مساله دینداری در سنجش ملی سرمایه اجتماعی در ایران
پیامدهای دینداری ایرانیان و مساله اخلاق اجتماعی
قبیله گرایی نوین اخلاقی در ایران امروز
یکی از مهمترین موضوعات سنجش های ملی در ایران، سنجش دینداری بوده است که سنت گسترده ای را در جامعه ایران در تحقیقات پیمایشی به خود اختصاص داده است. هرچند انتقادات متعددی نیز به مدلهای سنجش دینداری در ایران شده است،اینکه این مدلهای موجود با دین اسلام، جامعه ایرانی و دینداری ایرانیان چقدر تناسب دارند، پرسشهای مبنایی در نقد این مدلهای بوده اند. به همین دلیل محققان مختلف تلاش کرده اند مدلهای ایرانی برای سنجش دینداری طراحی کنند . فارغ از این مباحث تکنیکی سنجش دینداری در ایران، یکی از مهمترین مسائل در نحوه برجسته سازی و تمرکز بر ابعاد دینداری در ایران است. مدل غالب سنجش دینداری در ایران، مدل گلاک و استارک بوده که حتی مدلهای بومی نیز بواسطه جرح و تعدیل آن شکل گرفته اند. این دو محقق در آخرین نسخه ارائه شده از مدل مورد نظرشان بر پنج بعد تاکید داشته اند: اعتقادی، عاطفی (تجربی)، مناسکی (عملی)، فکری و پیامدی. در سنجش های دینداری در ایران عموما تاکید بر وجوه اعتقادی، عاطفی و مناسکی بوده است. به عبارت دیگر گزارشهایی که از دینداری ایرانیان ارائه شده است،بیش از همه بر این ابعاد اعتقادی و مناسکی متمرکز بوده اند و در نهایت مدل فقاهتی از دین را مبنای طراحی گویه ها قرارداده اند. در حالیکه بعد پیامدی،یعنی دقیقا همانجایی که دینداری تعین اجتماعی پیدا میکند و کنشهای دینی فرد نقش مهمی در ساماندهی حیات فردی و اجتماعی مومنان دارد، عملا در حاشیه مطالعات قرار گرفته است.
نوشتههای مرتبط
متن کامل مقاله را در لینک زیر دانلود کنید: