انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

چاره‌اندیشی بزرگان گردشگری جهان برای گردشگری ایران

امیر هاشمی مقدم

شنبه و یکشنبه این هفته (۲۶ و ۲۷ تیرماه ۱۳۹۵) ایران و اصفهان در «همایش بین‌المللی کیفیت خدمات در مهمان‌نوازی و گردشگری»، میزبان بزرگان دانش گردشگری جهان بود. پس از همایش بین‌المللی «برند گردشگری» که در ۱۳ و ۱۴ دی ماه ۱۳۹۴ در شهر اصفهان، آن هم با حضور استادان و صاحبنظران برجسته بین‌المللی برگزار شد، این دومین همایش بین‌المللی گردشگری در عرض چند ماه بود که چهره‌های برجسته جهانی در زمینه گردشگری با حضور در آن، تلاش کردند برای پیشرفت گردشگری در ایران چاره‌ای بیندیشند. و این، در میان همایشهای رنگارنگی که بیشترشان بدون داشتن کیفیت لازم، تنها محملی هستند برای پول گرفتن از شیفتگان داشتن مقاله در همایشها، جای امیدواری است.

در همایش بین‌المللی کیفیت خدمات و در مهمان‌نوازی و گردشگری، تلاش شده بود از تجربیات بزرگان این دانش هم در زمینه دانش و هم در زمینه تجربه استفاده شود. از همین رو بود که مثلاً هم کسانی مانند جین یونگ وو (Jin-Yung Woo)، معاون سازمان جهانی گردشگری و یا ادواردو فایوسولا (Eduardo Fayos-Sola) بنیانگذار بنیاد گردشگری اولیسس (Ulysses، که البته همه دانشجویان گردشگری ایران با کتاب «گردشگری در چشم اندازی جامع» وی آشنایی دارند)، حضور داشتند و هم کسانی مانند لوئیس دل المو (Luis Del Olmo) از مدیران هتلهای زنجیره‌ای ایدیسو (Idiso) و آملیا توماسویچ (Amelıa Tomasevic) از مدیران هتل لوکسوریوس (Luxurious).

به این لیست می‌توان چهره‌های شناخته‌شده‌ای همچون ولن اسمیت (Valene Smith)، انسان‌شناس حوزه گردشگری که به مادر دانش گردشگری مشهور است، پدرو لوپز (Pedro Lopez) از مدیران هتلهای زنجیره‌ای پستانا (Pestana)، آدا لو (AdaLo) استاد گردشگری دانشگاه هنگ کنگ و دونالد هاوکینز (Donald Hawkins) استاد دانشگاه جرج واشینگتن را نیز افزود.

در کنار مقالات و دیدگاه‌های این بزرگان، استادان و دانشجویان ایرانی و خارجی نیز به ارائه مقالات خود (عمدتاً به زبان انگلیسی) پرداختند که در پایان از ۴ مقاله برتر، با جوایز پانصد یورویی و ده مقاله برتر بعدی با جوایز ۲۰۰ یورویی تقدیر به عمل آمد. این مقالات به زودی قرار است در کتاب کیفیت خدمات در گردشگری و مهمان‌نوازی: از تئوری تا عمل، انتشارات امرلد انگلستان منتشر شوند.

البته همه این استادان با دعوت پروفسور جعفر جعفری، انسان‌شناس حوزه گردشگری (دانشگاه ویکسانسن امریکا) به ایران آمده بودند که دبیری علمی این همایش و نیز همایش برند گردشگری را بر عهده داشت. تلاشهایی که پروفسور جعفری برای گسترش و بهبود وضعیت گردشگری در ایران انچام می‌دهد، هنوز نتوانسته نتیجه مورد نظر خود وی را جلب کند. او در نشست پایانی این همایش گوشه‌ای از گلایه‌هایش را به این شکل بیان کرد که انتظار داشته دست‌کم در این همایش، در کنار استادان و دانشجویان حوزه گردشگری، مدیران هتلها و نهادهای گردشگری نیز حضور داشته باشند تا بتوانند با مدیران برجسته‌ای که از هتلهای شناخته‌شده جهانی در این همایش شرکت کرده‌اند، و همچنین استادان صاحب‌نام گردشگری آشنا شده و از تجربیات‌شان استفاده کنند. چرا که این همایشها تنها محفلی برای ارائه مقالات و سپس بایگانی شدن‌شان نمی‌تواند باشد. او با ذکر مثالهایی که از تجربیات خودش در برخورد با هتلها و نیز موسسات و نهادهای مرتبط با گردشگری و گردشگران ایران بیان کرد، نشان داد که هنوز برخی از موارد بسیار پیش پا افتاده در این هتلها و نهادها رعایت نمی‌شود که تا اینها اصلاح نشود، نمی‌توان انتظار چندانی برای توسعه گردشگری در کشور داشت.

اما در نشست پایانی این همایش، چهره‌های بین‌المللی نیز تلاش کردند بر اساس دانش و تجربه‌شان در زمینه گردشگری و نیز آنچه درباره وضعیت و شرایط گردشگری در ایران می‌دانند، نکات کاربردی و البته خلاصه‌ای را بیان کنند که جمع‌بندی آنها را به این صورت می‌توانیم بیان کنیم:

استفاده از توانمندی‌های ادبی، نجوم، بیابان، داروهای گیاهی، کشاورزی، موسیقی و آشپزی در گردشگری ایران؛ دعوت از خبرنگاران و روزنامه‌نگاران خارجی برای آشنایی با ایران و تبلیغ جاذبه‌های آن؛ ساخت فیلمهای تبلیغاتی درباره ایران و نمایش آن در شبکه‌ها و رسانه‌های جهانی؛ توجه بیشتر به برگزاری گردشگری رویدادها؛ شناساندن تمدن ایران به جهانیان (پروفسور جعفری در توضیحاتی مفصل تلاش کرد تا ارتباط بین واژه پرشیا و نام ایران و روند تاریخی این جابجایی‌ها که عموماً باعث شده جهانیان بین ایران و پرشیا تفاوت قائل شده و یا گیج و سردرگم شوند را نشان دهد)؛ استفاده و تبلیغ رویدادهایی همچون برگزیده شدن تبریز به‌عنوان پایتخت گردشگری جهان اسلام در سال ۲۰۱۸؛ استفاده از فرصتی که چشمهای جهانیان مشتاق به آینده ایران، پس از برجام به وجود آورده؛ بیشتر کردن ارتباط با کشورهای دنیا و توجه به بازارهای جدید گردشگری همچون گردشگران امریکایی؛ نوآوری در گردشگری با ارائه بسته‌های جدید و فراتر رفتن از یکنواختی در محصولات گردشگری ارائه شده؛ توجه به ظرفیت تحمل به‌ویژه فرهنگی یک نقطه و سپس برنامه‌ریزی برای جذب گردشگر برای آنجا؛ مشارکت دادن گردشگران در جاذبه‌ها (برای نمونه فعالیت گردشگران در اصفهان برای ساخت صنایع دستی)؛ اقامت گردشگران در خانه‌های افراد محلی؛ بهبود وسایل رفت و آمد برای جابجایی گردشگران؛ فعال کردن دولت در توسعه گردشگری؛ ترغیب بخش خصوصی برای سرمایه‌گذاری در گردشگری ایران؛ پیوند بین دانش و تجربه و یا تئوری و عمل؛ توجه به استانداردهای جهانی و استانداردسازی؛ سرکشی و بازرسی از استانداردها به‌طور مرتب؛ توجه به اینترنت و افزایش سرعت آن و کاربرد این پدیده در گردشگری؛ استفاده از تجربه افراد دارای سن بالا در کنار انرژی نسل جوان ایران؛ توجه به دیدگاه‌های مسافرین و… .

پس از پایان همایش و در روزهای ۲۸ و ۲۹ تیرماه، تور گردشگری برای مهمانان داخلی و خارجی برگزار شد که هم شامل بازدید از بناها و بافتهای تاریخی اصفهان می‌شد و هم سازه‌های مدرن و امروزی همچون مرکز (City Center). نهایتاً در پایان روز دوم بازدیدها، سری هم به خانه قدیمی و سنتی سید شفتی (که مسجد سید اصفهان به نام او است)، جد پروفسور جعفری زدند که توسط ایشان برای تاسیس یک بنیاد علمی پژوهشی در زمینه گردشگری، به سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری پیشکش شده است. ناگفته نماند در روز پایانی همایش، از پروفسور جعفری با رونمایی از تمبر ایشان، خوانده شدن متن لوح تقدیر وزیر علوم از او و نیز خبر از آماده شدن تندیس وی که از این پس سالانه به افراد و نهادهای فعال در زمینه دانش گردشگری در جهان اهدا می‌شود، تقدیر و سپاسگزاری به عمل آمد.

پی‌نوشت: اما واقعیت این است که با تلاشهای یک نفر، حتی چهره برجسته‌ای چون پروفسور جعفری، گردشگری ایران نمی‌تواند بهبود یابد و پیشرفت کند. مشکلات سیاسی و موانعی که از یکسو کشورهایی چون امریکا برای سفر به ایران ایجاد می‌کنند و از سوی دیگر گذرنامه ایرانی که هر روز دارد اعتبارش را نزد کشورهای حتی همسایه و مسلمان بیشتر و بیشتر از دست می‌دهد؛ عدم شناخت بازارهای گردشگرفرست و نگاه تبعیض‌آمیز ایرانیان به گردشگران خارجی (ابراز علاقه مفرط به گردشگران غربی در برابر بی‌تمایلی و حتی نفرت از گردشگران عرب، پاکستانی و افغانستانی)؛ نبود برنامه‌ریزی مدون و چشم‌انداز بلندمدت برای گردشگری از سوی دولت و فراتر نرفتن رفتارهای دولتی از سطح شعار و… برخی از مواردی است که اهمیت و ارزش همایشهایی اینچنین را کم‌رنگ می‌کند. این همایشها راهکار ارائه می‌دهند؛ اما تا زمانی که به قول پروفسور جعفری نه مسئولین گردشگری و نه نهادهای گردشگری در این همایش‌ها حضور نیافته و از آخرین پیشرفت‌ها و تجربیات جهانی آگاه نشوند، سود چندانی از آنها به دست نمی‌آید.