و از نگاه خیرهی مخاطب در طول اجرا وحشت داشت. به علاوه، او مردی درونگرا بود و میخواست خیلی کوتاه روی صحنه باشد. پس از اجرا وقتی او را دیدم و دربارهی حال و هوایش پرسیدم گفت لحظهی کشندهای بود، بله همه جا سوت و کور بود. سپس گفت که چگونه در پایان سخنرانی همهی حضار محترمانه او را تشویق کردند و همگی در حالی که کارت شرکت در دستانشان بود به صف شده بودند و از او برای اجرای برنامه دعوت میکردند.
مدیرم یک دفعه و در عرض دو دقیقه برونگرا نشد و حتی یک دفعه هم اجرای نمایشی نداشت. با سازماندهی صحبتهایش توانستیم ذهن مخاطب را از فکر آزاردهندهی کودکان بستری شده در بیمارستان منحرف کنیم تا کمی احساس بهتری داشته باشند و هنگامی که مخاطبان متوجه امکانپذیر بودن تغییر شدند با علاقه به سمت مدیر برنامه هجوم بردند.
بنابراین از شما استدعا دارم عقاید قبلی خود را دربارهی چگونگی تبدیل شدن به سخنران حرفهای کنار بگذارید. نمایشی اجرا کردن، درونگرا یا برونگرا بودن اهمیتی ندارد. مهمترین شرط موفقیت در این کار، تعهد شما در قبال مخاطب برای تغییر و هموار کردن راه برای میسر ساختن هر گونه تغییر است.
Why Introverts can be the Best Public Speaker?
Neil Gordon
Mar 16. 2021