آیرن سییراد برگردان: محسن صف شکن
شرح تصویر: اثری نقاشی از کارنلیست تروست، ۱۷۳۹
نوشتههای مرتبط
کاریکاتورهای هلندی معروف در قرن هفدهم با موضوع واژگونسازی منزجرکننده نقشهای جنسیتی، در میان دیگر شرایط مضحک، مردی را در حال شستن پنجره ترسیم میکند. ممکن است شگفت آور باشد چرا که امروزه پاک کردن تخصصی نما و پنجره منحصرأ یک فعالیت مردانه است، حتی شگفتآورتر این واقعیت است که پاک کردن پنجره در قرن هفدهم یکی از اولین فعالیت های «مکانیزه» خانگی بود. پنجرههای عظیم به کمک یک ابزار که پمپ با یک سطل بزرگ آب بود تمیز میشدند. زمانی که دسته، بالا و پایین کشیده میشد، آب به بالا پمپ میشد و به بالا مقابل شیشه پنجرهها میپاشید. این ابزار تا آخر قرن نوزدهم مورد استفاده قرار میگرفت و سپس از صحنه [زندگی] خانگی محو شد.
حضور زن خانه در پنجره جلو و فعالیت تمیزکاری خدمه او، به صورت نمادین مرز بین محدوده خانگی و زندگی خیابانی عمومی را تعیین می کرد حتی اگر درها و پنجرهها به کلی رو به خیابان باز بودند. هر چند این شرایط تنها در زمان روز بود و در شب، کرکرههای بیرونی بخشهای پایینی پنجره را میبستند و درب بسته میشد. پردهها همان کار کرکرههای بیرونی را این بار در درون انجام داده و مرز شبانه بین [بخش] عمومی و خصوصی را متبلور میکردند.
در آن زمان، یک خانواده هلندی نجیب، در شب، خانهاش را به یک دژ تبدیل میکرد، بر خلاف فاحشهخانههای قرن هفدهم که با دربی باز و فانوسی نورانی به سمت ورودی پشت خانه مشخص میشدند. گاهی یک خدمتکار در جلوی خانه مینشست و از درب باز فاحشهخانه محافظت میکرد.
ویژگی دژگونه یک خانه قرن هفدهمی در شب، قرن بعد ناپدید شد. پنجرههای کشویی عظیم خانههای اشرافی قرن هجدهم کرکرههای بیرونی نداشت. تجلی شبانه مرز فضای عمومی و خصوصی، از بیرون به درون منتقل شد. کرکرههای بزرگ درونی، این پنجرههای عظیم را هنگام شب میپوشاند و با پردههای بلند پنهان میکردند. در روز، کرکرهها به عقب تا میشد و پردهها به اطراف کشیده میشدند.
نخبگان هلندی قرن هجدهم به شدت تحت تاثیر سبک فرانسوی در دکوراسیون داخلی قرار گرفته بودند که شامل آویزهای (پرده) فرانسوی خیالانگیز و پردههای توری میشد. «راحتی» با چیزی که سبک فرانسوی در بین طبقات متوسط اشاعه داده بود در یک نقاشی از کورنلیس تروست[۱] در سال ۱۷۳۹ به تصویر درآمده است. این نقاشی، خانمی از طبقه متوسط را نشان میدهد که کنار یک پنجره کشویی کوچکِ پوشیده شده با پرده توری از کتان شفاف نشسته است. (تصویر ۳.۷) نگاه دقیقتر به نقاشی تروست، دو لایه پرده را به ذهن میآورد؛ بخشی از پرده کتانی، با یک پرده ابریشمی که به کنار رفته، پوشیده شده است. همچنین عناصر جدید و خیالانگیز دیگری مانند بند توری پنجره و والان پرده و نیز یک [چیز] جعبه مانند مناسب برای پوشاندن چوب پرده ترسیم شدهاند.
نقاشی خانمی در کنار پنجره از تروست[۲]، امضا شده در ۱۷۳۹، شباهتی با نقاشی متسو[۳] دارد که مربوط به حدود ۱۶۶۳ است؛ شباهتی در قرارگیری زن نشسته روی جایگاه بالا آمده و نیز شباهتی در نمادگرایی تصویری آنها. قفس خالی پرنده ، به مانند تک گل رز در گلدان به وضعیت قبل از ازدواج زن برمیگردند. نوک قابل مشاهده دمپاییای که او پوشیده در تضاد با جوراب گرمگن پا است که در کنار آن ترسیم شده است. این برای آن خانم یک وضعیت آستانهای ارائه میکند: یک پای کفش پوشیده در فضای عمومی و دیگری که در جوراب پاست در فضای خانگی. ابزار دوزندگی آویزان روی دامن نیز به زن و ویژگیهای خانگی ارجاء دارد. خواستگار او، مردی با کلاه و کفش، در لباس کارش فضای عمومی را نمایندگی میکند. در نهایت، زمینه این شرایط نیز با یک نقاشی در پشت، مشخص میشود: تصویر رهبر مذهبی منونیتها[۴].
اما مورد نمادگرایی پرده و پنجره چگونه است؟ ساقه موی پیچکِ قابل مشاهده از پشت شیشه پنجره، یک نماد انجیلی برای بارداری و زاد و ولد است. باید ذکر شود که در این مورد، پیچک بیرون قرار داده شده و در مورد تصاویر خانوادگی با کودکان کوچک، پیچک از پنجره کشویی به داخل فضا رشد میکند. رابطه نمادین بین شیشه پنجره و بکارت به خوبی توسط نفوذ این ساقه موی پیچک تصویر شده است. پرده کتانی و توری پنجره تنها بخشی از آن را در مقابل نور ملکوتی درخشانی که از قسمت بالا میتابد میپوشاند. عشق معقول زن نه با پرده آویزان یا بالارفته بلکه با دامن سنگین و چیندارش نمادپردازی شده است.
با این وجود، شرایط ترسیم شده در نقاشی تروست که در آن یک زن پاکدامن در کنار پنجره روی سکویی بالا آمده نشسته در اواخر قرن هجدهم یک پدیده نادر شد، حتی اگر پردههای توری یا توری پنجره از دیده شدن زن توسط عابرین جلوگیری میکرد. عقب نشینی تدریجی زنان طبقه متوسط و بالا از پنجره، خبر از تسریع روند خانگی شدن زنان در قرن نوزدهم میداد. پوشش پنجرههای قرن هجدهمی همانند درب جلویی بسته به هنگام روز، بر خط مرزی تأکید کرده و درواقع حس شفافیت نما را پنهان میکنند.
[۱] Cornelis Troost
[۲] نقاشی یک صحنه معروف از یک بازی تئاتر ، جان کلاز (Jan Klaasz )، از گواند دینسماگد (gewannnde dienst,aagd) را معرفی میکند که در آن یک خواستگار دست و پا چلفتی خواستگاری میکند. با این وجود مانند نقاشی گابریل متسو رابطه مشابهی با زندگی روزانه دارد: بیشترین واقعگرایی و نمادگرایی.
[۳] Metsu
[۴] از فرقههای مسیحی که اصل آن در هلند بوده است.
ادامه دارد…
پنجرههای هلندی؛ پاکدامنی زنانه و هرزگی زنانه (۱)
پنجرههای هلندی؛ پاکدامنی زنانه و هرزگی زنانه (۲)
پنجرههای هلندی؛ پاکدامنی زنانه و هرزگی زنانه (۳)
پنجرههای هلندی؛ پاکدامنی زنانه و هرزگی زنانه (۴)
صفحه شخصی نویسنده در انسانشناسی و فرهنگ:
www.anthropology.ir/node/24505