مطالعات جنسیت ، یک علم بین رشتهای است که هویت جنسی و بازنماییهای آن را به عنوان محوریترین شاخص تحلیل قرار میدهد. این حوزه گسترهی وسیعی را دربرگرفته و مفهوم جنسیت را با رشتههای دیگر علمی از جمله انسانشناسی، تاریخ، زبان شناسی، روانشناسی و روانکاوی، علوم سیاسی، مطالعات ارتباطات و رسانه، جغرافیا، علوم شناختی و …. پیوند نزدیکی دارد. همچنین این حوزه با مفاهیم نظری کلانی همچون نژاد، طبقه، قومیت، ملیت، ناتوانی و …. در ارتباط است. به همین دلیل ایجاد یک پروندهی اینترنتی در حوزهی وسیع مطالعات جنسیت بسیار دشوار بوده و عملا محقق نخواهد شد. بنابراین برای ساخت این پرونده نیازمند تعریف دقیقتری از مفهوم جنسیت و تعیین حدودی برای تشکیل آن هستیم. بر همین مبنا اساس نگارش این پروندهی مطالعات جنسیت، رویکردهای متاخر در زمینهی مطالعات جنسیت در سه حوزهی مطالعات زنانگی و فمینیسم، مطالعات مردان، و کوییر و الجیبیتی ، تعیین گردیده است.
منظور از رویکردهای متاخر نگرشهایی است که پس از ایجاد گسست نظری به واسطهی گسترش رویکردهای برساختگرا و پست مدرن، و نیز افول فراوایتها و ایدئولوژیهای کلان در مطالعات اجتماعی صورت گرفت. در این راستا، پس از شکلگیری سه موج اصلی فمینسیم، نگرشهای جدید در مطالعات جنسیت با بازنگری در مفهوم جنسیت، در وهلهی اول دوگانهی زن/ مرد را زیر سوال برده و هویتهای جنسی را به رسمیت شناختند که نه میتوان آنها را زن نامید و نه مرد.
نوشتههای مرتبط
به علاوه بررسی و مطالعهی زنان نیز با درنظر گرفتن عامل فرهنگ و نیز جغرافیا به امری بسیار محلی تبدیل شد که در این رویکرد به طبقات فرودست و اقلیتهای زبانی، نژادی و قومی توجه مضاعف شده و آنها دیگر بر اساس یک معیار اصلی و کلی که عبارت بود از ویژگیها و ارزشهای “زنان سفیدپوست طبقهی متوسط شهری” مورد ارزیابی و قضاوت قرار نمیگیرند. همچنین، ابعاد “قدرت و انقیاد” نیز از مفاهیمی مطلق و قطعی، به مفاهمی نسبی و سیال تغییر یافتند.
بدین ترتیب تصور پیشینی مبنی بر “ستم مردانه” و “انفعال زنانه” (که در موج دوم فمینسیم به اوج خود رسیده بود) از قطعیت پیشین افتاد چراکه دیگر زنان و مردان گروههای منسجم و واحدی در نظر گرفته نمیشوند که قوانین کلی و جهان شمول در رابطه با آنها صدق کند، به موازات با این اصل، مفهوم “مردانگی” هم از معنای پیشین خود افتاد و بسیاری از مردان در اعتراض پدرسالاری، این ایدولوژی را تحمیلگر الگوهای مشخص و متقنی به آنها، اعلام نمودند که نقشهای جنسیتی محدودی را به مردان القا کرده و بسیاری از توانایی ها و امکانات موجود را از آنها میستاند.
دستهی دیگری از رویکردهای متاخر، آن دسته از مطالعات در سایر رشتههاست که دستاوردهای جدیدی را در حوزهی هویتهای جنسیتی و تغییر مرزهای آن ارائه میکنند. در این راستا، به برخی از ملاحظات و نکات جدید در این رشتهها که اصول پایهای مطالعات جنسیت و برخی از پیش فرضهای آن را تحت تاثیر قرار میدهند، توجه خواهد شد. علیرغم کثرت مطالب موجود در زبان فارسی و انگلیسی در حوزه¬ی جنسیت، عمده¬ی مطالب موجود یا از کیفیت لازم برای درج در این پرونده برخوردار نبوده و یا بازنشر عینی و یا محتوایی مطالب دیگر هستند، به همین دلیل تلاش شده تا مطالبی جمع آوری شود که ضمن برخورداری از اصول علمی حداقلی، همه¬ی مباحثات و رویکردهای موجود در حوزه¬ جنسیت را پوشش دهند. بدیهی است از ارائه¬ی مطالب با محتوای تکراری جلوگیری به عمل آمده است.
برای دیدن و خواندن پرونده کلیک کنید: