آیرن سییراد/ برگردان: محسن صف شکن
تصویر: پنجره هلندی، گرفته شده از شهر گودا از آرشیو راب د ژانگ
نوشتههای مرتبط
خارجیهایی که از هلند دیدن میکنند اغلب دچار شگفتی میشوند که چهطور باید پوششهای باز استفاده شده در پنجرههای هلندی تفسیر کنند؛ مخصوصأ عصرها زمانی که پردهها بسته نیستند. این ویترینهای نورانی ممکن است بینندگانی را که معمولأ به پنجرههای هلندی بدون پوشش، با یک کنجکاوی به نسبت غیردوستانه زل میزنند میترساند. یک عادت غریب نمایشی آشکار میشود که نه تنها فضای داخلی شخص بلکه زندگی خانوادگی خصوصی او را در مقابل چشمان عابران قرار میدهد. در نگاه گردشگران رک و راست، یک چیز جنسی در رابطه با این «شیوه ویترینی» وجود دارد که با پنجرههای بدنام روسپیگری در شهرهای هلندی قابل مقایسه است.[۱]
هم عصرها و هم در طول روز که [افراد] در پیادهرو قدم میزنند و از امتداد پنجرههای جلویی جور واجور دکور شده خانههای خانوادههای هلندی رد میشوند زیاد دید میزنند. دکوراسیون پنجره، بیان خاموشی از سبک زندگی خانوار از جهت حفاظت کردن یا رقابت کردن است. دکوراسیون پنجره در ترکیب با نگاههای اجمالی دکوراسیون داخلی، زنان هلندی را قادر میسازد که شیوه زندگی و ترکیب خانوار را حدس بزنند. دکور کردن پنجره و قضاوت درباره دکوراسیون پنجره دیگران، اساسا یک کار زنانه است.
رابطه بین پنجرهها و زنان در تاریخ اجتماعی هلند یک سنت طولانی و جذاب دارد. برای مثال، اغلب نقاشیهای قرن هفدهم هلند از فضاهای داخلی خانه، زنی نشسته در کنار پنجره را نشان میدهد. هر چند در قرون هجدهم و نوزدهم، تصویر زنان هلندی در کنار پنجره بسیار نادر شد و برخلاف سنت اروپای شمالی در تصویرسازی زنان در فضای داخلی، جریان یافت. به پیروی از سبک فرانسوی، پنجرههای هلندی بیشتر و بیشتر با لایههای پرده پوشیده شدند. در نتیجه اتاقهای نشیمن قرن نوزدهم هلند مانند غارهای تاریک بود و به عنوان منطقهای مجزا برای زنان خانهدارِ محترم عمل میکرد.
در اوایل این قرن، گشودگی به آرامی شروع شد و در پنجره ویترینی بعد از جنگ به اوج خودش رسید. این موضوع را پردههایی که نه تنها در طول روز بلکه عصرها نیز باز بودند، گواهی میدهند. پیشرفت فحشای پنجره هلند مقارن با این فرآیند گشودگی در خانههای خانوادگی است اما در عریانگرایی کامل آن یک افراط در ویترینی بعد از جنگ است.
در این فصل، من توضیح خواهم داد که مشخصا در هلند، چه ارتباطی بین زنان و پنجرهها هست. من به شدت بر کارهای مری داگلاس[۲] تکیه کردم، کسی که به نمادپردازی مرزها و نشانههای آنها بسیار توجه نموده است. به پیروی از روش نمادین او، پنجرهها می توانند به عنوان مرز بین داخل و خارج و فضای داخلی خانگی و دنیای خارجی خیابان و محله تفسیر شوند.
مرز جنسیتی
انسانشناس اجتماعی انگلیسی، مری داگلاس، در مطالعاتی که بر روی طبقهبندیهای شناختی در بسیاری از فرهنگها داشته، راههای تحقق این دستهبندیها و نیز شیوه به کارگیریشان در زندگی روزمره را بررسی میکند. مرزها از هر قبیل، فیزیکی یا نمادین، مظهر طبقهبندیهای شناختی هستند. ماهیت این مرزها (اینکه صلب یا نفوذپذیر باشند)، شیوههای تخطی یا حفظ آنها و اینکه با شستشوهای وسواسی، محترم شمرده شوند یا نادیده گرفته شوند، نشانههایی از اهمیت طبقهبندیها هستند. از این نقطه نظر، پنجرههای هلندی، مرزی نمادین و واجد اهمیت فرهنگی خاصی هستند.
بر خصوصیات برجسته آن به وسیله معانی گوناگونش تاکید میشود. در وهله اول، پنجرهها طبقهبندی عمومیتر واقعیت اجتماعی در فضای عمومی مردمحور و فضای خصوصی زنمحور را نشان میدهند. شخصیت خاص پنجره به عنوان مرز، به جای آن که تنها با شکنندگیش در تضاد با صلب بودن دیوارها توضیح داده شود میتواند با رابطه آن با درب، به عنوان بازشوی دیگری در نما توضیح داده شود. درنهایت برجستهترین طبقهبندی زمانمند از روز و شب، با عریانی یا پوشش پنجره مشخص میشود.
شخصیت آیینی پنجره با طرز عملش مشخص میشود، مخصوصأ با نحوه محافظت، تمیز کردن و تزئین آن. داگلاس، توجه خاصی به نقش لبههای محافظ، نگهدارنده یا تمیزکننده و به کسی که اجازه فراتر رفتن را دارد یا ندارد، میکند. در مورد پنجرههای هلندی، زنان نقشی اساسی در محافظت، تمیز و تزئین بازی میکنند. پنجره ممکن است راحتترین راه برای تخلف نباشد اما بالا رفتن از پنجره توسط مردان خواستگار، یک سنت خواستگاری هلندی قدیمی بود. تجاوز به مرز پنجره هر چند به صورت برجستهای منعشده و طبیعی است اما اغلب موارد، این فعالیتها سرشتی زنانه ندارند.
تاریخ حضور زنان در سازماندهی پنجرههای هلندی تحت دو عنوان مورد بحث قرار میگیرد. «معماری پنجره» که روی نزدیکی زنان به این مرز تمرکز میکند و «تزئین و تمیز کردن پنجره» که حضور زنان در تزئین و تمیز کردن پنجره را مورد ملاحظه قرار میدهد.
[۱] فحشای پنچرهای، در محدوده های خاصی از شهرهای هلند مجاز است. فاحشه که به ندرت لباس برتن دارد در کنار پنجرهای که یک اتاق نشیمن را نمایان کند می نشیند و به عابرین مذکر، نگاهی دعوتگر دارد. نور قرمز در اتاق، یک نشانه قطعی از وجود یک زن فاحشه است.
[۲] Mary Douglas